آتنا دائمی در ایکس نوشت: «زندان در زندان» یا محافظت از زندانبان؟! پاسخی به فائزه هاشمیرفسنجانی و نسرین ستوده
ستمی که خانمها رفسنجانی و ستوده با نقل روایتهای دروغ بر زندانیان روا داشتهاند
از سال ۹۳ تا ۱۴۰۰، شش سال و نیم را در زندانهای جمهوری اسلامی در بند بودم که پنج سال و نیم از آن در بند زنان زندان اوین بود. بند زنان زندان اوین به گواهی کارنامه و عملکرد خود، از کانونهای مهم مقاومت جنبش مردم ایران است و اکنون با هجوم سازمان یافته خانمها فائزه هاشمی رفسنجانی و نسرین ستوده، اصلاح طلبان و رسانههای حکومتی و امنیتی مواجه شده است. اما بند زنان سیاسی اوین تنها هدف این بمباران تبلیغاتی نیست، در این هجوم کوشش بر آن است که تمامی«مبارزان»، مخالفان و منتقدان فعال جمهوری اسلامی، بیاعتبار شوند. زمان انتشار نامه فائزه رفسنجانی در آستانه دومین سالگرد خیزش زن زندگی آزادی ،همزمانی این نامهها با تشدید فشار بر بسیاری از خانوادههای دادخواه و فعالان مدنی، حمایت سریع و سازمان یافته نسرین ستوده، اصلاحطلبان حکومتی، قوه قضاییه و رسانههای حکومتی و امنیتی از این نامه و مهمتر از همه پیام مشترکی که تکرار میکنند: «مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیر» هستند و «تنها راه رسیدن به آزادی و عدالت و برقراری یک حکمرانی خوب، اصلاحات و بهویژه اصلاحات ساختاری است» و… از انگیزههای نوشتن این متن است. فائزه رفسنجانی و نسرین ستوده در نامههای خود جاهطلبیها و کردارهای غیراخلاقی خود را پنهان کرده، این یا آن رفتار چند زندانی را به کل زندانیان تعمیم داده و تصویری جعلی و مخدوش و یک سویه از زندانیان سیاسی بند زنان ارائه می کنند. متنهای این دو، روایتهایی هستند از منظر کسانی که با انگیزههای شخصی و سیاسی بر ناکام ماندن آرزوهای جاهطلبانه، مواضع سیاسی و رفتارهای غیراخلاقی خود مرهم و پوشش میگذارند و در برنامهای هدفمند تلاش میکنند تا با تخریب مبارزان در بند زنان، مردم را از مبارزه و مقاومت ناامید کرده و جامعه را به سازش با حکومت و دنبالهروی از اصلاحطلبان حکومتی سوق دهند.
هدفهای سیاسی و امنیتی این دو نامه، ستمی که خانمها رفسنجانی و ستوده با نقل روایتهای دروغ بر زندانیان روا داشتهاند، حمایت برنامهریزی شده اصلاحطلبان حکومتی از هجوم رفسنجانی به زندانیان سیاسی بند زنان، تخریب مبارزه و مقاومت و امید سبب شد که واکنش نشان دهم… جامعه ایران رنگارنگ است و رنگارنگی عقیدتی و سیاسی زندانیان سیاسی جلوهای است از جامعه رنگارنگ ایران. رنگارنگی زندانیان به عقاید و مواضع سیاسی محدود نیست. زندانیان انسان هستند و خلقیات متفاوت از شاخصههای آدمی است. زندانیان شبانهروز و برای سالیان طولانی مجبور به زیستن با هم در فضاهای محدود و بسته هستند. تمایزهای اخلاقی و رفتاری در زندان به دلیل زیستن اجباری در فضایی محدود و بسته پررنگتر میشود، پس ممکن است زندانیانی با هم همفکر یا حتی هم حزب باشند اما در زندان به دلایل شخصی با یکدیگر اختلاف داشته باشند. در چنین شرایطی دعواهای شخصی و سیاسی طبیعی است اما بهرهبرداری یک سویه سیاسی از این اختلافات غیراخلاقی است. در تمام آن سالها که در زندان بودم ما زندانیان در برابر دخالتها و اعمال فشارهای نهادهای امنیتی و زندان ایستادگی کردیم. با اعتراض و اعتصابهای جمعی و فردی کوشیدیم وضعیت زندانیان را بهتر و مبارزه با جمهوری اسلامی را ادامه دهیم. همه ما به سختی و با تحمل هزینههای سنگین تلاش میکردیم که کنترل بند نه در اختیار نهادهای امنیتی و مسئولان زندان، بلکه در اختیار زندانیان باشد و به همین دلیل سعی میکردیم زندانیان را به مدارا با یکدیگر برای همزیستی مسالمتآمیز تشویق کنیم تا به ویژه آنچه را که با سختی به دست آوردهایم از دست ندهیم. افرادی همچون نسرین ستوده که امروز با تایید نوشتههای خلاف واقعیت فائزه رفسنجانی به تخریب مقاومت بند زنان اوین پرداختهاند، در طول دو سالی که در زندان اوین محبوس بودند خود عاملی برای بروز بسیاری از مشکلات و درگیریها شدند! و امروز بدون پرداختن به عملکرد گذشته خود یا «نقد خود» به تخریب یکسویه زندانیان میپردازند! کاش همانطور که در نامه حمایتی از فائزه رفسنجانی به مدارا تاکید کردهاند خود نیز به آن پایبند میماندند اما گویا ایشان همچنان تنها به مدارا با جمهوری اسلامی اعتقاد دارند. (مصاحبه نسرین ستوده با بیبیسی فارسی)