در دو روز گذشته مردم شهرهای مختلف خوزستان به خیابانها رفته و در اعتراض به بیآبی شعار دادهاند. اعتراضات خیابانی مردم خوزستان در برخی نقاط نیز به خشونت کشیده شده است. «امیر صبریپور»، سرپرست فرمانداری شادگان تایید کرده که در جریان اعتراضات شب گذشته یک نفر جان باخته و مدعی شده افراد فرصتطلب و اغتشاشگر او را هدف گلوله قرار دادهاند. از سوی دیگر منابع مطلع از مجروح شدن دستکم دو کودک در جریان این اعتراضات خبر دادهاند. در خوزستان چه میگذرد؟ گزارش زیر گفتوگو با شهروندان خوزستانی است که در اعتراض به بیآبی و بیبرقی به خیابانها آمدهاند.
***
«یا آب نداریم، یا برقمان قطع میشود. گاهی بین قطعی این و آمدن آن، یک ساعت یا دو ساعت فاصله میگذارند. مثل آدم دمِ مرگی که بگویند خوب حالا، به هر حال که میمیرد. برای مردنش عجله نکنیم. دچار اضطراب میشوم که باز کی قرار است قطع بشود؟ چون برق که قطع بشود، کولر گازی نیمهجان هم از کار میافتد، آبی هم برای روشن کردن کولر آبی نیست، گرما تا بیش از ۵۰ درجه رسیده و صدای ناله گاوها میآید.»
اینها را «جلیله» با لهجه شیرین عربی میگوید؛ مادر هفت کودک قد و نیمقد که در خیابان اصلی «کنار گذر» در ملاثانی زندگی میکند. جایی که همزمان با سایر شهرهای خوزستان، در اعتراض به بیآبی این روزها، شلوغ شده بود.
جلیله میگوید مردان معترض، جاده اهواز به شوشتر را که از وسط ملاثانی میگذرد، بستند؛ اما نیروی انتظامی هم حسابی از خجالت مردم درآمد.
«اولش تیر هوایی شلیک کردند. وقتی مردم باز هم حاضر نشدند متفرق بشوند، آمدند بین مردم و با باتوم به آنها زدند و یک عده را هم دستگیر کردند و با خودشان بردند. حداقل سه نفر از دستگیرشدهها را میشناسم.»
بحران بیآبی همه بخشهای خوزستان را ناآرام کرده و ناآرامی، به ملاثانی محدود نمیشود. خواهر جلیله در کوی جهاد حمیدیه زندگی میکند. جلیله میگوید در حمیدیه هم به مردم با خشونت رفتار کردند.
«خواهرم میگفت مردم فقط یزله میخواندند یا رقص چوب میکردند و همزمان هم فریاد میزدند، تشنهایم! تشنهایم! اما نیروهای امنیتی با شلیک تیر هوایی و گاز اشکآور و با ضربههای باتوم یا چوبهایی که مردم برای رقصیدن با خودشان آورده بودند، آنها را متفرق کردند و یکی دو نفر از جلودارهای ماجرا را هم بازداشت کردند و با خودشان بردند.»
جلیله شنیده که در شهرهای شوشتر، سوسنگرد و دشت آزادگان هم جادههای اصلی، یا از سوی معترضان و یا از سوی پاسگاهها و به بهانه محدودیتهای کرونایی، مسدود شده بودند.
«در مسیر برخی پاسگاههای بیرون شهر، جلوی ماشینها را میگرفتند که حق خروج و یا ورود ندارید و اگر بروید یا برگردید، باید یک میلیون تومان جریمه بدهید. اما خیلیها توجه نکردند. گفتند جریمه کنید. چیزی نداریم که بگیرید. اینجا گرمای هوا بیشتر از ۵۰ درجه است. سازمان هواشناسی به خاطر اینکه مردم شلوغ نکنند، دمای هوا را حداقل، چند درجه کمتر اعلام میکند. توی ملاثانی چون برق گران است و هزینه خرید کولر گازی بالاست، اغلب مردم از کولر آبی استفاده می کنند و حالا کولرها بیآب مانده. برای همین هم نمیشود از شدت گرما کم کرد. در کنارش بیکاری هم هست. بیشتر معترضان در ملاثانی و حمیدیه، از نسل جوانتر هستند. جوانهایی که کار ندارند و کاملا ناامیدند.»
جلیله میگوید مردم شعار میدادهاند: «ما تشنهایم. آب میخواهیم.»
مردم شهرک رفیع و ساکنان حاشیه هورالعظیم در منطقه دشت آزادگان هم داد میزدند هور ما کو؟ هورالعظیم زمانی منبع رحمت و فراوانی منطقه بود. تا به آنجا که مردم محلی به شهرک رفیع که در سه کیلومتری هور واقع شده، به دلیل پرآبی و رونق خوب اقتصادی، «کویت ایران» میگفتند.
حالا مردم همان حوالی شعار میدهند «هیهات من الذله» یا «به اسم دین ما را فقیر کردند» و «ما را غارت نکنید.»
معترضان به بیآبی در خوزستان، اقدام به بستن مسیرهای مواصلاتی و جادههای اصلی کردند.
بستن مسیر اندیمشک به اهواز برای چندین ساعت متوالی باعث مسدود شدن راه عبور و مرور کامیونهای ترانزیت و حمل بار شد.
جاده بعد از زیارتگاه سیدعباس به سمت اهواز، جاده ماهشهر به بندر امام، مسیر شادگان به اهواز، مسیر شوشتر به اهواز در مبادی شهر ملاثانی، جاده اهواز به شوش در چند مسیر متفاوت و راه عبدالخان به سمت اهواز و همچنین جاده اندیمشک به اهواز، از جمله مسیرهایی بودهاند که در طول دو روز گذشته از سوی معترضان مسدود شده بودند.
پدر «حامد» در حاشیه کوی سلمان فارسی هویزه در یک محوطه بلوکی پشت خانهشان از شش گاو شیری نگهداری میکرد. گاوهای شیرده به گفته حامد، هر کدامشان روزانه نزدیک به صد هزار تومان علوفه و آب، خرجشان میشود. «حامد» که خودش را یک فعال محیط زیستی و حوزه آب میداند، میگوید وقتی دو راس از گاوهایشان به دلیل بیآبی و بیغذایی تلف شدند، تصمیم گرفت به معترضان بپیوندد:
«اغلب آدمهایی که توی تجمع شرکت کردند، کشاورز یا دامدار بودند. تصورش را بکنید یک راس گاو چند میلیون تومان قیمت دارد و همه زندگی گاودار است. مرگ هر راس دام به معنای نابودی یک خانواده است.»
حامد میگوید دیروز که روزنامهها نوشتند هلال احمر از خیرین درخواست کرده به مردم خوزستان کمک کنند، خجالت زده شده است:
«چرا ما که نفت و ثروت همه کشور را تامین میکنیم، باید برای آب گدایی کنیم؟ باید از خودشان بپرسند کجای مدیریتشان اشکال داشته که استانی با این همه ثروت را در فقر نگه داشته؟»
به گفته حامد، ماموران با خشونت برخورد میکردند. او توضیح میدهد که شب اول، ماموران امنیتی با صبر بیشتری با مردم مواجه شدهاند؛ اما شب دوم تجمع، به نظر میرسید که نیروهای تازهنفس رسیدهاند و تحمل ماموران هم کمتر بوده است. به سرعت دست به باتوم شده یا تیر هوایی میزدند و حتی آمار و تعدادشان هم بیشتر بود.
به گفته حامد، روز بیست و پنجم تیرماه، از حدود ده صبح، آب لولهکشی محله آنها قطع شده بود. او وقتی از دوستش در اهواز سوال میکند، متوجه میشود که آنها هم با مشکل مشابه روبهرو هستند:
«دوستم در منطقه سیاحی، در حاشیه شهر اهواز زندگی میکند، آنها هم آب ندارند. فاضلاب ندارند، زبالههایشان روزها پشت در میماند. اغلب خیابانهایشان آسفالت نیست. شب بیست و پنجم او به من زنگ زد که برویم بیرون و تجمع کنیم. قرار شد من و او و دوست دیگرم در محله عین دو با هم قرار گذاشتیم که هر کداممان، جداگانه، برویم بیرون و شعار بدهیم.»
حامد میگوید امیدوار نیست که با این شعارها، مشکلات مردم حل بشود؛ اما حداقل نتیجه، این است که خیال میکنی رنجت را بیرون ریختهای.
انگشت اتهام به سمت کشاورزان شلتوک کار
روز جمعه، بیست و پنجم تیرماه و همزمان با آغاز اعتراضات مردمی در خوزستان، جلسه ستاد بحران استانداری خوزستان، با حضور مقامات و مدیران محلی تشکیل شد تا علت بحران پیش آمده، مورد ارزیابی قرار گیرد.
در این نشست، انگشت اتهام به سمت کشاورزان شلتوککار یا خشکهکاری گرفته شد که به زعم حاضران در آن جلسه، بدون داشتن سهمیه و مجوز، از آب رودخانههای کرخه و هورالعظیم، برداشت میکنند.
هم اکنون چیزی نزدیک به یکصد و ۲۱ هزار هکتار از مزارع خوزستان زیر کشت شلتوک است و عمده این مزارع، حوالی شهرهای اهواز، سوسنگرد، دشت آزادگان، شوش و شوشتر واقع شدهاند.
یک فعال محیط زیست به ایران وایر میگوید متهم کردن کشاورزان شلتوککار، فرافکنی مدیران بیلیاقتی است که با سیاستگذاری اشتباه، مسئول وضع موجودند.
او که به دلیل فعالیتهای محیط زیستی، سابقه زندان و بازداشت دارد و به همین دلیل هم مایل به ذکر نامش نیست، به ایران وایر میگوید سنگ و بنای شلتوککاری را، خود مدیران، بیتوجه به بحران بیآبی، در خوزستان بنا گذاشتند:
«از آن جایی که امکان اشتغال در خوزستان به شدت کاهش یافته و غالب جوانها بیکارند، به سمت شیوه سنتی معاش والدینشان، یعنی کشاورزی و دامداری متمایل شدهاند. تا پیش از اینها در خوزستان کشت دیم متداول بود، اما به تدریج کشت دیم، جایش را به کشت آبی و شلتوککاری داد. خصوصا در مزارع بالادست، که از آب هورالعظیم و کرخه برای کشاورزی برداشت میشود.»
اما آیا اساسا آب ذخیره پشت سد کافی است تا با آن بشود بخش کشاورزی را تامین کرد؟
این فعال محیط زیست میگوید: «به نظر من اساسا آبی وجود ندارد. در حال حاضر، حجم آب مفید پشت سد کرخه ۹۰۰ میلیون متر مکعب است. این آب باید تا زمان نخستین بارندگیها، یعنی تا اواخر مهرماه، در مخازن پشت سد، به شکل ذخیره، باقی بماند و به تدریج مورد استفاده قرار بگیرد. به همین دلیل هم دولت، روزانه و به اندازه شرب مردم، از پشت سد آب را آزاد میکند. اما کشاورزان بالادست هور و کرخه، از این آب ناکافی برای شلتوککاری برداشت میکنند. کل ماجرا متوجه کشاورز یا شلتوککار نیست، بلکه نتیجه مدیریت و سیاستگذاری اشتباه است.
به گفته این فعال محیط زیست، مشکل خوزستان یک وجهی نیست؛ بلکه خوزستان با یک مجموعه گسترده مشکلات در حوزه مدیریت آب روبهرو است و این بحران، چندین ریشه متفاوت دارد:
«یک طرف ماجرا، برداشت آب بیرویه و انتقال آب کارون است. این روزها اسناد و مدارک پروژه بهشتآباد هم منتشر شده و مردم، پشتِ پرده بحران را هم دیدهاند. از سوی دیگر ما با مشکل خشک شدن هورالعظیم و کرخه روبهرو هستیم که کماکان سر جای خودشان باقی هستند. مشکل ساختن سد مارون دو که خودش هم حکایتی دارد و البته مشکل شلتوککاری هم هست، اما حالا دولت میخواهد کل این مدیریت اشتباه را به شلتوککاران نسبت بدهد. چون در آن صورت، تیغ انتقاد، نه به سمت دولت بلکه باز هم به سمت تعدادی کشاورز محروم منحرف خواهد شد و به این وسیله، ذهن جامعه هم از بیکفایتی و مدیریت اشتباه آب به سمت شلتوککارها خواهد رفت.»
حامد، یکی از معترضان ساکن کوی سلمان فارسی هویزه، به ایران وایر میگوید برخی آدمها در توییتر از او پرسیدهاند که چرا در اعتراضات دو روز اخیر، فقط عربها به بیآبی معترض بودهاند؟
«به نظرم طرح این سوال خودش مشکل دارد. از من میپرسند چرا برای بستن جادهها فراخوان داده شده؟ یا چرا شعارها فقط به عربی است؟ جواب من این است. عمده دامداران و کشاورزان خوزستانی از عربهای حاشیه شهرها هستند. آنها بیشترین آسیب را دیدهاند. دود انتقال آب کارون با پروژههای پرسودی که عمدتا متولی آن سپاه پاسداران است، مستقیم به چشم دامدار یا کشاورز خوزستانی میرود، مدیریت ضعیف آب پشت سد کرخه که باعث خشک شدن این رود شده، بیواسطه روی زندگی مزرعهدار خوزستانی اثر گذاشته و عمده مزرعهدارها و دامدارها هم عربهای حاشیه شهرها هستند. طبیعتا حالا که کشاورز عرب، تا مغز استخوانش فقیر شده، نمیشود انتظار داشت که مثلا کشاورز کازرونی یا معلم فارسیزبان، بیاید پرچمدار اعتراض باشد؟ خوب معلوم است که همان کشاورز عرب که آسیب دیده، بیشترین انگیزه اعتراض را دارد، چون جان و مالش در خطر است. کسی اعتراض میکند که زخم خورده باشد. دامدارها هر کدامشان بر اساس سرانه دام، یک سهمیه آب مختصر داشتند، اما الان بیش از سه هفته است که آب به کلی قطع شده و دامها در حال تلف شدن هستند.»
حامد میگوید دیگر نمیتوان از کنار رنج مردم خوزستان عبور کرد. به گفته او، آش بحران بیآبی در خوزستان آنقدر شور شده که شخص نماینده اهواز در تلویزیون اعتراف میکند که اغلب دامهای مولد این استان، به دلیل بیآبی جان دادهاند.
سارا ناصری، شهروند خبرنگار، خوزستان