درخواست مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای عقب‌نشینی اسرائیل از اراضی اشغالی فلسطینی، موضوعی است که بارها در چارچوب قطعنامه‌های بین‌المللی مطرح شده است. این قطعنامه‌ها به‌ویژه بر لزوم پایان دادن به اشغال سرزمین‌هایی که در جنگ ۱۹۶۷ تصرف شده‌اند، تأکید دارند.

تصویب چنین قطعنامه‌هایی در مجمع عمومی سازمان ملل معمولاً با حمایت گسترده کشورهای عضو همراه است، اما این تصمیمات از نظر حقوقی الزام‌آور نیستند. در مقابل، تصمیمات الزام‌آور توسط شورای امنیت اتخاذ می‌شود، اما در این نهاد وتوی کشورهای قدرتمند، به‌ویژه آمریکا، اغلب مانع پیشرفت موضوعات مرتبط با فلسطین و اسرائیل می‌شود.

پیش‌زمینه تاریخی و سیاسی

درگیری میان اسرائیل و فلسطین، یکی از پیچیده‌ترین و طولانی‌ترین منازعات سیاسی جهان است که از سال 1948 و پس از تأسیس اسرائیل آغاز شده است. یکی از نقاط عطف این مناقشه، جنگ 1967 یا “جنگ شش‌روزه” بود که در آن اسرائیل بخش‌هایی از کرانه باختری، نوار غزه، شرق بیت‌المقدس، و بلندی‌های جولان را تصرف کرد. این اراضی همچنان تحت اشغال باقی مانده و نقطه محوری اختلافات میان طرفین است.

سازمان ملل متحد، به‌ویژه از طریق قطعنامه‌های مجمع عمومی و شورای امنیت، بارها بر غیرقانونی بودن اشغال این سرزمین‌ها تأکید کرده و خواستار عقب‌نشینی اسرائیل شده است. قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت (۱۹۶۷) و قطعنامه ۳۳۸ (۱۹۷۳) از مهم‌ترین اسناد بین‌المللی در این زمینه هستند.

مصوبه جدید مجمع عمومی

قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل که در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳ به تصویب رسید، بار دیگر اسرائیل را به عقب‌نشینی از تمامی اراضی اشغالی فلسطینی فراخواند. این قطعنامه بر اساس اصول حقوق بین‌الملل، از جمله “عدم جواز اشغال سرزمین با زور”، و حقوق فلسطینی‌ها برای تعیین سرنوشت خود تدوین شده است.

این قطعنامه با اکثریت آرا تصویب شد؛ با این حال، کشورهای غربی مانند ایالات متحده و برخی از اعضای اتحادیه اروپا احتمالاً یا به آن رأی منفی داده‌اند یا رأی ممتنع داده‌اند. چنین تقسیم آرایی نشان‌دهنده شکاف عمیق بین بلوک‌های مختلف سیاسی در نظام بین‌الملل است.

تحلیل سیاسی و حقوقی

  1. عدم الزام‌آوری مصوبات مجمع عمومی
    تصویب این قطعنامه اهمیت نمادین بالایی دارد، اما از نظر حقوقی الزام‌آور نیست. تصمیمات شورای امنیت می‌توانند قدرت اجرایی داشته باشند، اما حمایت آمریکا از اسرائیل و استفاده مکرر از حق وتو، مانع از هرگونه اقدام جدی علیه اسرائیل در این نهاد شده است.
  2. پیامدهای دیپلماتیک برای اسرائیل
    این قطعنامه فشار دیپلماتیک را بر اسرائیل افزایش می‌دهد. در سال‌های اخیر، رویکردهای تهاجمی دولت‌های اسرائیل، از جمله توسعه شهرک‌های یهودی‌نشین در کرانه باختری، منجر به انزوای بیشتر این کشور در سازمان ملل و میان کشورهای جهان شده است.
  3. تقویت موضع فلسطین
    این قطعنامه به تقویت جایگاه فلسطینی‌ها در مجامع بین‌المللی کمک می‌کند و می‌تواند مبنای حقوقی بیشتری برای دادخواست‌های فلسطین در دادگاه‌های بین‌المللی، از جمله دیوان بین‌المللی کیفری (ICC)، باشد.
  4. پیامدهای میدانی
    تأثیر این قطعنامه‌ها بر وضعیت میدانی محدود است. اسرائیل به‌دلیل برتری نظامی و حمایت کشورهای غربی، به اجرای چنین قطعنامه‌هایی تن نمی‌دهد. از سوی دیگر، فقدان یک روند صلح فعال و افزایش خشونت‌ها، امکان عملی کردن این درخواست‌ها را کاهش می‌دهد.
  5. چالش کشورهای اسلامی و عربی
    با وجود حمایت کشورهای اسلامی و عربی از فلسطین، عادی‌سازی روابط برخی از این کشورها با اسرائیل، نظیر توافق‌نامه‌های ابراهیم، موضع‌گیری آن‌ها را در قبال فلسطین تضعیف کرده است. این روند ممکن است تأثیرگذاری این قطعنامه‌ها را کاهش دهد.

تصویب قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل نشان‌دهنده حمایت گسترده بین‌المللی از حقوق فلسطینی‌ها و محکومیت اشغالگری اسرائیل است. اما بدون اجماع جهانی و فشار مؤثر بر اسرائیل، چنین مصوباتی تأثیر عملی نخواهند داشت.

تنها راه‌حل پایدار، ازسرگیری مذاکرات صلح بر پایه حقوق بین‌الملل و ایجاد دولتی مستقل فلسطینی در کنار اسرائیل است. اما وضعیت فعلی نشان‌دهنده بن‌بست سیاسی و استمرار خشونت در منطقه است، که تنها با تغییر رویکرد بازیگران اصلی قابل حل خواهد بود.