«یک موتوری سبزپوش بیسیم زد، یک دفعه یک ون پیدایش شد و پنج زن چادری از آن پیاده شدند و به سمتم آمدند. من داد میزدم و آنها من را روی زمین میکشیدند. یک صدایی از پشت سرم آمد و بعد کمر و پهلویم درد گرفت. سرم سوت کشید و افتادم و وسایلم روی زمین پخش شد.»
این روایت صنم است، یکی از زنانی که در روزهای گذشته به خاطر حجاب اجباری با خشونت بازداشت شدهاند. برای حفظ امنیت او نامش را تغییر دادهایم. صنم میگوید هنگامی که ماموران او را سوار ون میکردند، طوری کتکش زدند که دچار پارگی کلیه شد.
زنان بسیاری روایتهای مشابهی از لحظه بازداشت خود منتشر کردهاند. برخی حتی تصاویری از آثار کبودی روی بدن خود را به اشتراک گذاشتهاند.
طرح موسوم به «نور» شنبه ۲۵ فروردین برای مقابله با آنچه حکومت ایران «مقابله با بیحجابی» میخواند، آغاز شد.
از آن زمان، کاربران زیادی از مشاهدات خود از بازداشت خشونتآمیز زنان گفتهاند. ضرب و شتم، استفاده از شوکر، و حتی آزار جنسی از جمله مواردی است که در این روایتها به چشم میخورد. چند روز پیش یک توفان توییتری با هشتگ «جنگ علیه زنان» به راه افتاد.
خشونت عریان ماموران هنگام بازداشت زنان بر سر حجاب در روزهای گذشته به یکی از بحثهای اصلی در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است.
صنم میگوید پس از بازداشت «از درد به خود میپیچید» و خونریزی ادرار داشت. در بیمارستان دکتر به او گفت که دچار پارگی کلیه شده است.
به تازگی ویدیویی یک زن که مقابل مترو تجریش دچار حمله عصبی شده بود در شبکههای اجتماعی منتشر شد. یک منبع درباره این ویدیو به بیبیسی فارسی گفت که این زن که آسم داشته پس از «فحاشی و حمله» ماموران دچار این حمله شده بود.
این ویدیو بسیار در شبکههای اجتماعی واکنش برانگیز شده است. کاربران زیادی عکس این زن را در کنار عکس ندا آقاسلطان، که با حالتی مشابه و چشمانی باز روی زمین افتاده بود کنار هم گذاشتهاند و گفتهاند که بعد از ۱۵ سال «در روی همان پاشنه میچرخد.»
خشونت و کنترل روایت
صنم به بیبیسی فارسی گفت که موقع بازداشتش زنی در آن طرف خیابان در حال فیلمبرداری بود. اما به محض اینکه ماموران او را دیدند به سمتش رفتند و با ضرب و شتم بازداشت و سوار ماشین نیروی انتظامی کردند.
صنم میگوید در دادسرا شنیده که پرونده کسی که فیلم گرفته از بقیه جدا است و خود فرد هم شب در بازداشت میماند.
روایتهایی مشابه درباره برخورد با افرادی که از خشونت ماموران تصویربراداری کردهاند منتشر شده است.
در ویدیوی حمله عصبی زن مقابل مترو تجریش، منبعی آگاه به بیبیسی گفت که ماموران چند نفر را که در حال فیلمبرداری از این اتفاق بودند در محل بازداشت کردند. به گفته این منبع، ماموران این زن را به بیمارستان منتقل کردند اما اجازه ندادند کسی همراه او برود و مشخص نشد او را به کدام بیمارستان بردهاند.
با شدت گرفتن خشونت ماموران علیه زنان برای اعمال حجاب، به نظر میرسد که حکومت در تلاش است تا با بازداشت و برخورد با راویان خشونت، روایتها علیه خود را کنترل کند.
در روزهای گذشته برخی از پستها و روایتهای زنانی که از برخورد خشن ماموران با خودشان بر سر حجاب گفتهاند، از شبکههای اجتماعی حذف شده است. صفحه بعضی از آنها هم مسدود شد. همچنین نهادهای امنیتی با بعضی از زنان که در شبکههای اجتماعی عکسهای بدون حجاب منتشر کرده یا معترض به طرح پلیس بوده اند تماس گرفته و آنها را احضار کرده اند.
دینا قالیباف، یک روزنامهنگار و فعال دانشجویی است روایت بازداشت چندساعته خشونتآمیزش به خاطر حجاب در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. او در زمان کوتاهی پس از اتشار روایتش بازداشت شد.
پست او هم در شبکه اجتماعی ایکس پاک شده است.
خانم قالیباف نوشته بود: «در اتاق پلیس ایستگاه مترو صادقیه وقتی اصرار داشتم که مالیات پرداخت میکنم و حق استفاده از مترو را دارم، با خشونت من را به اتاقی بردند و به من شوکر زدند.»
او گفت: «تمام مدت دستم را با دستبند بسته بودند و یکی از ماموران به من تعرض جنسی کرد.»
منتقدان چه میگویند؟
افزایش سختگیریها بر زنان برای اعمال حجاب اجباری واکنشهای زیادی را به دنبال داشته و خشم بسیاری را برانگیخته است.
برخی از حقوقدانان هم از این سختگیریها و طرح موسوم به «نور» انتقاد کردهاند و قانونی بودن اقدامات حکومت برای اعمال حجاب را زیر سوال بردهاند.
محسن برهانی، حقوقدان در ایکس نوشت: «یک سال اقدامات غیرقانونی و غیر شرعی پلمب و توقیف و ممنوعیت از ورود و… اگر تاثیر داشت، دیگر چرا طرح نور و بازگشت گشت ارشاد و اردوکشی خیابانی را دوباره راه انداختند؟ نگاه پادگانی به عرصه اجتماعی، جواب نداد و جواب نخواهد داد و طرح نور زورتان از پیش شکست خورده است.»
سیروس شهریاری، وکیل هم در ایکس نوشت: «وقتی حجاب تعریف مشخص قانونی ندارد، تشخیص نوع پوشش و نوع برخورد از تذکر زبانی گرفته تا خشونت علیه زنان دقیقا بستگی به شخصیت آمران، سلیقه، نوع تربیت و آموزش خانوادگی و اجتماعی آنان دارد. دستگشاده گذاشتن اینان، مصداق بارز محو کامل اصل قانونی بودن جرایم و کل قانون آیین دادرسی کیفری است.»
علی مجتهدزاده، وکیل نوشت: «با تصاویر منتشره از طرح نور، هیچ مرجعی نمیتواند نسبت به اعمال مکرر خشونت غیرقانونی توسط ماموران ادعای بیاطلاعی کند.»
آقای مجتهد زاده گفت که خشونت ماموران باید «مانند بیحجابی مشمول برخورد به بهانه نقض قانون» شود و پرسید: «آیا ایجاد سیستماتیک خشم عمومی از طریق خشونت مصداق اقدام علیه امنیت ملی نیست؟»
جلیل محبی، دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر، گفته که این اقدامات، کار دولت ابراهیم رئیسی است.
آقای محبی در ایکس نوشت: « در مصوبه کمیسیون قضایی چیزی از گشت ارشاد نیست. در مصوبه کمیسیون که با همکاری وزارت کشور نوشته اند هم بیحجاب با دوربین شناسایی و بوسیله پلیس جریمه میشود. یعنی همین الان هم دولت میتواند شناسایی و به قوه قضاییه بدهد. این اصرار بر روش نامطلوب گشت ارشاد الان برای چیست؟»
زنانی که هزینه میدهند و مبارزه میکنند
صنم میگوید حدود ۳۰ نفر با او در کلانتری به خاطر حجاب بودند. او گفت: «یک دختر دبیرستانی هم بود، با روپوش مدرسه و موهای فر. گریه میکرد. بغلش کردم و با او حرف زدم. مرد لباسشخصی صدایش زد. گفت امضا کن برو، تو دادسرایی نیستی. دختر برگه را نگاه کرد و گریهاش شدت گرفت. گفت امضا ندارم، اگر خط بکشم کافی است؟»
او گفت: «در دادسرای ارشاد وقتی قاضی پرسید دفاعی داری یا نه، گفتم چه دفاعی؟ گفت مثلا بگویی پشیمانم. گفتم عکس من چاپ شده و بزرگ و رنگی جلوی شما است، من کلا روسری ندارم، گفت من نمینویسم پشیمان نیستی، مینویسم متهم قبول دارد.»
صنم گفت: «شب در بیمارستان از درد به خودم میپیچیدم. دکتر گفت کلیهات پاره شده است. خندهام گرفت. دکتر گفت خوب است که همچنان میخندی. گفتم خندهام از این است که یه روز عادی در شهر خودت خانه رو ترک میکنی… ولی دیگه سالم برنمیگردی. نه روانت مثل قبله و نه جسمت. ولی باز هم میگویی خدا را شکر، چون خیلیها بودند که هرگز به خانه برنگشتند.»
برخی از کاربران شبکههای اجتماعی میگویند شبها در خیابانها خبری از گشت پلیس برای اعمال حجاب نیست و زنان زیادی هم در اماکن عمومی با پوشش اختیاری دیده میشوند. برای خیلی از این زنان ادامه سرپیچی از حجاب اجباری نوعی مبارزه است.
صنم به پرداخت ۳ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد و به او گفته شد که در صورت تکرار به حبس و ممنوعالخروجی محکوم میشود، اما میگوید: «امکان ندارد دوباره روسری سرم کنم.»
بی بی سی