اخبار روز: جنگ، جنگ داخلی را متوقف کرد. در ماه‌های قبل از حمله حماس، انرژی برای جنگ در هر دو جناح سیاسی اسرائیل آزاد شده بود. هر دو طرف مصمم بودند «تا انتها بروند»، اما هر دو درباره مسئله اصلی – اشغال – سکوت کرده بودند.

راست‌گرایان نگفتند هدف اصلاحات قضایی این است که به دولت امکان دهد بدون آن که به فلسطینیان شهروندی بدهد، سرزمین‌های اشغالی را ضمیمه کند و برتری یهودیان را در قوانین تثبیت کند. از سوی دیگر، اعتراضات به دفاع از قربانیان اصلی این اصلاحات – یعنی عرب‌ها – نپرداخت. این اعتراضات اجازه نداد پرچم ضد اشغالگری، چه برسد به پرچم فلسطین، برافراشته شود.

نتانیاهو پیشنهاد کرد نام جنگ را به “جنگ رستاخیز” تغییر دهند. ایده رستاخیز، یعنی بازتولد ملت از طریق جنگ، در سخنرانی او در مراسم یادبود دولت در ۷ اکتبر نیز برجسته بود: «و وقتی پیروز شویم… ما پیوندهای بازسازی را چندین برابر قوی‌تر خواهیم کرد. ارتباط با ریشه‌هایمان درخت زندگی را دوباره رشد خواهد داد.» او این‌گونه در سخنرانی‌اش شور و اشتیاق نشان داد.

اما دلیلی وجود ندارد باور کنیم پس از پایان جنگ، اسرائیل دوباره متولد خواهد شد و موفق به عبور تاریخی از جنگ داخلی خواهد گردید. اگر دلیل واقعی و ناپیدای اختلاف در ملت، درگیری با فلسطینیان است، چطور می‌توان بدون اتخاذ موضعی مشترک در این خصوص، آن را برطرف کرد؟

تنها راه جلوگیری از جنگ داخلی که در ۷ اکتبر متوقف شد، این است در میان جنگی که در همان روز آغاز شد، به این نتیجه برسیم که باید به حکومت خود بر فلسطینیان پایان دهیم. اما نتانیاهو، طبق عادت، می‌خواهد میوه را بچیند بدون اینکه درختی بکارد. «تولد جدیدی از آزادی»، همان‌طور که آبراهام لینکلن در سخنرانی گتیزبرگ در طول جنگ داخلی آمریکا گفت، اما بدون لغو برده‌داری.

نتانیاهو در آخرین سخنرانی‌اش در سازمان ملل، به‌طور شاعرانه درباره مواهب صلح در خاورمیانه صحبت کرد، او صلح با عربستان سعودی را به عنوان لنگرگاه این صلح معرفی کرد. او گفت: «این صلح منجر به آشتی تاریخی بین جهان عرب و اسرائیل، بین اسلام و یهودیت، بین مکه و اورشلیم خواهد شد.» او اضافه کرد: «اسرائیل متعهد است تا به چنین صلحی دست یابد». او راه شکست ایران را «دستیابی به صلح» دانست. او گفت چنین صلحی «پایه‌ای برای توافقات ابراهیمی گسترده‌تر خواهد بود و این اتحاد شامل ایالات متحده، شرکای عرب صلح اسرائیل، عربستان سعودی و دیگرانی خواهد بود که مواهب صلح را انتخاب می‌کنند.»

اما عربستان سعودی به‌صراحت اعلام کرده صلح مشروط به بازگشت به مسیر دیپلماتیک بر اساس راه‌حل دو دولت است. اگر ایران واقعاً به‌عنوان بزرگ‌ترین تهدید برای جهان شناخته می‌شود، نتانیاهو چگونه می‌تواند مسئله فلسطین را نادیده بگیرد؟ زیرا حل این مسئله، پایه اصلی برای تشکیل اتحادیه کشورهای عربی علیه ایران خواهد بود.

هفته گذشته، نتانیاهو مستقیماً با لبنانی‌ها و ایرانی‌ها صحبت کرد و گفت: «جنگ ما علیه شما نیست.» اما با چه کسانی صحبت نکرد؟ با فلسطینیان. او در سخنرانی‌اش در سازمان ملل حتی به توهین به محمود عباس، شریک امنیتی اسرائیل برای چندین دهه، ادامه داد.

راه رسیدن به مواهب صلح با حل مشکل فلسطینیان آغاز می‌شود. وزرای خارجه عربستان سعودی و اردن اخیراً این موضوع را دوباره تکرار کرده‌اند. طی سال‌ها، بنیامین نتانیاهو اسرائیلی‌ها را فریب داده که صلح در خاورمیانه بدون توجه به فلسطینیان ممکن است.

از جملات مبهم او در سازمان ملل به نظر می‌رسد که او همچنان در حال خاک‌ریختن به چشم اسرائیلی‌ها و جهان است. او و همکارانش هر فرصتی را برای کوبیدن توافقات اسلو غنیمت می‌شمارند و توافقات ابراهیم را پیش می کشند، گویی که بدون توافقات اسلو، این توافقات ممکن بوده‌اند.

حقیقت این است که بدون بازگشت به مسیر اسلو – یعنی آرمان دو دولت – موهبتی برای اسرائیل وجود نخواهد داشت. اسرائیل در مرزهای خود صلح نخواهد داشت، و درون مرزهایش نیز صلحی نخواهد داشت. مطمئناً رستاخیزی هم در کار نخواهد بود.

منبع: هاآرتص – برگردان به فارسی برای اخبار روز: حمید پارسا

کارولینا لندسمن (Carolina Landsmann) نویسنده و روزنامه‌نگار اسرائیلی است که مقالات تحلیلی و انتقادی او درباره مسائل سیاسی و اجتماعی اسرائیل در روزنامه‌های برجسته‌ای مانند «هاآرتص» منتشر می‌شود. او به خصوص در زمینه مناقشات سیاسی داخلی اسرائیل، نقش فلسطینیان در این کشور، و مسائل مرتبط با صلح و عدالت اجتماعی می‌نویسد. نوشته‌های لندسمن اغلب به تحلیل‌های عمیق از سیاست‌های دولت اسرائیل، به ویژه در قبال فلسطینیان و روابط بین‌المللی، و نقدهای سیاسی از شخصیت‌های مطرحی مانند بنیامین نتانیاهو اختصاص دارد.