۳۰ شهریور ۱۴۰۱ و در پنجمین روز از خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در کردستان به دنبال قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی اعتراضات مردمی گسترده به شهرهای زیادی در کردستان و ایران رسیده بود. سقز، سنندج، دیواندره، دهگلان، بوکان، کرمانشاه، ایلام، مریوان، مهاباد، آبدانان، بانه، قروه، سردشت، ارومیه، اشنویه و نقده در کردستان صحنه اعتراضات مردمی بودند و جمهوری اسلامی از همان روزهای اول با شلیک گلوله دست به سرکوب اعتراضات زد و شمار کشتهشدگان در این روز به ۱۷ تن رسید، حتی در شهرهای دیگر ایران مانند قزوین، قرچک، شهریار و کرج شهروندان کُرد کشته شدند.
فواد قدیمی اهل دیواندره، دانش رهنما و عبدالله محمودپور اهل بالو از توابع ارومیه، امین معرفت، صدرالدین لیتانی و میلان حقیقی اهل اشنویه، محسن قیصری اهل ایلام، امیرعلی فولادی، سعید محمدی و ایمان محمدی اهل اسلامآباد غرب، امیرحسین بساطی اهل کرمانشاه، محمد زارعی اهل سنقرکلیایی و ساکن قرچک ورامین، علیرضا فتحی اهل سنقرکلیایی و ساکن قزوین، روزبه خادمیان اهل سنقرکلیایی و ساکن کرج، علی مظفری و مهدی ببرنژاد اهل قوچان و عرفان خزائی اهل کنگاور و ساکن شهریار از جانباختگان روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ هستند.
در این گزارش و در سالگرد قتل حکومتی این ۱۷ جانباخته ضمن پرداختن به رویداد کشتهشدن آنها، به فشار و تهدید نهادهای امنیتی به خانواده این جانباختگان نیز اشاره شده است.
دیواندره/ قتل حکومتی فواد قدیمی، ۴۰ ساله؛
۲۸ شهریور ۱۴۰۱ فواد قدیمی ۴۰ ساله و اهل دیواندره در جریان اعتراضات مردمی این شهر هدف شلیک مستقیم دو گلوله قناسه به قسمت راست بدن و دست توسط نیروهای حکومتی-سرکوبگر قرار گرفت و بعد از دو روز بستریشدن ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در بیمارستان سنندج جان باخت.
۲۸ شهریور ۱۴۰۱ فواد قدیمی در وسط خیابان و از روی برجک سپاه هدف شلیک مستقیم یک گلوله قناسه از طرف راست بدن قرار میگیرد، به گونهای که گلوله از سمت چپ بدنش خارج میشود، همزمان از ناحیه دست چپ نیز هدف گلوله قناسه قرار گرفته بود. زمانی که مردم او را بهصورت زخمی شده به مغازه همسرش در همان خیابان منتقل میکنند، ماشینی با سه سرنشین مجهولالهویه و با توسل به زور آقای قدیمی را با خود میبرند. افراد ناشناس فواد قدیمی را روبهروی جداول خیابان بیمارستان رها کرده بودند، سپس افرادی او را به داخل بیمارستان منتقل میکنند. پس از انتقال فواد قدیمی از بیمارستان دیواندره به سنندج نهادهای امنیتی در درمان او اختلال ایجاد کرده و از انتقال او به بخش مراقبتهای ویژه خودداری میکنند و او بعد از دو روز بستری شدن در بیمارستان سنندج جان خود را از دست میدهد.
در ادامه پیکر فواد قدیمی به شرط گفتگوی پدر خانواده با صدا و سیما و نسبت دادن کشته شدن فرزند به «ضد انقلاب» تحویل خانواده داده میشود و پیکر آقای قدیمی با حضور نیروهای امنیتی به خاک سپرده میشود. در مراسم روز سوم به دلیل اعتراض خانواده به حضور فرمانداری در منزل به پسر کوچک خانواده با گلوله ساچمهای شلیک میشود و در مراسم روز چهلم بر سر مزار او به مردم شلیک میشود.
فواد قدیمی، متولد ١٣٦١/١٢/١، فرزند حدیثه صفایی و عبدالله است. او متاهل و در شهرستان دیواندره مشغول به شغل خیاطی و خشکشویی بوده است.
۱۶ شهریور ۱۴۰۲، امید قدیمی، برادر فواد قدیمی توسط نیروهای امنیتی در دیواندره بازداشت و به بازداشتگاه امنیتی شهرامفر سنندج منتقل میشود.
بالو/ قتل حکومتی دانش رهنما، ۲۲ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ دانش رهنما ۲۲ساله و اهل روستای بالو از توابع ارومیه در جریان اعتراضات مردمی این روستای بزرگ بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر بسیج پایگاه همین روستا با شلیک گلوله سلاح کلاشینکوف به ناحیه پشت، شکم و پا زخمی و بعد از چهل دقیقه در نتیجه شدت جراحات کشته میشود.
دانش رهنما از دوستان صمیمی فرجاد درویشی دیگر جانباخته این روستا در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در ارومیه بود. دانش در حین نجات عبدالله محمودپور دیگر جانباخته این روستا در شب ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ هدف شلیک گلوله جنگی ناحیه پشت، شکم و پا قرار میگیرد و پس از چهل دقیقه بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست میدهد.
نهادهای امنیتی به خانواده فشار وارد کردند که پیکر او را شبانه به خاک بسپارند، اما خانواده مخالفت کرده و پیکر دانش را صبح با حضور مردم به خاک سپردند. بعد از اتمام مراسم ختم اداره اطلاعات ارومیه برادران دانش را احضار و از آنان تعهد گرفته که درباره موضوع جانباختن دانش رهنما سکوت کنند.
در مراسم چهلم دانش رهنما نیروهای اداره اطلاعات و نیروهای بسیجی پایگاه روستای “بالو” با محاصره آرامستان مانع حضور مردم بر مزار او و برگزاری مراسم شدند.
در گواهی فوت دانش علت فوت او “برخورد اجسام سخت یا تیز” اعلام شده و پزشکی قانونی به خانواده رهنما اعلام کرده که فرزندشان بر اثر اصابت گلوله کلاشینکوف جان باخته است.
خانواده راهنما درخواست نهادهای حکومتی برای ثبت دانش رهنما به عنوان شهید حکومتی و درخواست دیه را رد کردهاند.
دانش رهنما فرزند علی و خاتون متولد بیست و یکم اردیبهشتماه ١٣٧٩ در ارومیه است
بالو/ قتل حکومتی عبدالله محمودپور ۱۶ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ عبدالله محمودپور ١٦ سالە ساکن روستای بالو از توابع ارومیه که به شغل صافکاری مشغول بوده، به هنگام بازگشت از محل کار با شلیک گلوله جنگی نیروهای سرکوبگر-بسیج پایگاه روستای بالو به ناحیه پشت کشته شد.
مردم پس از نیم ساعت پیکر زخمیشده عبدالله را از میان تیراندازی جنگی نیروهای سرکوبگر-بسیج به بیمارستان منتقل میکنند، اما بعد از مدت کمی در بیمارستان جان خود را از دست داد.
پیکر عبدالله ۱۶ ساله به پزشکی قانونی منتقل میشود و نهادهای امنیتی خانواده را تحت فشار قرار میدهند که مراسم خاکسپاری را شبانه و در سکوت برگزار کنند که به دنبال رد این درخواست از خانواده تعهد کتبی گرفته میشود که مراسم خاکسپاری بدون سردادن شعار باشد. در نهایت مراسم با حضور نیروهای امنیتی برگزار میشود.
در ادامه نهادهای سرکوبگر- امنیتی به خانواده عبدالله محمودپور میگویند که فرزندشان توسط یکی از احزاب کردستانی کشته شده و با پرداخت دیه موافقت کنند، اما خانواده عبدالله این ادعاها را رد و از اخذ دیه خودداری کردند.
عبدالله محمودپور فرزند عبدالغفار و فاطمه متولد نهم اردیبهشتماه ١٣٨٥ در منطقه قطور خوی است. او در سن هفت سالگی به همراه خانوادهاش به ارومیه مهاجرت و در سن ١٠ سالگی به دلیل علاقهای که به مکانیکی داشت، وارد کار صافکاری میشود.
اشنویه/ قتل حکومتی امین معرفت، ۱۶ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ امین معرفت ١٦ ساله و اهل اشنویه در جریان اعتراضات مردمی این شهر با اصابت گلوله جنگی به پشت توسط نیروهای سرکوبگر امنیتی کشته میشود.
امین معرفت فرزند ابوبکر است. ویدیوهای بسیاری از او به هنگام نواختن موسیقی منتشر شده است.
اشنویه/ قتل حکومتی صدرالدین لیتانی ۲۷ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱صدرالدین لیتانی ۲۷ ساله و اهل اشنویه در جریان اعتراضات مردمی این شهر با اصابت گلوله جنگی توسط نیروهای سرکوبگر امنیتی کشته شد.
تصاویری از او به هنگام شلیک گلوله جنگی که غرق در خون بوده است در همان شب به قتل رسیدن منتشر شده است.
اشنویه/ قتل حکومتی میلان حقیقی ۲۱ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ میلان حقیقی ۲۱ ساله و اهل اشنویه در جریان اعتراضات مردمی این شهر با اصابت سه گلوله جنگی توسط نیروهای سرکوبگر امنیتی کشته شد.
میلان حقیقی فرزند سلیم سوئد بود. پدر او اولین بار خبر کشتنشدن فرزندش توسط جمهوری اسلامی را با نام شهید منتشر کرد.
ایلام/ قتل حکومتی محسن قیصری ۳۲ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ محسن قیصری ۳۲ ساله و اهل ایلام در جریان اعتراضات مردمی این شهر در پارک کودک بر اثر اصابت بیش از ٥٠ گلوله ساچمهای به ناحیه سر و سینه توسط نیروهای سرکوبگر کشته شد.
محسن قیصری در پی مداخله برای نجات یک دختر که گاز اشکآور به او شلیک شده بود، هدف شلیک گلوله قرار گرفت و در راه انتقال به بیمارستان جان باخت.
پیکر محسن در تاریخ یکم مهر١٤٠١ پس از پافشاری خانواده به آنها تحویل داده شد و مراسم خاکسپاری او با حضور گسترده مردم در آرامستان «بهشت رضا» ایلام با سردادن شعاهارهای اعتراضی علیه حکومت برگزار شد.
محسن قیصری ٣٢ ساله فرزند نظر و خدیجه و فارغالتحصیل رشته کامپیوتر بوده است. بیعدالتی در جامعه او را رنج میداد و همیشه به دنبال برابری و عدالت بود. او درحال ساخت خانه برای زندگی مشترک بود که دو روز پس از اتمام خانه توسط جمهوری اسلامی کشته شد.
اسلامآباد غرب/ قتل حکومتی امیرعلی فولادی ۱۶ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ امیرعلی فولادی ۱۶ ساله و اهل اسلامآباد غرب در مقابل فرمانداری این شهر از سوی نیروهای سرکوبگر ضدشورش هدف شلیک مستقیم گلوله قرار گرفت و در دم جان خود را از دست داد.
نهادهای امنیتی برای تحویل جنازه امیرعلی فولادی از خانوادهاش درخواست پول کردند.
۱۲ آبان ۱۴۰۱، مراسم چهلم امیرعلی فولادی ۱۶ ساله، سعید محمدی ۲۱ ساله و ایمان محمدی در اسلامآباد غرب (شاباد) برگزار شد. معترضان در مراسم شعارهای اعتراضی از قبیل “مرگ بر دیکتاتور” سر دادند که نیروهای امنیتی با معترضان درگیر شده و به سوی آنان تیراندازی کردند. چندین معترض بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر در این مراسم زخمی و چند تن دیگر بازداشت شدند.
اسلامآباد غرب/ قتل حکومتی سعید محمدی ۲۱ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ سعید محمدی ۲۱ ساله و اهل اسلامآباد غرب در مقابل فرمانداری این شهر از سوی نیروهای سرکوبگر ضدشورش هدف شلیک مستقیم گلوله قرار گرفت و جان خود را از دست داد.
۱۲ آبان ۱۴۰۱، مراسم چهلم امیرعلی فولادی ۱۶ ساله، سعید محمدی ۲۱ ساله و ایمان محمدی در اسلامآباد غرب (شاباد) برگزار شد. معترضان در مراسم شعارهای اعتراضی از قبیل “مرگ بر دیکتاتور” سر دادند که نیروهای امنیتی با معترضان درگیر شده و به سوی آنان تیراندازی کردند. چندین معترض بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر در این مراسم زخمی و چند تن دیگر بازداشت شدند.
اسلامآباد غرب/ قتل حکومتی ایمان محمدی؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ ایمان محمدی اهل اسلامآباد غرب در مقابل فرمانداری این شهر از سوی نیروهای سرکوبگر ضدشورش هدف شلیک مستقیم گلوله قرار گرفت و جان خود را از دست داد.
نهادهای امنیتی تا مدتها جنازه او را به خانواده تحویل نداده و از آنها تقاضای میزان زیادی پول کردند.
۱۲ آبان ۱۴۰۱، مراسم چهلم امیرعلی فولادی ۱۶ ساله، سعید محمدی ۲۱ ساله و ایمان محمدی در اسلامآباد غرب (شاباد) برگزار شد. معترضان در مراسم شعارهای اعتراضی از قبیل “مرگ بر دیکتاتور” سر دادند که نیروهای امنیتی با معترضان درگیر شده و به سوی آنان تیراندازی کردند. چندین معترض بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر در این مراسم زخمی و چند تن دیگر بازداشت شدند.
کرمانشاه/ قتل حکومتی امیرحسین بساطی ۱۶ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ امیرحسین بساطی ۱۶ساله و اهل کرمانشاه در جریان تجمعات اعتراضی این شهر بر اثر اصابت گلوله نیروهای سرکوبگر- حکومتی به ناحیه سینه کشته شد.
خانواده پیکر خونین امیرحسین را در شبکههای اجتماعی دیدند. نهادهای امنیتی برای تحویل جنازه تقاضای پرداخت ۹۰ میلیون تومان پول از خانواده کردند. در نهایت ۸ مهر ۱۴۰۱ بعد از ۹ روز پیکر این کودک در ازای دریافت پول گلولههای شلیک شده به او، اخذ تعهد کتبی از خانواده و مشروط به آنکه در کرمانشاه دفن نشود به خانواده تحویل داده شد.
امیرحسین بساطی ۸ مهر ۱۴۰۱ در آرامستان روستای “دارخور حسن آباد” از توابع بخش مرکزی شهرستان اسلامآباد غرب و در فاصله ۶۰ کیلومتری از زادگاهش به خاک سپرده شده است.
۱۱ مهر ۱۴۰۱ نیروهای امنیتی به خانه پدری امیرحسین یورش برده و پدرش را در حالیکه از بازنشستگان خود سپاه پاسداران است، بازداشت کردند.
قرچک/ قتل حکومتی محمد زارعی ۲۲ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ محمد زارعی ۲۲ ساله و اهل سنقر از توابع کرمانشاه در جریان اعتراضات مردمی در منطقه “باقرآباد” شهرستان قرچک بر اثر شلیک نیروهای امنیتی به شدت زخمی و در حین انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.
جسد محمد زارعی پس از اخذ تعهد کتبی به خانوادهاش تحویل داده شده و در آرامستان “بی بی زبیده” قرچک بدون مراسم خاکسپاری به خاک سپرده شده بود. نیروهای امنیتی خانواده زارعی را تهدید کردند که از مصاحبه با رسانهها در اینباره خودداری کنند.
قزوین/ قتل حکومتی علیرضا فتحی ۲۶ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ محمد زارعی ۲۶ ساله و اهل سنقرکلیایی از توابع کرمانشاه در جریان اعتراضات مردمی شهرک صنعتی الوند در قزوین بر اثر شلیک نیروهای امنیتی به ناحیه قفسه سینه به شدت زخمی و در حین انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.
مراسم خاکسپاری علیرضا فتحی با تدابیر شدید امنیتی و با حضور شمار اندکی از اعضای خانوادهاش در شهرستان الوند برگزار و پیکر او در آرامستان «بهشت فاطمیه» الوند به خاک سپرده شد.
پس از قتل حکومتی علیرضا فتحی خانواده آقای فتحی تحت فشار نهادهای امنیتی قرار گرفتند تا عامل جان باختن وی را «ارازل و اوباش» اعلام کنند.
علیرضا فتحی، متولد ۲۳ مرداد ۱۳۷۵، اصالتا اهل سنقر و ساکن الوند در استان قزوین بود. او در مغازه ضایعات فروشی خود در شهر الوند استان قزوین مشغول به کار بود.
کرج/ قتل حکومتی روزبه خادمیان ۳۱ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ روزبه خادمیان ۳۱ ساله و اهل سنقرکلیایی از توابع کرمانشاه در جریان اعتراضات مردمی کرج از فاصله یک متری هدف شلیک مستقیم ۷۰ گلوله ساچمهای نیروهای سرکوبگر-حکومتی به ناحیه سر و پشت قرار میگیرد و دو ساعت بعد از انتقال به درمانگاه جان خود را از دست میدهد.
خانواده تلاش کردند او را در زادگاهش سنقرکلیایی به خاک بسپارند، اما به علت فشارهای نهادهای امنیتی در بهشت بیبی سکینه کرج به خاک سپرده شد. در ادامه نهادهای امنیتی اجازه برگزاری مراسم ختم او را به خویشاوندان در سنقر ندادند.
علت فوت روزبه خادمیان در گواهی پزشکی قانونی او اصابت گلوله ذکر شده است.
روزبه به فوتبال خیلی علاقه داشت. او دارای مدرک کارشناس حسابداری و مغازه موبایل فروشی در کرج داشت. او در آخرین استوری اینستاگرامش خطاب به زنان ایران نوشت: «تو عقب وایسا. من برای آزادی تو جون میدم.»
قوچان/ قتل حکومتی علی مظفری ۱۷ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ علی مظفری ۱۷ ساله و اهل قوچان در جریان اعتراضات مردمی این شهر با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر-حکومتی از ناحیه شکم به شدت زخمی و پس از انتقال به مراکز درمانی جان باخت.
۲ مهر ۱۴۰۱ خانواده در ازای پرداخت ۵۰ میلیون تومان پول و با شرط خاکسپاری او تا قبل از ساعت ۶ بامداد پیکر او را تحویل گرفته و مراسم خاکسپاری او تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شد.
علی مظفری از بازیکنان تیم نوجوانان والیبال سایپای تهران بوده و سابقه دعوت به تیم ملی نوجوانان را داشته است.
قوچان/ قتل حکومتی مهدی ببرنژاد ۲۲ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ مهدی ببرنژاد ۲۲ ساله و اهل قوچان در جریان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر جان باخت.
مهدی ببرنژاد پس از شدت جراحات به بیمارستان منتقل میشود و به گفته منابع نزدیک به خانواده نیروهای امنیتی از انتقال او به اتاق عمل خودداری کرده و مانع انجام عمل بر روی او شده حتی با وجود درگیری پزشکان با آنها.
نیروهای امنیتی پیکر مهدی را پس از سه روز با اخذ تعهد کتبی به خانوادهاش تحویل دادند. مراسم خاکسپاری او تحت تدابیر شدید امنیتی، بدون حضور دوستان و آشنایان و ممانعت از زدن عکس او به ماشین در روستای “شارک” از توابع قوچان برگزار شد، درحالیکه خانواده خواهان خاکسپاری او در روستای زادگاهش بودند.
در گواهی فوت او، علت مرگ اصابت گلوله به سمت چپ لگن و خونریزی داخلی نوشته شده است. اما حکومت زیر بار کشتن او نرفت.
در مراسم چهلم مهدی ببرنزاد نیز، جوی بسیار امنیتی حاکم بود و نیروهای سرکوبگر-امنیتی راههای ورود به روستای محل دفن او را بسته بودند.
مهدی ببرنژاد در تنها پست اینستاگرامش نوشته بود: «ما در رنج هستیم و بودن رنج آور است.»
مهدی ببرنژاد، از سربازی برگشته بود، در کنکور شرکت کرده بود، در دانشگاه قبول شده بود، و اگر در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در قوچان کشته نمیشد، تا امروز یک سالی میشد که دانشجو بود.
۲۰ مرداد ۱۴۰۲، رضا ببرنژاد، برادر مهدی ببرنژاد در پی یورش نیروهای اطلاعات سپاه به منزل این خانواده بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
شهریار/ قتل حکومتی عرفان خزائی ۳۰ ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ عرفان خزائی ٣٠ ساله و اهل شهر کنگاور از توابع کرمانشاه در جریان اعتراضات مردمی شهریار تهران بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر-حکومتی به ناحیه سر کشته شد.
پیکر این جانباخته در آرامستان “امامزاده قاسم” در منطقه وحیدیه شهریار به خاک سپرده شده است.
۹ آبان ۱۴۰۱ مراسم چهلم عرفان خزائی با حضور گسترده مردم برگزار و معترضان شعارهای اعتراضی را علیه حکومت سردادند و نیروهای حکومتی نیز این مراسم را به خشونت کشاندند و به شرکتکنندگان حمله کردند.
۱۹ شهریور ۱۴۰۲، حاتم خزائی، ندا کارگر، احسان خزائی و یزدان خزائی، پدر و مادر و برادران عرفان خزائی به اداره اطلاعات شهریار استان تهران احضار و در رابطه با دادخواهی عرفان خزائی تهدید شدند.
در سالگرد قتل حکومتی او اعضای خانواده با انتشار یک استوری به دلیل شرایط پیشآمده از عدم برگزاری مراسم یادبود او خبر دادند.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده