شهاب‌الدین حائری شیرازی: نهم بهمن ماه ۱۴۰۲ متنی منتشر نمودم با عنوان«معامله دو سر باخت» در آن متن نسبت به حمله آمریکا پس از کشته شدن سه نظامی در مرز اردن هشدار دادم ضمنا پیش بینی نمودم طی یکی دو روز آن حمله که گمان می‌شد ساختاری تنبیهی خواهد داشت رخ دهد.

امروز صبحگاه ۱۲ بهمن است و هنوز علی‌رغم تحرکات کم سابقه نیروهای آمریکایی در منطقه، اتفاق خاصی رخ نداده است، چرا؟

بنظر می‌رسد با کنار هم گذاشتن قرائنی به پاسخ دست خواهیم یافت.

نکته مهم از نگاه کارشناسان امنیت ملی آمریکا این است که این قضیه بایست یک بار برای همیشه جمع شود، این بار چند نظامی آمریکا کشته و زخمی شدند اما ادامه این وضع ممکن است به کشته شدن نظامیان بیشتر آمریکا در بحراحمر یا سوریه وعراق بیانجامد و آن روز همه خواهند گفت چرا در همان ابتدا جلو ماجراهای خسارت‌بارتر بعدی را نگرفتید.

بایدن رئیس‌جمهور آمریکا رسما مسئولیت کشته شدن نظامیان را به عهده ایران دانست چون تجهیزات آنها از جانب ایران تأمین شده و می‌شود.

بلینکن وزیر خارجه آمریکا گفته است پاسخ آمریکا چند مرحله‌ایست و ممکن است مدتی طول بکشد ضمنا اذعان داشت این عملیات در زمانی که آمریکا انتخاب می‌کند انجام خواهد شد.

در این میان واکنش ایران به حملات و واکنشهای بین‌المللی آن، تنها یک جمله است: آنها از ما دستور نمی‌گیرند و چاره کار خروج آمریکا از منطقه است!

دیروز در سومین روز از آغاز تنش اخیر، حوثی‌های مورد حمایت ایران در یمن، رسما اعلام کردند با موشک کروز سعی نمودند ناوآمریکایی را مورد هدف قرار دهند که البته آمریکا ضمن اذعان به حمله مذکور، گفت: موشک را رهگیری و نابود نموده.

بنظرمی‌رسد این جمله بایدن که ما خواهان جنگ گسترده‌تری در منطقه نیستیم خیال بعضی را جمع کرده که در بین این طوفان سهمگین، همچنان باد می‌کارند.

رمز گشایی از این جمله بایدن ممکن است اینگونه باشد که ما در حمله به تأسیسات نظامی فقط به دنبال ضربه زدن به قدرت تسلیحاتی ایران هستیم نه یک جنگ تمام عیار، هدف همان سلاحهایی است که دیگر نباید به دست نیروهای نیابتی ایران برسد.

ارزیابی بنده از تأخیر چهار روزه واکنش آمریکا این است که حمله احتمالی، ایذایی و تنبیهی نیست بلکه با هدف نابودی نسبی قدرت تسلیحاتی ایران در حدی است که نتواند از نیروهای نیابتی خود حمایت کند.
ایجاد آمادگی‌های اطلاعاتی و لجستیک لازم جهت انجام چنین حمله‌ای نسبتا زمان بر است اما احتمالا چندان طول نخواهد کشید.
این دقایق طلایی فرصت اندک باقی مانده در اختیار ایران است برای پیش گیری از یک بحران نابود کننده.

این حمله قدرت نظامی وهمچنین اقتدار ایران را چنان مخدوش خواهد نمود که با وجود تحریمها فعلا قادر به بازسازی خود در داخل و خارج نخواهد شد.
همزمان نیروهای نیابتی ایران نیز مورد حمله گسترده قرار خواهند گرفت اما مقصد و هدف اول، آنها نیستند بلکه از بین بردن امکان حمایت ایران از آنهاست.

چنین حمله‌ای، اولا آمریکا را به عنوان نیروی بلامنازع ومنجی در دنیا به نمایش خواهد گذاشت، ابرقدرتی که می‌تواند در زمانی که کشتیرانی جهانی در دریای سرخ که آبراه بی‌بدیل بین المللی است به خطر افتاده با عوامل ناامنی به تنهایی برخورد نموده و امنیت را برای جهانیان به ارمغان آورد ناگفته پیداست که ائتلاف شکل گرفته در دریای‌سرخ در چشم دنیا برخورد با معلول(حوثی‌ها)است نه عامل.

ثانیا این حمله می‌تواند ضمن افزودن به اقتدار بین المللی آمریکا در چشم رای دهندگان، پیروزی حزب دموکرات و بایدن را در انتخابات پیش رو قطعی نماید.

ممکن است سوال شود چرا مانند حمله آمریکا به عراق، این کشور به دنبال ایجاد ائتلاف جهانی علیه حاکمیت ایران و سپس حمله نیست.
به زعم نگارنده ایجاد چنین ائتلافی با توجه به تهدید نیروهای نیابتی ایران برای اصحاب ائتلاف، چندان ساده نیست لذا این آمریکاست که به تنهایی در زمانه‌ای که حاکمیت ایران در ناتوان‌ترین موقعیت خود از نظر پشتوانه مردمی است به این میدان خواهد آمد.

چاره‌ کار هم، آغاز مذاکرات همه جانبه با آمریکاست که البته حاکمیت ایران با توجه به ۴۵ سال مخاصمه و هدر رفت انبوهی از امکانات در این مسیر، حاضر به بازگشت از آن نیست.