تاسیس شبکهی تلویزیونی تیآرتی فارسی توسط ترکیه گام جدیدی برای مداخلات پانترکیستی در ایران است. هدف از این اقدامات هم فشار بر حکومت ایران است و هم بسترسازی ترکیه برای برنامههای الحاقگرایانه و پانترکیستی درازمدت خود در سرتاسر جغرافیای ایران؛ که این آشکارا در جهت ضربهزدن به کوردها، تحت تسلط درآوردن آذریها (ترکها) و دیگر هویتهای ساکن ایران است
الف) میدان جنگی از سوریه تا قفقاز و آسایهی میانه
با سقوط رژیم اسد، صفآرایی نیروهای سیاسی خاورمیانه تغییر بزرگی پیدا کرد. جمهوری اسلامی ایران و روسیه ضربهی سنگینی دریافت کردند. اما این پایان ماجرا نیست. قدرتگیری جریانات اخوانیـ سلفی وابسته به نوعثمانیخواهان ترکیه، قطعا به مذاق بسیاری از کشورها و طرفهای سیاسی خوش نیامده و دور تازهای از کشاکشها آغاز شده است. اکنون در سوریه، پروژهی زیادهخواهانهی ترکیه، برنامهی توسعهطلبانهی اسرائیل و منافع کشورهای عربی با هم تصادم کردهاند. همین مورد برای تنشآلودماندن فضای سوریه کفایت میکند. روژاوای کوردستان بهعنوان سنگری که در مقابل زیادهخواهی ترکیه ایستاده، تنها نقطهی امید خلقهای سوریه است.
سوریه، برای ایران ازدسترفته بهشمار میآید. مار سمی ترکیه که ایران و روسیه آن را در نشست آستانه در آستین خودشان پرورش دادند سرانجام به بلای جانشان مبدل شد. هر لحظهای که ایران در امر رویارویی با پانترکیسم و جریانات همسو با آن تعلل میورزد، حلقهی طناب بر گردن ایران تنگتر میشود. اگر ایران در عراق و حوزهی قفقاز علیه پانترکیسم فعال نشود قطعا ضربهی بعدی را در آن مناطق خواهد خورد. رژیم ترکیه علاوه بر الحاق برخی مناطق اقلیم کوردستان به خاک خود، بهشدت در حال آمادهسازی داعش و گروههای تبهکار در قفقاز، آسیای میانه و افغانستان است. ترکیه و اربابانش درصدد هستند کاری را که در سوریه انجام دادند در آسیای میانه و قفقاز علیه جبههی ایرانـ روسیهـ چین تکرار کنند و پروژهی کریدورهای انرژیـ تجاری این جبهه را به شکست بکشانند.
پس از سقوط رژیم سوریه، عراق اهمیتی به مراتب حیاتیتر برای ایران پیدا کرده است؛ در صورت تکرار سناریوی سوریه در عراق، عملا جنگ از مرزها وارد ایران خواهد شد. ترکیه بسترهای لازم برای چنین سناریویی را آماده کرده و با دریافت فرمان آتش، نیروهای تبهکار سلفیـ جهادی و مزدوران کورد وابسته به خودش را در همین راستا بکار خواهد گرفت. کمااینکه به بهانهی مقابله با حزب کارگران کوردستان، ارتش اشغالگر ترکیه به خاک اقلیم کوردستان تجاوز کرده و با عملگی بارزانی، پایگاههای بسیاری را در آنجا ساخته است.
ب) داستان تکراری دشمنی با کوردها
در سوریه تاریخ بار دیگر تکرار شد و اثبات نمود که دشمنی با کوردها و نپذیرفتن آزادی و حقوق دموکراتیک کوردها در نهایت به نفع هیچ یک از کشورهای منطقه نیست و جز آسیبهای جبرانناپذیر پیامدی برای آنها نخواهد داشت. سقوط صدام حسین و سقوط بشار اسد این حقیقت را به خوبی نشان داد. نگرش «یا همه چیز یا هیچ چیز» که در ذهن و مغز حکومتها و دیکتاتورهای خاورمیانه نهادینه شده، مانع از این است که رژیمهای منطقه خودخواسته دست به تحول بزنند. بنابراین تغییر همیشه با زور بر آنها تحمیل میشود.
رهبر ملت کورد عبدالله اوجالان برای حل سیاسی و دموکراتیک مسالهی کورد تلاشی بزرگ و تاریخی انجام دادهاند. اگرچه همواره رژیم ترکیه به دلیل نشانندادن صداقت در پروسهی چارهیابی مانع از حل مساله شده است. اکنون که جنگ جهانی سوم با تمام جنبههای ویرانگر خود به زندگی ملتهای منطقه تحمیل شده است، اهمیت تغییر دموکراتیک بیش از همیشه آشکار شده است. هرآنکه تن به تغییر دموکراتیک ندهد حتی اگر پوستهی محکمی از امنیت و ثبات ظاهری به دور خود تنیده باشد، میتواند در طی مدتی کوتاه به ورطهی سقوط و نابودی فرو افتد.
در خاورمیانه سه مشکل بزرگ وجود دارد: ۱ـ دولتهای مستبدی که با هرگونه تغییر و تحول مخالفاند ۲ـ بخشی از اپوزیسیونها که ناسیونالیست و قدرتطلب هستند و هدفشان از تغییر رژیم تنها جابجایی قدرت است و میخواهند دیکتاتوری را کنار بزنند تا خود دیکتاتور تازه بشوند ۳ـ مداخلات ابرقدرتهای جهانی که مدام دامنهی جنگ و بحران را گستردهتر و عمیقتر میسازند و ناچارهیابی مسائل را به منطقه تحمیل میکنند.
در مسالهی کورد نیز این سه مشکل بزرگ خودشان را نشان داده است. رهبر ملت کورد عبدالله اوجالان با پروژهی دموکراتیکی که سالهاست مطرح کردهاند برای گذار از این بنبست فکریـ سیاسی زمینهای ارزشمند فراهم آوردهاند و جنبش آپویی نیز در راستای عملیسازی این اندیشهها و پروژهها اقدام کرده است. به همین دلیل است که امروزه میبینیم بهجز اقلیتی از اپوزیسیون کوردی ناسیونالیست و سلطهخواه که خود بخشی از مشکل هستند، عموم کوردها و جنبش دموکراسیخواهیشان بهحالت یک بازیگر سیاسی فعال درآمده و وجودشان فرصتی تاریخی برای حل بحرانها و مسائل سیاسی منطقه است.
ج) ایران و رودستی که از پانترکیسم خورد
قبلا نیز اشاره کرده بودم در نبرد هژمونیک بین ایران و اسرائیل (بههمراه ابرقدرتهای جهانی حامیاش)، هر کدام از این طرفها پیروز شود بدون ارائهی یک برنامهی دموکراتیک فراگیر که حقوق و آزادیهای همه ملیتها و بخصوص کوردها تحت ضمانت درآید، پیروزیشان نوعی «دولت مستعجل و گذرا» خواهد بود.
دولتـ ملتهای منطقه چه بخواهند و چه نخواهند، خاورمیانه پوستاندازی خواهد کرد. حال چه از طریق روشهای مسالمتجویانهی دموکراتیک و سیاسی یا از طریق جنگ و تجزیه و اشغال. آنچه ما به عنوان جنبش آپویی همواره بر آن اصرار کردهایم، مخالفت با مداخلات خارجی در منطقه بوده است. خاورمیانه باید به دست مردم خود منطقه به سمت تغییر و دگرگونی برود. اما این تنها یک طرف قضیه است. پیداست که ابرقدرتهای جهانی و دولتهای منطقه به آسانی از برنامههای خود دست نخواهند کشید. باید دوباره به آنها یادآوری کرد که کوردها برای دموکراسی و تغییر مثبت یک فرصت هستند و نه تهدید. آنهایی که کوردها را تهدید قلمداد میکنند تنها وقتی به اشتباهبودن تفکر خود پی میبرند که صندلی قدرت از زیر پاهایشان بیرون کشیده شده باشد.
با سقوط سوریه، ایران هرچه بیشتر در مرکز توجه نیروهای جهانی خواهد بود. بدنهی حکومتی ایران به پانترکیسم آلوده است و این جریان نفوذ بسیاری در دستگاه تصمیمگیری نظام دارد. پانترکیسمِ نهادینهشده در درون حکومت ایران همواره مانعی اساسی بر سر راه تغییر دموکراتیک در ایران بوده است. همراستایی با خواستههای فاشیستی جریان پانترکیسم و دشمنی با خواستههای مشروع کوردها، کشور ایران را وارد مسیری زیانبار و دور باطل نمود. نهایتا نیز دیدیم که همین پانترکیسم با سرکردگی اردوغان چگونه در سوریه، پشت ایران را به خاک مالید.
تاسیس شبکهی تلویزیونی تیآرتی فارسی توسط ترکیه گام جدیدی برای مداخلات پانترکیستی در ایران است. هدف از این اقدامات هم فشار بر حکومت ایران است و هم بسترسازی ترکیه برای برنامههای الحاقگرایانه و پانترکیستی درازمدت خود در سرتاسر جغرافیای ایران؛ که این آشکارا در جهت ضربهزدن به کوردها، تحت تسلط درآوردن آذریها (ترکها) و دیگر هویتهای ساکن ایران است. شواهدی وجود دارد حاکی از اینکه سران رژیم ترکیه، مقامات ایران را تهدید به استفاده از گروههای مسلح علیه ایران کردهاند و اخباری در خصوص نشست این گروههای تبهکار جهادی و حزبی با رژیم ترکیه و با پادرمیانی بارزانی به بیرون درز کرده است. این گروهها شامل گروههای سلفی کورد شبهداعشی و آن دسته از سازمانهای کوردی ایرانی است که از یک سو همپیمان سازمان مجاهدین خلق هستند و از طرف دیگر توسط بارزانی بهعنوان مهره مورد استفاده قرار میگیرند. ترکیه برای بکارگیری تمامی این گروهها نقشههایی در سر دارد. این گروههای سلفی، مجاهد و سازمانهای ناسیونالیست وابستهی کوردی در جهت ضربهزدن به جنبش دموکراتیک کوردهای روژهلات از یک سو و از طرف دیگر به عنوان کارت فشار علیه ایران مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
صدور احکام ناعادلانهی اعدام برای فعالان مدنی کورد و فعالان حوزهی زنان، درست در زمانی که ایران زیر ضرب نیروهای جهانی، پانترکیسم و اسرائیل قرار دارد تنها کار را برای ایران دشوارتر خواهد کرد. دشمنی با کوردها به زیان ایران است و صرفا باعث تشویق کوردها به واگرایی از ایران و گرایشپیداکردنشان به سمت رقبای ایران میشود. اگر سران تصمیمگیر حکومت اندکی خرد داشته باشند و به آنچه بر سر بشار اسد و سوریه آمد نگاه کنند، این حقیقت آشکار را درک خواهند کرد.