«مسعود پزشکیان» رییس دولت چهاردهم در جلسه هیات دولت، خواستار «بازنگری در پرونده دانشجویان و اساتید اخراجی دانشگاه‌ها» شد، به دنبال این سخنان او، معلمانی که با آرای مختلف انضباطی و تنبیهی مواجه شده و یا با انفضال خدمت روبرو شده‌اند، در شبکه‌های اجتماعی به این تصمیم واکنش نشان داده و خواستار بازنگری در احکام صادره در این وزارت‌خانه شدند.

پزشکیان روز هشتم شهریورماه ۱۴۰۳ و در جلسه هیات دولت گفته است: «از وزیر علوم می‌خواهم که قرارداد همه اساتیدی را که تاکنون اخراج شده‌اند یا لغو قرارداد شده‌اند، بازنگری کنید؛ دانشجویان را برگردانید. دانشجو اعتراض می‌کند، من هم باید جوابش را بدهم یا حرفش حق است که باید اطاعت کنم. یا اینکه اشتباه می‌کند که هدایت‌اش می‌کنم.»

«کوکب بداغی‌پگاه» معلم و فعال صنفی ساکن ایذه یکی از منتقدان به سخنان پزشکیان است که در آخرین حکم صادره برای او، با رای هیات تخلفات اداری به چهار ماه انفصال از خدمت محکوم شده است. 

او با انتشار یادداشتی که نسخه‌ای از آن به دست ایران وایر رسیده است، نوشت: «امروز به‌عنوان یک معلم از جامعه بز‌رگ شصت درصد معترضی که پای صندوق‌های رای حاضر نشدند، با شما سخن می‌گویم. در عصری که اخلاق و انسانیت به مسلخ سیاست و قدرت رفته است؛ امید است اخلاق و انسانیت را به سیاست و قدرت نبازید.» او در ادامه با اشاره به سوگند رییس جمهور نوشته است: «شما سوگند یاد کردی برای سربلندی ایران. ولی باید به عرض‌تان برسانیم: ایران پویا پیش از آنکه به جراح نیازمند باشد، به سرمایه‌گذاری در بخش آموزش نیاز دارد.»

خانم بداغی پگاه در مرداد۱۴۰۲ هم از سوی هیات تخلفات اداری استان محکوم به یک ماه انفصال از خدمت شده بود. این فعال صنفی معلمان همواره درگیر پرونده سازی‌های متعدد با اتهامات واهی چون: «نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم و…» بوده است. متن یادداشت این فعال صنفی را در ادامه بخوانید:

این ایران است که می‌ماند، به وطن بیاندیش

ایران به شوق زندگی در مرگ روئین تن شده، مرد و زن‌اش تلفیقی از ابریشم و آهن شده

ایران پُر است از عاشقان این گنج‌های بی شمار، مرزی‌است پُر گوهر ولی با رنج‌های بی شمار

در بند بنشانم ولی، از بندها آزاد شو،  قلب مرا ویران کن و با خون من آباد شو

به وطن بیندیش…

آقای پزشکیان، امروز به‌عنوان یک معلم از جامعه بز‌رگ شصت درصد معترضی که پای صندوق‌های رای حاضر نشدند؛ با شما سخن می‌گویم. در عصری که اخلاق و انسانیت به مسلخ سیاست و قدرت رفته است، امید است اخلاق و انسانیت را به سیاست و قدرت نبازید. درخت تناور ایران بزرگ، سال‌هاست در غبار رنج ایستاده، ایران ما سال‌هاست خسته است.

از شما سوال دارم: چرا در ایران مردم باید به دولت‌ها خدمت کنند؛ وظیفه دولت در قبال مردم دردمند ایران زمین چیست؟ چرا وقتی مسئولی توسط مردم به صلابه قانون کشیده می‌شود سزاور تحقیر، زندان، اخراج و… است؟ چرا مردم گروگان بی‌مسئولیتی و بی‌خردی عده‌ای اقلیت شده‌اند که به‌جای اینکه پای میز محاکمه به پاسخ‌گویی کشیده شوند، ارتقاء می‌گیرند؟

ایران ارث پدری نیست. دولت‌ها می‌آیند و می‌روند. این ایران است که می‌ماند، به وطن بیاندیش…آقای پزشکیان شما در اولین نشست هیات دولت در جمع وزرا به درستی تاکید داشتید اساتید و دانشجویان اخراجی بازگشت به کار شوند. ولی سخنی از بازگشت معلمان اخراجی به میان نیاورده‌اید. معلمانی که طبق اصل ۲۶و ۲۷ قانون اساسی از حقوق شهروندی خود استفاده کرده و صدای آحاد جامعه بوده‌اند. صدای دانش آموزانی که جنگ ندیده ولی، شیمیایی شده بودند. صدای کارگرانی که در گرمای شرجی عسلویه و بندرعباس، اهواز و… برای لقمه نانی حلال عرق جبین ریخته‌اند. توییتی از “محمد حبیبی” فعال صنفی را نقل می‌کنم: «۳۳۰ معلم در یک سال اخیر به‌خاطر فعالیت‌های صنفی، مدنی اخراج شده‌اند و هزاران معلم دیگر احکام انضباطی دریافت کرده‌اند.»

من، یکی از همان هزار معلمی هستم که هم در دولت آقای رئیسی و هم در دولت شما حکم انفصال از خدمت دریافت کرده‌ام. موارد اتهامی خود و همکارانم را اگر بنویسم سال‌ها نقل محافل خواهد بود. مگر می‌شود عضویت در گروه صنفی معلمان، حمایت از همکار جرم تلقی شود، دردآور است بگویم: همکاران من بابت خواندن اشعاری از حافظ بزرگ، تشکیل گروه تلگرامی، استفاده از استیکر، لایک کردن یک پست اینستاگرامی، توئیت زدن، حق‌خواهی و آزاداندیشی دفاع از اصل سی‌ام قانون اساسی، اعتراض به کالایی شدن مدارس، معلم کودک کار بودن، هم‌دردی با خانواده‌های داغدار دادخواه و… با احکام ظالمانه اخراج، انفصال و بازنشستگی پیش از موعد مواجه شده‌اند و تعدادی از آن‌ها هم‌چنان پشت میله‌های زندانند.  

آقای پزشکیان شما سوگند یاد کردی برای سربلندی ایران. ولی باید به عرض‌تان برسانیم: ایران پویا پیش از آنکه به جراح نیازمند باشد، به سرمایه‌گذاری در بخش آموزش نیاز دارد.

ما قرن‌ها پای وطن، پیدا و پنهان مانده‌ایم

ما پای فرهنگی کهن با نام ایران مانده‌ایم

ایران به آتش می‌کشد خاموشی تاریخ را

هوشیار پایان می‌دهد مدهوشی تاریخ را

«کوکب بداغی‌پگاه» معلم و فعال صنفی ساکن ایذه خطاب به پزشکیان نوشت: «امروز به‌عنوان یک معلم از جامعه بز‌رگ شصت درصد معترضی که پای صندوق‌های رای حاضر نشدند، با شما سخن می‌گویم. در عصری که اخلاق و انسانیت به مسلخ سیاست و قدرت رفته است؛ امید است اخلاق و انسانیت را به سیاست و قدرت نبازید.»