کوردانه: محمدرضا اسکندری: پس از جنگ 14 ماهه میان ارتش اسرائیل و حماس و حزب‌الله که خسارات زیادی به زیرساخت‌ها و مناطق مسکونی نوار غزه و لبنان وارد کرد و موجبات حذف اکثریت رهبران و تسلیحات حماس و حزب الله را در پی داشت. با از هم پاشیده شدن حماس، بالاخره حزب الله که در ضعیف ترین حالت واقع بود تن به قبول آتش‌بسی داد که سران رژیم جمهوری اسللامی به هیچ عنوان فکرش را نمی کردند.
جنگی که جناح راستگرا اسرائیلی با دادن پر و بال به حماس و کمک میلیاردی رژیم به حماس و حزب الله با چراغ سبز آنها در هفت اکتبر شروع و باعث شد که راستگراترین نیروهای اسرائیلی با پیروزی تمام از آن جنگ در بیایند. پیروزی آنها با قیمت جان باختن هزاران نفر از مردم بی گناه دو طرف بخصوص مردم فلسطین و لبنان تمام شد.
در اینجا جا دارد که نکات مختلفی در این رابطه بررسی نمایم:
ضعف حزب‌الله و نیروهای نیابتی ایران: در پی جنگ 14 ماهه، حزب‌الله لبنان و نیروهای نیابتی رژیم ایران در غزه و لبنان، از نظر قدرت نظامی و سیاسی تضعیف شده‌اند. حملات دقیق اسرائیل به مراکز استراتژیکی حماس و حزب الله و نابودی تسلیحات و رهبری آنها دلیل عدم موفقیت آنها و رژیم ایران در دستیابی به اهداف استراتژیک آنها در به زانو در آوردن اولین نیروی نظامی منطقه بود.
حمله ۷ اکتبر حماس و پشتیبانی ایران از آن، خط بطلانی بر تحلیل‌هایی کشید که جمهوری اسلامی در طول چهار دهه گذشته در مورد توانایی‌های خود و حزب الله و حماس در منطقه مطرح کرده بود.
حمله هفت اکتبر حماس باعث شد که اسرائیل در این جنگ با وارد شدن به غزه و با کشتار گسترده در غزه و لبنان، اهداف خود که حذف سیاسی حماس از قدرت و پس راندن حزب الله تا پشت رودخانه لیتانی را محقق کند. هر آنچه آنها می خواهند در مفاد آتش‌بس به حزب الله تحمیل کند. به نظر میرسد این جنگ به نفع اسرائیل و به ضرر نیروهای نیابتی ایران تا به این نقطه تمام شده است.
دروغ‌های رژیم ایران در رابطه با نابودی اسرائیل: دروغ‌های رژیم در رابطه با نابودی اسرائیل که بیش از چهل ساله ادامه دارد و در این رابطه بزرگترین زیان مالی و جانی را به ایران و منطقه وارد کرده است. در این جنگ 14 ماه، رژیم نشان‌ داد خودش و نیروهای نیابتیش توپ های توخالی بیش نیستند. جمهوری اسلامی در این جنگ نتوانست کمترین پیروزی را کسب نماید و هر روز مجبور به عقب نشینی و به وعده‌های خود عمل نکرد. سیاست‌های ایران در حمایتهای مالی و سیاسی از گروه‌های نیابتی مانند حزب‌الله و حماس، در نهایت به شکست منتهی شد.
عواقب جهانی سیاست‌های ایران: حال که رژیم در این پروژه بزرگ که بهای زیادی برای آن پرداخت و با شکست روبرو شد، ممکن است به دلیل ضعف‌های داخلی و فشارهای بین‌المللی، به راه‌اندازی فعالیت‌های تروریستی_ با استفاده از گروههای تبهکار_ موجبات بی‌ثباتی در نقاط مختلف جهان شود. اگر جامعه جهانی نتواند درک درستی از وضعیت ایران و نقش ایران در بکارگیری نیروهای تبهکار نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که رژیم ایران به تشویق ناآرامی‌های جهانی با اقدام به ترورهای مختلف کند .
آینده مردم ایران و حزب‌الله: با ضعیف شدن رژیم ایران، مردم ایران می‌توانند علیه آن قیام کنند و به دنبال دموکراسی و تغییرات سیاسی باشند. همچنین، با توجه به ضعف حزب‌الله، این سوال مطرح است که آیا حزب‌الله لبنان باید از وابستگی به جمهوری اسلامی ایران دست بردارد یا همچنان به عنوان نیروی وابسته باقی بماند. این مردم لبنان و نیروهای سیاسی آن بخصوص احزاب شیعه هستند که حزب الله را بازخواست نمایند و علت این همه ویرانی و پذیرش این شرمساری را از آنها سوال نمایند و آنها را که سالها باعث ترور و وحشت مردم در جنوب لبنان بوده اند منزوی و راه را به سوی لبنانی دمکراتیک هموار نمایند.
صلح ابراهیم و ترامپ و جمهوری اسلامی: در صورت موفقیت آتش‌بس لبنان و اسرائیل و ضعف رژیم و حزب الله، ترامپ موفق خواهد شد که روند صلح ابراهیم را سریعتر در منطقه به پیش ببرد. رژیم جمهوری اسلامی ایران در این رابطه بیشتر منزوی خواهد شد و فشارهای بین‌المللی بر آن افزایش خواهد یافت.
رژیم ایران وقتی که به نقطه ای برسد که فشار حداکثری ترامپ، باعث ورودگرسنگان به خیابان خواهد شد. در چنین حالتی هم مجبور به پذیرش توافق از موضع ضعف با ترامپ خواهد شد. این رژیم همان رژیمی است که زمانی شعار “راه کربلا از قدس می گذرد” می داد! وقتی دید به نابودی نزدیک است بقول خمینی جام زهر نوش جان کرد و با صدام حسین قرارداد صلح امضا کرد. در شرایط کنونی که اوضاع خیلی بدتر از آن زمان چه از نظر اجتماعی و سیاسی در داخل و خارج کشور است، دستان خود را بالا خواهد برد و تسلیم ترامپ می شود.

برای دولت آمریکا ایرانی ضعیف با بودن رژیمی که در خدمت آنها باشد بهتر است تا یک حکومتی دمکراتیک و مترقی در ایران!
مردم شیعه لبنان و واکنش‌ها: مردم شیعه لبنان، که بیش از ۴۰ سال تحت سلطه حزب‌الله و ترورهای این گروه قرار داشته‌اند، ممکن است در واکنش به ضعیف شدن حزب‌الله، خواستار تغییرات اساسی در لبنان شوند و دیگر حاضر به تبعیت از حزب الله که نماینده سیاست‌های جمهوری اسلامی در لبنان بود نباشند.
نتیجه‌گیری:
پس از توافق آتش بس در جنگ اخیر در غزه و لبنان، جمهوری اسلامی ایران و نیروهای نیابتی‌اش در منطقه به طور قابل توجهی تضعیف شده‌اند و اسرائیل توانسته است به اهداف خود برسد. از سوی دیگر، با توجه به فشارهای بین‌المللی و تغییرات در منطقه، احتمال رشد جنبش‌های مردمی در ایران و لبنان وجود دارد که می‌تواند به کاهش نفوذ جمهوری اسلامی منجر شود. در این شرایط، آینده حزب‌الله لبنان و رابطه آن با ایران و مردم لبنان به طور جدی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.