در پی بالاگرفتن موج جدید سرکوبهای اجتماعی مرتبط با لایحه موسوم به حجاب، نهادهای مختلف حکومتی مسئولیت بازگشت برخوردهای شدید گشت ارشاد در خیابانها را به گردن یکدیگر میاندازند.
بالاگرفتن موج سرکوب و ایجاد مزاحمت نیروهای موسوم به گشت ارشاد برای شهروندان و انتشار تصاویر و ویدئوهایی از برخوردهای خشن و فیزیکی ماموران گشت ارشاد با زنان و دختران، بحثها و انتقادهای فراوانی را به دنبال داشته است.
حضور دوباره گشت ارشاد که گمان میرفت پس از خیزش سراسری مهسا در سال ۱۴۰۱ کمرنگ شده باشد، از دید ناظران و تحلیلگران دلایل بسیاری میتواند داشته باشد.
در همین حال، نهادهای مختلف حکومتی در خصوص موج اخیر سرکوبهای اجتماعی که در ادامه اجرای لایحه موسوم به حجاب آغاز شده مواضع مختلفی را اتخاذ کردهاند و در برخی موارد، مسئولیت بازگشت برخوردهای شدید گشت ارشاد در خیابانها را به گردن یکدیگر میاندازند.
مجتبی ذوالنوری، نایبرئیس مجلس شورای اسلامی مدعی شد که برخوردهای گشت ارشاد “متنبهکننده، ارشادی و اصلاحی” است و “کسانی که حجاب غیرکاملی دارند داغ و درفش نمیشوند”.
ذوالنوری همچنین بدون اشاره به تصاویر و ویدئوهای منتشر شده روزهای اخیر که حاکی از برخوردهای خشن و غیرانسانی با زنان است ادعا کرد که “تندی برخورد، با کسانی است که هنجارشکن متعمد هستند” و افزود که این “داغ و درفش”، برای “سلبریتیها” و کسانی است که به گفته او، “میخواهند تعمدا با هنجارها، اصول و ارزشها و اعتقادات مردم مقابله کنند و بجنگند.”
روزنامه اطلاعات: در شرایط جنگی بر حضور گشت ارشاد اصرار نکنید
در همین حال، روزنامه اطلاعات نیز به حضور گشت ارشاد در شرایطی که به نوشته این روزنامه، “شرایط جنگی” است و “به سرمایه اجتماعی نیاز است” انتقاد کرد.
این روزنامه حضور پررنگ و دوباره گشت ارشاد در خیابانها را از جمله “تصمیمات نسنجیده و نمایشی و پوپولیستی پرهزینه و بیفایده” توصیف کرد که “بودجه مملکت را به هدر میدهد.”
روزنامه اطلاعات با اشاره به انتشار فزاینده خبرهایی درباره فسادهای فراگیر از جمله پرونده چای دبش و اختلاسهایی، از جمله ماجرای زمینخواری کاظم صدیقی امام جمعه تهران مینویسد که حضور شدید گشت ارشاد “بیشتر در خدمت دشمن است تا جبهه خودی.”
این روزنامه همچنین در مقاله خود شرایط کنونی را شرایطی توصیف میکند که جمهوری اسلامی “بیش از همه به حمایت سرمایه اجتماعی در شرایط جنگی” نیاز دارد و نباید “بر افزایش گشتهای خیابانی عفاف و حجاب” اصرار داشته باشد.
گشت ارشاد موضوع اول پیامهای شبکه اکس
در کشاکش اخبار مرتبط با افزایش برخوردهای خشن گشت ارشاد با زنان و دختران محمد رهبری، کارشناس جامعهشناسی سیاسی، در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق)، نتایج تحلیلی از شبکههای اجتماعی در روزهای اخیر را منتشر کرده است که بر اساس آن، تعداد توییتهای مربوط به گشت ارشاد، “بیش از توییتهای مربوط به تنش میان ایران و اسرائیل” بوده است.
این کاربر مینویسد، در شرایطی که احتمال حمله اسرائیل به ایران وجود دارد مهمترین هشتگهای توییتر فارسی هشتگهایی همچون گشت ارشاد و جنگ علیه زنان هستند و “تعداد توییتهای مربوط به این موضوع بیش از توییتهای مربوط به تنش میان ایران و اسرائیل است.”
این کاربر در نهایت این طور نتیجه میگیرد که “تداوم اقدامات گشت ارشاد باعث جابجایی اولویت کاربران شده” است.
نهادهای حکومتی اقدامات گشت ارشاد را به گردن یکدیگر میاندازند
در پی بالا گرفتن انتقادها از حضور دوباره نیروهای موسوم به گشت ارشاد در خیابانها به نظر میرسد که نهادهای مختلف حکومتی از پذیرفتن مسئولیت مستقیم این اقدام شانه خالی میکنند و آن را به گردن یکدیگر میاندازند. در همین زمینه امیرحسین بانکیپور، نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی مدعی شد که “مسئولیت ونهای گشت ارشاد با نیروی انتظامی است.”
بانکیپور در پاسخ به پرسش خبرنگار شرق مبنی بر این که چرا در یک سال و چند ماه اخیر خبری از گشت ارشاد در خیابانها نبود، اظهار داشت: «وظیفه فراجا طبق قانون قبل این بوده که با جرائم مشهود برخورد کند.»
او افزود: «این سؤال را باید از آنها (نیروی انتظامی) بپرسید.»
در عین حال، جلیل محبی، دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر، در حساب کاربری خود در شبکه اکس بازگشت گشت ارشاد به خیابانها را از “اقدامات دولت” خواند. محبی در پاسخ به یک کاربر نوشت: «اون متن مرکز پژوهشها کنار رفت متن آقای بانکیپور تصویب شد که هنوز قانون نشده، این اقدامات هم کار دولت است بر مدار سابق.»
بیانیه انتقادی ۱۵ تن از نواندیشان دینی داخل و خارج از کشور
در ادامه واکنشها به رویارویی خشونتبار گشت ارشاد با شهروندان، جمعی از چهرههای نواندیشدینی با انتشار بیانیهای به حضور مجدد گشت ارشاد در خیابانها اعتراض کردند.
امضاکنندگان این بیانیه مینویسند که حکومت “به بهانه رعایت قانونی که هنوز نهایی نشده … به مصاف خیابانی زنان ایران رفته است.”
نواندیشان دینی امضاکننده بیانیه مذکور از جمله میثم بادامچی، سروش دبّاغ، عبدالله ناصری طاهری، علی طهماسبی، احمد علوی، رضا علیجانی، رحمان لیوانی، داریوش محمدپور، مهدی ممکن، ژیلا موحد شریعتپناهی و یاسر میردامادی میافزایند: «این کار که بیشک با اشاره و تصویب عالیترین سطوح نظام صورت پذیرفته” و “در بطن ابربحرانهای عمیق و دامنگستر داخلی و خارجی انجام شده است.»
امضاکنندگان این بیانیه همچنین ضمن برائتجویی و ابراز مخالفت قاطع و صریح خود با این اقدامات افزودند که دوران “یا روسری یا توسری برای همیشه سپری شده و بازگشتناپذیر است.”
۱۵ نواندیش دینی در بیانیه خود از حکومت جمهوری اسلامی خواستند که “تنوع طرز فکرها و گونهگونی سبکزیستها را به رسمیت بشناسد” و آن را “به صلاح کشور، ملت، دین و اخلاق” خواندند.
نویسندگان این بیانیه همچنین دستاندرکاران این تصمیم را کانونهایی توصیف کردند “که در سایه حمایت مطلق هسته سخت حکومت دست و دامنشان به انواع فسادها و خلافهای اخلاقی و قانونی آلوده است.”
اصطلاح “هسته سخت حکومت” از جمله اصطلاحات رایج طیفهای نزدیک به اصلاحطلبان است که اغلب بر تمایز فکری و عملی دو طیف اصلاحطلبان و اصولگرایان تاکید میکنند. این در حالی است که بسیاری از چهرههای مطرح طیف اصطلاحطلب، خود در اعمال قوانین سختگیرانه حجاب و سرکوبهای اجتماعی در اوایل دهه شصت نقش داشتهاند.