کوردانه: محمدرضا اسکندری: در شرایطی که وضعیت سیاسی جهان در حال تغییر است و بازیگران بزرگ جهانی برای تأمین منافع خود، بسیاری از اپوزیسیونهای جهان، بهویژه در خاورمیانه، را به خدمت گرفتهاند، برخی احزاب و شخصیتهای سیاسی سلطنتطلب و جمهوریخواه ایرانی گمان میکردند که با روی کار آمدن ترامپ، همانطور که بوش پسر احمد چلبی را با حمله نظامی به بغداد برد، آنها را نیز به تهران خواهد برد.
اما پس از روی کار آمدن ترامپ، روشن شد که او و تیمش بر سه اصل اساسی تمرکز دارند. مارکو روبیو، وزیر خارجه جدید آمریکا، در جلسه کمیته روابط خارجی سنا اظهار داشت که کمکهای آمریکا که “کاملاً در راستای سیاست خارجی رئیسجمهور ایالات متحده نباشند” باید متوقف شوند. وی تأکید کرد که “هر دلاری که خرج میکنیم، هر برنامهای که تأمین مالی میکنیم و هر سیاستی که در پیش میگیریم، باید به این سه پرسش پاسخ دهد: آیا آمریکا را امنتر میکند؟ آیا آمریکا را قدرتمندتر میسازد؟ آیا آمریکا را مرفهتر میکند؟”
در راستای همین سیاست اقتصادی ترامپ، او در نخستین گام یکی از فرمانهای اجرایی خود را امضا کرد که طی آن تمام کمکهای خارجی آمریکا به مدت ۹۰ روز تعلیق شد تا مورد بازبینی قرار گیرد. همچنین، برای اولین بار، ایالات متحده در چهل و هشتمین نشست بررسی دورهای جهانی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو، از انتقاد از وضعیت حقوق بشر در ایران خودداری کرد.
این نمونهها نشان میدهند که ترامپ به دنبال آوردن آزادی برای مردم ایران نبوده و نیست. ایرانیان خوشخیالی که به این “امامزاده” دخیل بسته بودند، با اولین شوک مواجه شدند. در چنین شرایطی، رژیمی که با بحرانهای فراوان دستوپنجه نرم میکند و در ضعیفترین موقعیت خود قرار دارد، میتواند برای ترامپ گزینهای مناسب برای مذاکره باشد، تا آمریکا بتواند در راستای همان سه اصل، بیشترین امتیاز را به دست آورد. بنابراین، واضح است که ایرانی غیردموکراتیک وضعیف برای ترامپ بهتر از یک ایران دموکراتیک و قدرتمند بدون جمهوری اسلامی است.
حال، در این شرایط، منافع احزاب کرد روژهلات چیست؟
پس از سرنگونی رژیم پهلوی، مردم کردستان و احزاب آن، بیشترین حمایت را از احزاب سراسری ایران، از زمان سقوط شاه تا امروز، داشتهاند. هیچ سازمان یا حزبی که علیه رژیم مبارزه کرده نیست که مورد حمله جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد و مردم و احزاب روژهلات از کمک به آن دریغ کرده باشند. از دوران جنگ مسلحانه تا جنبشهای اجتماعی بعد از جنبش سبز، احزاب کردستان با جان و مال به ایرانیان غیر کُرد، حتی بیشتر از کردهای خود، کمک کردهاند.
اما متأسفانه، بسیاری از احزاب و شخصیتهایی که به ساحل امن اروپا و آمریکا رسیدهاند، بهجای قدردانی، علیه احزاب و مردم کردستان اقدام کردهاند. نتیجه این رفتار آن بوده که یا حذف شدهاند یا در سیاست ایران وزن چندانی ندارند.
با این حال، احزاب روژهلات بهجای درس گرفتن از این تجربه تلخ، همچنان به دنبال اتحاد با همان احزاب و شخصیتهای غیر کُرد هستند و در این مسیر، هر حزب تلاش میکند دیگری را با روشهای مختلف به حاشیه براند. این در حالی است که هیچکدام از این احزاب، اصولاً مخالف اتحاد با سایر احزاب کرد نیستند، بلکه مشکلشان این است که میخواهند خود نقش اصلی را ایفا کنند، نه حزب دیگری.
این رقابت ناسالم به فضای مجازی نیز کشیده شده است، بهطوری که هواداران این احزاب بیشتر مشغول توهین به رهبران یکدیگرند تا پرداختن به اصل موضوع که همانا ایرانی دمکراتیک و فدرال است باشند
به نظر من، زمان آن رسیده که احزاب روژهلات کردستان به این نتیجه برسند که اگر ابتدا خانه خود را آباد کنند، همسایگان نیز برای آنها احترام بیشتر قائل خواهند شد و بیشتر به دنبال اتحاد با آنها خواهند آمد. وقتی احزاب روژهلات در جلسات خود با سلطنتطلبان، مجاهدین و جمهوریخواهان علیه سایر احزاب کرد صحبت میکنند، مطمئن باشند که آنها نیز هرگز آنها را متحدی واقعی نخواهند دانست، زیرا بهخوبی میدانند که “کسی که با مادر خود چنین کند، با دیگران چه خواهد کرد؟”
پس بهتر است که بهجای تضعیف یکدیگر برای کسب موقعیت در اتحاد با احزاب غیرکرد، ابتدا بر سر چند اصل اساسی که منافع ملی کردهای روژهلات را تأمین کند، به توافق برسند. باید از تفکر “حزب من اصلی است و حزب تو فرعی” دست بردارند و با تدوین یک طرح وبر نامه مترقی و کوردوارانه، یک مجلس روژهلات کردستان در خارج از کشور تشکیل دهند. مجلسی که اعضای آن بهطور اصولی و دموکراتیک انتخاب شوند و بر اساس معیارهای مشخص اداره شود.
در این صورت، همگی آماده خواهند بود تا این احزاب را بهعنوان یک بازیگر جدی در آینده سیاسی ایران بپذیرند. اگر احزاب روژهلات بهجای منافع شخصی و حزبی، منافع ملی را اولویت قرار دهند، این کار سخت نخواهد بود. در آن زمان، دیگر “مرغ همسایه غاز نخواهد بود” بلکه “حزب و شخصیتهای روژهلاتی، شترمرغی خواهند شد که در برابر رژیم و برای اپوزیسیون، وزنهای بسیار سنگینتر از فیل خواهند بود.”