احمد شیرزاد، نمایندۀ پیشین مجلس شورای اسلامی، یکدست شدن قدرت در ایران را پس از  سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری بی معنا خواند و گفت : به شش ماه نخواهد کشید که خود اصولگرایان “به تیپ و تار هم خواهند زد”، زیرا آنان، به گفتۀ شیرزاد، از فرهنگ گفتگو بی بهره‌اند و امورشان را با “قهر و حذف یکدیگر حل و فصل” می‌کنند و به همین خاطر ناتوان از ادارۀ امور کشور و تعامل با جهان خواهند بود.

شیرزاد گفته است که قطعاً اصلاح طلبان نیازمند اصلاحات اساسی هستند، “اما، کسی از این نابرابری که اصولگرایان با رانت به قدرت می رسند [چیزی] نمی‌گوید.” بنابراین، به گفتۀ شیرزاد، مهم‌تر از اصلاح در بین اصلاح طلبان، در حال حاضر “ضرورت اصلاحات در  خود جبهۀ اصولگرایان است.” به گمان شیرزاد اساساً “اصلاحات سیاسی کشور باید از اصلاح اصولگرایان شروع شود، چرا که اغلب این جریان است که اخلال در فضای سیاسی کشور ایجاد می‌کند.”

نمایندۀ پیشین اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی سپس پیش بینی کرده است که “مهمترین مشکلی که کشور در یک سال آینده با آن روبرو خواهد شد این است که جبهۀ اصولگرا سازوکار حل اختلاف در داخل خود را ندارد چه برسد به این که بخواهد اختلاف خود را با بیرون از خودش حل کند.” او گفته است که اصولگراها “یاد گرفته اند برای رسیدن به اهداف خود و مسائلی که پیش رو دارند از نهادهای حاکمیتی و مدل قهری استفاده کنند” و برای رسیدن به مقاصد خود  “شیوه‌های حذفی” را به کار بگیرند.

شیرزاد یادآوری کرده است که احمدی نژاد “محصول جبهۀ اصولگرایان بوده است” و “اصولگراتر از علی لاریجانی نمی‌توانیم پیدا کنیم”. اما، به گفتۀ او، نهایتاً دیدیم که چگونه اصولگرایان مسائل خود را با آن دو “حل و فصل کردند.” احمد شیرزاد سپس با انتقاد از روش‌های قهری و حذفی اصولگرایان گفته است که اینان بی بهره از “رشد سیاسی کافی” هستند و اساساً کسانی که بدون شیوه‌های قهری و حذفی نمی‌توانند “اختلافات درونی خویش را حل کنند، آن وقت چگونه می‌خواهند مملکت را اداره کنند.”

احمد شیرزاد سپس گفته است : “در ماه‌های پیش‌رو مشکل اساسی ما رفتار این جریان خواهد بود […] و من مطمئنم که جریان اصولگرایی کمتر از شش ماه دیگر سر مسئلۀ برجام به تیپ و تار خود خواهد زد.”

احمد شیرزاد در پایان گفته است که “کشور با شعار اداره نخواهد شد. مشکلات و معضلات راه حل‌های واقعی و قابل اجرا می‌خواهند.” او گفته است : “اصولگرایان شیوۀ گفتگو بین خود را هم بلد نیستند چه برسد به گفتگو در داخل جامعه، جناح‌های سیاسی یا با قدرت‌های جهانی.”