ایران وایر: ثمانه قدرخان: به نظر میرسد مسمومیت سریالی دانشآموزان دختر در ایران ادامه دارد. براساس آخرین خبرها، مدرسه دخترانه دولتی « مکتب اسلام» در ۱۳آبان سال جاری، هدف این مسمومیت قرار گرفته است و شمار زیادی از دانشآموزان، راهی بیمارستان شدند.
این مدرسه که به «مکتب الزهرا» نیز معروف است، از مقطع هفتم تا نهم دانشآموز دارد و برای دومین سال پیاپی، درگیر حمله شیمیایی به مدارس شده است. این مدرسه در شهرک سیزده آبان شهر ری واقع است؛ مدرسهای با حدود ۴۰۰ دانشآموز.
***
روز ۱۳آبان۱۴۰۳، وقتی دانشآموزان حدود ۷:۴۵ دقیقه صبح وارد مدرسه میشوند، بهمحض ورود به کلاسها دچار سرفه شدید میشوند. تعدادی از دانشآموزان و والدین آنها با «ایران وایر» صحبت کردهاند. به گفته آنها، دانشآموزان در مواجهه با این شرایط بهسرعت کلاسهای درس را ترک کرده و وارد حیاط مدرسه میشوند.
مدیر مدرسه، خانم «تنها»، برخی دانشآموزان را با تهدید وادار میکند که برای تخلیه کلاسهای درس به طبقات بالاتر رفته و دانشآموزان را به حیاط مدرسه راهنمایی کنند. مدیر مدرسه به این دانشآموزان گفته است در صورت اجرای این دستور، دو نمره به انضباط شما اضافه و در صورت عدم تبعیت، دو نمره از انضباط شما کسر خواهد شد.
دلیل فرستادن برخی دانشآموزان بهعنوان انتظامات به داخل کلاسها، خراب بودن بلندگوهای مدرسه اعلام شده است.
مدتی بعد، دانشآموزان از حیاط مدرسه خارج میشوند، شماری از این دختران دانشآموز حالت تهوع و سردرد داشتند. پس از اینکه این دانشآموزان برای مدت زمان کوتاهی داخل حیاط مدرسه نشسته بودند، از آنها خواستند باز وارد کلاسها شوند. یک دانشآموز این مدرسه میگوید: «اینبار که وارد کلاسها شدیم، بوی بد خیلی شدیدتر و بدتر شد، بهشکلی که اینبار حال همه بچهها بد شد. به ما اجازه نمیدادند از مدرسه خارج شویم و میگفتند آموزشوپرورش اجازه این کار را به ما نداده است.»
براساس اطلاع ایرانوایر، تعدادی از دانش آموزان برای اینکه بتوانند از مدرسه خارج شوند، مدیر مدرسه را هل دادهاند و برای نجات جان خود بهزور از مدرسه بیرون رفتهاند. دانشآموزان میگویند روز ۱۳آبان به مناسبت مراسم روز دانشآموز، بخشی از حیاط مدرسه، جایگاه سخنرانی مدیر و راهروها با تعدادی بادکنک که مشخص نیست با چه گازی پر شده بودهاند، تزیین شده است.
بادکنکهای ۱۳ آبان
طبق اطلاعاتی که به دست ایرانوایر رسیده است، با هر بار ترکیدن یک بادکنک، گاز بد بو در فضای مدرسه پخش و شرایط بدتر شده است.
دانشآموزانی که توانستند از مدرسه خارج شوند، باز به اصرار و تهدید به داخل مدرسه بازگردانده شدند. مدیر مدیر مدرسه به دانشآموزان میگفته که هیچچیز مهمی نیست، برگردید داخل مدرسه. این درحالیست که دانشآموزان اصلا حالوروز خوشی نداشتهاند. به گفته دانشآموزانی که در این گزارش صحبت کردهاند، آنها اجازه تماس با والدین را نداشتهاند، تا اینکه یکی از مادران خبردار شده و به آتشنشانی اطلاع میدهد. با آمدن ماشین آتشنشانی، دستور تخلیه کامل مدرسه توسط نیروهای آتش نشانی صادر میشود.
یکی از والدین میگوید: «برخی از دانشآموزانی که حال آنها رو به وخامت گذاشته بود، با اورژانس به مراکز درمانی منتقل شدند. با رفتن اورژانس، مدیر مدرسه سایر دانشآموزان را به اجبار داخل مدرسه برد. با حضور دانشآموزان داخل کلاسها، گویی برای چندمین بار گاز مسموم داخل کلاسها پخش شده باشد، فضای سالم داخل مدرسه باقی نگذاشته بود. این بار مدیر و ناظم مدرسه دانشآموزان را راهی خانه کردند.»
اگر بچهتان را خیلی دوست دارید خودتان ببرید بیمارستان
دانشآموزان این مدرسه میگویند آمبولانسهایی که به مدرسه اعزام شده بودند، از انتقال آنها به مراکز درمانی خودداری کردند.
یکی از والدین چنین توضیح میدهد: «برخی از دانشآموزان که مشکل حاد تنفسی پیدا کرده بودند تنها موفق به دریافت دستگاه تنفس مصنوعی از طریق اورژانس حاضر در محل شدند. برخی دانشآموزان هم از شدت وخامت حال در نفس کشیدن به حالت غش از حال رفته بودند. در نهایت با داد و فریادهای برخی از پدران حاضر در محل، کادر درمانی داخل آمبولانسها، از ترس دانشآموزان بدحال را سوار کرده و به مراکز درمانی منتقل کردند.»
این والد اضافه میکند: «هرچه والدین میگفتند حال بچه ما خوش نیست و میخواهیم زودتر به بیمارستان برویم، میگفتند اگر بچه تان را خیلی دوست دارید، خودتان آنها را به بیمارستان ببرید.»
بازجویی دانشآموزان از بیمارستان شروع شد
کادر درمان با رسیدن دانشآموزان به مرکز درمانی، آنها را بستری میکنند. بلافاصله و بدون وقفه بازجویی نیروهای امنیتی آغاز میشود. سه مرد، یکی با لباس فرم نیروی انتظامی، یکی لباسشخصی غیررسمی و فرد سوم مردی با کت شلوار، از دختران بدون حضور والدین در اتاق «آیسییو» که در آن بستری بودند، بازجویی کردند. کادر درمان بهبهانه ازدحام جمعیت در بخش آیسییو، والدین را به این بخش راه ندادند.
یک دانشآموز میگوید: «بازجوها بدون معرفی و اعلام سمت خود، تکبهتک و جداگانه با دختران صحبت کردند. نحوه ورود آنها به ترتیب ابتدا مرد کتشلوار پوش، سپس مامور نیروی انتظامی و بعد فرد لباسشخصی بود.»
این دختر دانشآموز ادامه میدهد: «در ابتدا پدر و مادر دانشآموزان را از اتاق خارج کرده و شروع به بازجویی از بچهها کردند. اول پرسیدند چه علائمی دارید؟ این اتفاق چطور رخ داد؟ من گفتم به ما گفتند بادکنک ترکیده و واقعا هم بادکنک ترکیده است. در جواب به من گفت یعنی از تجربههای قبلی خودت صحبت میکنی؟ و پاسخ دادم چیزهایی که دیدم و شنیدم را میگویم. بعد پرسید از نظر شما چه کسی مقصر است؟ کار چه کسی است؟»
سوال دیگر از دانشآموزان این بوده که آیا گوشی تلفن همراه داشتهاند و آیا تصویری ثبت کردهاند یا خیر؟ موبایل یکی از دانشآموزان که عکس و فیلم گرفته توقیف و پس از پاک کردن تمام فیلمها و عکسها، گوشی تلفن به او تحویل داده شده است.
این دانشآموز میگوید: «در نهایت به ما گفتند بگویید مسمومیت غذایی بوده است و با رسانهها صحبت نکنید.»
دو سال تجربه حمله شیمیایی در یک مدرسه
مکتبالاسلام، ازجمله مدارسی است که سال گذشته نیز در جریان مسمومیتهای سریالی مدارس، آلوده شده است. تا امروز منشا مسمومیتهای سریالی در مدارس دخترانه ایران که در رسانهها با عنوان «حملات شیمیایی» نیز نامیده میشوند، مشخص نشده است.
در طی این حملات، دانشآموزان شماری از مدارس ایران به شیوهای مشکوک مسموم شدند. این حادثه از ۹آذر ۱۴۰ تا فروردین۱۴۰۲ ادامه داشت و از یک دبیرستان دخترانه در قم آغاز شد. شهرهای دیگری در سراسر ایران، همچون بروجرد، ساری، اردبیل، تهران، فردیس، خوزستان، کرمانشاه، نیشابور و مشهد نیز، قربانی این حملات شیمیایی شدند. این حمله به دانشآموزان، دختر بود و در موارد انگشتشماری مسمومیت در مدارس پسرانه نیز گزارش شد.
«محمدحسن آصفری»، عضو کمیته حقیقتیاب مجلس شورای اسلامی، سال گذشته گفت تا ۱۵اسفند، بیش از پنج هزار دانشآموز در ۲۵ استان و حدود ۲۳۰ مدرسه درگیر این حادثه شدهاند. هرچند تحقیقات در مورد نوع مسمومیتها و ماده به کار رفته در آن نتیجه نداد و محرمانه ماند، ولی کمیته علمی وزارت بهداشت بهکارگیری یک «ماده محرک تحریککننده عمدتا استنشاقی» را در این مسمومیتها تأیید کرد.
به نظر میرسد مکتبالسلام نخستین قربانی مسمومیتهای زنجیرهای سال ۱۴۰۳ باشد. این بار بادکنکهایی سبزرنگ به جنس لاتکس داخل حیاط و دور سکوی محل سخنرانی مدیر مدرسه و همچنین در راهروهای مدرسه برای روز دانشآموز قرار داده شد و ترکیدن هرکدام، بوی بد ماهی گندیده را به هوا بلند کرد.
به گفته یکی از دانشآموزان این مدرسه، دختران اجازه داشتند در صورت تمایل بادکنکهای مدرسه را بردارند و همین بادکنکها در دست دختران دانشآموز میترکید. به گفته یک دانشآموز دیگر هم، بوی بد حتی در دفتر مدیر مدرسه نیز به مشام میرسید. یکی از دانشآموز نیز میگوید که وقتی بادکنک جلوی پای من ترکید، انگار مادهای وارد گلوی من شد و از شدت سوزش گلو قادر به صحبت کردن نبودم؛ بویی شبیه بوی ماهی گندیده.
به گفته یکی از والدین: «زمانی که این اتفاق افتاد، کودکان سرگیجه زیاد و حالت تهوع گرفتهاند. بعد از آن دچار تنگی نفس شدند و قادر به نفس کشیدن نبودند. همزمان اشک بدون کنترل از چشمان آنها سرازیر میشده است. برخی از دانشآموزان نیز بهدلیل استرس و ترس این اتفاق، دچار حمله عصبی شده بودند.» او تاکید دارد که: «باز در همین شرایط، به دانشآموزان اجازه تماس با والدین خود را نداشتند. ما وقتی رسیدیم، یک دانشآموز داخل جوی آب افتاده بود.»
به گفته یکی از والدین دانشآموزان، بیش از ۳۰ دانشآموز به مراکز درمانی اطراف در شهر ری منتقل شدند. ایرانوایر بهطور مستقل قادر به تایید این آمار نیست.
آتشنشانها با لباس مجهز مسمومیت شیمیایی آمدند
یکی از والدین میگوید:«آتشنشانهایی که به محل اعزام شده بودند، لباس مخصوص حملات شیمیایی و ماسک داشتند. این درحالیست که اعلام شد مسمومیت شیمیایی مدرسه منتفی است. نیرویهای آتشنشان از آتشنشانی ۱۳آبان در شهر ری بودند و به والدین گفته بودند اطلاعی از اتفاق رخ داده و دلیل بوی بد ندارند، ولی نحوه لباس پوشیدن آتشنشانها حکایت از این داشت که به آنها گفته شده بود مدرسه هدف حمله شیمیایی قرار گرفته است.»
براساس گفته والدین دانشآموزان، ماموران امنیتی با لباسشخصی، ماموران نیروی انتظامی، نماینده و رییس آموزشوپرورش منطقه ۲۰ و حتی سه نفر نیرو هم با لباس سپاه در اطراف مدرسه حضور داشتند.
دانشآموزان آسیبدیده به بیمارستانهای هفت تیر و فیروزآبادی در داخل شهر ری، بیمارستان بهارلو و لقمان در میدان راه آهن و نزدیک آن منتقل شدند.
یکی از دانشآموزان میگوید: «از همه دانشآموزان آزمایش خون گرفته شد، ولی نتیجه آزمایشها و پرونده پزشکی دانشآموزان به دست والدین نرسید. بیشتر دانشآموزان در آیسییو بستری شدند. به همه ما سرم زدند و با سرنگ مادهای به داخل سرم تزریق شد، ولی اطلاعی از نوع داوری تزریق شده نداریم.»
یکی از والدین از مشاجره برخی خانوادهها با حراست بیمارستان برای اجازه ورود به قسمت آیسییو خبر میدهد: «برخی خانوادهها با حراست مشاجره کردند، اما نتوانستند وارد بخش شوند. میزان سختگیری بر والدین بهحدی بود که حتی اجازه ایستادن در راهروهای منتهی به آیسییو را هم نداشتیم. مبادا متوجه ورود و خروج کسی به آیسییو شویم. بدون اطلاع و اجازه ما از فرزندانمان بازجویی به عمل آمده است.»
به گفته شماری از والدین، کادر درمان بیمارستان حتی از دادن برگه استعلاجی به دانشآموزان نیز خودداری کرده است.