آرش جوهری، فعال کارگری در یک پیغام صوتی از زندان، از مردم خواسته است به عنوان مرجع عدالت صدای زندانیان سیاسی را بشنوند. وی در مورد همسرش شادی گیلک گفته است که شادی از همان روزی که کشور در آتش کرونا میسوخت و سرکوبگران در پنتهاوسهای خود از ترس کرونا پناه گرفته بودند، با تمام توان به خاطر وظایف اجتماعی و انسانی در بیمارستانها تلاش کرده است و حال دستمزدش بازجویی، پروندهسازی، آزار و اذیت بوده و دست آخر با سیاست گروگانگیری این سیستم زندانی شده است. دستگاه عدالت ما، قاضی ما، شما مردم هستید! از شما خواهشمندم صدای ما را بشنوید و به ما کمک کنید.
متن کامل این فایل صوتی در زیر آمده است:
من آرش جوهریام. یک کارگر و فعال کارگری. ۹۹/۷/۱۴ با هجوم ماموران اطلاعات سپاه به خانهام، به اتهام اینکه علیه وضعیت موجود و دستاوردهای این حکومت یعنی زندگی غیرانسانیِ طبقهی کارگر و تمام مردم نظیر فقر، تنفروشی، کارتنخوابی، حقوق چندین برابر زیر خط فقر، نابرابری زن و مرد، نابرابریهای نژادی و غیره و به خاطر خواستههای انسانی و زندگی در شان انسان دستگیر شدم و با انواع توهینها به خودم و خانوادهام و زبان مادریام در بازجوییها روبهرو شدم و هنگامی که زیر بار اعترافات اجباری نرفتم بارها تهدید شدم که برای همسرت، شادی گیلک پروندهی سیاسی تشکیل و از کار پرستاری اخراج خواهد شد.
اطلاعات سپاه در جریان پروندهی من به سناریوی همیشگی خودش، یعنی پروندهسازی امنیتی برای فعالین و خانوادههای آنها، علیه همسرم شادی پروندهای جداگانه تشکیل داد تا اهرم فشاری باشد بر روی من. بعد از اتمام بازجوییها من با پروندهسازی به سه اتهام تشکیل گروه، اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی علیه نظام به شانزده سال حبس محکوم شدم که ده سال آن قابل اجرا بود و به سبب بازجوییهای متعدد از خانوادهام و دادگاهی کردن شادی گیلک مجبور به تسلیم به رای شدم و حکم به هفت سال و شش ماه کاسته شد. البته دادگاه من به قدری تشریفاتی بود که بعدها خود قاضی شعبهی ۲۶ به خانوادهام گفته بود که حکم دست من نبوده است.
پروندهای که برای شادی گیلک ساخته شد با اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال محکومیت منجر شد و در تجدیدنظر عینا تائید گردید. شادی گیلک یک پرستار است. از ابتدای ورود کرونا به ایران در بدترین شرایط کاری مشغول خدمت بود و کاملا بیگناه و بیاطلاع از مسائل، با انواع توهینها و اذیتها همچون ممانعت استفاده از دستشویی، به دست اعترافگیری اجباری از طرف بازجوها روبهرو شد. شادی از همان روزی که کشور در آتش کرونا میسوخت و سرکوبگران در پنتهاوسهای خود از ترس کرونا پناه گرفته بودند، با تمام توان به خاطر وظایف اجتماعی و انسانی در بیمارستانها تلاش کرده است و حال دستمزدش بازجویی، پروندهسازی، آزار و اذیت بوده و دست آخر با سیاست گروگانگیری این سیستم زندانی شده است.
کرونا فروکش کرده است اما آتش سرکوب و ناعدالتی هنوز میسوزد. مقابل تمام خواستههای انسانی مردم، مقابل زندگی انسانی، مقابل خواستههایی همچون آزادی، برابری و رفاه انسانها دیواری قرار دارد که زندگی را تبدیل به جهنم ساخته است. و بیشک آن دیوار همین سیستم است. دستگاه عدالت ما، قاضی ما، شما مردم هستید! از شما خواهشمندم صدای ما را بشنوید و به ما کمک کنید.