مجلس شورای اسلامی پیشنهاد اضافه شدن یک روز تعطیلی دیگر به کشور را همراه با کاهش ساعت کاری کارمندان از ۴۴ ساعت در هفته به ۴۰ ساعت رد کرد.

این دومین بار است که چنین طرحی رد می‌شود؛ تفاوت این بار اما با سال ۹۸ این بود که روز شنبه به جای روز پنجشنبه به‌عنوان روز تعطیل آخر هفته مطرح شده بود. با این حال جدال عقل و مذهب بر سر روزهای تعطیل در ایران ریشهٔ تاریخی دارد.

پس از انتشار خبر رد شدن طرح در مجلس در روز ۲۳ اردیبهشت، ویدئویی در شبکه‌های مجازی ایران پربازدید شد که در آن آرمان خالقی، عضو هیئت مدیره خانهٔ صنعت و معدن و تجارت ایران، دربارهٔ رویکرد مخالفان طرح تعطیلی شنبه می‌گفت کسانی که خواهان تعطیلی پنجشنبه‌اند، معتقدند تعطیلی این روز بر افزایش میزان باروری تأثیرگذار بوده، ضمن این‌که پنجشنبه روز مناسبی برای زیارت اهل قبور است.

اگرچه با این جملات، طنز‌ها و شوخی‌های بسیاری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، ولی این به‌واقع بخشی از دلایل نیروهای مذهبی ایران است؛ نیروهایی که تغییر در «وضع موجود» را به ضرر فرهنگی می‌دانند که آن را «ایرانی-اسلامی» می‌خوانند؛ اگرچه برخی از آن‌ها، مانند اعضای کمیسیون ولایی مجلس، به‌واسطهٔ این طرح ضرورت همگامی با جهان را مطرح می‌کنند.

طرح کاهش ساعات کاری ادارات و افزایش تعطیلات هفته در ۹ بهمن سال ۱۴۰۲ با ۱۲۶ رأی موافق در مجلس تصویب شده و به برنامهٔ هفتم توسعه راه یافته بود. با این مصوبه، کار هفتگی از ۴۴ ساعت به ۴۲ و نیم ساعت کاهش یافته و یک روز به تعطیلات هفته اضافه شده بود. اما مصوبه روز تعطیل را معلوم نکرده بود.

روز یکشنبه ۲۳ اردیبهشت نمایندگان مجلس پس از آن‌که کمیسیون اجتماعی اصلاح ماده ۸۷ قانون خدمات کشوری را مصوب کرد، آن را به شور گذاشتند. این کمیسیون ابتدا روز پنجشنبه را به‌عنوان روز تعطیل تصویب کرده بود، ولی مخالفت‌های درون کمیسیونی و اعضای خارج از آن مصوبه را تغییر داد. قبل از رأی‌گیری، اعضای این کمیسیون می‌گفتند شنبه باید تعطیل باشد چرا که «مزایای متعددی برای تجارت و رشد تولید خواهد داشت».

نزدیک به ۱۵۰ سال است که موضوع تعطیلات آخر هفته در ایران وجود دارد و این نهمین بار در ۱۵ سال گذشته است که موضوع تغییر تعطیلات آخر هفته در دولت یا مجلس مطرح می‌شود. اما تاکنون به هیچ تصمیمی منتج نشده و میان اختلاف بر سر «ارزش‌ها» مسدود مانده، با این حال نزدیک‌تر از همیشه برای رسیدن به سرانجام است.

کار بیشتر و فراغت کمتر در سایهٔ «تلهٔ پنجشنبه‌ها»

موضوع تعطیلات آخر هفته در ایران امروزه یکی از نمادهای تبعیض و استثمار نیروی کار توصیف می‌شود. قریب به ۱۰ سال است که تعطیلات آخر هفتهٔ استان تهران با دیگر نقاط کشور یکسان نیست و اهالی آن عملاً دو روز تعطیلی را تجربه می‌کنند. این در حالی است که تنها روز جمعه در کشور، تعطیل هفتگی رسمی است.

اگرچه برخی از استان‌های کشور نیز تصمیم استان تهران را اجرایی کرده‌اند، ولی تنها مدارس هستند که روز پنجشنبه در همهٔ کشور، البته با افت‌وخیزهای فراوان، تعطیل اعلام شده‌اند.

با این حال، نگاه تهران به‌عنوان مرکز مقامات چنان است که حتی معاون پارلمانی رئیس‌جمهور می‌گوید «پنجشنبه‌ها عملاً تعطیل است، نمی‌دانم چه شده که عده‌ای می‌گویند شنبه تعطیل باشد». اما هستند مسئولانی که پنجشنبه را «شبه‌تعطیل» یا گاه «تله» می‌خوانند.

این بلاتکلیفی دیرپا بروکراسی ایران را در کنارِ نیروی کارِ خسته، کلافه کرده است. رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور در سال ۱۴۰۱ چهار دلیل برای این اغتشاش پدیدآمده در دستگاه بروکراسی ذکر کرد. او گفته بود «شبه‌تعطیل پنجشنبه» مشکلات تعامل بین ستاد و شهرستان‌ها، مشکلات مربوط به تعطیلی مدارس (چرا که مدارس در اکثر مناطق کشور پنجشنبه تعطیل است ولی والدین سر کار می‌روند)، عدم تعادل بین کار و فراغت و در نهایت کاهش بهره‌وری به‌خاطر کار مضاعف ایرانیان را به وجود آورده است.

در ایران ۷۹ روز تعطیلی سالانه وجود دارد، درحالی‌که متوسط تعطیلی در کشورهای مختلف جهان ۱۲۰ روز است. حتی یکی از نمایندگان مجلس می‌گوید «ایران جزو ۳۰ کشوری است که بالاترین ساعت کار را در هفته دارد». این نماینده می‌گوید باید به‌واسطهٔ تغییر قانون و کاهش ساعت کاری آن «را با افزایش کیفیت کار جبران کنند».

این در شرایطی است که مدافعان وضعیت فعلی تا امروز دست بالاتری داشته‌اند از آن جمله محمدتقی نقدعلی، نماینده مردم خمینی‌شهر، که می‌گوید «در شرایطی که شعار سال رشد تولید می‌باشد و این امر مستلزم کار و فعالیت بیشتری است، کاهش ساعات کاری و افزایش تعطیلات توجیهی ندارد».

این نگاه در عین حال نگران درآمد دولت از تغییرات ساعات کاری است. علیرضا سلیمی یکی از این نمایندگان مجلس نیز می‌گوید افزوده شدن بر تعطیلات «به معنای تحمیل بار مالی به دولت و کم شدن درآمد دولت است».

حامیان شنبه و مدافعان پنجشنبه

طرفین موافق و مخالف تعطیلی شنبه‌ها در سال‌های گذشته با طرح استدلال‌های گوناگون به دنبال فیصله دادن به ماجرا به نفع خود بوده‌اند.

افرادی مانند روح‌الله حریزاوی، قائم‌مقام سازمان تبلیغات اسلامی، حتی از سخنان علی خامنه‌ای نیز در این ماجرا استفاده کرده‌اند. او قبل از رأی‌گیری ۲۳ اردیبهشت در مجلس گفت: «تکلیف تعطیلات آخر هفته مشخص است و رهبری بارها نسبت به عواقب پیروی از سبک زندگی کفار هشدار داده است.»

روزنامهٔ خراسان، از رسانه‌های نزدیک به سپاه، نوشته است «جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به‌نوعی از شعائر اسلامی شناخته می‌شود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بُعد نمادین روزها غفلت داریم. بُعد نمادین دین یکی از عناصر هویت‌سازی دینی است. عنصر هویت‌ساز مرز شما با غیر شما را تعیین می‌کند، اما غفلت از آن موجب درهم‌آمیختگی فرهنگی، هویت‌زدایی و عدم تشخص آن جامعه می‌گردد» .این روزنامه همچنین تأکید دارد که «مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است».

با این حال یکی از مهم‌ترین مدافعان این طرح در تمام این مدت اتاق بازرگانی بوده است. آن‌ها سال‌هاست که می‌گویند قطع ارتباط اقتصادی با دنیا به مدت چهار روز ضرر جدی‌ای به تجارت و تولید می‌زند.

در مجموعهٔ دولت فعلی نیز تنها وزارت امور خارجه در راستای حمایت از فعالان اقتصادی بخش‌ خصوصی با تعطیلی شنبه به جای پنجشنبه موافقت کرده است. این در حالی است که خبرگزاری‌های وابسته به سپاه خبر از آن داده‌اند که دولت در حالت کلی با تعطیلی پنجشنبه‌ها موافق است.

استدلال‌های موافقان شنبهاستدلال‌های مخالفان شنبه
عدم رابطه با جهانآثار سوء فرهنگی
خسارت اقتصادی به دلیل بسته بودن بازارهاپیام مثبت به یهودیان
امکان‌ بیشتر برای تعامل تجاری با جهاناز دست رفتن امکان انجام فرائض دینی
استراحت بیشتر کارمندان و کارگرانتغییر سبک زندگی و ارزش‌های مسلمانان
افزایش سفر داخلی و بهبود گردشگریکسانی که با جهان ارتباط دارند، اندک‌شمار هستند
کمک به محیط زیست به دلیل کاهش مصرف انرژیبه صورت فعلی پنجشنبه تعطیل است
تحکیم بنیاد خانوادهتحکیم بنیاد خانواده
دعوای صد ساله بر سر تعطیلات آخر هفته

تلاش برای تغییر تعطیلات آخر هفته در ایران از دولت محمد خاتمی و به‌ویژه مجلس ششم شروع شد. در دولت محمود احمدی‌نژاد نیز چند بار این موضوع به میان آمد، اما از سال ۱۳۹۴ به بعد تلا‌ش‌های دولت برای ایجاد تغییر در تعطیلات آخر هفته جدی‌تر شد و در سال ۱۳۹۸ لایحه تعطیلی پنجشنبه‌ها به مجلس فرستاده شد، ولی رأی نیاورد.

اما مسئله تعطیلات آخر هفته صرفاً به ۴۵ سال گذشته مربوط نیست. باقر میردامادی، از روحانیان ایران، می‌گوید «حتی شاه بنا داشت تعطیلی روز جمعه را بردارد، همان روزی که ادای نماز آن برای همگان واجب است و به جای آن روز یکشنبه را تعطیل رسمی کشور کند. بهانه‌اش این بود که ما چون ارتباط سیاسی با غرب داریم، باید تابع آن‌ها شویم نه آن‌ها تابع ما. اگر حکومت آن‌ها ادامه می‌یافت، قطعاً ایران تبدیل به یکی از کشورهای لامذهب می‌شد».

این بخشی از ترس جامعهٔ مذهبی و محافظه‌کار کشور است که کمترین تغییر را معادل از دست رفتن همه چیز می‌دانند.

این نگاه از اسفند سال ۱۳۵۴، زمانی که تغییر تقویم از شمسی به پادشاهی رخ داد، به وجود آمد. روحانیون این تغییر را مقدمهٔ حذف اسلام دانستند و حتی گفتند دولت روز «آزادی ملت یهود» را به جای تاریخ «هجرت پیامبر عظیم‌الشأن» اسلام برگزیده‌ است.

تصویر نامهٔ محمدرضا گلپایگانی در ۲۵ اسفند ۱۳۵۴ به جعفر شریف‌امامی
تصویر نامهٔ محمدرضا گلپایگانی در ۲۵ اسفند ۱۳۵۴ به جعفر شریف‌امامی

محمدرضا گلپایگانی، از مراجع وقت شیعه، همان زمان در نامه‌ای به رئیس مجلس سنا نوشت این تغییر «موجب تعجب و نگرانی شدید مسلمانان و هر فرد علاقه‌مند به ثبات و بقای مملکت گردید».

پس از این تغییر، روح‌الله خمینی استفاده از این تقویم را حرام دانست. او در پیامی گفت «این تغییر هتک اسلام و مقدمهٔ محو اسم آن است، خدای نخواسته استعمال آن بر عموم حرام و پشتیبانی از ستمکار و ظالم و مخالفت با اسلام عدالتخواه است».

در آن روزها برخی این تغییر را سرآغازی برای «حذف جمعه از تقویم» دانستند تا روزهای شنبه و یکشنبه را تعطیل اعلام کنند. همین امر هم واکنش‌هایی را برانگیخت.

مرتضی مطهری در سخنرانی مربوط به تفسیر سورهٔ جمعه گفت برخی کشورهای اسلامی تن به این تغییر زمان تعطیلی دادند اما «این‌ها همه مقدمهٔ جذب شدن و مقدمهٔ هضم شدن فرهنگی در هاضمهٔ دیگران است».

او در این سخنرانی حتی می‌گوید کلمهٔ شنبه ریشهٔ یهودی دارد، ولی جمعه کاملاً عربی و اسلامی است و برای برپایی نماز جمعه تأسیس شده است. او اکیداً مخالف تغییر زمان تعطیلی روز جمعه به هر روز دیگری بود.

این نگرانی ریشهٔ تاریخی‌‌تری هم دارد؛ در زمان رضاشاه نیز ایدهٔ تغییر در تعطیلات به پیروی از اصلاحات آتاتورک مطرح شده بود. حسین مکی از زبان مدیر روزنامه اطلاعات آن زمان می‌نویسد «اگر جنگ دوم جهانی پیش نیامده بود، شاید رضاشاه مانند ترکیه تقویم رسمی هجری را تبدیل می‌کرد و روز تعطیل را از جمعه به یکشنبه تغییر می‌داد».

ارزش‌های ما یا عقلانیت ما؟

جمهوری اسلامی به یک معنا نظام امور ناتمام است. تضاد و تعارضی که در چارچوب رویکرد این حکومت میان عقل و ارزش‌های اسلامی وجود دارد، باعث می‌شود اتخاذ تصمیم در مورد اکثر امور جمعی کلان به تعویق بیفتد. عدم تصمیم نهایی برای تعطیلی روزهای آخر هفته تاکنون نیز نشانی از این وضعیت است.

دلایل موافقان با تعطیلی شنبه و دو روزه شدن تعطیلات آشکارا عقلانی یا دقیق‌تر اقتصادی به نظر می‌رسد، اما پاسخ مخالفان صرفاً مبتنی بر ارزش‌های اسلامی است که توجیه آماری ندارد و همین یکی از دلایل رد شدن روز پنجشنبه به‌عنوان روز تعطیل در سال ۱۳۹۸ بود.

در سال‌های گذشته کشورهای مختلف اسلامی در این دو راهی، مسیر ارتباط با جهان و تجارت را برگزیدند و یکی پس از دیگری تعطیلی جمعه و شنبه را پذیرفته‌اند. برخی نیز به کل انطباق با تعطیلات غرب را ملاک قرار داده‌اند.

اما در ایران بخشی از مخالفان تعطیلی شنبه‌ها می‌گویند پذیرش شنبه به‌عنوان روز تعطیل هفته نوعی «وادادگی» است. این در حالی است که حکومت ایران خود را سردمدار «جبههٔ مقاومت» می‌خواند. آن‌ها مسئله پیام فرستادن به جهان را مهم‌تر می‌دانند. در واقع آن‌ها خود را در کانون جهان و آن‌چنان‌که رهبر جمهوری اسلامی ادعا می‌کند، در حال تأسیس تمدن نوین اسلامی می‌پندارند و از این رو اکثر اعمال خود را حاوی پیام به جهانیان می‌دانند، بی‌آن‌که درنگ کنند جهان به آن‌ها توجه می‌کند یا نه.

حال که حامیان پنجشنبه خود را در جنگ با اسرائیل می‌شمارند، این پیام را جدی‌تر نیز می‌دانند و صدای رساتری برای عدم تغییر بلند کرده‌اند. همین موضوع وضعیت تعطیلات آخر هفته در کشور را به یک موضوع امنیتی بدل کرده‌ است.

پذیرفتن شنبه‌ها به‌عنوان روز تعطیل برای برخی مصداق «ترک مقاومت» و «افتادن در دام دشمن» است. حال آن‌که برخی عدم تعامل با جهان و ضرر مادی را معادل تخریب امنیت ملی می‌دانند. این وضعیت، تصمیم را برای ارکان حکومت در سال‌های گذشته دشوار کرده بود و حال دشوارتر.