تعدادی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ با انتشار یادداشتی به برخی از مشکلات محبوسین این زندان پرداختند.در این نامه ضمن اشاره به عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت اکبر فراجی، اکبر باقری، شاپور احسانی راد و علیرضا فرشی به نبود آب آشامیدنی سالم و اجبار به خرید آب از سوی زندانیان پرداخته شده است.نویسندگان این نامه همچنین در خصوص وضعیت زندانیان کارگر در زندان نوشته‌اند: «از صبح زود تا پایان روز مشغول به کار سختند و در نهایت ماهانه ۸۰ هزار تا نهایتا ۶۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می‌کنند. رقمی بسیار پایین که حتی هزینه‌های آب آشامیدنی را هم تامین نمی‌کند! نکته تلخ تر و غیرقابل تحمل‌تر این است که اجناسی که توسط زندانی در زندان تولید می‌شود و بابتش حقوق بسیار ناچیزی دریافت می‌کند به قیمت های بسیار گزاف و سنگین مجددا به همان زندانیان فروخته می‌شود!»این یادداشت که جهت انتشار به دست هرانا رسیده است، در ادامه می‌آید:«پس از گزارش مضحک و ادعاهای مضحک‌تر حقوق بشری مسئولان قوه قضائیه جمهوری اسلامی از وضعیت حمید نوری یکی از جلادان دهه تاریک و خونین ۶۰، بر آن شدیم تا ما زندانیان سیاسی تبعیدگاه تهران بزرگ هم از وضعیت و نقض حقوق بشر و حقوق زندانیان در این زندان که قابل تعمیم بر تمامی زندان های ایران است گزارشی تهیه و منتشر کنیم تا این مسولان با مفهوم نقض حقوق بشر آشنایی بیشتری پیدا کنند.ابتدا از وضعیت پزشکی و درمانی در قبال چهار زندانی سیاسی بند یک تیپ دو که هفت ماه پیش به صورت تنبیهی به آن منتقل شدیم گزارشی ارائه می‌دهیم تا وضعیت درمانی دیگر زندانیان بیشمار این زندان بر همگان آشکار شود و نیاز به توضیح بیشتری در این زمینه نباشد.از آقای اکبر فراجی شروع می‌کنیم که پس از گذشت ۲۱ ماه از حبس خود از آب مروارید در چشمان خود به شدت در رنج و عذاب است و روز به روز وضعیتی وخیم‌تر پیدا می‌کند و همچنان از درمان و دیگر حقوق برای درمان بیماری اش در خارج از زندان محروم است. دومین زندانی اکبر باقری است که پس از تحمل چهار سال و نیم حبس و ابتلا به انواع بیماری‌ها و مشکلات در زندان و وجود مشکلات بسیار شدید گوارشی و خون ریزی‌های مکرر دستگاه گوارشی همچنان از حق درمان و اعزام به مرخصی برای درمان و عمل جراحی محروم است. سومین زندانی شاپور احسانی راد است که پس از تحمل ۲۲ ماه حبس با تشدید بیماری و تاییدیه پزشک قانونی بالاجبار به مرخصی برای عمل پیوند قرنیه ی چشم و آب مروارید اعزام شد. چهارمین زندانی علیرضا فرشی است که پس از تحمل ۲۱ ماه حبس و تحمل درد و بیماری های فراوان با تشدید بیماری در حالیکه چشمش دیگر بینایی نداشت با تاییدیه پزشک قانونی و با پابند الکترونیکی به مرخصی درمانی برای عمل پیوند قرنیه چشم اعزام شد.و این تنها نام و وضعیت چهار زندانی سیاسی از بین ۱۴ زندانی محبوس در این بند است که وضعیت بیماری‌هایشان بسیار وخیم‌تر از ۱۰ زندانی سیاسی دیگر این بند است که از پوسیدگی و درد وحشتناک دندان‌هایشان، مشکلات بینایی شدید و بیماری‌های کلیوی و گوارشی فراوان در رنج و عذاب اند. درد و رنجی که زندانیان در زندان به آن دچار می‌شوند پس از مراجعه به بهداری زندان تنها پاسخی که دریافت می‌کنند این است که چشم پزشک و دندان پزشک به این تیپ نمی‌آید!مشکل دیگری که در این زندان رایج است و بارها در مورد آن صحبت شده، مشکل آب آشامیدنی است که در این زندان غیر قابل شرب است و برخی از زندانیان مجبور به خرید آب آشامیدنی می‌شوند و بسیاری از زندانیان که توانایی مالی خرید آب را ندارند از آب غیرقابل شرب زندان می‌نوشند که منجر به سنگ کلیه، پوسیدگی شدید دندان‌ها و دیگر بیماری‌ها برای زندانیان می‌شود که همانطور که گفته شد توجهی به آن نمی‌شود.سومین مورد از نقض حقوق زندانیان که قصد اشاره به آن را داریم قطع مکرر و عادی تلفن زندانیان به بهانه‌های مختلف است که منجر به قطع ارتباط زندانی با خانواده خود می‌شود که موجبات دردسرها و مشکلات زیادی را فراهم می‌سازد. هم اکنون در بند ما تلفن دو زندانی سیاسی آقایان اسماعیل گرامی و حجت الله رافعی بدون هیچ توضیحی قطع و ارتباط این زندانیان با خانواده‌هایشان قطع شده است. این رفتار در زندان مسبوق به سابقه بوده و بارها شاهد آن در مورد زندانیان مختلف بوده‌ایم.مورد دیگری که طی این گزارش قصد اشاره به آن را داریم استثمار زندانیانی است که در زندان مشغول به کارگری هستند. از صبح زود تا پایان روز مشغول به کار سختند و در نهایت ماهانه ۸۰ هزار تا نهایتا ۶۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می‌کنند. رقمی بسیار پایین که حتی هزینه‌های آب آشامیدنی را هم تامین نمی‌کند! نکته تلخ تر و غیرقابل تحمل‌تر این است که اجناسی که توسط زندانی در زندان تولید می‌شود و بابتش حقوق بسیار ناچیزی دریافت می‌کند به قیمت های بسیار گزاف و سنگین مجددا به همان زندانیان فروخته می‌شود!مورد دیگری از استثمار زندانیان که به نوعی برده‌داری نوین محسوب می‌شود مربوط به زندانیانی است که اصطلاحا رای باز هستند و از صبح تا پایان ساعت کاری و فرضا بیشتر مشغول به کارهای بسیار سنگین طاقت فرسا می‌شوند و پس از کار به خانه می‌روند و در ازای این به اصطلاح ارفاق قانونی به صورت رایگان و بدون دریافت هیچ حقوقی مشغول به انجام کارهای فرسایشی هستند. از زندانی و از شرایطی که در آن قرار دارد سو استفاده می‌کنند و هر شرایطی را بخواهند به وی تحمیل می‌کنند و زندانی حق هیچ اعتراضی را ندارد. گویی از اردوگاه‌های کار اجباری شوروی و آلمان نازی احیا شده و در قالبی دموکراتیک به زندانیان نیازمند تحمیل می‌شود.هرآنچه که تا به الان در این گزارش نوشته ایم تنها کلیاتی از مشکلات و معضلات زندان تهران بزرگ است و نمونه‌ای از کلیه زندان‌های ایران است و از گفتن جزئیات طولانی‌تر آن خودداری می‌کنیم. امیدواریم با گفتن همین کلیات توانسته باشیم نقض حقوق بشر و حقوق زندانی را بیشتر و بیشتر در جمهوری اسلامی آشکار ساخته باشیم. به امید روزی که هیچ انسانی در این کشور به دلیل عقاید و خواسته‌هایش زندانی نباشد.امضاکنندگان نامه: حسین قشقایی/ میلاد ارسنجانی/ محمد ترکمانی/ رضا صلواتی/ شهاب سلطانیان/ اکبر فراجی/ حجت‌الله رافعی/ مرتضی اولنگی/ داوود عبداللهی.»