آنچه در زندانهای ایران می گذرد را زندانیان سیاسی که با مقوله «تواب سازی» آشنا هستند، سالهاست که به خلق ستمدیده گزارش داده اند. آنچه از فحوای این گزارش ها، کتاب ها، و یا سخنرانی ها مشخص می شود اینست که رژیم اسلامی توانسته بخشی از زندانیان سیاسی را تحت فشار و شکنجه به زانو درآورده و از آنها به عنوان ابزار برای سرکوب اکثریت که خم به ابرو نیاورده اند، استفاده کند… اخیرا فائزه هاشمی، دختر رفسنجانی – یارغار خمینی، نامه ای نوشته که نه خصوصی است و نه از زیر تیغ سانسورچی های زندان اوین گذشته است…. فائزه هاشمی بر چند نکته تأکید دارد که شایان تأمل است….

هدف اصلی این نامه گویی پشیمان سازی نسل شورشگر است… فائزه با طعنه های حساب شده مشخصا به «چپ» ها و کلا به بند زنان سیاسی یورشی رذیلانه می برد «در کلام عالی و در عمل خالی، نظریه‌پردازانی از درون تهی. دیکتاتورهای کوچکی که آنچه را که سال‌ها با آن مبارزه کرده‌اند بر سر هم‌بندی‌های خود می‌آورند. هم‌بندیانی که کمتر یارای نقد کردن و یا ایستادن در مقابل آنها را دارند که در این صورت تنگ‌نظری‌ها، تهمت‌ها، پرونده‌سازی‌ها، هتاکی‌ها، حذف و طردها، تخریب شخصیت‌ها و گاهاً ضرباتی را نوش جان می‌کنند. به عبارت دیگر هم‌بندی (بخوانید گروه فشار داخل بند) هم‌بندی را می‌پاید، برای او تعیین تکلیف و خط قرمز مشخص می‌کند، آزادی او را سلب می‌کند، به او انگ و تهمت می‌زند، او را تهدید می‌کند، آرای او را دور می‌ریزد، ضرب و شتم نثارش می‌کند، فضای وحشت و خفقان می‌آفریند. چرا؟ چون با او همراه نشده، یا نقدی بر او وارد کرده و پا روی سلطه و اقتدار او نهاده. و عجیب‌تر سکوت یا همراهی و ادامه‌ی دوستی برخی دیگر از مشاهیر در بند با این اندک سلطه‌گران است.»

فائزه با بیان اینکه خودش هم یکی از قربانیان این نظام است و طی 30 سال گذشته در مجموع 12 سال حبس کشیده، در تلاش است تا شورشگران جوانی که از این نظام عاصی شده و به آخر خط رسیده اند، را از خیزش و جنبش پشیمان کند. او موذیانه می خواهد طرح تواب سازی را خارج از زندان آغاز کرده، و شورشگر را از ورود به میدان دلسرد کند… «جدیدالورودها (بالای ۹۰%) در کمتر از حداکثر یک هفته، البته اگر ماندگار شوند، شوکه و مبهوت و پشیمان که این‌ها بودند چهره‌هایی که آرزوی دیدارشان را داشتیم؟ چه فکر می‌کردیم و چه دیدیم؟ چگونه از چاله به چاه افتادیم؟ و در آرزوی خلاصی و پی‌گرفتن زندگی و پشت سر را نگاه نکردن. می‌گویند در زندان که قدرتی ندارند این‌گونه‌اند، وای اگر قدرتی بگیرند.»

فائزه با یک کاسه کردن «چپ» و «سلطنت طلب» چوب تکفیر را برداشته و نگاه مخاطب را از زنان مبارز در زندان به سوی سناریوی از پیش نوشته معطوف می دارد…« برای من که در سال ۱۳۹۱ نیز در زندان بودم، در مقایسه با این دوره چنین شرایطی به ابتذال کشیدن مبارزه است. در آن سال چپ‌ها و پادشاهی‌خواهان را نداشتیم. می‌گویند برخی از چپ‌ها هرجا و هر زمان که تعدادشان زیاد می‌شود، باند تشکیل می‌دهند، دسته‌جمعی به دیگران تهاجم می‌کنند، از خطاهای هم حمایت می‌کنند و دیگران را به خاک سیاه می‌نشانند.(به یاد بیاوریم وضعیت حکومت کمونیست‌ها را در کشورهای اروپای شرقی و شوروی سابق و کشورهایی در قاره آمریکا که فروپاشیدند از فساد و دیکتاتوری و فقر و همچنین کره شمالی و ونزوئلای امروزی را). مردان زندانی نیز تجربه‌های مشابهی دارند. متأسفانه برخی مدافعین حقوق بشر زندانی نیز به این‌ها پیوسته‌اند. انگاری تقسیم کار کرده‌اند در سلطه بر دیگران ولی با نقش‌های متفاوت. وضعیتی که در اپوزیسیون در داخل و خارج کشور و در فضای مجازی نیز مشاهده می‌شود.»

فائزه با استفاده از واژه «فاشیست» تلاش دارد تا نظام را از زیر ضرب «نظام مذهبی-فاشیستی» برهاند، و به نمونه هایی اشاره می کند که حتی اگر واقعیت داشته باشد، عمومیت ندارد…. «رفتارهای فاشیستی» زندانیان سیاسی زن را چنین گزارش می کند…« در جلسه عمومیِ بند موضوعی رأی می‌آورد بر خلاف نظر این افراد که در اقلیت بوده‌اند. جلسه تمام نشده با داد و ایجاد فضای همراه با وحشت و ارعاب به این رأی‌گیری اعتراض و آن را باطل می‌کنند…… نسبت به افراد غیرهمراه با خود و یا منتقد خود با انگ‌های نادرستی چون مزدور، دارای مأموریت، آدم‌فروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در اینجا و … وارد شده و مشابه گروه‌های فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آنها کرده و بعضاً موفق هم می‌شوند. (مقایسه کنید با عملکرد حکومت در استفاده از عناوین اتهامی چون تبلیغ علیه نظام….»

فائزه با اینهمانی زندانبان و زندانی، رفتار زندانی سیاسی در اسارت، و رفتار حکومت طی 45 سال گذشته را همجنس دانسته، و تلاش دارد تا زندانبان را منزه و زندانی را مقصر جلوه دهد تا اگر شورشی در زندان شکل گرفت، زندانبان با توسل به این نامه، شورش را بخشی از «رفتار فاشیستی» زندانی سیاسی تعریف کند.

شایسته تر است که فعالین حقوق بشر و زندانیان سیاسی از بند رسته، به این نامه از منظری کارشناسانه پرداخته و پیش از آنکه زندانبان بتواند از آن بعنوان چماقی برای سرکوب زندانیان سیاسی زن بکار برد، نسل جوان شورشگر را با واقعیات زندان در نظام شاه و شیخ آشنا کند.

علی ناظر
21 شهریور 1403
11 سپتامبر 2024