فرات نیوز: زیلان وژین ریاست‌مشترک حزب حیات آزاد کوردستان-پژاک اعلام کرد: “پس از قتل ژینا امینی، آنچه که همه‌ی زنان و خلق‌های ایران را دور هم جمع کرد، شعار ‘ژن، ژیان، آزادی’ بود”.

زیلان وژین ریاست مشترک حزب حیات آزاد کوردستان-پژاک، در رابطه با آخرین تحولات روژهلات کوردستان و ایران و موضوعات مختلف و مرتبط با خط آپویی، رابطه پژاک با پ‌ک‌ک، اوضاع جامعه ایران، وضعیت مبارزات زنان در ایران و روژهلات کوردستان، مبارزه مسلحانه و اولتیماتوم دولت ایران برای خلع سلاح احزاب سیاسی اپوزیسیون جمهوری اسلامی و اهمیت شعار “زن، زندگی، آزادی” با بی‌بی‌سی فارسی گفتگویی رو در رو انجام داد که از دیشب این شبکه پخش گردید و این گفتگو به شرح زیر می‌باشد:

*در رابطه با ریاست مشترک ، چرا ریاست مشترک و چرا این ریاست تک نفره نبوده و چرا یک زن و مرد، اصلا چرا این ریاست شورایی نباشد؟

ما معتقد هستیم که رهبری ما بر پایه‌ی یک سیستم ایدئولوژیک و فکری و فلسفی است، منشا این تفکر فلسفه از یک ساختار ذهنیتی ایدئولوژی و فلسفی است، سیستم رهبری ما شورایی است و در آن زن و مرد برابر و یکسان هستند، یعنی یک نظم ۵۰ به ۵۰ در سطح رهبری ما وجود دارد. در تمامی امور و مبارزات ما زنان و مردان برابر هستند در تمامی امور مشارکت یکسانی دارند.

*یعنی در تمامی شاخه‌های حزب حیات آزاد کوردستان همه چیز ۵۰ در صد مرد و ۵۰ درصد زن، چه از نظر نظامی و سیاسی است؟

بله، در بخش نظامی این قضیه تا حدودی متفاوت است، ولی در بخش‌های سیاسی، مدنی و سازماندهی و غیره همگی ۵۰ به ۵۰ است، زیرا ما معتقد هستیم که اگر زن و مرد در تمامی امور و عرصه‌های مبارزاتی مشارکت نداشته باشند و کارها را به صورت مشترک پیش نبرند، نخواهند توانست رهبری جامعه را بنحو مثبت و ماثری انجام دهند. اگر به تمامی عرصه‌های دولتی نگاه کنید، فرد محوری حاکم است، بیشتر مردان هستند و اساسا در دست مردان است  و این نتیجه‌ی حاکمیت فرد محور و جنسیت زده نشأت می‌گیرد. در حزب ما برابری تحقق یافته است و نظام رهبری مشترک نوعی مبارزه علیه تبعیض جنسیتی است.

*در سازمان شما مردان زیادی حضور داشته‌اند، آیا این یک سفر راحتی بود برای زنانی مثل شما به عنوان یک زن، رهبر و فرمانده دیده شوند؟

البته ما زنان برای اثبات خود و تبدیل شدن به افرادی تاثیر گذار درون حزب و نظامی که ایجاد کرده‌ایم، مبارزه‌ی دور و درازی داشته‌ایم و ایراداتی در سازمان و سیستم ما نیز وجود داشت، برای رفع این ایرادات تلاش‌های زیادی انجام دادیم. هر عضو از حزب اگر به ایدئولوژی و روش باور نداشته باشد، نمی‌تواند عضو حزب شود.

*فکر کنم این گرفته‌ی آقای اوجالان است که می‌گوید، ‘در هر مسیر تاریخی که اگر زنان رهبر شده از وی مجسمه ساخته‌اند و موفق بوده است’، اما چرا با وجود این چنین زنانی در جامعه‌ی ما، مبارزات آن‌ها نتوانسته است تبعیضات را از بین ببرد؟ ما در دایره‌ی حکومت ایران سخن نمی‌گوییم، در دایره‌ی جامعه‌ی سنتی خود ما سخن می‌گوییم.

ریشه‌ی این ذهنیت متهجر، عمیق و قدیمی است، به همین دلیل به نتیجه رسیدن مبارزات آسان نیست، همان‌طور که گفتم ما تلاش زیادی کردیم و تاثیر بسیار گسترده‌ای نیز داشته است، ببینید ما زنان کورد آلترناتیو‌های زیادی برای زنان به وجود آورده‌ایم، در برابر نظام رهبری تک نفره، ما سیستم رهبری مشترک را ارائه کردیم. جنبش فمنیستی جهانی در خاورمیانه و کوردستان حتی زمانی که تاثیر گذار بود در نهایت نتوانست پاسخی درخور به مشکلات ما باشد، چرا که آلترناتیو قدرت‌مندی نبود، زیرا نتوانست تمامی آزادی‌خواهان و دمکراسی‌خواهان و زنان را به دور خود جمع کند، در مقابل ما چه راهکاری را جایگزین کردیم، رهبر ما عبدالله اوجالان ژنئولوژی، علم زنان را تئوریزه کرد، یعنی خود شناسی و خود آگاهی زنان، خود آگاهی به این معنا که زنان تا زمانی که خود را نشناسند، نه برای خود و نه برای دیگران نمی‌تواند آزادی را به دست بیاورد. در ضمن ماهیت و روح زن چه چیزی وجود دارد، اجتماعی بودن و ریشه‌های ستم در مورد زنان مانند قتل ناموسی و تبعیض جنسیتی از همین‌جا نشأت می‌گیرد. به عنوان یک زن کورد با فلسفه‌ی آزادی‌خواهانه و با علم و آگاهی ژنئولوژی، پیشرفت‌ها و دست‌آوردهای ما بسیار زیاد بوده است، دست‌آوردهایی نه تنها برای زنان کورد، بلکه برای زنان فارس، عرب، بلوچ و زنان خلق‌های دیگر، دیگر شرایط به مانند ۱۰ سال ۲۰ و ۳۰ و ۴۰ سال پیش نیست زیرا زنان به آگاهی ژنئولوژی و خود آگاهی دست یافته‌اند‌، به این‌که زن متعلق به خودش است نه فرد دیگری و تا زمانی که اختیار و اراده‌ی خودش را در دست نداشته باشد و مستقل نباشد نمی‌تواند جامعه‌ی خود را رهبری نماید.

*می‌بینم از تفکر عبدالله اوجالان مشهور به آپو به عنوان رهبر خود صحبت می‌کنید‌ چه طور ممکن است که به عنوان رهبر مشترک از رهبر حزب کارگران کوردستان (پ‌ک‌ک) پیروی می‌کنید‌، از تفکر و خیلی از تاکتیک‌های نظامی وی استفاده می‌کنید ولی چگونه ممکن است شما بخشی از این حزب به حساب نیایید؟

آپویسم فلسفه‌ی اوجالان تنها یک فلسفه و ایدئولوژی و یا یک حزب نیست، این تفکر تنها در چارچوب حزب کارگران کوردستان (پ‌ک‌ک) باقی نمانده است. آپوییسم و این نوع تفکر فلسفه‌ای مانند سوسیالیسم است. فلسفه‌ی دمکراسی خواهی و آزادی است. بسیاری از جنبش‌ها و احزاب اگر مایل باشند و آن را قبول داشته باشند، می‌توانند حزب و گروه و مبارزه‌س خود را برمبنای آن تاسیس کرده و ادامه دهند، ما نیز به عنوان حزب حیات آزاد کوردستان، عبدالله اوجالان را به عنوان رهبر خود قبول داریم و برای آزادی وی نیز در بالاترین سطح مبارزه می‌کنیم. ارتباط ما با حزب کارگران کوردستان (پ‌ک‌ک) در چارچوب مسئله‌ی ملی است، همان‌گونه‌که با دیگر احزاب کوردی ارتباط داریم، با حزب کارگران کوردستان (پ‌ک‌ک) نیز در رابطه با مبارزه برای آزادی کوردستان در ارتباط هستیم.

*پس از کشته شدن ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد ما خیزش وسیعی را در ایران دیدیم، به خصوص در کوردستان ایران، شما نقش زنان را چگونه ارزیابی می‌کنید‌؟

ببینید در ایران اعتراضات زیادی رخ داده است نارضایتی زیادی وجود دارد و مطالبات زیادی نیز به وجود آمده است اما چیزی که همه‌ی زنان و خلق‌های ایران را دور هم جمع کرد، شعار ‘ژن، ژیان، آزادی’ بود، چرا این شعار تا این حد تاثیر گذار بود؟ با پیشگامی زنان کورد شروع شد و در سراسر ایران گسترش پیدا کرد. چه چیزی می‌توانست نقاط مشترک زنان و خلق‌ها را یکی نماید، این نمایانگر نیرو، دینامیک، انرژی و پیشگامی زنان کورد است، در قرن ۲۱ زنان کورد با فلسفه‌ی ژنئولوژی می‌توانند پیشگام آزادی باشند، به همین شیوه روژهلات کوردستان تحت تاثیر قرار داد یعنی تمام ایران را متحد کرد و این از طبیعت زن و نقش زنان در جامعه سرچشمه می‌گیرد، همچنین حقیقت جامعه‌ی کوردستان در این امر بی‌تاثیر نیست، زیرا زن در کوردستان دشواری‌های زیاد را متحمل شده است، ببینید زنان فارس مشکل هویت، زبان و فرهنگ ندارند، با زبان و هویت و فرهنگ خود زندگی می‌کنند، موجودیتشان به عنوان یک ملت در خطر نیست، اما برای زنان کورد این‌گونه نیست، ما زنان کورد هم برای زن بودن، هم برای زبان و هم برای فرهنگ و هویت ملی خود مبارزه نماییم. به همین دلیل واکنش زنان کورد در برابر سیستم سرکوب شدیدتر بود و یک نقطه‌ی مشترک که تمامی زنان را جمع کرد شعار ‘ژن، ژیان، آزادی’ بود، یعنی هم در رابطه با زنان است و هم از زندگی دفاع می‌کند و هم خواهان آزادی است. تمامی زنان خواستار آزادی هستند، تمامی زنان تحت فشار هستند، فقط زنان کورد با مسئله‌ی ناموس مواجه نیستند، زنان ایرانی، زنان فارس، عرب، بلوچ، آذری و مازنی همگی با چالشی به نام ناموس روبرو هستند. ‘ژن، ژیان، آزادی’ ذهنیتی بود که تمامی زنان را دور خود جمع کند. انقلابی در جریان است که ما آن را در چارچوب حیات جدید، انقلابی اجتماعی صورت بندی کرده‌ایم، یک انقلاب اجتماعی که با پیشگامی زنان در روژهلات کوردستان آغاز شد و همه‌ی ایران را در بر گرفت و همه‌ی زنان جهان را تحت تاثیر قرار داد و زنان در قرن ۲۱ نشان دادند که تا چه حدی تاثیر گذار هستند و البته این با واقعیت زن کورد و واقعیت کودستان گره خورده است.

*می‌بینیم که در چند ماه اخیر جمهوری اسلامی بسیاری از معترضان را زندانی کرده و به احکام سنگینی محکوم شده‌ است و خیلی‌ از معترضان زیر شکنجه جان‌باخته‌اند و چندین نفر را اعدام کرده است، به نظر می‌رسد این اعتراضات فروکش کرده است، آیا به نظر شما این جنبش ژن، ژیان، آزادی در ایران به اتمام رسیده است؟

بسیاری فکر می‌کنند که به اتمام رسیده است، در حالی که جنبش ژن، ژیان، آزادی ذهنیت و روحیه‌ای را شکل داد که متوقف نمی‌شود. درست است که اکنون اعتراضات خیابانی وجود ندارد ولی در فکر و ذهن هر فردی تحول ایجاد شده است که به شکلی که می‌خواد این وضعیت را تغییر دهد. این انقلاب یک انقلاب زمان‌بر است، یعنی به سرعت و با یک اعتراض به نتیجه نمی‌رسد، وقتی بحث یک انقلاب اجتماعی در میان است، نیاز داریم تمامی جنبه‌های اجتماعی را در نظر بگیریم و برای آن مبارزه کنیم. مبارزه مقابل ذهنیت مردسالاری که ۵ هزار سال قدمت دارد، در برابر ذهنیت ۵ هزار ساله دولت-ملت مبارزه می‌کند، به همین خاطر زمان زیادی مطلبد‌، اگر بخواهیم سریع به نتیجه برسیم، دچار ناامیدی خواهیم شد. در نتیجه با ذهنیت و روسیه‌ی جدید باید گام‌های محکم‌تر و بهتری برداریم که حتما به پیروزی خواهد انجامید.

*نسخه‌ای که شما برای پس از جمهوری اسلامی می‌پیچید، چیست؟

حزب ما در چندین بعد آلترناتیو‌های گوناگون ارائه کرده است، حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در سال ۲۰۰۴ تاسیس شده است و پس از ۱۰ سال یعنی در سال ۲۰۱۴ به این نتیجه رسیدیم که به چیزی فراتر از حزب سیاسی نیاز داریم، از این رو جامعه‌ی دمکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان (کودار) را تشکیل دادیم. سیستم کودار مدلی است که راه‌ها دمکراتیک برای تمامی خلق‌های ایران باشد، هر ملت هر قوم و هر اعتقادی با فرهنگ و زبان و نمادهای خود می‌تواند بخشی از این سیستم باشد، این سیستم‌هنوز در جامعه پیاده نشده است اما ما درحال مبارزه برای آن هستیم زیرا ما هم به عنوان حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) بخشی از جامعه‌ی دمکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان (کودار) و برای پیاده کردن سیستم کودار مبارزه می‌کنیم. بخش‌های سیاسی اجتماعی و نظامی نیز داریم. به همین خاطر پیشنهاد ما برای آینده‌ی ایران سیستم جامعه‌ی دمکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان (کودار) است، سیستمی دارای ریاست مشترک زن ‌کرد و شورای مدیریت ۵۰ به ۵۰ برابر با حضور زنان پیشرو، این در آینده‌ی ایران می‌تواند به سیستمی دمکراتیک تبدیل شود که تمامی خلق‌های ایران می‌توانند از آن دروس کنند.

*شما اشاره کردید که جامعه‌ی دمکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان (کودار)، خب بسیاری از کسانی که از شما انتقاد می‌کنند، دلیلشان‌این است وقتی می‌گوید روژهلات کوردستان از ایران جدا می‌شوید‌ همان‌گونه که روژآوا، باکور و باشور کوردستان داریم که تفکر کوردستان بزرگ است، آیا شما به دنبال جدا شدن از ایران هستید؟

ما با هویت کوردی خود در منطقه بسوی یک هویت جهانی در حرکت هستیم، یعنی از منطقه‌ی خود به سوی جهانی شدن پیش می‌رویم‌، اگر ما مشکل هویت کوردی خود را حل ننماییم، نمی‌توانیم مشکل عرب و بلوچ و آذری را نیز حل نماییم، باید از روژهلات کوردستان به سوی مابقی ایران حرکت کنیم.

*آیا به یک کشور خاص یا اصلا به مرز باور دارید؟

در قرن بیست و یکم قرار داریم، قرنی که دیگر مرزها باقی نخواهند ماند، مانند بسیاری از چیزهای دیگر و دولت-ملت‌ها دیگر قادر به حفظ این مرزها نخواهند بود،این مرزها از بین خواهند رفت. در سیستم ملت‌های دمکراتیک یا همان کنفدرالیسم دمکراتیک، چیزی به اسم تجزیه‌طلبی وجود ندارد و ما نیز به عنوان کورد در روژهلات کوردستان به دنبال تجربه‌ی ایران نیستیم، ما می‌خواهیم در خاک خود و در جغرافیای ایران به صورت دمکراتیک با خلق‌های دیگر ایران زندگی نماییم. در ایران برخی از مشکلات و مطالبات ما مانند فرهنگ، هویت، زبان با یک عرب، آذری و فارس متفاوت است اما بسیاری از مشکلات ما مشترک است، می‌توانم در زمینه‌‌ی مسائل مشترک با هم همکاری و فعالیت داشته باشیم، برای مثال در شهر ارومیه کورد و آذری در کنار هم زندگی می‌کنند، آیا ما می‌توانیم بگوییم ارومیه برای کوردهاست؟ نه، ارومیه برای مردم ایران است، یعنی ارومیه متعلق به مردم کورد، آذری و ارمنی است؛ به همین خاطر دیگر مرزها کارایی ندارند و نمی‌توانند مانع فعالیت‌های خلق‌ها و نیروهای آزادی‌خواه و دمکراسی‌خواه شوند، این مرزها نیز در برابر تلاش‌های زنان نیز نمی‌توانند بدون تغییر باقی بمانند.

* در یکی از مصاحبه‌های که انجام داده بودید گویا گفته بودید که آزادی زن مقدم بر آزادی ملت است، فکر کنم این گرفته‌ای است که از آقای اوجالان نقل قول کرده بودید، شما چرا فکر می‌کنیم که آزادی زن مقدم بر آزادی ملت است؟

به عنوان یک زن در حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) هم برای آزادی زنان مبارزه می‌کنیم و هم برای آزادی کوردستان، با این حساب دو‌ مسئولیت مهم را دارا هستیم، با هویت زنانه‌ی خود  می‌خواهیم هم برای آزادی زنان و هم برای آزادی ملت و سرزمین خود مبارزه کنیم، ایدئولوژی ما بر رهایی زنان در کوردستان استوار است، داشتن اراده، اندیشه‌ای آزاد، مبارزه و میهن‌دوستی، این چیزی است که شیوه‌ی ماست، ما وظیفه‌ی خود را مشخص کرده‌ایم‌.

در مصاحبه‌ی دیگری که شما با خبرگزاری فرات (ANF) انجام داده‌اید گفته‌اید‌ که فلسفه‌ی موجودیت حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک)، به دلیل نیاز اجتماعی و خلل سیاسی که در روژهلات کوردستان و ایران دیده شده است، تاسیس شده است؛ ما می‌دانیم که کومه‌له از همان روزهای اول انقلاب کمیته‌ی زنان را داشت، به نظر شما، چرا فکر می‌کنیم با وجود احزاب سینای که بیش از ۷۵ سال قدمت دارد یا کومله حدود ۵۰ سال قدمت، حال شما چرا فکر می‌کنیم کوردستان یا مردم کوردستان به یک حزب جدید نیاز داشته‌اند که در سال ۲۰۰۴ حدود ۲۰ سال است تاسیس شده است در حالی که در بعضی از این احزاب زنان در آن نقش داشته‌اند، دلیل این نیاز در چیست؟

کومه‌له و دمکرات سابقه‌ی طولانی در کوردستان دارند و در مقابل جمهوری اسلامی بسیار جنگیده‌اند و هزینه داده‌اند و شهید داده‌اند و این‌ها ارزشمند است و جای قدردانی دارد، اما چرا در کنار این احزاب حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) تاسیس شد؟ به طور جدی مردم روژهلات کوردستان نیازهایی برای تغییر حس می‌کردند، حزب دمکرات یا کومه‌له و به طور کلی احزاب کوردی پاسخ‌گوی این نیازها نبودند، یک فلسفه‌ی جدید، ایدئولوژی و پارادایم تازه‌ای نیاز بود تا روژهلات کوردستان روح مبارزه و مقاومت را حفظ کرده و زنده نگه دارد، ما باور داریم که تاسیس حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) براساس فلسفه‌ی رهبر آپو، یعنی عبدالله اوجالان خون تازه‌ای در رگ‌های جنبش کوردستان است. حقیقتا تفاوت حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) با دیگر احزاب روژهلات کوردستان، حضور زنان و نقش برجسته‌ی آن‌ها در حزب استکه این تنها در حد تئوری نیست بلکه عملکرد ما تماما به این شیوه است، قطعا کم و کاستی‌هایی نیز وجود داشته است و انتقاداتی نیز مطرح است، خیلی مواقع از ما پرسیده می‌شود که چرا ما نتوانسته‌ایم مطالبه‌گر تمامی مردم و زنان باشیم، این انتقادات نیز به جاست.

*شمایی که شعار ژن، ژیان، آزادی را سر می‌دهید، در رابطه با زندگی و محیط زیست سخن می‌گویید‌، اما اسلحه به دست دارید، شما پیش آمده که با نیروهای سپاه در مناطق مرزی کوردستان درگیر شده‌اید از آن‌ها کشته‌اید و شما نیز شهید داده‌اید، حال چطور یک حزب با این فلسفه می‌تواند اسلحه در دست گرفته و دیگری را بکشد، شما چه جوابی به این موارد دارید که پاسخ دهید؟

چه به عنوان زن و چه به عنوان کورد نباید یک حقیقت را فراموش کنیم، کوردستان دشمنانی دارد و ما نمی‌توانیم این دشمنان را نادیده بگیریم، ما می‌خواهیم فعالیت سیاسی و مدنی خود را در داخل ایران و خاک کوردستان ادامه دهیم، اما آیا این زمینه فراهم است؟ آیا شرایط برای فعالیت ما وجود دارد؟ خیر قطعا وجود ندارد. رفیقی به اسم زینب جلالیان داریم که ۱۶ سال است که در زندان بسر می‌برد، وقتی در داخل ایران فعالیت سیاسی و مدنی انجام می‌دهد مسلح نبود ولی وی ۱۶ سال است که در زندان بسر می‌برد و انواع شکنجه و ستم بر وی تحمیل شده است، با دشمنی چون حکومت ایران روبرو هستیم، نیروهای مدافع زنان در تمام جغرافیای روژهلات کوردستان خود را سازماندهی کرده‌اند، این سازماندهی برای هجوم نیست بلکه برای دفاع است، دشمن به مواضع ما حمله می‌کند، ما در موضع تهاجمی نیستیم ولی زمانی که به ما حمله می‌کنند ما با اسلحه از خود دفاع می‌کنیم و هر نیروی منطقه‌ای که در صدد باشد ما را به چالش بکشاند ما با سلاح فکری و ایدئولوژیک خود با وی مقابله می‌کنیم. یگان‌های مقاومت زن (ه‌‌‌پ‌ژ) با هدف دفاع از زنان در روژهلات کوردستان تاسیس شده است.

*شما بارها از ایجاد یک جبهه‌ی مشتر بین احزاب کورد صحبت کرده‌اید، چرا شما نتوانسته‌اید بین احزاب مخالف جمهوری یک جبهه‌ی واحد ایجاد کنید؟

موفقیت‌های زیادی در این مسیر داشته‌ایم، از سال ۲۰۰۴ سعی کرده‌ایم جبهه‌ی دمکراتیک ملی در روژهلات کوردستان ایجاد کنیم ولی نشد، رابطه‌ی بهتری با برخی احزاب داریم، برخی احزاب هستند که ارتباط ما با آن‌ها بیشتر است ولی موقعیت سیاسی ‌جغرافیایی این احزاب این امکان را فراهم نمی‌کند تا یک جبهه‌ی دمکراتیک ملی تشکیل دهیم، انقلاب ‘ژن، ژیان، ئازادی’ زمینه‌ی خوبی را فراهیم کرد چون مردم در کوردستان این همبستگی را ایجاد کرده‌اند.

چند روز پیش سردار باقری فرمانده‌ ستاد مشترک کا نیروهای مسلح ایران دوباره یک‌ التیماتوم صادر کرده است و اعلام کرده اگر دولت عراق احزاب کورد را اخراج نکند، بار دیگر عملیات نظامی را آغاز خواهد کرد، شما در مناطق کوهستانی هستید و می‌توان گفت به نوعی تحت کنترل حکومت اقلیم کوردستان نیستید، اگر این احزاب کورد مانند کومله و دمکرات مجبور شوند، آیا شما اجازه می‌دهید آن‌ها به مناطق شما در کوهستان‌ها مستقر شوند؟

ما نیرویی گریلایی هستیم هرجا ممکن باشد خود را سازمان‌دهی می‌کنیم و در آن‌جا مستقر می‌شویم، این سیاست حکومت ایران است می‌خواد از این طریق اراده‌ی احزاب کوردی را بشکند و برآن‌ها چیره شود، همزمان از آن به عنوان کارت فشار علیه حکومت مرکزی عراق و هم علیه حکومت اقلیم کوردستان استفاده می‌کند، حالا باید دید احزاب مخالف جمهوری اسلامی تا کجا می‌توانند مقاومت کنند، کوردها در این مرحله نمی‌توانند اسلحه را کنار بگذارند، به هر حال باید از آن احزاب پرسید که تصمیمشان چه خواهد بود.

*چند هفته‌ی گذشته ما درگیری‌هایی بین نیروهای شما و سپاه را در منطقه‌ی کوسالان و دیگر مناطق مرزی را شاهد بوده‌ایم، این التیماتومی را که رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران داده است برای شما نگرانی ایجاد نمی‌کند که حملات علیه شما تشدید شود؟

این تهدیدات علیه احزاب کوردی چیز تازه‌ای نیست، تهدید همیشه بوده ‌است ولی تاثیری بر روی ما ندارد، البته در چند سال گذشته علیه نیروهای ما در روژهلات کوردستان و باشور کوردستان صورت گرفته است، سال‌هاست این وضعیت وجود داشته است و درگیری نیز رخ داده است، درگیری اخیر در کوسالان کامیاران نیز یکی از این موارد بود، همزمان هم ‌به ما حمله می‌کنند و هم به احزاب دیگری که در باشور کوردستان مستقر هستند، این یک روش معمول برای خنثی کردن نفوذ ماست و از این طریق می‌خواهند ما را منفعل کنند ولی فشارهای آن‌ها به نتیجه نمی‌رسد. فقط این ایران نیست که فشار آورده است، بلکه ترکیه نیز همین کار را انجام می‌دهد. فشار بر کوردها سیاست خارجی ایران و ترکیه است ولی ما تدابیر خود را داریم، ما نیروی گریلا هستیم و در یک مکان مستقر نیستیم که مکان ما مشخص باشد، آن‌ها قادر به از بین بردن ما نیستند، ما از تاکتیک‌های گریلایی برای حفاظت از خود استفاده می‌کنیم و توانسته‌ایم در برابر این حملات دوام بیاوریم.

*دولت ایران، ترکیه و چند سال پیش آمریکا، خزانه داری آمریکا حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) را در لیست سازمان‌های تروریست قرار داد، شما فکر می‌کنند چرا در لیست سازمان تروریستی کشوری مانند آمریکا قرار دارید؟

این یک سیاست کلی است، قدرت‌هایی مانند آمریکا و دولت‌های منطقه هیچ وقت نمی‌خواهند بپذیرند که کوردها هویت مستقل خود را دارا می‌باشند‌. هر دو دولت منطقه، ایران و ترکیه مانند یک کارت می‌خواهند‌ این را به آمریکا بدهند و آمریکا نیز علیه کوردها از آن استفاده می‌کند. نیروهای کوردی زیادی هستند که بر یک فلسفه و پارادایم فعالیت می‌کنند و با نیروهای آمریکایی علیه داعش می‌جنگنند.

*خب سوال این‌جاست که چرا زمانی که آمریکا شما را در لیست سازمان‌های تروریستی قرار داده است، شما چرا در کنار سربازان آمریکایی در روژآوا علیه داعش می‌جنگید؟ (من دیده‌ام که گریلاهای حزب حیات آزاد کوردستان در کنار سربازان آمریکایی علیه داعش می‌جنگند)

فعالیت‌های ما و جنگ ما براساس یک مسئولیت اخلاقی و انسانی و دفاع از خلق‌های تحت ستم است، ما با سیاست آمریکا هم نظر نیستیم ولی با هر نیرویی در زمینه‌ی انسانی و برای دفع حملات علیه کوردها حاضر هستیم همکاری‌های مشخص داشته باشیم، مثلا در شنگال با آن‌ها برای دفاع از ایزدی‌ها همکاری داشتیم، در روژآوا با آن‌ها علیه داعش با آن‌ها همکاری کردیم در اروپا بسیاری از اعضای پژاک حضور دارند و آزادانه به فعالیت می‌پردازند، این فعالیت‌ها نیز به صورت رسمی است، ما را به عنوان نیرو می‌پذیرند و در اروپا و آمریکا دفتر داریم اما همان‌گونه که گفتم مسئله‌ی کوردها به مانند یک کارت در دستان‌ آمریکا و دولت‌های منطقه است، هر وقت شرایط عادی باشد کاری ندارند اما در شرایط خاص از این به عنوان یک اهرم برای تضعیف و تکه تکه کردن کوردها استفاده شده است. قرار دادن ما در لیست تحریم آمریکا به خاطر عضویت ترکیه در ناتو است که نماینده‌ی ناتو در منطقه است.