به نوشتۀ لوموند علی خامنهای خطوط قرمزی را تعیین کرده که حدود مذاکرات جاری با غرب را تعیین میکنند و از نظر تهران قابل مذاکره نیستند از آن جمله اند : حمایت خدشه ناپذیر تهران از رژیم اسد و حزب الله لبنان، دخالت ایران در کشورهای ضعیف، ورشکسته و درگیر جنگ همسایه و همچنین برنامههای موشکی و تولید پهپاد که از نظر خامنهای قدرتی بازدارنده به حکومت تهران بخشیدهاند.
“لوموند” روزنامۀ عصر پاریس در مطلبی دربارۀ تاثیر احتمالی دولت ابراهیم رئیسی بر سرانجام توافق اتمی ایران نوشته است : “مثل همۀ رؤسای جمهوری ایران ابراهیم رئیسی نقشی جانبی در تعریف سیاست خارجی کشور دارد” و همانند مسائل حیاتی در جمهوری اسلامی ایران، “سرانجام پروندۀ اتمی ایران به تصمیم رهبر این کشور، علی خامنهای، بستگی دارد و حکومتهای مختلف ایران تنها مجری اوامر او هستند.”
“لوموند” در عین حال تصریح میکند که نظر به سلطۀ بلامنازع اصولگرایان بر ارکان قدرت در ایران خطر توطئۀ داخلی علیه مذاکرات جاری وین وجود ندارد یا دست کم بسیار ضعیف است. نویسندگان مقالۀ لوموند سپس افزودهاند که به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی کشور هدف دولت جمهوری اسلامی ایران برداشتن هر چه سریعتر تحریمهای اقتصادی است به ویژه اینکه بهبود اوضاع اقتصادی کشور موقعیت رئیس جمهوری جدید ایران را تحکیم خواهد کرد.
با این حال، لوموند افزوده است که علی خامنهای خطوط قرمزی را تعیین کرده که حدود مذاکرات جاری با غرب را تعیین میکنند و از نظر تهران قابل مذاکره نیستند از آن جمله اند : حمایت خدشه ناپذیر تهران از رژیم اسد و حزب الله لبنان، دخالت ایران در کشورهای ضعیف، ورشکسته و درگیر جنگ همسایه، نظیر عراق، یمن و حتی افغانستان است.
به نوشتۀ مقاله نویسان لوموند برنامه های موشکی و تولید پهپاد نیز از جمله همین خطوط قرمز تعریف شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی هستند که از نظر تهران قدرتی بازدارنده به حکومتی اسلامی می بخشند. نزدیکی بسیار ابراهیم رئیسی به علی خامنهای، تمرکز نهادی قدرت در دست اصولگرایان، قدرت مطلق رهبر جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران میتوانند کاخ سفید را در دستیابی به یک توافق درازمدت و مستحکم با ایران با مشکل روبرو کنند.
افزون بر این، قدرت مطلق اصولگرایان رژیم اسلامی را در مقابل مردم بی حفاظ کرده است. لوموند با اشاره به غیبت گسترده و بی سابقۀ رأی دهندگان در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران از آن به عنوان رأی عدم اعتماد به رژیم اسلامی یاد کرده و افزوده است که این غیبت به علنی تر شدن اعتراض و خشم مردم و بیان آنها در خیابانها و شبکه های اجتماعی منجر شد و از این پس ماهیت جمهوری اسلامی ایران را زیر سئوال برده اند. به نوشتۀ لوموند رژیم اسلامی و رئیس جمهوری جدید آن بعد از اعتراضهای آبان ماه و سرکوب خونین آنها نمی توانند در وضعیت حاضر بر کمترین حمایتی از سوی مردم حساب کنند.
مقاله نویسان لوموند در پایان پرسیده اند : آیا با آمدن رئیسی رژیم مذهبی ایران به یک دیکتاتوری مذهبی و نظامی تبدیل خواهد شد یا بالعکس چنانکه اصلاح طلبان ایران امیدوارند به سمت گشایش به سوی جهان و رعایت آزادیهای بیشتر در داخل میل خواهد کرد؟