ساعتی پیش پ.ک.ک مسئولیت حملەی اخیر به مرکز هوافضای آنکارا را برعهده گرفت.
درست یک رو،ز پس از سخنان دولت باغچه لی که روزنەی جدیدی به سمت نوعی “گشایش کردی” جدید تلقی شد، حادثەی آنکارا مانند بانگ نابهنگام خروس همگان را شگفت زده کرد.
پ.ک.ک در بیانیەاش گفته که این حمله ربطی به رخدادهای سیاسی اخیر ندارد و یک عملیات جنگی متعارف است که از پیش برنامه ریزی شده و مطابق جدول زمانی اجرا شده است.
راستی آزمایی این مدعا آسان نیست، پ.ک.ک به ندرت به آنکارا و استانبول حمله می کند. در موارد گذشته هم حملات آن آوردەی استراتژیک یا پیوستی سیاسی داشته است.
حملەی اخیر هم خارج از الگوی فوق نیست.
⿡ احتمالا یک جناح مهم در این حزب نگران و ناامید از احیای روند صلحی است که در سال 2012 شروع و سه سال بعد بدون نتیجه خاتمه یافت.
الگوی عملیات نظامی ترکیه از آن تاریخ تغییر کرده و جنگی بی حد و مرز را به دشمن کرد خود تحمیل کرده است.
پهپاد بیرقدار در کانون جنگ کنونی قرار دارد و مسئول ترورهای هدفمندی است که روزانه در شمال عراق و شرق و شمال سوریه انجام می شود.
اگر این فرض مقبول باشد، باید پرسید؛
این جناح فرضی تا چه حد تحت تاثیر جهت های خارجی است؟ چه شباهتی میان آنها و بریگاد قسام بیشتر تندرو با دفتر سیاسی مستقر در دوحه و کم تر رادیکال وجود دارد؟
رقبای منطقه ای ترکیه در خاورمیانه – نظیر ایران و اسرائیل و روسیه – و موتلفان آن در استان ادلب که نگران سرنوشت خود هستند-، چه نگاهی به یک روند صلح احتمالی دارند.
⿢ یک احتمال دیگر احیانا قصد پ.ک.ک برای ارزیابی میزان جدی بودن دولت ترکیه از رهگذر رصد سطح و میزان واکنش آن است.
اگر این طور باشد، یافته های موجود ناامید کننده است. چه ترکیه مطابق دکترین اسرائیل، واکنشی نامتناسب و بیش از حد از خود نشان داد.
نه تنها نیروی هوایی آن دهها سورتی پرواز جنگی انجام داد، بلکه عمدا جمعیت غیر نظامی را هم مجازات کرد.
اگر تغییری استراتژیک در نگرش آنکارا به مسالەی کرد به وجود آمده بود، طبعا نه با این شتابزدگی عمل می کرد و نه با این شدت و در این طراز به پاسخ گویی می پرداخت.
مقایسەی عملیات آنکارا با حملەی تروریستی داعش به مجلس شورای اسلامی از این جهت کارساز است.
در دومی که به مراتب از اولی مهم تر بود، واکنش ایران بغایت حساب شده و خویشتن دارانه تر بود.
در حالی که ترکیه مطابق دکترین ضاحیه عمل کرد که از سوی اسرائیل برای ویران سازی غزه و لبنان به کار رفت.
بمباران های ترکیه نشان داد که بیرقدار صرفا در مرکز دکترین دفاعی و استراتژی جنگی آن قرار ندارد، بلکه ناسیونالیسم فنی و تکنولوژیکی مولود پیشرفت در صنعت پهپادی، به قوەی عاقله و قلب منطق استراتژیک آن بدل شده است.
طبعا حکومتی با این ذهنیت نه تنها مهیای صلح نیست، بلکه از ابزار مذاکره و آتش بس و …فقط برای تجدید قوا، بازآرایی استراتژیک صحنه و قسمی عملیات فریب استفاده می کند.
درست مانند اسرائیل که در اثنای مذاکرات آتش بس با حماس و حزب الله، تقریبا تمام رهبران درجەی یک آنها را کشت.
⿣ یک فرض کم تر محتمل می تواند نگرانی پ.ک.ک از حضور ناگهانی رهبر زندانی اش در پارلمان ترکیه باشد.
اوجالان تا دیروز که با خوبشانش ملاقات کرد، حدود چهار سال است که منزوی و از کوچک ترین ارتباط با جهان بیرون محروم شده است.
فردی با این وضعیت نمی تواند در جریان اخبار و پیشامدهای روز باشد و حضور بی مقدمە و فوریش در تریبون های رسمی بدون چالش و تبعات منفی برای جریان تحت رهبری اش نیست.
سخنان باغچه لی و برخی شواهد دیگر حاکیست که ابتکار صلح مورد نظر دولت، دستکم در مراحل اولیه مستلزم دور زدن پ.ک.ک و تبدیل آن به بازیگر درجە دوم است.
به عبارت دیگر آنکارا می خواهد با ترکیبی از اوجالان و نمایندگان دم پارتی به مذاکره بنشیند و پ.ک.ک صرفا وظیفەی خلع سلاح از خود و احیانا انحلال ساختارهای حکومتی در سوریه را بر عهده داشته باشد!
از این رو می توان حملەی پ.ک،ک و بیانیەی اعلام مسئولیت آن را یادآوری مرکزیت و اهمیت قندیل تلقی کرد.
همچنین ذکر این نکته که در هر فرایند صلح احتمالی، اوجالان نقشی نمادین خواهد داشت و نمایندگان کرد دم پارتی هم صرفا تسهیل گر خواهند بود.

صلاح الدین خدیو 

@sharname1