شورش محی
زهرا بهروزآذر، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده تصمیماتی مانند طرح «کلینیک ترک بیحجابی» و اعلان آنها در بازههای زمانی مختلف را «جنگ روانی و نگاه داشتن دست بالا در فضای رسانهای از سوی برخی نهادها » عنوان کرد.
خانم بهروز آذر گفته است که این گونه طرح ها «گستردگی و فراگیری قابل توجهی ندارند و در هیچ بخشی از نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری حوزه فرهنگ کشور جایگاهی ندارند.»
او همچنین با اشاره به این که وزیران کشور و ارشاد تایید کردهاند که هیچ گونه نسبتی با این طرح ندارند، گفته است که «کلینیک ترک بیحجابی»، هیچ گونه «مصوبه، بودجه یا برنامهای از سوی دولت فعلی یا نهادهای وابسته به آن نداشته است.»
مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران، ۲۲ آبان در سخنانی واکنشبرانگیز اعلام کرد که «بنابه درخواست مکرر خانوادهها و زنان و دختران تهرانی و به همت اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف کلنیک ترک بیحجابی در تهران با هدف درمان علمی و روان شناختی بیحجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان جویای هویت اجتماعی و اسلامی افتتاح میشود.»انتخاب
اظهارات زهرا بهروزآذر، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده، درباره طرح «کلینیک ترک بیحجابی» نمایانگر تلاش دولت برای فاصلهگذاری میان خود و نهادهای تندرو است. او این طرحها را بخشی از یک جنگ روانی و اقدامی رسانهای میداند که از سوی برخی نهادها مطرح میشوند، اما در نظام تصمیمگیری رسمی کشور جایگاهی ندارند.
در حالی که مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف، از افتتاح کلینیک ترک بیحجابی در تهران خبر داده و آن را پاسخی به درخواست خانوادهها و بانوان اعلام کرده است، بهروزآذر تأکید کرده که این طرح نه مصوبهای دارد، نه بودجهای و نه در برنامههای دولت تعریف شده است. همچنین، تأیید وزیران کشور و ارشاد درباره بیارتباطی دولت با این طرح، نشاندهنده اختلافنظر آشکار میان بخشهای مختلف حاکمیت درباره نحوه مواجهه با موضوع حجاب است.
این گونه طرحها معمولاً با واکنشهای تند اجتماعی و انتقادات گسترده روبهرو میشوند. بسیاری این اقدامات را بهعنوان ابزار فشار فرهنگی و سیاسی علیه زنان میبینند، در حالی که دولت تلاش میکند خود را از این جنجالها مبرا نشان دهد. بهنظر میرسد طرحهایی از این دست، بیش از آن که در عمل تأثیری داشته باشند، به هدف تأثیرگذاری روانی و رسانهای مطرح میشوند.
موضوع «کلینیک ترک بیحجابی» و واکنشهای متناقض میان نهادهای حکومتی و دولت، نشاندهنده چند لایه از پیچیدگیهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ایران است.
تحلیل جامع این موضوع مستلزم بررسی چند محور است:
۱. اختلاف در سیاستگذاری و مسئولیتپذیری
اظهارات زهرا بهروزآذر مبنی بر اینکه این طرح نه مصوبه دارد، نه بودجه، و نه جایگاهی در نظام تصمیمسازی، حاکی از اختلاف میان دولت و نهادهای موازی در حاکمیت است. ستاد امر به معروف و نهی از منکر، بهعنوان نهادی فراتر از دولت، اغلب طرحهایی را مطرح میکند که دولت حاضر به پذیرش مسئولیت آنها نیست.
این اختلافها ریشه در ساختار دوگانه حکمرانی در ایران دارد که در آن نهادهای غیرمنتخب، نظیر ستاد امر به معروف، قدرت اعمال فشار بر جامعه و رسانهها را دارند، در حالی که دولت تلاش میکند خود را مدافع رویکردی معتدلتر نشان دهد.
۲. ابعاد روانی و رسانهای طرح
بهروزآذر با عنوان کردن این موضوع بهعنوان «جنگ روانی» بهدرستی بر ماهیت غیرعملیاتی این طرح تأکید کرده است. در واقع، بسیاری از این طرحها برای نگاه داشتن دست بالا در فضای فرهنگی و رسانهای طراحی میشوند. هدف اصلی این قبیل ایدهها، ایجاد ترس، انفعال یا محدودیت در جامعه و بهویژه میان زنان و دختران است، نه الزاماً اجرای واقعی و گسترده آنها.
طرحهایی مانند کلینیک ترک بیحجابی، حتی اگر اجرایی نشوند، تأثیری روانی بر جامعه دارند و نوعی فشار اجتماعی مضاعف به وجود میآورند.
۳. واکنشها و انتقادات اجتماعی
طرح کلینیک ترک بیحجابی از سوی جامعه، بهویژه زنان، بهعنوان ابزاری برای سرکوب هویت و آزادی فردی تلقی میشود. این طرح با بیان اینکه بیحجابی نوعی بیماری روانی است، نهتنها به رویکردی تحقیرآمیز و ضدعلمی دامن میزند، بلکه شکاف میان حاکمیت و مردم را عمیقتر میکند.
انتقادها در فضای عمومی به این قبیل طرحها معمولاً از دو جهت است:
کاهش مشروعیت حاکمیت از طریق ورود به حوزه خصوصی افراد.
افزایش هزینه اجتماعی برای زنان و نوجوانانی که از حجاب اجباری سرپیچی میکنند.
۴. پیامدهای فرهنگی و اجتماعی
این قبیل طرحها در عمل به چند پیامد منجر میشوند:
تقابل بیشتر میان نسل جوان و حاکمیت: نسل جدید ایران بهطور گستردهتری از ارزشها و باورهای سنتی فاصله گرفته و اینگونه اقدامات به تعمیق این گسست کمک میکند.
خطر رادیکالیزه شدن اعتراضات: برخوردهای تند یا طرحهای افراطی مانند کلینیک ترک بیحجابی، ممکن است به رادیکالتر شدن اعتراضات زنان و جوانان منجر شود.
افزایش بیاعتمادی به حاکمیت: چنین طرحهایی نماد بیتوجهی به خواست عمومی و تلاش برای تحمیل یک ایدئولوژی خاص به جامعه تلقی میشوند.
۵. چرا دولت مخالفت میکند؟
دولت پزشکیان علیرغم شعارهای اصولگرایانهاش، سعی دارد در مسائل اجتماعی و فرهنگی کمتر هزینه دهد. مخالفت رسمی بهروزآذر و اعلام بیاطلاعی وزیران کشور و ارشاد، بیانگر تلاش دولت برای پرهیز از افزایش تنشهای اجتماعی است. این سیاستگذاری نشان میدهد که حتی در درون بدنه حاکمیت، برخی نهادها نسبت به پیامدهای خطرناک این قبیل طرحها هشدار میدهند.
طرح «کلینیک ترک بیحجابی» بیش از آنکه نماد یک برنامه عملیاتی باشد، بخشی از جنگ نرم ایدئولوژیک در فضای فرهنگی ایران است. این طرح و طرحهای مشابه، در نهایت بازتابی از بحران مشروعیت و ناکارآمدی در تنظیم رابطه میان حاکمیت و جامعه است.
تا زمانی که نظام حکمرانی نتواند به مطالبات نسل جوان و زنان پاسخی منطقی، غیرایدئولوژیک و عادلانه بدهد، چنین اقداماتی صرفاً به افزایش گسستهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خواهد انجامید.