• همەی شواهد حاکی از شروع دوئل و آغاز جنگِ قریب الوقوع و احتمالن سرنوشت ساز میان ایران و اسرائیل است. آنچە روشن و عیان است، بعد از زورآزمائی ایران و پرتاب موشک بە طرف اسرائیل، اگر چە از نظر نظامی، برای ایران دستاورد قابل توجەای بدنبال نداشت؛ با این وجود، از نگاە دولتِ اسرائیل، عبور از خطوط قرمز آن کشور محسوب می شود. با نگاهی بە گذشتەی تاریخی اسرائیل در تقابل با دشمنان خود، نمی توان انتظار داشت؛ کە کنش ایران، کە در واقع خود واکنشی بود بە حملە اسرائیل بە کنسولگری آن کشور در سوریە، بدون پاسخ بماند. اسرائیل می گوید، بە موازات تلاش برای تروریستی نامیدن سپاە پاسداران، حملەی موشکی ایران را بی جواب نخواهد گذاشت. در این راستا دو احتمال وجود دارد. یا دولت اسرائیل، با توجە بە فشار دوستان و متحدان غربی خود، بر پاسخ قابل مهار، تمرکز خواهد کرد. بە گونەای کە ایران ناچار و وادار بە پاسخ نباشد. یا واکنش اسرائیڵ کوبندە، همە جانبە و ویرانگر خواهد بود. کە در آن صورت، ایران و منطقە وارد فاز بسیار شکنندە و متفاوتی خواهند شد. اگر اسرائیل تصمیم خود را بر اجرای احتمال دوم، پی ریزی کردە باشد؛ در آن صورت، نباید گمان داشت؛ کە حملە بە کنسولگری ایران در سوریە، دامِ بزرگی برای کشاندن ایران بە تقابل و رویاروئی مستقیم بودە است. شاید هنوز کمی زود باشد، تا در مورد شانس بیشتر هر کدام از دو گزینەی بالا، اظهار نظر کرد. اما نباید از واکنش قریب الوقوع اسرائیل تردید داشت.
  •  فواز جرجیس، استاد روابط بین الملل در مدرسە اقتصاد لندن می گوید؛ «منطقه اکنون گرفتار وضعیت بسیار خطرناکی شده است.» و هشدار می دهد کە؛ “از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی، [منطقە] در لبه پرتگاه قرار گرفته است.”(١)
  •  وضعیت دو طرف درگیر، از نظر قابلیت و توانمندی های نظامی و اطلاعاتی، حامیان بین المللی و ثبات داخلی، بسیار ناهمگون و متفاوت است. اگر چە هر دو کشور با نارضایتی داخلی مواجە هستند، اما جنس و حجمِ گستردەگی این نارضایتی ها، همسان و متوازن نیست. اسرائیل کشوری است، با نرم های دمکراتیک، کە در آن آزادی بیان، اجتماعات، فعالیت احزابِ اپوزسیون و حقوق مدنی افراد، برسمیت شناختە شدە است. از نظر اقتصادی کشوری است، پیشرفتە و با ثبات. دوستان و هم پیمانان قدرتمندِ جهانی و منطقەایی دارد، کە علارغم اختلاف در برخورد با مسائل مختلف، هموارە در شرایط حساس و تاریخی، پشت او را خالی نکردە و نخواهند کرد. در مقابل، ایران کشوری است، بکُلی منزوی و فاقدِ توانمندی های پیشرفتەو ساختارهای پذیرفتە شدە جهانی. و از نظر هم پیمانی، دارای کمترین دوستانِ مطمئن و انبوە دشمنان.
  •  از نظر نُرم و ساختار حکومتی، بیش از ۴۵ سال است، کشور توسط حاکمیت واپسگرا و قرون وسطایی ولایت فقیە و باندهای تبهکار و جنایتکاری ادارە می شود، کە مردم و جامعە را بە تباهی کشاندەاند. حاکمیت، با ماجراجویی و شارلاتان بازیهای خود، کشور را بە لبەی پرتگاە و سقوط کامل سوق دادە است. اقتصاد کشور تا مرز فروپاشی کامل پیش رفتە است و در صورت وقوع جنگ، قحطی و گرسنگی، بیش از این، جان میلیونها انسان را تهدید خواهد کرد. حاکمیت واپسگرای اسلامی، حتی ابتدائی ترین خواستەهای مدنی شهروندان را بر نمی تابد. فرمانبری و اعتمادِ مردم بە حاکمیت، بە نازل ترین حد ممکن رسیدە است. در کنار همە این دادەها، تضاد های اتنیکی، مذهبی، جنسی و جنسیتی، با توجە بە حاکمیتِ تام و تمام، فرقەی خاصی از مذهب شیعە، چالش های انکارناپذیری را بوجود آوردە است، کە هرگاە مجال پیدا کنند، می تواند؛ بە سنتز موثر و کارآمدی در تحول وضع موجود، موثر شوند. حاکمیتِ پاسداران و فقها، بیش از هر زمانِ دیگر، شکنندە و با فروپاشی و اضمحلال مواجە شدە است. بعد از سرکوبِ خشن و بیرحمانە خیزشِ ژینا و جنبش زن، زندگی، آزادی، حاکمیت توانستە است، تنها با فشار بر جامعە، مانند فنر آن را جمع و با فشار در حالت بستە نگاە دارد.
  • اگر توانمندی حاکمیت بر اثر ضربە ناشی از جنگ قریب الوقوع کاهش چشمگیری پیدا کند، احتمال خیزش و بر هم زدن توازن قوا، میان مردم و حاکمیت دور از انتظار نیست.
  • تجربە عراق بعد حملە آمریکا و قیام کوردها در شمال و عرب های شیعی در جنوب، نمونەی بارزی از برآمد نارضایتی های عمیق اجتماعی در هنگام جنگ و بر بستر برهم خوردن توازن قوا می باشد. (٢)
  • متحدان غربی اسرائیل و در رأس همە ایالات متحدە، در رایزنی فشردەای با حاکمان اسرائیل هستند. هم اکنون وزرای خارجەی بریتانیا و آلمان در تل آیو بسر می برند. علیرغم تلاش ظاهری برای متقاعد کردنِ اسرائیل بە خویشتن داری،  پنهان نمی کنند، کە در کنار مردم و دولت اسرائیڵ خواهند ماند. اگر این رایزنی ها بە نتیجە نرسد و سرانجام اسرائیل با کمک متحدان خود، بتواند ضربە قابل توجەای بە ایران بزند، با احتمال زیاد، ایران هم ساکت نخواهد نشست، کە در آن صورت جنگ وارد فازهای پیش بینی نشدەای خواهد شد، کە با توجە بە توان بالای اسرائیل و ضعف های اساسی و ساختاری رژیم، بە احتمال زیاد، بسیاری از گروه های ملی و طبقات و اقشار اجتماعی علیە حکومت بە پا خواهند خواست. آیا دکترین اسرائیل، علارغم توصیە متحدان غربی و منطقەای، در پافشاری بر عدم. حملە بە ایران، چشم بە پاشنە آشیل حاکمان ایران، در زمینەهای داخلی دوختە یا تنها بدنبال بازسازی آسیب های هژمونیک ناشی از بعد از حوادث ۷ اکتبر و بارش باران موشکهای بی اثر ایران می باشند؟!
  • ـــــــــــــــــــــ
  • ١. بی بی سی فارسی 
  • ٢.  حملە آمریکا و فرهنگ تسامح گریز/ ارسلان عزیزی/ سایت اخبار روز