اولین دوره پارلمان کردستان در سال ۱۹۹۲ تشکیل شد و تا حدود سیزده سال بعد از آن دور جدیدی تشکیل نشد، درحالی که باید حداقل سه دور دیگر انتخابات برگزار میشد. در دور اول به دلیل جنگ داخلی و کنترل اربیل توسط یکی از دو حزب حاکم (اتحادیه میهنی و حزب دمکرات کردستان)، پارلمان هیچ نقشی در تصمیم گیری ها نداشت و شاید گاهی در آنجا اعتصاب میکردند، این نهاد بعدها مشروعیت، کارایی و خاصیت انتخابات مجدد خود را از دست داد. وقتی بحث صلح به میان میآمد، فراکسیونها و رؤسای آن کنگره و نشست های مطبوعاتی بسیاری برگزار میکردند، تا جایی که گاهی میگفتند (اجلاس پارلمان را در میدان حیوانات برگزار کنیم!).
به گزارش کردپرس، آن زمان که حزب اتحادیه میهنی کردستان در جنگ داخلی اربیل بالادست بود و قدرت زیادی داشت، تعداد زیادی از نمایندگان برای صلح و گفتگوی مسالمت آمیز تلاش زیادی میکردند، از اعتصاب گرفته تا بازدید و تلگراف به احزاب و مراکز مختلف سیاسی و دیپلوماسی. اما پس از آن دوره و به ویژه با وقوع جنگ داخلی در ۳۱ آگوست ۱۹۹۶، دیگر چیزی به نام پارلمان منتخب باقی نماند.
دفتر تحقیقاتی حزب دمکرات کردستان تحت عنوان «لیزان»، به طرز زیرکانهای مختل شدن پارلمان در دوران حاکمیت اتحادیه میهنی در اربیل در سال 1995 را به یک کتاب مستند بزرگ تبدیل کرده و در آن تمام تقصیرات را به پای اتحادیه میهنی کردستان نوشته است، اسم این کتاب را نیز (پارلمان شهید، داستان تولد و ترور اولین پارلمان کردستان) گذاشته است.
آنچه جای تعجب دارد، این است که پارلمان کردستان به یک گربه هفت جان میماند، شهید شده، ترور شده، تعطیل شده، چندین بار و چندین سال به تعویق افتاده، منحل شده و درنهایت همچنان پابرجا است!!
آنها سپس به لطف توافق استراتژیک، به عنوان ائتلاف دو دوره دیگر پارلمان را به پایان رسانند. اما در دور چهارم جنبش تغییر ریاست پارلمان را از آن خود کرد، پیش از پایان دور چهارم، حزب دمکرات کردستان مانع رئیس پارلمان میشود و فعالیتهای پارلمان را برای مدتی مختل میکند، سپس بدون رئیس منتخب پارلمان، به همراه اتحادیه میهنی کردستان فعالیت پارلمان را از سر میگیرند.
نکته جالب توجه این است که در عصر رسانه ها و کانال های مختلف، نه اتحادیه میهنی و نه جنبش تغییر نتوانستهاند چنین کتابی را آنقدر زیرکانه، با جمع آوری مستندات منتشر و آرشیو کنند و آن را به عنوان یکی از منابع مهم تاریخی معرفی کنند، بنده این پیشنهاد را با برخی افراد و تعدادی از رسانه ها که ماهها کتاب را در اختیار داشتند، مطرح کردم اما حتی یک گزارش از آن ارائه نکردند!
اکنون نیز به دلیل عدم تمایل برای برگزاری انتخابات و مشروعیت بخشیدن به پارلمان، از دور پنجم به بعد با حکم و تصمیم دادگاه فدرال، پارلمان منتخب اقلیم منحل شده و آب از آب تکان نخورده است.
پارلمان کردستان همزمان با آغاز فرایند رای گیری (نه از زمان بەوجود آمدنش)، درگیر بیماری های مزمنی مانند تمدید دوره، نقض قانون و آیین نامه، تعویق انتخابات و تصویب یکسری قوانین، لوایح و تصمیمات متناقض یا مخفیکاری و اقداماتی از این قبیل بود، حال انتخابات ششمین دوره پارلمان کردستان در آستانه برگزاری است و احتمالا توافقاتی درمورد آن صورت گرفته باشد! امیدواریم به خیر بگذرد و مصیبت دیگری به بار نیاورد.
اما جداً آقای رئیس پارلمان دور چهارم، کمیسیونها، مشاوران، محققان، اتاقها، رسانه ها و چندین مرکز دیگر میتوانستند این کار را انجام دهند، پس چرا انجام ندادند؟ چرا حاضرند هر از گاهی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی آنچه گذشت را برای ما بازگو کنند؟ بله آنچه به چشم خود دیدیم را برای ما بازگو کنند؟
* دکتر آرام قادر استاد دانشگاە راپرین استان سلیمانیە
کردپرس