- مسعود آذر
- بیبیسی
یک ساعت پیش
ابراهیم رئیسی سرانجام در روز آخر نامنویسی آمد تا به عنوان یکی از دو گزینه اصلی انتخابات ریاست جمهوری، برای بار دوم شانس خودش را برای این پست امتحان کند. او سال ۱۳۹۶ در حالی که در جایگاه تولیت آستان قدس رضوی بود وارد رقابت با حسن روحانی شد و با حمایت اصولگرایان حدود ۱۶ میلیون رای به دست آورد و دوم شد.
آقای رئیسی چهار سال پس از آن شکست، با چهره تازهای وارد عرصه انتخابات شده است. نشستن بر مسند قوه قضاییه، تبلیغات رسانهای و سفرهای پیوسته استانی او، نقش مهمی در پشتوانه و انگیزه او برای ورود مجدد به عرصه انتخابات دارد. گروههای اصولگرا نیز تلاش گستردهای داشتند تا به دنبال گزینهای باشند که اکثرشان بر آن نامزد اتفاق نظر داشته باشند و شانس بالایی نیز برای پیروزی داشته باشد و نتیجه انتخابات به اما و اگرهای روز رایگیری کشیده نشود؛ از این نظر بر گزینه “رئیسی” متمرکز شدند.
با توجه به فضا و شرایط سیاسی و انتخاباتی ایران، آقای رئیسی و حامیانش امید دارند که رکورد رای ۱۶ میلیونی دور قبل را بشکنند و از ۵۹ میلیون واجد رای بیش از ۲۰ میلیون رای به صندوق آقای رئیسی ریخته شود تا او بر مسند پاستور بنشیند.
رئیسی و همنشینی با تتلو
گذشته ابراهیم رئیسی به عنوان یک مقام ارشد دستگاه قضایی و امنیتی به گونهای بود که کمتر کسی در آینده شغلی او، ورود به عالم سیاست را میدید. سوابق آقای رئیسی در دادگاه انقلاب، نشان از وفاداری به حکومت و اعتماد متقابل به او دارد و انتصابش به تولیت قدس آستان رضوی در سال ۹۴، نخستین گام برای بازسازی چهره امنیتی او نزد افکار عمومی بود. این مسند جایگاهی مذهبی و قدرتی اقتصادی و سیاسی به او میبخشید.
علما، مقامهای سیاسی، لشکری و نظامی در سفر به مشهد، به دیدن او نیز میرفتند. این در بدنه حکومت اعتبار تازهای به او میبخشید؛ چنین مزیتی برای نفوذ در جامعه موثر بود اما کافی نبود. با وجود توجه ویژه در انعکاس اخبار مربوط به آقای رئیسی، جایگاهی مثل مقام شهرداری پایتخت نداشت که او را در رسانهها سر زبانها بیندازد و تلویزیون و روزنامهها را ناگزیر به پوشش خبرهای شهری و اقدامات اجرایی مثل پلسازی و شهرسازی کند.
آقای رئیسی پس از یک سال و چند ماه از انتصاب در تولیت آستان قدس رضوی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد. با وجود تبلیغات گسترده، باز هم نیازمند توجه محافل خبری و عکس گرفتن با هنرمندان بود و دیدار با “تتلو” خواننده پرحاشیه موسیقی ایران، اوج چنین نیازی را نشان میداد؛ اقدامی که با خلق و خوی او و همفکرانش در دستگاه قضایی همخوانی نداشت و بسیاری از هنرمندان به دلیل موانع دستگاه قضایی از فعالیت محروم بودند.
ابراهیم رئیسی در فرودینماه ۹۸ با حکم رهبر ایران رئیس دستگاه قضایی شد همان جایی که به آن تعلق داشت و از ۱۳۵۹ به عنوان دادیاری شهرستان کرج فعالیتش را آغاز کرده بود. از روزی که به تهران برگشت، تلاش کرد چهره جدیدی از قوه قضاییه به مردم نشان دهد و “مبازره با فساد” را در دستور کار خودش قرار داد. علاوه بر برگزاری چند دادگاه اختلاس چندهزار میلیارد تومانی، تعدادی از مقام های ارشد متخلف قوه قضاییه از جمله معاون اجرایی سابق این قوه را محاکمه کرد و دو سند “تحول قوه قضاییه” و “امنیت قضایی” را ابلاغ کرد.
دیدارهای پیوسته آقای رئیسی با اهل سیاست، اقتصاد، دانشگاهی و نخبگان نشان از این داشت که او همچنان به ریاست قوه مجریه میاندیشد و بسیار محتاط بود که با وجود مخالفتهای افراد حکومتی و روحانیون از فضا و شبکههای اجتماعی، اقدامی مخالف افکار عمومی نکند تا وجههاش خراب شود، حتی در یکی دوماه اخیر با وجود محدودیتها و مخالفتها با “کلابهاوس” به عنوان جایی که امکانی فراتر از رسانههای داخلی، برای گفتوگو فراهم شده و بعضی از مسئولان از آن ابزار ناخشنودی کردهاند، قوه قضاییه اقدامی برای مسدود کردن آن نکرده و از طریق دستگاههای امنیتی اقدام به اختلال در کلابهاوس شده است.
رئیسی در «هیات مرگ»
رد پای ابرهیم رئیسی در یکی از “مخوفترین” برهههای تاریخی عمر جمهوری اسلامی به چشم میخورد. او یکی از چهار عضو کمیته موسوم به “هیات مرگ” در اعدامهای سال۱۳۶۷ است که آیتالله منتظری قائم مقام وقت رهبری عملکردش را “جنایت” خواند.
حکومت تمایلی به گشودن پرونده این اعدامها ندارد و به نظر میرسد حسن روحانی در انتخابات ۹۶ نگران پیروزی آقای رئیسی شد و برای تحریک رای دهندگان در جریان سخنرانی در همدان بدون نام بردن از آقای رئیسی اعلام کرد “مردم ایران اعلام میکنند آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند… ما آنهایی که پشت میز نشستهاند و حکم صادر کردهاند، نمیخواهیم”.
آقای رئیسی در ۱۸ آذرماه ۹۷ در جمع دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، نقش خودش را در اعدامها تکذیب کرد و طرح این مساله را “تسویه” حساب با خودش و “امام” خواند و در عین حال تاکید کرد “افتخار من آنست که با جریان نفاق، فساد و چپاول مبارزه کردهام”.
روحالله حسینیان رئیس وقت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در تیرماه ۱۳۹۸ از عملکرد ابراهیم رئیسی در اعدامهای ۶۷ دفاع کرد و گفت: “مردم باید تشکر کنند از آقای رئیسی نه انتقاد بکنند. حالا مسئولین قضایی شدند بدهکار؟”
«راه رهبری» از پاستور میگذرد؟
روزی که ابراهیم رئیسی به تولیت آستان قدس منصوب شد موجی از تحلیل و تفسیر درباره آینده او به راه افتاد. به دلیل نزدیکی و احکام انتصابی که آقای رئیسی از آیتالله خامنهای، رهبر ایران، دریافت کرده بود، در رسانهها بخصوص در خارج از کشور چنین تلقی شد که او یکی از گزینههای جانشینی آیتالله خامنهای در مجلس خبرگان و احتمالا یکی از افراد مورد رضایت آقای خامنهای برای این پست است.
به فرض چنین احتمالی، او نیازمند اعتبار و مشروعیتی نسبی در نزد مردم است کما اینکه آیتالله خامنهای به عنوان رئیس جمهور در زمان مرگ آیتالله خمینی، چهره شناختهشدهای بود و با وجود اینکه در مقام مرجعیت نبود اما مجلس خبرگان رهبری با حمایت و پشتوانه اکبر هاشمیرفسجانی و احمد خمینی فرزند آیتالله خمینی، رای به رهبری او داد.
آقای رئیسی با وجود اینکه خودش را چهرهای دانشگاهی و حوزوی (حجتالاسلام دکتر رئیسی) در انتخابات دور گذشته معرفی میکرد اما در موقعیت آیتالله خامنهای در سال ۶۸ قرار نگرفت و رای حدود ۱۶ میلیونی در انتخابات گذشته برای او اعتبار زیادی نیاورد چرا که، رقیبی شکست خورده بود.
پیروزی احتمالی او در این دور از انتخابات میتواند او را بیش از گذشته به مقام رهبر نزدیک کند و همچنان به عنوان یکی از گزینههای رهبری آینده مطرح شود اما در صورت شکست مجدد در انتخابات، این مشروعیت میتواند حتی با وجود تکرار رای میلیونی، خدشهدار شود.
در یک قدمی پاستور؟
برای آمدن آقای رئیسی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری موجی از دعوت گروههای اصولگرا، از نامه جنجالی و غیر معمول ۲۲۰ نماینده مجلس گرفته تا درخواست شماری از پزشکان تشکلهای اصولگرا راه افتاد. به نظر میرسد آقای رئیسی و طرفدارانش با تکیه بر چنین پشتوانههایی بیشتر از دوره قبل شانس پیروزی را پیشبینی میکنند.
با وجود تعداد زیاد اصولگرایانی که تاکنون نامنویسی کردهاند، ابراهیم رئیسی رقیب جدی در بین آنها ندارد و به احتمال قوی اکثرشان به نفع آقای رئیسی کنار خواهند رفت یا کسانی مثل محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی به خاطر او از نامزدی منصرف شدهاند.
در بین نامزدها فقط محمود احمدینژاد رقیب سرسختی برای او است که احتمال تائید صلاحیتش بسیار اندک است. گفته میشود بین آقای احمدینژاد و آقای رئیسی احترام متقابلی وجود دارد و تعدادی از همکاران نزدیک آقای احمدینژاد در ستاد انتخاباتی آقای رئیسی فعال بوده و هستند.
قاعده انتخابات این است که رقیب اصلی آقای رئیسی میبایستی از جناح مقابل یعنی اصلاحطلبان باشد که تردیدهای جدی در تائید صلاحیت نامزدهای اصلی آن وجود دارد. فعلا حسن خمینی از ورود به انتخابات از سوی آیتالله خامنهای منع شده و محمدجواد ظریف نیز اعلام کرده که به دلیل فشارهای اصولگرایان و درز نوار مصاحبهاش نامزد نمیشود. سایر نامزدهای اصلاحطلبان مانند اسحاق جهانگیری،محسن هاشمی، مسعود پزشکیان، عباش آخوندی، علی مطهری، هم شرایط مبهمی دارند. در بین آنها، یا نامزد مطرحی نیست یا بعید است که از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و برای اصلاحطلبان حمایت از نامزد درجه دو به معنی مشروعیت بخشیدن به روند انتخاباتی است که شکستشان در آن از پیش تعیین شده است.
حال و هوای ورود آقای رئیسی به انتخابات، شبیه دوم خردادماه ۷۶ است که همه احتمالها خبر از پیروزی علیاکبر ناطقنوری داشت اما با ورود محمد خاتمی، جریان تغییر کرد، با این تفاوت که در این دوره خبری از حضور کسی چون محمد خاتمی نیست و نامزدی همسنگ آقای خاتمی نمیتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند.
در چنین شرایطی احتمال میرود انتخابات خردادماه بیشتر یک رقابت درونگروهی میان اصولگرایان و اصولگرایان میانهرو مثل علی لاریحانی باشد؛ رقابتی میان ابراهیم رئیسی با یک یا دو نامزد که آرای محدود چند میلیونی دارند. با وجود چنین شرایطی، سابقه انتخابات در ایران نشان میدهد که در روزهای تبلیغات انتخابات، احتمال اتفاقهایی غیرمترقبه نیز وجود دارد.
بی بی سی