طرحی از حضور حمید نوری در دادگاه
پنجاه و ششمین جلسه دادگاه محاکمه حمید نوری پس از تعطیلات سال نو میلادی آغاز شد. در این جلسه ابوالقاسم سلیمانپور، از هواداران پیشین سازمان وحدت کمونیستی، به ادای شهادت پرداخت.
او که در سال ۱۳۶۰ بازداشت شد، در این جلسه تجربیات و مشاهدات خود را در زندان گوهردشت، بین سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷، روایت کرد.
تمرکز دادستانهای پرونده بر مشاهدات آقای سلیمانپور از اعدام دسته جمعی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ و تجربیاتش از زندان اوین پس از این کشتار بود.
او دوران حبساش را در زندانهای قزلحصار، اوین و گوهردشت گذرانده است.
او تصدیق کرد که حمید نوری (با نام مستعار عباسی) را در زندان گوهردشت دیده است و خاطراتی از مواجهه شخصی و جمعی زندانیان با او به یاد دارد.
به گفته آقای سلیمانپور وزارت اطلاعات از چند سال پیش از اعدام گسترده زندانیان سیاسی پیش از تابستان ۶۷، زندانیان را بر اساس مدت محکومیت و گرایششان تفکیک کرده بود.
روایت شاهد از “شکنجههای حمید نوری”
به گفته این شاهد، حمید نوری در انتهای سال ۱۳۶۵، او را به خاطر طرح ستاره در کنار تابلوی سبزه نوروز شخصا “زیر چک و لگد” گرفته و به او ناسزا گفته است. او همچنین گفت حمید نوری به همین علت در نوروز سال ۱۳۶۶ او را به سلول انفرادی فرستاده است.
او میگوید دومین بار حمید نوری را زمانی دیده که پس از یک ماه در سلول انفرادی را باز میکند و از او میپرسد “خوش میگذرد”.
او همچنین شهادت داد که حمید نوری جزو مسئولان زندان بوده و در زمان ضربوشتم جمعی زندانیان در گوهردشت آنجا حاضر بود. او گفت زندانیان به خاطر زیر پا گذاشتن ممنوعیت ورزش جمعی در بند مجازات میشدند.
حمید نوری ۱۸ آبان ۱۳۹۸ (نهم نوامبر ۲۰۱۹) به ظن دخالت در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷، به محض ورود به فرودگاه استکهلم بازداشت شد. او این اتهامات را رد میکند. بنا بر کیفرخواست، اتهام مربوط به زندانیان چپ، که بر اساس ارتداد از اسلام اعدام شدند، با جرم کیفری “قتل” مورد پیگرد قرار میگیرد. در مورد زندانیان مجاهد هم این موضوع به استناد به قانون نقض فاحش قوانین بینالمللی بررسی خواهد شد.
ابوالقاسم سلیمانپور میگوید بند آنها جز آخرین بندی بود که افراد آن برای اعدام برده شدند. پیشتر شماری از زندانیان مجاهد بند مجاور به آنها خبر داده بودند که شمار زیادی از همبندیان آنها اعدام شدهاند.
در جلسات قبلی دادگاه آقای نوری، علاوه بر زندانیان سیاسی پیشین مجاهد و چپ، خانوادههای زندانیان سیاسی کشتهشده هم به عنوان شاکی و شاهد در دادگاه حاضر شده بودند.
براساس پرونده حمید نوری، وی در فاصله ۵ تا ۱۵ شهریور ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت (رجایی شهر) کرج، ایران، به عنوان دستیار دادیار یا در موضع و موقعیت مشابه دیگری، “به اتفاق، در هماهنگی و با مشاوره با دیگر عاملان، عامدانه عده زیادی از زندانیان را که اعتقادات ایدئولوژیک/مذهبی آنها با دولت تئوکراتیک ایران در تضاد بود از زندگی محروم کرد.”
بنابر روایت بازماندگان و کیفرخواست دادستانها، حکومت ایران در موج اول که هشتم مرداد ماه آغاز شد اعضای سازمان مجاهدین و در موج دوم، از پنجم مرداد ماه، کمونیستها اعدام شدند.
آقای سلیمانپور میگوید دقیقا به یاد ندارد چه روزی نزد هیات متصدی اعدامها حاضر شده بود، اما احتمالا روزی بین نهم تا یازدهم شهریور ۱۳۶۷ بوده است. او میگوید حمید نوری، که به نام عباسی شناخته میشد، او را از راهرو برده و به “هیات مرگ” تحویل داده است.
ابوالقاسم سلیمانپور میگوید از او پرسیده شده است که “مسلمان هستی یا نه؟” و پس از آن ۶۰ ضربه شلاق به او زدند. او میگوید بارها برای نماز خواندن او را شلاق زدند.
او میگوید پس از آنکه از مقابل هیات بردند تا شلاق (کابل) بزنند، حمید نوری و داوود لشگری (از مقامات زندان گوهردشت) حضور داشتند.
دادستان در این جلسه گفت بعضی از حرفهای شاهد در دادگاه با گفتههای او در بازپرسی دو سال پیش پلیس سوئد تعارض دارد. از جمله اینکه او گفته بود حمید عباسی در شلاق زدن او نقش نداشته است.
بنابر روایت زندانیان، هیات متصدی اعدامها در مورد زندانیان چپگرا سوالهایی مطرح کرده بودند از جمله اینکه “آیا مسلمان هستند؟ آیا نماز میخوانند؟” و زندانیانی که نماز نمیخواندند، شلاق میخوردند.