نوشتن نامههای گلایهای، انتفادی و اعتراضی به آیتالله علی خامنهای و نقد او و جایگاه و کارنامهاش در دوران سی و سه ساله رهبریاش، بارها خبر ساز شده است. از نامههای تک نفره فعالان سیاسی و فرهنگی و دینی تا نامه چهارده نفر از کنشگران مدنی که در خرداد ۱۳۹۸خواهان استعفای او از رهبری شدند.
از اولین آنها میتوان به نامه نورالدین کیانوری، دبیرکل پیشین حزب توده اشاره کرد که در روزهای نخستین رهبری علی خامنهای در زمستان ۶۸ با آرزوی «موفقیت در انجام وظائف بسیار دشوار و سنگینی که در این مرحلۀ بیاندازه حساس از زندگی میهن عزیز به عهده او گذاشته شده»، از «شکنجههای وحشتناک» خود و همسرش مریم فیروز و باقی اعضای حزب توده برای گرفتن «اعترافات اجباری» در زندانهای جمهوری اسلامی شکایت میکند. نامهای که تاثیری در تغییر روند بازجویی و گرفتن اعترافات اجباری در زندانهای جمهوری اسلامی نداشت.
چند سالی از رهبری او نگذشته که علیاکبرسعیدی سیرجانی، نویسنده و پژوهشگر، با اشاره به لحن نامه خامنهای در پاسخ به انتقادات قبلی خود «که حتی قاصد را شرمنده کرده بود و از هر مسلمان با تقوایی بعید مینمود تا چه رسد به رهبر مسلمانان جهان» نوشت: «میدانم رهبر جلیلالقدری که با یک نهیبش نمایندگان مجلس اسلامی در لاک سکوت و وحشت میخزند، البته میتواند با تیغ بیدریغ تکفیر حمله بر من درویش یک قبا آرد.» سیرجانی چند روز پس از نگارش آخرین نامه خود به رهبر بازداشت شد و در خانه امن وزارت اطلاعات، توسط تیم سعید امامی به قتل رسید.
اعتراض و انتقاد در این سالها اما فقط محدود به فعالان سیاسی و فرهنگی نماند و روحانیت سهیم در برپایی جمهوری اسلامی را هم دربرگرفت.
احمد آذری قمی از روحانیون شناخته شده و از مدافعان قبلی رهبری آقای خامنهای، پس از مرگ محمدعلی اراکی از مراجع تقلید در ۱۳۷۳، با تلاش حکومت برای جا انداختن «مرجعیت» علی خامنهای مخالفت کرد و او را در چنین جایگاهی ندانست. پیامد این اعتراض حبس خانگی بود. محسن کدیور در تحقیقی که راجع به زندگی او منتشر کرده، به نقل از محمد مومن، از فقهای شورای نگهبان نوشته : «کمی قبل از فوت آیتالله آذری قمی من به دیدار«آقا»رفتم و از ایشان درخواست کردم اگر اجازه بفرمایند حصر بیت آیتالله آذری قمی برداشته شود تا بلکه ایشان بتواند برای درمان بیماری حادش روانه بیمارستان گردد که در غیر این صورت در مورد ایشان بیم جانی میرود. آقا در پاسخ خواسته من گفتند: به دَرَک.»
از نمونههای متاخر این نامههای اعتراضی میتوان از نوشتههای شدیداللحن ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی و اصلاح طلب سابق نام برد که بارها او را مورد خطاب قرار داده و خواهان برکناریاش از قدرت شده است. اعتراضاتی که به احضار و بازجویی و حبس او نیز منجر شده است.
آقای قدیانی در آخرین نامهاش با اشاره به اعدام معترضان به اتهام محاربه و افساد فی الارض نوشت «مصداق اتم و اکمل و تام و تمام مفسد فیالارض و مَحارب و مُحارب، خود علی خامنهای و اعوان و انصار سرکوبگر او هستند.»
در سالهای اخیر اما با قدرت یافتن هر چه بیشتر آقای خامنهای و بیتش و عدم انعطاف و انتقادپذیری همیشگی او در برابر معترضان داخلی برخلاف گاهی «نرمش قهرمانه» در برابر دولتهای غربی، مخالفت با رهبر جمهوری اسلامی و درخواست برکناریاش شدت بیشتری یافته است.
طرح این درخواست از زمان اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ شکل علنیتر به خود گرفته و معترضان، آن را مکررا در خیابانها و بر پشت بام خانهها فریاد زدهاند. نقد و نفی ولی فقیه هم از نامههای سرگشاده، به دیوار کوچه و خیابان شهرها و روستاهای ایران رسیده است. «مرگ بر دیکتاتور»ی که در جنبش سبز۸۸، با هراسی اصلاح طلبانه آغاز شده بود در گذر سالها، ختم شد به شعار «مرگ بر خامنهای» از سوی «براندازانی» که بی لکنت، خواهان پایان جمهوری اسلامی و «ولایت مطلقه فقیه»اند.
نامه ۱۴ نفره و محکومیت ۷۲ ساله
در خرداد ۹۸ و با امضای ۱۴ فعال مدنی و سیاسی، نامه شدیدالحنی منتشر شد که امضا کنندگان آن خواهان استعفای خامنه ای از رهبری بودند.
برخی از امضا کنندگان نامه که بر خواستههای خود پافشاری کردند، پیامدهایی چون بازداشت و زندان و حبس را تحمل کردند. در این مدت فشارها و محدودیتها، خانوادههای آنها را هم بینصیب نگذاشت.
این ۱۴ کنشگر در نامه اعتراضی خود با اشاره به اینکه بدون «تغییر بنیادین قانون اساسی» ایران به «جمهوریت» و «آزادی» نمیرسد، نوشته بودند: «چانهزنی فعالان مدنی نیز بدون استعفای سیدعلی خامنهای و تغییر قانون اساسی – خاصه اصل ۱۷۷ – راه به جایی نخواهد برد.»
اصل ۱۷۷ درباره شرایط بازنگری و تغییر قانون اساسی و نقش رهبر در این روند است و میگوید مسائلی مانند «ولایت امر» در ایران تغییر ناپذیر است.
در بخشی از این نامه آمده است: «ایران دوستان عزیزمان، در این سالهای پرخسارت، بارها تلاش کردهاند با مشفقانهترین شیوههای مدنی، سران جمهوری اسلامی و بویژه سیدعلی خامنهای را از کجدستیها و کجرویهای ویرانگرانهشان باز بدارند اما شوربختا که با رویههای تلخ و وقیحانه، به زندان برده شدهاند، و در زندان یا کشته شده یا بهسختی آسیبها دیدهاند.»
نویسندگان نامه «استبداد سیستماتیک و غیرمسئول» را عامل نابسامانیها و به نتیجه نرسیدن تلاشها برای اصلاح امور ایران عنوان کردند.
گوهر عشقی، حوریه فرجزاده، محمد ملکی، هاشم خواستار، عباس واحدیانشاهرودی، کمال جعفرییزدی، محمد مهدویفر، جواد لعلمحمدی، رضا مهرگان، محمدرضا بیات، محمد کریمبیگی، زرتشت احمدیراغب، محمدحسین سپهری، عبدالرسول مرتضوی امضا کنندگان این بیانیه بودند.
امضا کنندگان نامه در پی این اقدام، متهم به تشکیل «گروه غیرقانونی و تبلیغ علیه نظام» شدند. سپس، شماری از امضاکنندگان بازداشت و به زندان و تبعید محکوم شدند.
در آن زمان رسانههای نزدیک به حکومت دلیل بازداشت نویسندگان نامه را «طراحی برای اغتشاش و ایجاد ناامنی» عنوان کردند. خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه مدعی شد: «دستگیرشدگان ازمرتبطین گروههای ضد انقلاب خارج از کشور هستند. این افراد با گروههای برانداز ارتباط داشتند و قصد طراحی و ساماندهی و ایجاد اغتشاشهای متناوب را داشتهاند.»
در بهمن ۹۸ محمدحسین آقاسی، وکیل دادگستری گفت که هشت نفر از امضاءکنندگان نامه سرگشاده به علی خامنهای برای استعفاء از مقام رهبری، به ۷۲ سال زندان محکوم شدهاند.
اعضای خانواده تعدادی از امضاکنندگان نامه، در خرداد ۱۴۰۰ و در سالگرد انتشار آن، خواستار آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی از جمله امضاکنندگان این نامه شدند.
آنان نوشتهاند که پس از سه سال، برخی از امضا کنندگان، در زندانهای اوین و وکیل آباد مشهد «اسیر بی عدالتی»اند.
گوهر عشقی
یکی از امضا کنندگان نامه درخواست استعفای خامنهای، گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، وبلاگ نویسی است که در آبان ماه سال ۱۳۹۱ بازداشت شد و ظرف چند روز پس از شکنجه در زندان به قتل رسید.
خانم عشقی پیش و پس از نوشتن نامه، بارها مورد اذیت و آزار ماموران امنیتی قرار گرفته و بازداشت شده است.
گوهر عشقی همزمان با جنبش اعتراض مردم ایران در ویدیویی اعتراضی، حجاب از سر برداشت و گفت: «به خاطر جوانهایمان، بعد از هشتاد سال برای [اعتراض به] این دینی که میخواهد مردم را بکشد، من این حجاب را از سرم برمیدارم.»
او همچنین آذر ماه امسال در پیامی ویدیویی اعلام کرد که او و خانوادهاش تهدید شدهاند. مادر ستار بهشتی تاکید کرد: «اگر اتفاقی برای ما بیفتد، مسئوولش رهبر است.»
کمال جعفری یزدی
کمال جعفری یزدی، فعال سیاسی است که سابقه حضور در جنگ ایران و عراق و اسارت دارد. او پیش از نوشتن نامه به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام به سیزده سال حبس محکوم شده بود که ده سال آن قابلیت اجرا دارد.
این فعال سیاسی چند ماه پس از امضای نامه در شهریور ماه ۱۳۹۸، توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزلش بازداشت شد.
آقای جعفری در مدت زندان بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به انفرادی منتقل شده است.
در مهر ماه ۱۴۰۰ همبندیهایش در ملاقات کابینی، دستخطی از او نشان دادند که بر روی آن نوشته بود«با وجود نیاز حیاتی به داروها»، از اول مهر از خوردن و استفاده از دارو اجتناب خواهد کرد.
در آن مقطع، پوران ناظمی فعال مدنی به بخش فارسی صدای آمریکا گفت: او در زندان «بارها به مرگ تهدید شده است و شرایط بسیار سختی را میگذراند».
در دی ماه امسال آقای جعفری و هاشم خواستار پس از درگیری با ماموران زندان، به انفرادی منتقل شد.
جواد لعلمحمدی
جواد لعلمحمدی فعال مدنی و از اعضای کانون صنفی معلمان است.
او پس از انتشار نگارش نامه اعتراضی بازداشت و پس از تحمل بیش از دوماه حبس، به قید وثیقه آزاد شد.
آقای لعلمحمدی در مرداد ۱۴۰۰ پس از حضور در اعتراضات حمایت از خوزستان به همراه فاطمه سپهری بازداشت و پس از آزادی در ویدئویی گفت: « او را شبانه با کشیدن کیسهای بر سر و دستبند زدن به مکانی نامعلوم منتقل کردهاند.» نهایتا آقای لعلمحمدی در بیابانهای شاندیز مشهد رها شد.
وزارت اطلاعات ایران در واکنش به انتشار این ویدئو، گفت: «او برای اجرای این سناریو، به خانه باغی در فاصله ۱۵۰ کیلومتری مشهد رفته و آنجا یکی از اهالی روستا (با سابقه آشنایی قبلی) را مجبور میکند که ضربات شلاق بر بدنش بزند و پس از آن لعل محمدی تصاویر بدن شلاق خورده اش را درفضای مجازی منتشر می کند.»
آقای لعل محمدی مجددا در مهرماه ۱۴۰۰ بازداشت شد و پس از ماهها بلاتکلیفی در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد، به زندان وکیل آباد منتقل شد، در حالی که هنوز هیچ حکمی برای او صادر نشده است.
در این مدت او بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفته، به انفرادی منتتقل شده و اعتصاب غذا کرده است.
محمد مهدویفر
محمد مهدویفر فعالی سیاسی است که بارها بازداشت و زندانی شده است. او در دوران جنگ ایران و عراق، داوطلبانه به جبهه رفته است.
آقای مهدوی فر پس از نوشتن بیانیه، دستگیر و به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به ۷ سال و ۶ ماه زندان محکوم شد.
او در اواخر ۱۳۹۷ به علت شیوع کرونا در زندان به مرخصی آمد.
اولین محکومیت آقای مهدوی فر به پیش از انتشار نامه ۱۴ نفر بر میگشت که علت آن سرودن شعر «الفبا» بود. آقای مهدوی فر در این شعر، در ادامه هر حرف الفبای فارسی به شخصیتی حکومتی یا موقعیتی در کشور میپردازد.
ر اول رهبر ر آخر رهبر ما جملگی یک تن او جمله بر ما سر
س سایه ستار با عشق می رقصید روزی بهشتی شد زیر کتک خندید
ک مثل کهریزک یک جای وحشتناک چندین جوان پاک برده به زیر خاک
گ مثل گورستان «کز خاوران خیزد
فریاد انسان هاست کز نای جان خیزد»
ی یحتمل فردا شاعر غمین باشد یا در رجایی شهر یا در اوین باشد
این فعال سیاسی، پیش از این هم به دلیل نوشتن ۲۹ نامه به علی خامنهای به سه سال حبس و چهار سال تبعید محکوم شده بود که در دادگاه تجدید نظر به دو سال تقلیل یافته بود. او ۲۰۰ روز از دوران حبس خود را در انفرادی بود.
عبدالرسول مرتضوی
عبدالرسول مرتضوی که در جریان جنگ ایران و عراق یک پای خود را از دست داده، پس از احضار و بازداشت در دادگاه به ۲۶ سال زندان محکوم شد که ده سال آن قابل اجرا است.
اودر این مدت ۳۳ روز را در زندان انفرادی گذرانده و در دوران حبس از سوی زندانیان عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. آقای مرتضوی، مدتی هم به علت شکستن پای مصنوعیاش و عدم همکاری مسئولان زندان برای ترمیم یا جایگزینی آن، برای کارهای روزانه به کمک دیگر زندانیان احتیاج داشته است.
زهرا طهوری، همسرآقای مرتضوی از خودکشی منجر به نجاتش به علت فشارهای دوران حبس همسرش خبر داد.
آقای مرتضوی در مدت حبس با فرستادن فایل های صوتی، علی خامنهای را مسئول حبس خود دانسته و از مردم خواسته است که زندانیان سیاسی را فراموش نکنند.
او در آخرین پیام صوتیاش از زندان گفته است: «اگر حکومت بخواهد همه مخالفان را بازداشت کند، باید هشتاد میلیون نفر را دستگیر کند.»
هاشم خواستار
هاشم خواستار، از فعالان سیاسی شناخته شده و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان مشهد است.
آقای خواستار دوماه پس از انتشار نامه، بازداشت شد.
او درباره دوران بازداشتش میگوید: «چند روز قبل معاون اطلاعات مشهد به اتفاق رییس بند و بازجوهای ما به زندان آمدند و در مورد وضع آشفته مملکت و بیاعتمادی مردم حرف زدیم. به آنها گفتم من زمان شاه در آذرماه سال ۱۳۵۲ به جرم آزادیخواهی دستگیر شدم، حالا هم در زمان شیخ، به همان جرم در زندان هستم. با حضور ما در زندان مشخص است در کشور چه خبر است. زندانی بودن ما به مردم آگاهی میدهد. اصراری به آزاد شدن نداریم».
هاشم خواستار توسط شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد به ۱۰ حبس، سه سال تبعید به نیکشهر و سه سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر یک سال از تبعید کاسته شد.
در تابستان امسال، کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران اعلام کرد که برای آقای خواستار به دلیل نامههایی که در زندان منتشر کرده به اتهام «توهین به رهبری» پروندهای جدید باز شده است. او در این سه سال به مرخصی نیامده است.
در دیماه امسال صدیقه مالکی فرد، همسر هاشم خواستار گفت: «ماموران زندان به دلیل بیقراری آقای جعفری یزدی ناشی از درد شدید گردن، با او درگیر شدهاند که آقای خواستار به قصد جلوگیری از ادامه درگیری مداخله کرده و این امر باعث درگیری ماموران زندان و رئیس بند با این دو زندانی شده که نهایتا آقایان جعفری و خواستار که از ناحیه دست و پا دچار شکستگی شدهاند، به سلول های انفرادی زندان وکیل آباد مشهد منتقل شدند.»
به گفته خانم مالکی فرد در دوران انفرادی، «این دو زندانی از برقراری تماس و ملاقات با خانواده خود محروم شدند».
محمدحسین سپهری
محمدحسین سپهری از فعالان سیاسی و مدنی و خواهر فاطمه سپهری است.
آقای سپهری پس از بازداشت و تحمل صد روز انفرادی به زندان منتقل شد و در دادگاه به شش سال حبس محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر تایید شد. براساس قوانین ایران، پنج سال از این مدت باید گذرانده شود.
به گزارش هرانا، محمدحسین سپهری به همراه کمال جعفری یزدی و هاشم خواستار که در زندان وکیل آباد در یک اتاق به سر میبرند به شورای رسیدگی اخیرا به «کمیته انضباطی زندان احضار» شدهاند. علت احضارآنها، «ارسال فایل صوتی در خصوص وضعیت زندان» بوده است.
او در این مدت بارها در زندان اعتصاب غذا کرده و مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفته است.
حوریه فرج زاده
حوریه فرجزاده، کنشگر مدنی و خواهر شهرام فرجزاده است.
شهرام فرجزاده از معترضان پس از انتخابات ۸۸ بود که در عاشورای ۸۸، ماشین نیروی انتطامی سه بار از روی پیکرش در میدان ولیعصر رد شد.
خانم فرجزاده پس از انتشارنامه در ۲۰ مرداد همانسال بازداشت شد اما مهرماه با قید وثیقه آزاد شد.
او همچنین در تجمع حمایت از کشته شدگان اعتراضات آبان ۹۸ در گورستان بی بی سکینه به همراه ناهید شیربیشه و شهناز اکملی و تعدادی دیگر از مادران دادخواه دستگیر و سپس آزاد شد.
زرتشت(احمد) احمدی زراغب
زرتشت احمدی راغب، کارمند سابق اداره آتش نشانی است که در پی فعالیتهای سیاسی اش از کار اخراج شد.
او بارها بازداشت و حبس شده است.
آقای راغب پس از نوشتن بیانیه، در شهریور ماه همان سال دستگیرشد که در اعتراض دست به اعتصاب غدا زد. او در دی ماه همان سال آزاد شد اما در تابستان سال بعد در هنگام مراجعه به واحد اجرای احکام شهریار، به دلیل حکم دیگری بازداشت و پس از یک سال آزاد شد.
به گزارش هرانا، پس از مرخصی دادگاهی برای احمدی راغب به اتهام «توهین به رهبری» به ریاست محمد مقیسه برگزار شد، اما حکمی برایش صادر نشد.
او بار دیگر در سال ۱۴۰۰ بازداشت شد و در زندان در اعتراض به حبس اعتصاب غذا کرد و به انفرادی انتقال یافت.
در دوران حبس آقای راغب در اعتراض به بازداشت ناهید شیربیشه، مادر پویا بختیاری همراه با چند زندانی دیگر در شهریور ماه امسال اعتصاب غذا کرد. کمیته انضباطی زندان گوهردشت، او و باقی معترضان را به دو ماه ممنوعیت تماس تلفنی با خانواده، سه هفته ممنوعیت ملاقات کابینی و سه ماه ممنوعیت ملاقات حضوری با خانوادههایشان محکوم کرد.
عباس واحدیان شاهرودی
عباس واحدیان شاهرودی، معلم و فعال سیاسی است که در تجمع اعتراضی به حکم جعفری یزدی بازداشت شد.
آقای واحدیان در دوران همه گیری کرونا در زندان، با سپردن وثیقه و به صورت مشروط از زندان آزاد شد. هرچند دو ماه بعد مجددا در انزلی بازداشت و در شعبه ۹۰۳ دادسرای انقلاب مشهد با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به ده سال حبس محکوم شد.
او در مدت حبس بارها دست به اعتصاب غدا زده و حساب بانکی اعضای خانوادهاش نیز مسدود شده است.
هنگامه واحدیان، دختر او، در توییتر خود نوشت که روز هشتم بهمن ماه امسال در مراجعه به زندان وکیلآباد مشهد به او گفته شده که پدرش به مدت شش ماه اجازه تماس و ملاقات با خانوادهاش نخواهد داشت. تلاش خانواده برای انتقال آقای واحدیان از زندان مشهد به تهران هم تاکنون بی فایده بوده است.
خانم واحدیان در توئیتی پرسیده: «در زندانهای جمهوری اسلامی چه بلایی سر عزیزان ما میآید؟»
محمد کریمبیگی
محمد کریم بیگی، پدر مصطفی کریم بیگی است که در اعتراضات ظهر عاشورای ۸۸ کشته شد.
آقای کریم بیگی و همسرش در این سالها، پیگیر دادرسی درباره قتل پسرشان بودهاند اما تاکنون شکایتشان نتیجهای نداشته است.
او چند سال پیش در مصاحبه با بی بی سی فارسی گفته بود: «پسر من به ناحق کشته شده، مصطفی عضو هیچ گروهی نبود، فقط یک اعتراض ساده داشت و حق نبود کسی که دست خالی در خیابان است را به گلوله ببندند.»
شهناز اکملی، همسر آقای کریم بیگی و مادر مصطفی کریم بیگی هم پس از بازداشت در محل کار و محاکمه، به یک سال زندان تعزیری محکوم شد که آن را در اوین گذراند.
رضا مهرگان
رضا مهرگان، فعال مدنی و یکی دیگر از نویسندگان نامه درخواست استعفای علی خامنهای است که پس از ضرب و شتم درشهریور ماه ۹۸ در رامسر بازداشت شد.
او ابتدا درشعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ایمان افشاری به اتهامات «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» (به ترتیب) به پنج سال، یک سال و یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق و تبعید محکوم شد. در دادگاه دادگاه تجدید نظر، پنج سال حبس تعزیریاش تایید شد.
پس از آن، پرونده جدیدی برای رضا مهرگان به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در ارتباط با برگزاری مراسم چهلم جانباختگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در زندان باز شد.
آقای مهرگان در اعتراض به اعزامش به بخش قرنطینه و عدم مداوا چندین بار اعتصاب غذا کرده است. دادستانی تهران با آزادی مشروط او برای درمان مخالف است.
محمد نوریزاد
محمد نوریزاد، فعال سیاسی، مستندساز و روزنامهنگاری است که پیش از این هم بارها به علی خامنهای نامه نوشته و بازداشت و زندانی شده است.
او پس از حضور در گردهمایی در اعتراض به حکم دادگاه تجدید نظر یکی دیگر از امضا کنندگان بیانیه در مشهد بازداشت شد.
آقای نوریزاد در بهمن ۹۸ توسط شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد به ۷ سال و ۶ ماه حبس، ۳ سال تبعید به ایذه و ۳ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
او در این مدت بارها در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته، اعتصاب غذا کرده و یک بار هم اقدام به خودکشی کرده است.
در مرداد ۱۳۹۹ حکم ۳ سال و شش ماه زندان برای فرزندش علی نوریزاد، به اتهام «شرکت در تجمعات دی ماه ۱۳۹۸ در اعتراض به ساقط شدن هواپیمای مسافربری اوکراینی»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و«توهین به رهبری» صادر شد.
جاوید رحمان، گزارشگر سازمان ملل در امور ایران با اشاره به حکم آقای نوریزاد به اتهامات مختلف از جمله امضای نامه به علی خامنهای، پرونده او را «نمادی از وضعیت بسیاری از فعالان سیاسی زندانی در ایران» توصیف کرد.
محمد ملکی
محمد ملکی، فعال سیاسی و اولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب ایران بود که بارها بازداشت و زندانی و در اواخر عمر ممنوع الخروج هم شد.
او تا پیش از مرگش در آذر ۹۹ به اعتراض علیه جمهوری اسلامی و همدردی و همراهی با معترضان و خانوادههای آنان ادامه داد.
آقای ملکی پس از بازداشت تعدادی از نویسندگان نامه ، ویدئویی منتشر کرد و در آن با اعتراض به بازداشت فعالان سیاسی و مدنی و زنان و کارگران و معلمان گفت: «به حاکمیت و آقای خامنهای میگویم بس کنید. تا کی ظلم و جور و بیعدالتی، تا کی آزار مردم، تا کی دزدی و جنایت و فساد، بس کنید این همه ظلم و بیداد را.»
- انتقاد از آیتالله خامنهای چقدر هزینه دارد؟۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ – ۱ مه ۲۰۲۲
- بولتن محرمانه فارس: زیبندگی و برهنگی «جامه تازه پادشاه»۱۲ آذر ۱۴۰۱ – ۳ دسامبر ۲۰۲۲
- نامههای زندان: زنانی که گذر از جمهوری اسلامی را اعلام کردند۲۶ آذر ۱۴۰۱ – ۱۷ دسامبر ۲۰۲۲
۱۴ زن: «نگاه مردسالار نظام فقاهتی و آپارتاید جنسیتی»
پس از انتشار نامه ۱۴ فعال مدنی، بسیاری از فعالان سیاسی داخل و خارج کشور با نوشتن نامههای سرگشاده خطاب به علی خامنهای، شرایط حاکم بر ایران را محصول حکومت او دانستند و خواستار استعفایش شدند.
یکی ازآنها، نامه ۱۴ کنشگر زن بود.
این زنان در نامه خود نوشتند «در اعتراض به آپارتاید جنسیتی که حاصل نگاه مردسالارانه نظام فقاهتی است، علیه این نظام ضدزن که ارزشهای انسانی ما را محو نموده است، بپاخاسته و خواستار گذار کامل از نظام جمهوریاسلامی و تدوین قانون اساسی جدیدی هستیم.»
آنها همچنین با اعتراض به برخورد شدید حکومت با زنانی که به این روند معترض بودند، سالهای پس از انقلاب را سال هایی دانستند که«بسیاری از حقوق اولیه و انسانی ما زنان ایران سلب شد».
این ۱۴ کنشگر زن اعلام کردند که مصمم هستند مبارزه خود را با گفتن «نه به جمهوری اسلامی» ادامه دهند.
امضاء کنندگان نامه شهلا انتصاری، نصرت بهشتی، فرشته تصویبی، پروا پاچیده، گیتی پورفاضل، عزت جوادیحصار، زهرا جمالی، شهلا جهانبین، فاطمه سپهری، مریم سلیمانی، سوسن طاهرخوانی، فرنگیس مظلوم، نرگس منصوری و کیمیا نوروزی صابر بودند.
چند روز پس از امضا، هشت نفر ازآنان بازداشت شدند که تعدادی از آنان هنوز هم در زندان هستند.
فاطمه سپهری
فاطمه سپهری، فعال سیاسی که همسرش در جنگ ایران و عراق کشته شده است.
او پس از بازداشت در مشهد در دادگاه به شش سال حبس محکوم شد. دادگاه تجدید نظر آن را به سه سال تقلیل داد.
در فروردین ۹۹ در ارتباط با آزادی موقتش در پیامی صوتی گفت: «من عفو رهبری نمیخواهم زیرا رهبری را قبول ندارم. من کاری نکردم، آنها جنگ تحمیلی را راه انداختند و بچههای مرا بی پدر کردند و ۳۸ سال زندگی مرا به تاراج بردند، حالا به من میخواهند عفو بدهند؟ مگر من چه کار کردم، تمام اتهامات مرا ابتدا ثابت کنند بعد مرا به زندان ببرند، ابد بدهند، اعدامم کنند. من عفو خامنهای را نمیخواهم.»
قاضی با بیان اینکه «درست نیست که همسر شهید در زندان باشد» حکم آزادی او را داد.
پس از آن خانم سپهری در همراهی با اعتراضات خوزستان برای چند روز بازداشت و سپس آزاد شد. اما مجددا در تاریخ ۳۰ شهریور امسال و همزمان با اعتراضات سراسری ایران از سوی اداره اطلاعات مشهد بازداشت شد. در مدت بازداشت بارها مادرش و دخترش با انتشار ویدئوهایی درباره شرایط بازداشت و حبس او ابراز نگرانی کردهاند.
در هشتم بهمن امسال اعلام شد که دادگاه کیفری مشهد، فاطمه سپهری را به یکسال زندان و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرده است.
بر اساس این حکم، توهین به روحالله خمینی و علی خامنهای از جمله اتهامات خانم سپهری است.
گیتی پورفاضل
گیتی پورفاضل، فعال مدنی و وکیل دادگستری است که دوهفته پس از نگارش نامه به علی خامنهای بازداشت و راهی بند ۲۰۹ اوین شد.
او سه ماه بعد به مرخصی آمد. دادگاه انقلای تهران در بهمن ۹۸ خانم پورفاضل را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به سه سال و شش ماه و به سبب اتهام «تبلیغ علیه نظام» به هشت ماه حبس تعزیری محکوم کرد. در دادگاه تجدید نظر محکومیت او به دو سال و سه ماه حبس تعزیری کاهش یافت.
کانون نویسندگان، با انتشار بیانیهای به بازداشت چند تن از اعضایش از جمله گیتی پورفاضل و بکتاش آبتین اعتراض کرد.
گیتی پورفاضل در سال ۹۹ برای تحمل حبس به اوین رفت و پس از تحمل یک سال حبس در تابستان ۱۴۰۰ به صورت مشروط آزاد شد.
فرنگیس مظلوم
فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی از فعالان سیاسی است.
او ده روز پس از امضای نامه بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد که در آنجا در اعتراض به انفرادی و محرومیت از وکیل، اعتصاب غذا کرد و در نیمه مهر ماه ۹۸ به قید وثیقه آزاد شد.
خانم مظلوم در تیر۹۹ شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی مظلوم، به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور از طریق ارتباط به سازمان مجاهدین خلق» به پنج سال و بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیزی محکوم شد که دادگاه تجدید نظر، پنج سال آن را تایید کرد.
در مرداد ۱۴۰۰ پس از معرفی خود به شعبه یک واحد اجرای احکام دادسرای اوین، بازداشت و برای تحمل حبس به این زندان منتقل شد.
فرنگیس مظلومی در این مدت بارها اعتصاب غدا کرده و نامهای همراه با دیگر زندانیان زن، در اعتراض به شیوع کرونا در بند زنان نوشت.
در آخرین خبرها از این زندانی، نرگس محمدی میگوید که خانم مظلومی ۲۰ روز است که در انفرادی است.
شهلا انتصاری
شهلا انتصاری، فعال سیاسی و مددکار اجتماعی است که پس از انتشار نامه، در مرداد ۹۸ در رشت بازداشت و سه ماه بعد با قید وثیقه از زندان آزاد شد.
او در داگاه به اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام» به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد.
خانم انصاری هم اکنون بیرون از زندان است. گفته میشود در دادگاه تجدید نظر حکم او تقلیل یافته است.
زهرا جمالی
زهرا جمالی، فعال سیاسی است که چند روز پس از امضای نامه بازداشت و در دادگاه به اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام» به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر این حکم تخفیف یافت.
همزمان با همه گیری کرونا در ایران، خانم جمالی در اسفند ۹۸ به مرخصی آمد اما سه ماه بعد با وجود بحران کرونا در زندانهای ایران با پایان مرخصی به زندان بازگشت.
او در مهر ماه ۱۴۰۰ به مرخصی متصل به آزادی آمد.
نرگس منصوری
نرگس منصوری، فعال سیاسی و عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی است. خانم منصوری پدرش را در جنگ ایران و عراق از دست داده است. اومدتی بعد از نوشتن نامه، بازداشت و پس از سه ماه حبس با قید وثیقه آزاد شد.
به گفته خانم منصوری درمصاحبه با ایران وایر بازجوها به آنها با اشاره به عبور آنان از خط قرمزها گفته بودند: «به آقا توهین کردهایم. تهدید میکردند که ما را زنده نمیگذارند.»
او در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ایمان افشاری به اتهامات «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام» به پنج سال زندان محکوم شده است.
در تابستان ۱۴۰۱ خبرگزاری ایرنا مدعی شد که به هنگام خروج از مرز بازداشت شده است. خانوادهاش اعلام کردند علیرغم تهیه وثیقه نیم میلیاردی از آزادی اش جلوگیری میشود.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی در خبری در مرداد ماه امسال اعلام کرد که خانم منصوری در اعتراض به روند بازجوییاش در دادگاه، شرکت نکرده است.
سازمان حقوق بشر ایران میگوید در اعتراض به عدم مداوا، دست به اعتصاب غذا زده و در اقدامی تنبیهی، به قرنطیه فرستاده شده است.
در آخرین خبر از نرگس منصوری، نرگس محمدی در اسفند امسال اعلام کرد که او ۷۲ روز را در سلول انفرادی گذرانده است.
شهلا جهان بین
شهلا جهان بین، فعال سیاسی است که چند روز پس از نوشتن نامه، توسط ماموران وزارات اطلاعت دستگیر و به اوین منتقل شد.
خانم جهان بین پس از دو ماه حبس به قید وثیقه آزاد شد.
به گزارش کانون مدافعان حقوق بشر در زمستان ۹۸، شهلا انتصاری، توسط دادگاه انقلاب بابت اتهامات «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام» هر یک به پنج و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. داد دادگاه تجدید نظر حکم زندان وی با در نظر گرفتن عدم سابقه کیفری و مادر بودن به دو سال و ۹ ماه زندان کاهش یافت که با اعمال ماده ۱۳۴، دو سال و سه ماه زندان قابل اجرا است.
در پاییز سال ۹۹ به هنگام مراجعه به دادسرای اوین بازداشت و برای اجرای حکمش به زندان برده شد. در بهار ۱۴۰۰ از زندان آزاد شد. به گزارش هرانا همزمان با اعتراضات ایران در آذرماه امسال، مجددا بازداشت و پس از یک ماه حبس با قید وثیقه آزاد شد.
نصرت بهشتی
نصرت بهشتی، فعال مدنی است که در دیماه ۹۸ بازداشت شد و پس از سی روز انفرادی با گذاشتن وثیقه آزاد شد.
خانم بهشتی مجددا در مرداد ۹۹ بازداشت شد و از بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد به زندان وکیل آباد منتقل شد. پس از اعتصاب غذا در اعتراض به فشارها و محدودیت ها به بیمارستان منتقل شد و آنجا به اعتصاب غذا پایان داد.
او در آبان ۱۴۰۰ در شعبه چهار دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی منصوری به اتهام «تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت کشور محاکمه» و به پنج سال زندان محکوم شد.
بر اساس گزارش اتحادیه کارگران آزاد ایران، مصداق اتهامات او «تبلیغات مارکسیستی در مدرسه و کلاس درس» اعلام شده است. این در حالیست که خانم بهشتی از سال ۱۳۹۲ بازنشسته است.
نصرت بهشتی در آذر ۱۴۰۰ با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.