به گفتۀ “جاناتان پیرون” کارشناس مسائل ایران در اندیشکدۀ بلژیکی “اِتوپیا” بی آبی جاری در خوزستان و ایران ناشی از خشکسالی نیست. مسبب اصلی آن رهبران جمهوری اسلامی هستند که معتقدند تولید اقتصادی از طریق غارت و تخریب منابع طبیعی و نه بازتولید آنها به دست میآید. نشانههای خبردهندۀ یک فاجعۀ زیست محیطی در ایران به طرز خطرناکی روی هم انباشته شدهاند.
“لیبراسیون” روزنامۀ صبح پاریس در مطلبی دربارۀ اعتراضهای جاری خوزستان به بی آبی در این استان از قول “جاناتان پیرون” کارشناس مسائل ایران در اندیشکدۀ بلژیکی “اِتوپیا” نوشته است که خشکسالی جزئی از تاریخ ایران است. اما، توالی آن از هر ده سال یک بار به سه سال کاهش یافته است. به گفتۀ کارشناس بلژیکی بی ثباتی جاری در خوزستان و ایران ناشی از خشکسالی نیست. به گفتۀ “جاناتان پیرون” رهبران جمهوری اسلامی مسئول و مسبب اصلی وضعیت کنونی بی آبی در خوزستان و دیگر مناطق کشور هستند، زیرا آنان با پیروی از منطق منسوخ تولیدمحور بر این اعتقادند که تولید اقتصادی از طریق غارت منابع طبیعی و نه بازتولید آنها به دست میآید.
به نوشتۀ لیبراسیون این تلقی و رفتار در بین رهبران ایران در واقع نتیجۀ خشونت دائمی در قبال طبیعت و منابع طبیعی است. بارزترین نمونۀ آن انتقال آب مناطق به دیگر نواحی کشور بدون توجه به پی آمدهای فاجعه بار آن است. لیبراسیون طرح بهشت آباد را که در سال ٢٠١١ به تصویب رسید از نمونه های همین خشونت می داند و می افزاید که به موجب این طرح آب خوزستان به فلات خشک مرکزی در استانهای اصفهان، یزد و کرمان منتقل شد و یکی از اهداف این اقدام تأمین آب ذوب آهن اصفهان بوده که فعالیت آن به مصرف بی نهایت آب نیازمند است.
افزون بر این، به نوشتۀ لیبراسیون، خصلت استبدادی قدرت و تبار و تعلق قومی رهبران جمهوری اسلامی ایران که عمدتاً از فلات مرکزی این کشور میآیند مانع از آن شده که حکومت اسلامی مخاطرات چنین سیاستها و رفتارهای خشونت باری را در زمینه توزیع آب به ویژه در مناطق حاشیۀ کویر در نظر بگیرد.
لیبراسیون از قول پژوهشگر بلژیکی تصریح میکند که برای قدرت مرکزی ایران محیط زیست همواره مسئله ای جانبی بوده است. در جمهوری اسلامی مدیریت منابع بر عهدۀ وزارت نیرو است و نه وزارتخانۀ محیط زیست که وجود خارجی ندارد. جمهوری اسلامی فاقد نگاهی است که مدیریت پایدار منابع را مورد ملاحظه قرار میدهد و به همین خاطر هر بار که بحرانها سر باز میکنند تنها راه حل رژیم اسلامی در مواجهه با آنها شلیک به روی تظاهرکنندگان است. به نوشتۀ لیبراسیون رژیم اسلامی برای پراکندن تظاهرکنندگان خوزستانی که از بی آبی فریاد می زنند : “ما تشنه ایم”، تانکرهای آبپاش به منطقه فرستاده است.
لیبراسیون در ادامه تأکید کرده است که “نشانههای خبردهندۀ یک فاجعۀ زیست محیطی در ایران به طرز خطرناکی روی هم انباشته شدهاند. مصرف مازاد آب شیرین جابجایی جمعیت میان مناطق کشاورزی و شهرهای متوسط را باعث شده است. خشکسالیهای پیاپی توفانهای دائمی گردوغبار و همچنین کاهش پیوستۀ فضای زیست را در پی دارند و خالی شدن سفره های آبهای زیرزمینی به ویژه در تهران نشست زمین را باعث شدهاند.
لیبراسیون سپس از قول کاوه مدنی که مدتی معاون سازمان محیط زیست در ایران بود نوشته است : “انچه در ایران امروز شاهد هستیم نتیجۀ دههها سوءمدیریت آب و محیط زیست است و نه تحریمها و تغییرات اقلیمی.”
لیبراسیون در جای دیگری از مطلب خود تصریح می کند که بیش از یک هفته پس از آغاز اعتراضهای مردم خوزستان که فریاد می زنند : “ما تشنه ایم”، حکومت اسلامی تنها از ابزار زور و سرکوب استفاده کرده که نتیجه اش کشته شدن شماری از تظاهرکنندگان بوده، هر چند رهبران جمهوری اسلامی، پیرو شیوۀ همیشگی شان، کشته شدن تظاهرکنندگان را به “اغتشاشگران” نسبت دادهاند.
مقاله نویس لیبراسیون در ادامه افزوده است که خوزستان سنتاً از مناطق شورشی ایران است و یکی از کانونهای اصلی اعتراضهای آبان ماه ٩٨ بود. به نوشتۀ لیبراسیون اعتراضهای جاری مردم خوزستان طبیعی و از مدتها پیش قابل پیش بینی بود هم به دلیل نابودی منابع آب و محیط زیست این کشور طی دهههای گذشته و هم به دلیل فقر و تبعیض فزاینده و نابرابری حاکم بر این استان. به نوشتۀ لیبراسیون خوزستان با داشتن هشتاد درصد منابع نفتی و شصت درصد منابع گاز ایران یکی از فقیرترین استانهای ایران است که در آن نرخ بیکاری به پنجاه درصد می رسد و زخمهای جنگ ایران و عراق بر پیکر آن همچنان آشکار است.