آنتوان بسبوس پایهگذار و مدیر “دیدهبان جهان عرب” در مقالهای در روزنامۀ لوموند نوشته است : هلال شیعی كه حكومت ایران با شكیبایی از لبنان و سوریه تا عراق ساخت به همراه خود حكومت روحانیون تهران در حال تجزیه و نابودی است.
مهمترین نشانهها و دلایل این امر به گفته كارشناس جهان عرب این است كه كلیه كشورهای تشکیل دهندۀ این “محور” با قحطی دلار، آشوب در نهادهای حکومتی، به هم ریختگی در اقتصاد و جنگ داخلی روبرو هستند. بسبوس در ادامه نوشته است : آنچه علی خامنهای “محور مقاومت” مینامد بیش از همه در آستانۀ سال جدید میلادی در معرض تجزیه شتابان قرار گرفته و علت عمدۀ آن نه باصطلاح حملات نظامی دشمنان كه خشكیدن سرچشمههای دلار است.
بسبوس در ادامه افزوده است دو رژیم ایران و سوریه با تحریمهای بسیار سخت آمریكا در عرصههای بینالمللی، سیاسی و اقتصادی روبرو هستند. عراق برغم برخورداری از دلارهای نفتی كمترین كنترل مستقیمی بر آنها ندارد. كلیه داراییهای ارزی عراق در خزانهداری آمریكا نگهداری میشود و واشنگتن نیز به دلیل تحریمهایش علیه جمهوری اسلامی ایران از نزدیك مراقب است كه مبادا این منابع به جیب جمهوری اسلامی ریخته شود. به نوشته بسبوس دولت آمریكا برای خفه كردن رژیم ایران بر شدت این مراقبتها افزوده است به طوری كه عراق ناچار است كه خریدهای خود را از ایران به دینار بپردازد و همین كمبود دینار و در عین حال سقوط ارزش ریال را در پی داشته است.
كارشناس جهان عرب در ادامه افزوده است كه در لبنان یك رژیم مافیایی با نظارت و حمایت حزب الله سرگرم غارت سیستماتیک منابع كشور است و خود حزب الله با تبانی و حمایت شماری از احزاب و گروههای داخلی سهم خود را از این خوان یغما با جمهوری اسلامی تقسیم و صرف نگهداری شبه نظامیان خود و رژیم بشار اسد می كند.
این چهار كشور به گفته آنتوان بسبوس امروز همگی ورشكسته اند : كلیه نهادها و دستگاههای سیاسی و مالی لبنان متلاشی شدهاند. سوریه كه از سال ٢٠١١ درگیر جنگ داخلی است عملاً تجزیه شده و در اشغال نیروهای نظامی خارجی اعم از روسیه، تركیه، ایران و آمریكا است. افزون بر این حریم هوایی سوریه در كنترل كامل اسرائیل است تا بتواند با بمباران مواضع ایران و متحدان شبهنظامیاش مانع از استقرار آنها در سوریه شود.
“قانون سزار” كه در دسامبر ٢٠١٩ در كنگرۀ آمریكا به تصویب رسید زرادخانۀ حقوقی و تحریم های این كشور را علیه جمهوری اسلامی و رژیم اسد و همچنین برنامه اتمی حکومت تهران تشدید كرده است.
افزون بر این، رویارویی رژیم ایران با یك خیزش انقلابی در داخل و به گل نشستن ماشین جنگی روسیه در اوكراین، بی توجهی تهران و مسكو به رژیم اسد را در پی داشته است. در واقع، سوریه كه به خرابه تبدیل شده كل اهمیت راهبردی خود را برای روسیه و ایران از دست داده است. در نتیجۀ رویگردانی مسکو و تهران، ٥٠ درصد نانواییهای سوریه تعطیل شدهاند. دستمزد یك افسر سوریه امروز از ١٥ دلار در ماه فراتر نمیرود. در نبود سوخت، ادارات دولتی سوریه در دسامبر گذشته ده روز تعطیل شدند.
در نتیجه این وضعیت، بشار اسد بیش از گذشته به نوكر گوش به فرمان پدرخواندههایش به ویژه روسیه بدل شده است. به فرمان پوتین، اسد ناچار شد با دشمن گذشتۀ خود، رجب طیب اردوغان، ملاقات کند. هدف پوتین از این اقدام کمک به انتخاب دوبارۀ اردوغان در ژوئن آینده به نشانۀ قدرشناسی از اقدامهای او در خریدن موشکهای روسیه و فاصلهگیری از ناتو است.
در این حال، جمهوری اسلامی نتوانسته به وعدۀ خود برای رساندن نفت به مستعمرهاش، یعنی سوریه عمل کند. رژیم اسد و حزبالله لبنان برای تأمین بقای خود به تولید مهارگسیخته و گستردۀ مواد مخدر و قاچاق آن به کشورهای عرب حوزۀ خلیج فارس از طریق مرز اردن روی آوردهاند و در این کار وسیعاً نیروهای نظامی خود را نیز به کار میگیرند. به نوشتۀ بسبوس، “محور مقاومت” علی خامنهای پس از قتل قاسم سلیمانی دچار شکافهای عمیق شده و همبستگی و انسجام درونی خود را از دست داده است.
بسبوس سپس می افزاید : عراق که زمانی تنفسگاه اقتصادی رژیم ایران به شمار میرفت اکنون به دلیل مراقبتهای شدید آمریکا قادر به ایفای نقش قبلی خود نیست. سوریه که منابع لبنان را می بلعید به دلیل ورشکستگی این کشور از این منبع محروم شده در حالی که حکومت ایران نیز به حمایت های مالی و نفتی خود از رژیم بشار اسد خاتمه داده و به این ترتیب کل بقای رژیم دمشق به خطر افتاده است.
کارشناس جهان عرب در پایان مینویسد : از این پس سقوط همزمان یا پی در پی رژیمهای ایران، سوریه، لبنان و عراق به هیچ وجه نامحتمل نیست. به گفتۀ بسبوس رژیم اسلامی ایران که منشاء و حلقۀ اصلی این باصطلاح محور مقاومت به شمار می رود از چهار ماه پیش با یکی از طولانیترین و عمیقترین خیزشهای اجتماعی-اعتراضی تاریخ حیات خود روبرو شده و نتوانسته برغم سرکوب خونین معترضان از استمرار آن جلوگیری کند. کوتاه کلام این که “محور مقاومت” رژیم ایران در حال تجزیه و فروپاشی است.