خبر ترور لقمان سلیم، فعال و منتقد سرشناس حزبالله، رسانههای سنتی و شبکههای اجتماعی لبنانی را شگفت زده کرده است.
خانواده آقای سلیم روز ۳ فوریه خبر از ناپدید شدن او دادند و سپس مشخص شد که او به قتل رسیده است. به گزارش شبکه تلویزیونی غیردولتی البیسی، جسد او را صبح روز ۴ فوریه در ماشینش در شهر صیدا پیدا کرده بودند، و در این گزارش گفته شد که ارتباط با او هنگامی که در راه خانه بود قطع شده بود.
آیا اسکندرانی، خبرنگار وبسایت خبری ناسیونال در لبنان، در توییتی نوشت که سلیم “چند وقتی بود که مرتب تهدید میشد”، و اضافه کرد که این واقعه “برای آزادی بیان در لبنان نگرانکننده است”.
در پی کشف پیکر آقای سلیم خیلیها از او تمجید کردند.
ایمن مهنا، خبرنگار، در توییتر نوشت: “لقمان سلیم تنها یک ‘فعال’ نبود – او نظریهپرداز، نویسنده، تحلیلگر، و یکی از برجستهترین صداهای مخالف حزبالله بود. فرزند خانوادهای بود که در سیاست و وکالت نقش بازی کرده است. او یکی از کسانی بود که روی خاطرات جنگ لبنان و ناپدیدشدگان اجباری در لبنان و سوریه کار میکنند.”
روزنامه انگلیسیزبان دیلی استار صبح همان روز به نقل از مکرم رباح، دوست نزدیک سلیم و استاد دانشگاه، نوشت: “این اتفاق یک تراژدی است… همه کسانی که لقمان را میشناسند میدانند که چه کسانی دشمن او بودند.”
پائولا یعقوبیان، نماینده سابق مجلس، در توییتر نوشت: “قتل برای آنها عادت شده است. امیدی به تحقیقات نیست… مانند انفجار بندر یا قتل جو بجانی و دیگران با آن برخورد خواهند کرد… لقمان حکیم شهید است.”
به گزارش روزنامه غیردولتی النهار، رشا امیر، خواهر آقای سلیم، در واکنش به قتل او گفت: “این یک فقدان است و آنها (حزب الله) باختند. آنها حریف نجیب خود را از دست دادند، فردی که به راحتی و با زیرکی با آنها مشاجره میکرد. و این پدیده نادری است.”
همزمان با معاینه پیکر آقای سلیم در پزشکی قانونی، خبرنگاران و سیاستمداران، این گروه قدرتمند را که توسط ایران پشتیبانی میشود متهم کردند.
حزب الله لبنان قتل آقای سلیم را محکوم کرده است.
جواد نصرالله، پسر حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان در پی اعلام خبر این قتل در توییتر نوشت “از دست دادن برخی در واقع پیروزی است و مزیت غیرمنتظره #بیتاسف”.
او سپس این توییت را پاک کرد و گفت که هیچ ارتباطی با قتل آقای سلیم نداشته است.
واقعیت این است که طرفداران این گروه حاضر به مدارا با منتقدان و فعالان نیستند، مخصوصا وقتی که این منتقدان از جامعه شیعیان باشند و نمونههای زیادی در این خصوص وجود دارد.
تهدید منتقدان
خبرنگان و شخصیتهای شیعه سرشناسی مانند دیما صادق، لونا صفوان، محاسن مورسال، ندیم کوتیچ و دیگران بارها به خاطر انتقاد از حزبالله مورد حمله قرار گرفتهاند و میگویند که تهدید به مرگ شده و مورد ارعاب قرار گرفتهاند.
سازمان خبرنگاران بدون مرز در ماه اکتبر گذشته گفت که صادق، صفوان و مورسال “ظرف چند روز و به نوبت هدف کارزار نفرتپراکنی شدید قرار گرفتند”.
این گروه گفت “صفوان بعد از این که توییتی انتقادی از حزبالله نوشت از روز ۱ اکتبر هدف آزار اینترنتی بود… توییت او توسط یکی از کانالهای تلویزیون اسرائیل ریتوییت شد، و حامیان حزبالله او را متهم کردند که ‘روایت اسرائیل’ را درباره این حزب ‘توجیه میکند’. حتی یکی از اعضای خانواده صفوان علنا او را طرد کرد.”
مورد برجسته دیگر به کیندا خطیب، فعال مخالف حزبالله، مربوط است که در ماه ژوئن گذشته به اتهام “همکاری با اسرائیل” دادگاهی شد. اما نظر برادر و دوستان او در آن زمان بر این بود که او دارد بابت صحبتهایش در مخالفت با حزبالله “هزینه میدهد”.
با افزایش تنشهای قومی و دوقطبی شدن فضای رسانهای در لبنان، خبرنگاران و فعالان شیعه در وضعیت سختی قرار گرفتهاند، و اگر حرفی بزنند که به نظر برای حزب سیاسی یا گروه مذهبی ظاهرا متبوع خود ناخوشایند باشد به خیانت متهم میشوند.
سازمان خبرنگاران بدون مرز میگوید که “خبرنگاران زن غالبا با شدت بیشتری محکوم میشوند، و نفس حضور زنان در رسانهها باعث رنجش محافظهکارها است.”
خفه کردن جنبش اعتراضی
ما سال گذشته شاهد اوج گرفتن تنشها در لبنان بودیم، و در پی اعتراضات خشونتباری که روز ۶ ژوئن در بیروت رخ داد، رهبران سیاسی و مذهبی این کشور به سرعت برای کاهش تنشها وارد عمل شدند.
مشکل وقتی شروع شد که جنبش اعتراضی بیرهبر لبنان که عمدتا از جوانان و دانشجویانی از عقاید سیاسی و مذهبی مختلف تشکیل شده است خواستههای خود را تغییر داد و از مواضع اولیه خود که در اکتبر ۲۰۱۹ عنوان شده بود فاصله گرفت.
به گفته رسانههای داخلی لبنان، برخی از سازماندهندگان این اعتراضات، و حامیان جامعه مدنی و احزاب سیاسی برای نخستین بار خواستار خلع سلاح حزبالله شدند.
علاوه بر این، در روزهای منتهی به این اعتراضات گفتمان جاری در شبکههای اجتماعی شدیدا تحریکآمیز، آتشافروز و فرقهگرایانه شده بود، و عمدتا هم حزبالله و متحد شیعه آن یعنی جنبش امل به رهبری نبیه بری، رئیس مجلس، را هدف گرفته بود.
به گفته تلویزیون الجزیره، فضا برای درگیری میان گروههای معترض در روز ۶ ژوئن آماده شده بود، واقعیتی که ارتش لبنان را بر آن داشت که نیروهایش را بین آنها مستقر کند.
طرفداران حزبالله و جنبش امل با عصبانیت به طرف مرکز بیروت در حرکت بودند و در حمایت از رهبران خود شعار “شیعه! شیعه! شیعه!” سر میدادند، و معترضان را به خاطر تغییر خواستههایشان محکوم میکردند.
وقایع خشونتبار آن آخر هفته به خفه شدن جنبش اعتراضی و ارعاب مردمی منجر شد که حاضر نبودند در زدوخوردها شرکت کنند. این اتفاق قطعا باعث شد که خانوادهها، سالخوردگان و خیلی از معتراضان جوان دیگر به خیابان نیایند – چیزی که یکی از معرفههای اصلی اعتراضات در روزهای نخست بود.
حالا چه خواهد شد؟
بازپرس ارشد پرونده قتل آقای سلیم خواستار بررسی علمی و دقیق پیکر او در بیمارستانی دولتی در شهر صیدا شده است. اما امید چندانی نمیرود که این پرونده به محکومیت یا طرح اتهام مشخص علیه فرد یا گروهی منجر شود.
مردم لبنان اعتماد چندانی به توانایی نهادهای دولتی و نظام قضایی در برخورد با جنایات بزرگ و عمل به تعهداتشان ندارد.
برای درک این مساله کافی است به روند تحقیقات داخلی درباره انفجار ویرانگر بندر بیروت در ماه اوت گذشته نگاه کرد که عملا متوقف شده است. خانوادههای قربانیان نیز ابراز نگرانی کردهاند که قاضی ارشد این تحقیقات در برابر فشار سیاسی کوتاه آمده است.
دلال معوض، خبرنگار، روز ۴ فوریه توییتی نوشت که به خوبی معرف وضع موجود است: “مثلا قرار بود شش ماهگی این انفجار را شاهد باشیم، شش ماهی که نه به حقیقت منجر شده است و نه به عدالت. به جایش در قتل لقمان سلیم به سوگ نشستهایم، منتقد حزبالله که شب گذشته ناپدید شد و جسدش را صبح امروز در ماشینش در جنوب پیدا کردند.”
نگرانی دیگران از این است که ادامه ارعاب منتقدان حزبالله به محدود شدن آزادی بیان در فضای رسانهای غنی و لیبرال لبنان منجر شد و اقدامات خشونتبار و ترورهای هدفمند را به همراه داشته باشد.
دیدبان حقوق بشر میگوید که مقامات لبنانی باید دست به تحقیقی سریع، مستقل و شفاف بزنند.
مایکل پیج، معاون خاورمیانه این سازمان، گفته است که “لبنان باید فرهنگ معافیت از مجازات برای جنایات سنگین را که از زمان جنگ داخلی حاکم بوده است کنار بگذارد.”
رشا امیر، خواهر آقای سلیم، هم به رسانهها گفت: “من هیچ اعتمادی به این دستگاه قضایی و این تحقیقات ندارم… مشخص است که افسار آنها در دست کیست… این تنها یک اتهام نیست، واقعیت است، و آنها خود را نشان دادهاند. قتل برای آنها عادی است… تا امروز هیچ یک از تحقیقات در لبنان به نتیجه نرسیده است.”
مونیکا بورگمان، همسر آقای سلیم، خواستار اجرای تحقیقات بینالمللی شده است.