بهزاد رحیمی نماینده فرمایشی سقز و بانه مدعی شد گاهی یک فرد در یک شب کولهبری به اندازه یک ماه حقوق دریافت میکند و به خاطر همین دست از کولهبری بر نمیدارند. واکنش افکار عمومی به حرفهای این نماینده مجلس به حدی بود که او مجبور شد عذرخواهی کند.
قریب یک ماه از ناپدید شدن سه کولبر اهل اورمیه میگذرد و تاکنون هیچ اثری از آنها در ارتفاعات مرزی پیدا نشده است. پاشیدن غبار فراموشی بر سرنوشت این کولبران در مطبوعات داخلی ایران در حالی بوده که انعکاس حرفهای یک نماینده خودفروختەی مجلس علیه کولبران خشم افکار عمومی را بر انگیخته است.
بارزان میهنی، اسعد سیدانیفرد و بهلول سیدانیفرد روز ٢٣ دیماه برای تأمین مخارج زندگی در میان برف و کولاک شدید خانههای خود را در روستای باوان از توابع منطقه مرگور اورمیه را ترک کردند.
آنها از آنزمان تاکنون مفقود شدند. گروههای مردمی علیرغم همه تلاشها موفق نشدند هیچ اثری از این سه شهروند زحمتکش پیدا کنند. خانوادههای مفقودین به شدت داغدار و نگران سرنوشت عزیزانشان هستند. نهادهای دولتی ایران با وجود جراحت افکار عمومی حاضر نشدند اقدامی جدی برای نجات این کولبران گرفتار در کوههای پربرف انجام دهند. از جمله مجوز استفاده از هواپیماهای تجسسی برای کشف محل آنها صادر نشد.
آنها در حالی از سوی مقامات محلی به فراموشی سپرده شدند که در طول یک هفته گذشته حتی یک خبر هم در هیچیک از رسانههای دولتی ایران در مورد سرنوشت این افراد منتشر نشد.
پاشیدن غبار فراموشی بر کولبران اورمیه در حالی بود که دو روز پیش تسنیم، خبرگزاری سپاه، اظهارات یک نماینده خودفروختەی کورد در مجلس را بازتاب داد که نه تنها کولبران را به قاچاق سلاح و مشروبات الکلی متهم کرد، بلکه حتی منکر کشتار کولبران شد و آن را تبلیغ منفی بر علیه نظام خواند. ادعای او در حالی بود که در سالهای گذشته صدها کولبر کورد توسط نیروهای مرزبانی ایران قتلعام شده اند.
بهزاد رحیمی نماینده فرمایشی سقز و بانه مدعی شد گاهی یک فرد در یک شب کولهبری به اندازه یک ماه حقوق دریافت میکند و به خاطر همین دست از کولهبری بر نمیدارند. واکنش افکار عمومی به حرفهای این نماینده مجلس به حدی بود که او مجبور شد عذرخواهی کند.
یکی از معترضان، لیلا احمدی اقدم، فعال فرهنگی بوکانی بود که یادداشتی در این خصوص منتشر کرد. او در نامهاش به بهزاد رحیمی یادآوری کرده این شیرمردان و شیرزنانی کە اینگونە در موردشان اظهار نظر میکند، در کلاسهای درس، همکلاس یا دانشآموز او بودهاند.
خانم اقدم با ابراز افسوس از آلزایمر و فراموشی بهزاد رحیمی که با التماس و گرفتن رأی کولبران و خانوادههایشان راهی مجلس شد، از او پرسیده است: راستی جناب معلم دیروز، کە با این بیاناتت ثابت کردی کە بویی از هنر دلسوزی و فداکاری معلمی نبردەای؛ آیا فرزندت در حسرت داشتن گوشی و تبلت هرگز اقدام یا تهدید بە خودکشی کردە؟ هرگز فرزندت را با لباس خیریەی مردم راهی مدرسە کردەای؟ هرگز وصلەی روی آرنج و زانوی فرزندت دلت را بە درد آوردە؟ هرگز فرزندت یک هفتە انتظار خوردن یک عدد میوە را کشیدە؟ و آیا هرگز فرزندت در کانالها بە دنبال اسم مفقودین و مدفونین زیر بهمنها گشتە مبادا اسم پدرش را در آن بیابد؟