وریشه مرادی زندانی سیاسی که به اعدام محکوم شده، از روز ۱۹ مهر دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است. وریشه به مناسبت اعتصاب غذای خود نامه ای خطاب به «جامعه ی آزاد و نهادهای بین المللی» نوشته است. متن کامل نامه وریشه مرادی به شرح زیر است:

به جامعه‌ی آزاد و نهادهای بین‌المللی

آتش جنگ سراسر خاورمیانه را فرا گرفته است، آتشی که دهه‌هاست در بخش‌های مختلف این سرزمین کهن به قصد طرح نظمی به‌اصطلاح نوین نفس جامعه را بریده و هر بار بخشی از این حیات زیبای انسانی را می‌سوزاند. سیاست‌های نئولیبرالیستی نظام سرمایه‌داری جهانی برای تحکیم حاکمیتش در خاورمیانه و در کنار آن قدرت‌طلبی مواضع قدرت‌های سنتی منطقه موجب شده که این جنگ عریان‌تر از همیشه رخ بر جهان بنمایاند. از سویی غرب به‌دنبال تغییر چهره‌ی خاورمیانه است و برای این تغییر چهره نه از در صلح، که از راه جنگ آمده و علی‌رغم اینکه سیاست‌هایش با هدف یکدست‌سازی و همگون کردن خاورمیانه و بر مبنای نابودی تاریخ و فرهنگ جامعه شکست خورده، همچنان ادامه می‌دهد. از سوی دیگر دول محافظه‌کار منطقه با تشدید ملی‌گرایی و دین‌گرایی آتش این جنگ را شعله‌ور می‌نمایند. این جنگ‌ها بازتاب‌های مختلفی داشته و شدت تهاجمات و حملات خطر تشدید فاشیسم در منطقه را با خود به همراه آورده است.

پیداست که جنگ مذکور همچنان ادامه خواهد داشت و بخش مهمی از منطقه را در بر خواهد گرفت. در میان این چالش‌ها و درگیری‌ها، جمهوری اسلامی که تا سال‌ها قبل در پی ایجاد هلال شیعی بود، اکنون از ناتوی عربی و اتحاد امت سخن به میان می‌آورد. ترافیک دیپلماتیک اخیر به کشورهای عربی نشان‌دهنده‌ی این طرح است. در حالی‌که این تضادها، چالش‌ها و رقابت‌ها تنها و تنها پرده‌ای دیگر از ویرانی خاورمیانه را رقم خواهد زد. خلق‌ها و زنان که بیشترین آسیب را از حاکمیت‌های تمامیت‌خواه منطقه دیده‌اند، اکنون با خطر آسیب‌های ناشی از این جنگ نیز روبه‌رو می‌باشند.

در یک کلام، اگرچه نظام سرمایه‌داری درصدد به کنترل درآوردن دولت-ملت‌های منطقه است، اما این به‌معنای حمایت از خلق‌ها و به‌ویژه زنان نیست. در جنگ قدرت‌های رقیب در منطقه، جامعه و به‌ویژه زنان و کودکان قربانی‌اند. یا به حریم آن‌ها تجاوز می‌شود، یا مجبور می‌شوند زادگاهشان را ترک کرده و یا آنان نیز به خدمت اربابان این جنگ درآورده می‌شوند. در این میان موضوع مهمی که باید به آن پرداخت این است که افزایش مسائل و مشکلات داخلی و در عین حال سرکوب آزادی‌خواهان در جامعه هم‌راستا و به‌موازات جنگ‌های فرامرزی صورت می‌گیرد. به‌عبارتی هر دو مسئله در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند. این یک معادله‌ی شوم در منطقه بوده و حاکمیت ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و بالعکس همان راه دهه‌ی شصت هجری را می‌رود که همزمان با جنگ در خارج از مرزها، کشتارهایی را در زندان‌ها و در میان آزادی‌خواهان شاهد بودیم. مهم این است که هم‌اکنون که این دوران تداعی‌گر همان دوره‌ی دهه‌ی شصت است، باید اجازه ندهیم تاریخ تکرار شود.

در طول چند سال گذشته، نظام جمهوری اسلامی چنان وانمود کرد که در میان همسایگانش تنها جزیره‌ی آرام بوده و دامنه‌ی گرداب و طوفان خاورمیانه به آن نمی‌رسد، لیکن دیدیم که چگونه سیاست‌های خارجی و داخلی‌اش در این مدت با شکست مواجه شده‌اند. در داخل اوضاع برای حاکمیت توتالیتر تنگ گشته و اگر به آخرین شانس‌ها در جهت بازگشت از جباریت وقعی نهاده نشود، قطعا به دروی طوفانی خواهد رسید که در پایان کشت باد در انتظارش می‌باشد. این در حالیست که نشانه‌ای از بازگشت و ایجاد بهبودی در اوضاع را نمی‌بینیم، در کنار دشوارتر گشتن اوضاع معیشتی، سیاسی، اجتماعی، روانی، هم‌اکنون وضعیت حقوق بشری در ایران روز به روز در حال بدتر شدن است. از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون آمار اعدام‌ها به ۵۳۱ تن رسیده است. در سال گذشته نیز ۸۱۱ تن اعدام شده‌اند و آمار اعدام‌ها حاکی از آن است که اعدام زنان نسبت به سال گذشته ۳۵ درصد افزایش یافته است. این آمارها نشان می‌دهند که حاکمیت نه تنها برنامه‌ای برای بهبودی وضعیت کنونی جامعه ندارد، بلکه با اجرای سیاست‌های انکارگرا و حذف «دیگران»ی که خود ساخته است، جامعه را به سوی نابودی سوق می‌دهد. با اینکه این امر بسیار عیان است، اما لازم است این واقعیت تلخ مدام به گوش جهانیان رسانده شود. بخشی از تلاش علیه این وضعیت و در مقابله و مخالفت با حاکمیت جبار نیز همانند همگان بر عهده‌ی ما زندانیان نیز می‌باشد.

به‌عنوان کسی که برای تغییر وضعیت جامعه و معنادار کردن حیات گام در این راه نهاده و خود را همدرد و هم‌صدا با زنان و همه‌ی آحاد درد کشیده می‌داند، تصمیم‌هایی که اتخاذ می‌کنم و اقداماتی که انجام می‌دهم برای مطرح کردن وضعیت موجود و در عین حال اعلام موضع در برابر ستم‌های تحمیل‌شده به آزادی‌خواهان می‌باشند و نه رسیدن به مطالبات فردی. شروع اعتصاب غذای نامحدودم نیز در روز جهانی مبارزه با اعدام با همین هدف است. اگر کشتارهای ناشی از جنگ را می‌بینید و برای مخالفت با آن فریاد «نه به جنگ» سر می‌دهید، کشتارهای داخلی و اعدام‌هایی که روزانه تحت لوای اسلام سیاسی صورت می‌گیرند را نیز باید ببینید. اجازه ندهید جنگ‌های فرامرزی بر موضوع سرکوب‌های داخلی جامعه سایه بیفکند. تلاش من برای اعتصاب غذا در این راستاست. ما به هر قیمتی که شده اجازه نخواهیم داد صدای مبارزان داخلی که شجاعانه ایستاده‌اند، در هیاهوی جنگ‌ها و ماجراجویی‌های بی‌فرجام گم شود. با این هدف اعلام می‌دارم که جهت به بار نشستن اعتراض و موضع‌گیری صریح و شفاف کمپین‌های نه به اعدام در سراسر جهان که گروه‌ها، نهادها و سازمان‌های بین‌المللی با هدف متوقف کردن اعدام به راه انداخته‌اند، اعتصاب غذای نامحدود خود را ادامه خواهم داد.

وریشه مرادی، بند زنان اوین، مهر ۱۴۰۳

وریشه مرادی فعال سیاسی و اجتماعی به دلیل مبارزات خود علیه ظلم و سرکوب حکومت جمهوری اسلامی ایران به زندان افتاده است. او در بند زنان زندان اوین محبوس است و به‌عنوان یکی از چهره‌های برجسته مقاومت در برابر اعدام‌ها و نقض حقوق بشر در ایران شناخته می‌شود. مرادی با شرکت در اعتصابات غذا و نوشتن نامه‌هایی که به بیان شرایط بحرانی حقوق بشر در ایران می‌پردازد، تلاش می‌کند صدای زندانیان سیاسی و قربانیان سرکوب حکومت را به جامعه بین‌المللی برساند. اقدام اخیر او در اعتصاب غذای نامحدود به مناسبت روز جهانی مبارزه با اعدام، نمادی از ایستادگی و مقاومت او و هم‌فکرانش در برابر سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت ایران است.