ملا بختیار، عضو شورای عالی سیاسی اتحادیە میهنی، گفت: اتحادیە میهنی و حزب دمکرات کردستان، دیگر در جایگاە تنها تصمیم گیرندگان در اقلیم کردستان نیستند، هر چند بە دلیل حضور در حاکمیت و داشتن نیروهای مسلح در هرم قدرت هستند، اما کشورهای بزرگ و دولت های منطقە، مثل گذشتە بە آن ها نمی نگرند.
بە گزارش پایگاە خبری کردی زبان هاولاتی، ملا بختیار در یادداشتی نوشت: کشورهای خارجی در چارچوب منافع استراتژیک خود با اقلیم کردستان تعامل و روابط دارند و بە همین دلیل لازم است هیچ گاە خارج از این دیدگاە، جایگاە و سرنوشت خود را تحلیل و تفسیر نکنیم و دچار اشتباە محاسباتی نشویم. اقلیم کردستان، محل تحمیل سیاست کشورهای منطقە و تامین منافع آنان است و نباید ما اطمینان خاطر راهبردی داشتە باشیم.
شخصیت سیاسی مطرح در اتحادیە میهنی، ابتکار عمل رئیس اقلیم کردستان در سفر بە سلیمانیە و دیدار با رهبران احزاب را امری پسندیدە و استقبال احزاب از این اقدام نچیروان بارزانی را ستود و آن را برای گشودن درهای دیالوگ مهم دانست و تاکید کرد، مهم تر از هر چیز، نتیجە ای است کە از این ابتکار عمل حاصل می شود، زیرا بسیاری از نشست ها و دیدارها صرفا در چارچوب تصاویر تلویزیونی و خندەهای سیاسیون باقی می مانند و نتایج ملموسی نخواهند داشت.
ملا بختیار، تصریح کرد: اوضاع در اقلیم کردستان چنان نابسمان شدە است کە بە سادگی و با یک یا چند دیدار میان مقامات، اوضاع سامان نخواهد یافت و بە همین دلیل لازم است دیدارها تا رسیدن بە نتایج ملموس ادامە یابند.
وی دربارە اوضاع منطقە و سیاست کشورهای بزرگ در آن، گفت: هر چند کشورهای بزرگ در سطح جهان تاثیرگذارند، اما واقعیت این است این تاثیر زمانی خود را نشان می دهد کە منافع استراتژیک کشورهای بزرگ بە خطر بیافتد یا این کە امنیت شان با خطر روبرو شود، جدای از این دو موضوع، ابرقدرت ها در بارە مناطق مختلف موضع گیری می کنند و حتی بە آن ها کمک می کنند، مواضع و کمک هایی کە تاکتیکی هستند، نە راهبردی. زمانی کە اساس منافع و امنیت آن ها بە خطر می افتد، بە صورت غیر منتظرە تصمیم گیری راهبردی خواهند داشت. دقیقا بە مانند وضعیت کنونی اوکراین علیە روسیە.
ملا بختیار در ادامە اشارە می کند؛ ارتباط با کردستان نزد کشورهای منطقە شامل عراق، ایران، ترکیە و سوریە نسبت بە منافعشان در روابط فی مابین یا با کشورهای بزرگ دنیا و یا هر کشور دیگری، از درجە اهمیت کم تری برخوردار است.
در ادامە یادداشت عضو شورای عالی سیاسی اتحادیە میهنی آمدە است: سیاست امنیت ملی نزد عرب، فارس، ترک وهمچنین اسلامی – مذهبی در کشورهای منطقە، مقدس و مقدس تر است از روابط و منافعی کە در ارتباط با ملت کرد و اقلیم کردستان دارند. بدین معنی کە کشورهای منطقە، پیش از هر مسئلە ای، منافع ملی خود را مد نظر دارند و پس از آن منافع مشترکشان با کشورهای همسایە و همزمان منافعشان با ابرقدرت ها و بازارها و ابرشرکت ها و پس از این منافع راهبردی و بە بیان بهتر در چارچوب منافع فوق الذکر، اقلیم کردستان را مد نظر خواهند داشت. بە همین دلیل لازم است دچار اشتباە نشویم و نسبت بە خود و سرنوشتمان دچار توهم نگردیم، در این اقلیم کە اقلیم تحمیل سیاست کشورهای منطقە و تامین منافع آن ها است، نباید هرگز اطمینان خاطر راهبردی داشتە باشیم.
ملا بختیار خاطرنشان ساختە است: در وضعیت کنونی هنوز هم کشمکش تروریست های داعش و نزاع میان کشورهای منطقە دشمنی با ابرقدرت ها از سوی کشورهای منطقە، تا حدودی باقی ماندە است، اما باید بە این امر واقف باشیم کە اوضاع کشورهای منطقە و روابطشان با ابرقدرت ها تا ابد در بن بست نخواهد بود، بلکە روابط منطقە ای و جهانی در حال تغییر و تحول هستند. در تغییرات نیز حل مسائل میان ابرقدرت ها و قدرت های منطقە ای لحاظ خواهد شد، آخرین ملتی کە بە فکرش بیفتند، کرد و کردستان است، حال اگر از ما روی برنگردانند.
ملا بختیار در ادامە می نویسد: حال کە ابرقدرت ها بە دنبال حل استراتژیک در سطح جهان و قدرت های منطقە ای هم در این راە حل ها بە دنبال سهم بزرگ خود هستند و تمامی پروژە ها برای تغییر حکومت ها از جملە بهار عربی و پروژە خاورمیانە بزرگ بە نتیجە نرسیدند، زمینە برای توافقی بین المللی – منطقەای جدید فراهم می شود. وظیفە رهبری سیاسی اقلیم کردستان است کە در این روندی کە در راە است، منافع اقلیم را حفظ کند و در میان معادلات، جایگاهی برای مسئلە کردستان بیابد و این نیز محال است اگر؛
– دولت اقلیم کردستان مسائل و مشکلات شهروندان و مطالبات آن ها برای آزادی ها و انتخابات شفاف و سالم را مد نظر نداشتە باشد.
– دولت اقلیم کردستان و بغداد بر سر مسائلی چون نفت و گاز و همچنین بودجە و حقوق ماهیانە و دروازە های مرزی، بر اساس مواد قانون اساسی و پروژە ای جدید، بە توافق دست نیابند.
– احزاب و جریانات سیاسی کردستانی با حفظ توازن بە توافق جدید استراتژیک دست نیابند.
ملا بختیار ضمن اشارە بە این کە هم اکنون نیز در اقلیم کردستان حزب دمکرات و اتحادیە میهنی در جایگاە اول و دوم ایستادەاند، می نویسد: اوضاع و زمینە سیاسی کنونی، متفاوت از مرحلە پس از قیام است(قیام کردها در ١٩٩١). از سوی دیگر شمار آرای حزب دمکرات و اتحادیە میهنی در انتخابات بسیار کاهش یافتە است و همزمان با بحران اقتصادی و بی اعتمادی و نارضایتی مردم از آن ها مواجە هستند. در مقابل، دیگر نیروهای سیاسی حضور دارند و تاثیرگذار هم هستند و خود را برای پیروزی های بیشتر آمدە می کنند و این ها بە این معنی است کە “اتحادیە میهنی و حزب دمکرات کردستان، دیگر در جایگاە تنها تصمیم گیرندگان در اقلیم کردستان نیستند، هر چند بە دلیل حضور در حاکمیت و داشتن نیروهای مسلح در هرم قدرت هستند، اما کشورهای بزرگ و دولت های منطقە، مثل گذشتە بە آن ها نمی نگرند. این مرحلە و اوضاع، مرحلە و اوضاعی است کە آبستن تغییر در معادلات است؛ چە داخلی، چە خارجی و چە حزبی.”