کوردانه: شورش شهباز: بعد از رئیس جمهور شدن فرمایشی گماشته‌ی رهبر ایران جناب پزشکیان، از همان ابتداء این نورسیده چنین وانمود کردکه شخصی خاکی خواهد باقی خواهد ماند و بسیاری از مراسمات تشریفاتی و پرتوکلی مختص به رئیس جمهور را نیز به سخره گرفت.
بالاخره در یک مصاحبه‌ای تلویزیونی_ البته با کسب اجازه از آقا_ پوپولیستی بودن خود همراه با فاقد برنامه‌بودن و تکیه بر بودن برنامه‌های آقای خامنه‌ای مجددا همچون دوران نامزدیش را تکرار نمود.
در جریان مصاحبه‌ای تلویوزیونی خود اذهان داشت که قبل از آنکه رئیس جمهور بشود قصد سفر به عتبات عالیات را داشت که متاسفانه توفیق شرفیابی را نیافته است. اما در برنامه دارد که نخستین سفرش به عراق برود و عتبات عالیات را زیارت نماید. بالاخره این سفر انجام شد.
قبل از سفرش به بغداد که نمایندگی دیپلماسی بیت رهبری هم حضور داشت و ایشان را توجیح کردند که چه بگوید و چه نگوید، به صراحت تمام از عدم آشناییش به تشریفات و آداب دیپلماسی اشاره کرد و گفت: ما را به دیپلماسی وادارا می‌کنند که بلد نیستیم! هر چند این سخنان وی بعنوان غیررسمی بودن عنوان گردید اما تغییری در اصل اینکه واقعا شخصیتی دیپلمات نیست را به اثبات میرساند.
برنامه‌ی سفر پزشکیان:
در عراق دولتی شیعه بر سر کار است و معمولا این قرابت ایدئولوژیک فراهم کننده زمینه برای خوش و بشهای همسویه در پستوی اتاق فکری مذهبی و نه صرفا سیاسی است. در نتیجه این خوش و بشها موجب نشد تا دولت کنونی عراق بدیهای انرژیهای وارد شده از ایران را بدلیل تحریمهای آمریکایی علیه ایران بپردازد یا اینکه وعدەوعید در مورد پرداخت بدهند. شاید نوع دیگری از تعاملات زیرمیزی با هم ایجاد کنند تا این نخستین رئیس جمهور گماشته و نابلد دیپلماسی دست خالی به ایران باز نگردد!
در جریان این سفر پزشکیان نابلد از دیپلماسی و ندار و تهیدست از داشتن شخصیت رئیس جمهوری، سفری به شهر نجف داشت و به زیارت قبر امام علی رفت. اما نتوانست با آیت‌الله سیستانی یکی از مراجع پرنفوذ مذهب شیعه دیدار کند!
می توان حدس زد که جایگاه اجتماعی و دینی سیستانی و احتمالا داشتن اختلاف بر سر نوع خوانش جمهوری اسلامی در خصوص ولایت مطلقه‌ی فقیه با دیدگاهی که آیت الله سیستانی دارد، می‌تواند علت اصلی عدم این دیدار باشد.
این دیدار تشریفاتی که بیشتر جنبه‌ای آموزشی و معنوی برای پزشکیان داشت، مسائل دیگری بنا بر رویکردی که نظام دارد را نیز در خود گنجاند. اتفاقا بیوگرافی عملکرد پزشکیان هم خالی از این نوع نگرش که همان بعد امنیتی بود نبوده و نیست، ایشان در این زمینه از خبره‌های اهل فن هم می‌باشد.
سفر به اقلیم کوردستان برای پزشکیان هم فال و هم تماشا بود. نوستالوژی دوران سپاهی بودن و شرکت در جنگ ایران و عراق و دیدار با مقامهای مسئول حکومتی تا به حزبی بیشتر در راستای مسائلی امنیتی و اجرای بندهای توافق امنیتیخلع سلاح و زمین‌گیر کردن تا بە اخراج احزاب کوردی ایرانی بود که مکررا در بغداد و حتی در دو شهر اربیل و سلیمانیه در حضور مسئولان کورد بدان اشاره نمود!
دیدار دیگر پزشکیان از بصره بود. موقعیت جغرافیایی بصره همجوار بودن این استان با استان خوزستان است. بسیاری از ساکنان بصره مخالف نفود جمهوری اسلامی هستند و در آنسوی مرز هم حرکتهای اعراب در خوزستان که تا کنون مشکلاتی را برای نظام ایجاد کرده‌اند از عمدەترین دلایل چنین سفری بە بصرە بود. در واقع پزشکیان با این سفر قصد داشت تا با مسئولان محلی و روسای عشایر بە توافقی برسد مانع از وجود کلیدورها و خنثی کردن حس سمپاتی در بین اعراب هر دو سوی مرز که دارای قرابتی عشیره‌ای هستند را ایجاد کند.
پیامدهای این سفر زیارتی/امنیتی و نه صرفا سیاسی را می توان در آینده‌ای نه چندان دور مورد بررسی قرار داد.