در جریان انقلاب، خواستهای خلق ایران با نقشه های مدرنیته سرمایه داری و مرتجعین سنتی انقلاب به انحراف کشیدە شد و با اعدام و کشتار و شکنجه در زندانها توسط رژیم تازه تأسیس جمهوری اسلامی، تمام آرمانهای آن دورە را از بین بردند.
گفتگوی خبرگزاری فرات با سیامند معینی رئیس مشترک حزب حیات آزادی کردستان (پژاک)
خبرگزاری فرات: وضع سیاسی و اجتماعی ایران را قبل از سال ۱۳۵٧ چگونه ارزیابی میکنید؟
در جریان انقلاب، خواستهای خلق ایران با نقشه های مدرنیته سرمایه داری و مرتجعین سنتی انقلاب به انحراف کشیدە شد و با اعدام و کشتار و شکنجه در زندانها توسط رژیم تازه تأسیس جمهوری اسلامی، تمام آرمانهای آن دورە را از بین بردند. خلقهای ایران خواستار آزادی و عدالت اجتماعی و آرزوی زندگی با ثبات و بدون مشکل بودند.خلقهای ایران به طور کلی خواهان پایان دادن به سلطنت پادشاهی بودند که در آن زمان به ژاندارم منطقه تبدیل شده بود و داخل ایران را به زندانی برای آزادیخواهان تبدیل کرده بود. از نظر اقتصادی، شکاف بزرگی بین فقرا و ثروتمندان ایجاد کرده شدە بود، امروزه نیز شاهد هستیم کە برخی از میلیاردرهای حلقه حاکم اسلامی ایران جایگزین خون آشامهای سلطنت شده اند. در آن زمان، حکومت شاه تمامی احزاب سیاسی در ایران را ممنوع کردە بود و هیچ حزبی از حق فعالیت سیاسی برخوردار نبود، صرفا یک حزب وابسته به حکومت با نام حزب رستاخیز فعالیت می کرد و بر همین اساس اعلام شدە بود کە هرکسی مخالف این شیوه است، به جای دیگر برود. جامعە در تمام ابعاد سیاسی و اقتصادی دچار شکاف عمیقی شدە بو تا جاییکە به هیچ دگر اندیشی اجازه فعالیت داده نمیشد، هرکسی که در زمینە سیاسی مبارزە میکرد یا حتی مطالبی را که از نظر حاکمیت غیرقانونی بود مطالعه میکرد، به زندانهای سلطنتی انداخته میشد و توسط ساواک با انواع شکنجه و بی حرمتی مواجە میشد. فضای سیاسی کە با نوعی از دیکتاتوری و خفقان اداره میشد، زمینه را برای قیام و مخالفت با رژیم آن زمان فراهم آوردە و خلق بە تنگ آمدەی ایران از هر ملیتی علیه نظام دیکتاتوری پادشاهی ایران، قیام کردند، تمامی ایران بر ضد دستگاه ستمگر سلطنتی، به خیابان آمدند، قبل از اینکه انقلاب خلقهای ایران توسط مرتجعین سنتی با کمک مدرنیته سرمایهداری، مصادره گردد، خلقهای ایران با روحیە انقلابی و متحدالشکل برضد سیستم پادشاهی به خیابانهای ایران آمدند اما همانطور که اشاره کردم با توطئەای شوم این انقلاب مصادره شد.
خبرگزاری فرات: از نظر شما چه عواملی باعث شد که تمامی مردم برعلیه شاه ایران قیام کنند؟
همانطور که در سوال اول به اختصار به وضعیت سیاسی، اجتماعی آن زمان اشاره کردم، رژیم مرتجع و دیکتاتوری محمدرضا شاه برای یکدست کردن جامعه متنوع ایران، به کشتار، دستگیری و ارعاب در جامعه دست زدە و در نظر داشت با نیروی سرکوب و بە صورت سریع این جامعه را که هنوز از ساختار سنتی و فرهنگ فئودالی خارج نشدە بود، با روشی غیرطبیعی برای تغییر شکل و آماده سازی جامعه برای بازار سرمایه داری آماده کند، در مقابل چنین رویکردی نیز جامعه واکنش نشان داد، زیرا برای چنین تغییری آمادگی نداشتە و از همین رو با مقابله با حکومت سلطنتی روی آورد، زیرا خلقها هویت خود را با خطر احساس می کردند، از همین رو بود کە در مواجهه با قدرت قرار گرفتند. شوونیسم متمرکز در اداره ایران به عنوان یک سنت سیاسی تثبیت شده بود و حکومت در تلاش بود تا این سنت را عادی سازی کردە و در این راستا اسمیلاسیون را عملی کنند. عدالت اجتماعی اجرا نمیشد و برابری طبقاتی هیچ اهمیتی نداشت، بنابراین همه خلقها و تمامی ساکنین ایران از حکومت سلطنت ناراضی بودند. در حاشیه مشکلات داخلی ایران و حکومتداری، مدیریت جامعه توسط عده ای بر خلق و همچنین کشتار و ارعاب و ضرب و شتم جامعه، فشار زیادی بر توده ها وارد کرده بود و در زمینە سیاست جهانی، ایران خود را به سیستم کاپیتالیزم پیوند زده بود و به مانند ژاندارم منطقه رفتار میکرد.
در رابطە با موضوع نفت و همزمان با طرح تحولات نظام جهانی در منطقه، سیاست ایران کاملاً منطبق بر این نظام پیش نمیرفت، و از نظر هژمونی هیئت جهانی این حکومت بە آخر خط رسیدە بود. در کنفرانس گوادلوپ کە در فاصلە روزهای ۴ تا ۷ ژانویه ۱۹۷۹ ب توسط چهار کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان غربی برگزار شد، این چهار کشور نسبت بە پایان نظام سلطنتی تصمیم گیری کردند. از نظر آنان دیگر رژیم سلطنتی قادر بە انجام وظیفه ژاندارمی در منطقه نبود و بر این اساس، شاه ایران مجبور به رفتن از ایران شد. میدانیم که این حکومت دیکتاتوری که از حمایت مردمی برخوردار نبود و نتوانست با سیاست جهانی مقابله کند و در زمان کوتاهی قدرت را از دست داد و پادشاه و برخی از مسئولین، مشمول عدالت طبیعی شدند.
خبرگزاری فرات: چه کسانی این انقلاب را رهبری کردند؟
کسانی که در مبارزه با شاه ایران شرکت داشتند از طیفهای مختلفی تشکیل شده بودند. در ابتدا جوانان دانشجو که معتقد به سوسیالیسم و عدالت اجتماعی بودند مخفیانه خود را در درون احزاب فعال آن زمان سازماندهی کردند، دانشگاهها و زندانها را به مراکز آموزشی تبدیل کردند و علیه بیعدالتی و دیکتاتوری شاه ایران و فشار ساواک ایران تبلیغ کردند. ساواک و شاه، مردم را تهدید کردە و مرعوب می ساختند، تا جاییکە بسیاری از مردم جرأت اعتراض به هیچ شیوه ای را نداشتند، اما شجاعت جوانان در دانشگاه و مقاومت آنها در زندانها به جامعه جرات این را داد که آن ترسی را که ساواک به دل مردم انداخته بود، از بین برود. در گذار زمان، چه در کوردستان و چه در سایر نقاط ایران، مقاومت عملی در برابر این نظام شکل گرفت. در سالهای 1946-1947 انقلابیون کورد علیه شاه ایران قیام کردند که با خیانت برخی از خائنین کورد این قیام تضعیف شد و بود تضعیف شد و در مناطق دیگر مانند قیام چریکهای فدایی خلق در سیاهکل، این موارد نمونە های زنده قیام بر ضد دیکتاتوری سلطنت شاه بود کە تاثیر زیادی بر قیام بر ضد حکومت شاه گذاشته بود.
خبرگزاری فرات: این انقلاب توسط خمینی چگونە مصادره شد؟
نظام سرمایهداری به دلیل ویژگی منحصر به فرد خود هیچگاه اجازه نداده است که آزادی و دموکراسی در منطقه برقرار شود. همچنین میدانیم که بعد از پیمان سایکس پیکو و لوزان همیشه با کنترل کردن و زیر نظر گرفتن منطقه با بهانه های مختلف و با کمک افراد حلقە بگوشانە خود بر مسند حکومت و با تقویت آنها، منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود را در ساختار این قدرتهای مزدور تأمین کنند. فراموش نکنیم که در زمان بازگشت خمینی، جنگ سرد بین بلوک سوسیالیست و بلوک سرمایه داری در جریان بود و سیاستگذاری توسط بازیگران این چارچوب تدوین میشد. به دلیل دیکتاتوری شاه و فقدان دموکراسی در ایران، زمینه مداخله سیاسی ضعیف و نقش جامعه مدنی تا حد انحلال تضعیف شده بود و به کسانی که اجازه فعالیت داده میشد از افراد وابستە به حکومت بودند و در حد عروسکهای خیمه شب بازی بودند و نمیتوانستند کاری انجام دهند.
از طرف دیگر میدانیم که در آن زمان با توطئە مدرنیته کاپیتالیستی، اسلام سیاسی در حال شکل گیری بود و طیف سنتی در ایران به ویژه در مرکز ایران جایگاه قوی داشت و با کمک سیاست گذرای جهانی به سادگی خمینی به آسانی توانست که به چهره انقلاب خلقهای ایران بدل شود و حتی به شخصیت و مخاطب اصلی تبدیل شود و سپس این انقلاب دموکراتیک را مصادره کند و در نتیجه دیدیم که چه بر سر این سرزمین آورد.
خبرگزاری فرات: اشتباه کسانی که رهبری این انقلاب را در دست داشتند چه بود؟
به طور کلی نمیتوان آنها را اشتباه نامید، اما یکسری عوامل و مسائل دست به دست هم دادند و شرایطی را ایجاد کردند که از کنترل خارج شد.شرایط به سمتی پیش رفت که شاید خواسته افراد آن حوزه نبوده است، اما اگر به طور کلی بخواهیم سریع و گذرا این موضوع را آسیب شناسی کنیم، میتوان گفت که اولاً به دلیل دیکتاتوری سلطنت، آن زمان جامعه مدنی فرصت رشد و توسعە نیافتە بود و نتوانسته بود نقش خود را در انقلاب ایفا نماید، دوم فرصتهایی کە جامعە میتوانست احزاب سیاسی خود را داشتە باشد، گرفتە شدە بود. تنها حزبی که تحت کنترل دولت بود و فرصت فعالیت داشت و مردم مجبور به عضویت در آن بودند، حزب رستاخیز بود و احزاب دیگر نمیتوانستند فعالیت کنند و این مانع پیشرفت دمکراتیک جامعه بود. سوم خط سیاسی احزابی که عمدتاً زیرزمینی فعالیت میکردند، برخاسته از خط شوروی و رئال سوسیالیسم بود و با واقعیت جامعه هماهنگ نبود و بیشتر به صورت امری فرمایشی و صوری، کلیشه ای و سطحی با سیاست آمیخته بودند. چهارم دید درست سیاسی در رابطە با برنامه و پروژه های هژمونی طلبی جهانی وجود نداشت و این بدین معنا بود که منافع از مجاری مختلف جریان می یافت. پنجم، جامعه سازمان یافتە نبود و بە جناحهای مخالف تقسیم شده بودند و به وحدت دموکراتیک فرصتی برای ایفای نقش در میدان سیاست داده نشده بود. به همین دلایل و دلایل دیگر مانند اختلاف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، با توطئە قدرتهای جهانی، یک دیکتاتوری سرنگون شد و دیکتاتوری دیگری در پوششی دیگر بر سر جامعه ایران تحمیل شد و رسانه های اروپایی، بە ویژە بنگاە خبرپراکنی بی.بی.سی در راستای منافع اسلام سیاسی بە حرکت درآمدند و خمینی را برای ایران مانند منجی معرفی کردند و بر آن تأکید کردند و بر مردم ایران تحمیل کردند، بدون آنکە جبهه آزادیخواه بتواند در برابر آن واکنش نشان دهد که خود آن جبهه در بحران ایدئولوژیک و فکری و گرفتار اختلافات خود بود
خبرگزاری فرات: در 44 سال گذشته وضعیت دولت ایران و وضعیت جامعه ایران به ویژه وضعیت خلق کورد را چگونه ارزیابی میکنید؟
همه میدانیم که در ابتدای شروع به کار جمهوری اسلامی ایران و بازگشت خمینی به ایران، آنها به نام امت اسلامی با هرگونه دیدگاه متفاوتی مخالفت کردند و مخالفان خود را از هر جهت از میدان مبارزە بیرون راندند. خلق کورد که پس از چندین دهه مبارزه با حکومت فاشیستی پهلوی، آرزو و امید رسیدن به آزادی را داشت و صدها هزار مبارز خود را قربانی کرده بودند، با بر سر کار آمدن جمهوری اسلامی، این روند را علیه خلق کورد ادامه دادند و حکومت تازه تأسیس اسلامی به دشمنی با خلق کورد و کشتار خلق کورد آغاز شد. در ایران تمام مبارزان راه آزادی بدون توجه به اختلافات فکری و عقیدتی توسط رژیم به زندان افتادند و شکنجه شدند، تسلیمشان کردند یا اعدام شدند و هزاران آزادیخواه جان خود را فدا کردند. رژیم جدید خمینی فضایی از ترس را برای تمام مردم ایران ایجاد کرده بود که در نتیجه آن زندانهای عظیم در سراسر ایران ایجاد شدند. دامنە اعمال خمینی بە خلق کورد نیز رسیدە و فتوای 28 مرداد آرزوها و آمال خلق کورد در رسیدن به آزادی را از میان برداشتە و در نهایت به کشتار خلق کورد انجامید.
خبرگزاری فرات: بعد از چهار دهه مردم ایران بار دیگر علیه دولت ایران قیام کردند و انقلابی در جریان است، این انقلاب در این مدت قادر بە تغییر چه مسائلی در ایران شدە است؟
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، خلق کورد از ابتدای بازگشت خمینی و به دست گرفتن قدرت توسط اسلام سیاسی، برای دستیابی به آزادی در برابر این نظام مبارزه کرده و هزاران نفر قربانی شده اند و هیچگاه آشتی با این حکومت روی در میان خلق کورد شکل نگرفتە است. با نگاهی به قیامها و تظاهرات علیه این دیکتاتوری، خلق کورد همواره در صحنه سیاسی حضور داشته و مخالفت خود را با دیکتاتوری نشان داده است. ملت کورد به عنوان ملتی که برای آزادی مبارزه کرده است توانسته است خود را در عرصه های مدنی، زیست محیطی و فرهنگی سازماندهی کند و در این مسائل پیشرفت پیدا کند. با شروع انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» خلق کورد توانست به عنوان الگویی برای تمام ایران ظاهر شود. کوردستان تا حدودی سیاسی است و نسل جدید با وجود تمام موانع و فشارهای این نظام توانسته است همچنان در مسیر مطالبات خود به صورت فکری و هدفمند پیش برود.
خبرگزاری فرات: برای اینکه این انقلاب به اهداف خود برسد یا ادامه یابد چه باید کرد؟
این انقلاب جدید که با شعار «ژن، ژیان، آزادی» آغاز شده است باید به صورت رادیکال ادامه یابد و در مسیر فلسفی این شعار تلاش شدە کرد و لازم است انقلاب به ثمر رسد. برای این کار باید چند نکته اساسی را در نظر داشته باشیم؛ سهل انگاری در این زمینه ها میتواند مسیر انقلاب را به بیراهه بکشاند. ما باید جنبه هایی از این انقلاب را تقویت کنیم که مانع از بە بیراهه رفتن آن می شوند. مهم این است که خلق کورد بدون اختلاف فکری و پارادایمها با وحدت عمل کردە و در برابر شوونیسم مرکز گرا موضع واحدی اتخاذ کردە و سازوکاری بیابد تا سازمانهای فعال در عرصه سیاست کورد را با هم هماهنگ کردە و از سازوکار استفاده از ملتها توسط دولت مرکزی بر علیه یک دیگر جلوگیری نماید. در عین حال کوردها باید فعالانه در مبارزات آزادی خواهانه در سراسر ایران فعالیت کنند. از سوی دیگر باید برای ایجاد زمینه و پیوندهای دموکراتیک در جامعه و توسعه فرهنگ دموکراسی مبارزەە کرد و تحت چنین شرایطی است کە که عرصه بر دیکتاتوری و شوونیسم و حکومت مرکزگرا تنگ شده و اندیشه دموکراتیک و آزادیخواهانه گسترش مییابد. با این روش است که میتوانیم بگوییم که زمینە را برای پیروزی انقلاب هموار کردە و انقلاب مردمی میتواند به هدف خود برسد.