کوردانه: شورش شهباز: انتخابات آمریکا برگزار و ترامپ بعنوان رئیس جمهور منتخب ایالت متحده‌ی آمریکا برگزیده شد. شعار تبلیغاتی ترامپ اول و آخر فقط آمریکا بود.
مراسم تحلیف ترامپ بعنوان ریاست جمهوری در 20 ژانویه 20225 (اول بهمن ماه) در کنگره آمریکا برگزار و پس از آن رسما فعالیت خود را به عنوان رئیس جمهور آغاز می‌کند.
اکنون می‌توان خط‌مشی عملکردهای ترامپ را حدس زد. ترامپ که در شعار تبلیغاتیش فقط آمریکا را عنوان کرد، اندیشه‌ای نوین را در سر می‌پروراند!
منش ترامپ و عملکردش در برابر جمهوری اسلامی می‌تواند موجبات نگرانی مخالفان با جمهوری اسلامی باشد. اما واقعیت تا رویاپردازی در تقابل نظامی آمریکا با جمهوری اسلامی بسی بعید و بدور از نظر است.
دکترین ترامپ، دکترین تجارتی/ سیاسی است. در این دکترین، آمریکا در سال 2025 با برسرکار آمدن ترامپ، آمریکایی متفاوت خواهد بود.
اداره‌ی جدید دولت آمریکا از هم اکنون در حال چینش کابینه‌ی جدید است. از همه مهمتر اینکه هنوز کابینه‌ی جدید بر سرکار نیامده که تغییراتی در حرکتهای نظامی آمریکا بطور محسوس دیده می‌شود. مشهود اینکه اخیرا آخرین ناوهواپیمابر ایالت متحده خلیج فارس را ترک کرد. با رفتن این ناوهواپیمابر، می‌توان تخمین زد که تغییراتی بنیادی در رویکرد دولت جدید آمریکا پدید خواهد آمد.
ترامپ در جریان کارزار تبلیغاتی خود عنوان داشت که به جنگ اکراین و روسیه با توافقی خاتمه خواهد داد. برخلاف دولت بایدن که حق استفاده‌ی از سلاحهای دوربرد آمریکا را به اکراین داد که موجبات واکنش پوتین و تجدیدنظر دکترین بکارگیری سلاح هسته‌ای از سوی وی را در پی داشت! این خاتمه‌دادن به جنگ هم روشهایی دارد که مهمترین بخش آن احتمالا به قطع یا تعدیل کمکهای نظامی آمریکا به اکراین بستگی تام دارد.
ترامپ هدفی چند منظوره و بر مبنای منافع آمریکا در خاتمه‌دادن به جنگ اکراین و روسیه را در پیش می‌گیرد. نخست کم کردن هزینه‌های سرسام‌آور نظامی و توجه به بدهی‌های دولت آمریکا خواهد بود. دوم وضعیت معیشتی داخل آمریکا و پرداختن بە بیمه‌ها و سایر مواردی که ترامپ در شعارهای انتخاباتی خود عنوان کرده است. سوم اینکه تأمین و پرداخت بخشی از این بدهی ها به روابط آمریکا و با چین و بعد از آن به دولتهای حاشیه‌ی خلیج فارس بستگی خواهد داشت. بهترین راه حل ممکن را ترامپ در پیش خواهد گرفت. این راه حل هم ایجاد صلحی در بین روسیه و اکراین خواهد بود. با خاتمه دادن به جنگ اکراین، ترامپ علاوه بر کم‌کردن هزینه‌های جنگی، بازی وحدت جبهه‌ی شرقی حامی روسیهکره شمالی، ایران و چین را خو.اهد شکست.
بعد دیگر این عملکرد ترامپ همچنان که دیدار ایلان ماکس با نماینده‌ی جمهوری اسلامی در سازمان ملل بطور مخفی_ که به رسانه ها درز نمود_ نشان از رویکردی مصالح جویانه با نگرشی دادو ستدانه‌ی غیرمستقیم ترامپ می‌باشد. این مذاکرات و دیدارها هیچوقت در بین آمریکا و جمهوری اسلامی هرچند غیررسمی و مخفی بوده اند، ولی همچنان فاش شده اند! فاش کردن این نوع دیدارهای سری بیشتر از سوی آمریکا در شکستن ابهت جمهوری اسلامی در تضاد شعار و عملکرد این نظام را می‌خواهد نشان دهد!
آمریکا اکنون در مرحله‌ی جدید می خواهد با متدی سیاسی در دنیای سیاست جهانی قرار گیرد. تئوری دکترین امنیت ملی ایالت متحده که فرامرزی و بخش عمده‌ی از آن در خاورمیانه تأمین می‌شد، اکنون با تغییراتی به خاور دور متوجه و بدان سوی پیش میرود.
اروپای در حال حاضر دیگر آن رنگ وبوی پیشین را برای آمریکا نداشته و به همین دلیل هم آمریکا خواهان آن نیست بیشتر از این هزینه صرف آن کند. پس توافق و خاتمه دادن به جنگ اوکراین و روسیه، متدی لاتغییر در سیاست جدید آمریکا خواهد بود.
با در پیش گرفتن دکترین توجه به خاور دور که اکنون در پیش‌‌‌روی آمریکا قرار دارد، همزمان هم توجهی به کشورهای خلیج به ویژه عربستان صعودی و امارات متحده عربی که قطبی اقتصادی در جرگه‌ی دادوستدهای خاور دور هست، مدنظر قرار می‌گیرد. برگزاری جشنواره های مد و موسیقی و انواع نمایشگاه‌های بین المللی در امارات و به ویژه در عربستان صعودی، زدودن مرکزیت اروپای غربی را به رخ دنیای جدید می‌کشد. پیمان ابراهیم بعنوان سرلوحه‌ی محور داوود، نیازمند به برقراری ثباتی امنیتی است. ترامپ و کابینه‌ی جدید آمریکا به خوبی این وضعیت را درک و وارد مقوله‌ی ثبات در خلیج و توجه بیشتر به خاور دور را با چاشنی فشار حداکثری بر ایران در پیش خواهند گرفت.
در اداره‌ی جدید دولت آمریکا، رویکردها بسی متفاوت‌تر خواهند بود. دلیل عمده‌ی آنهم به شخص رئیس جمهور آمریکا و تیم او در اداره‌ی دولت ارتباط دارد. حسن نیتی که پیشتر براساس داده‌های بد لابیهای جمهوری اسلامی به دولتمردان اداره‌ی کابینه‌ی بایدن تزریق شد، در کابینه‌ی ترامپ تماما به ظنهای شدیدی مبدل خواهند شد.
اجمالا اینکه، دولت جدید آمریکا با تمرکز بر خاوردور به ویژه چین و در کنار آن برقراری رابطه‌ای حسنه با روسیه بعد از خاتمه جنگ اکراین، رویه‌ای نسبتا سخت و کمرشکن را نسبت به ایران در پیش خواهد گرفت. حال باید شاهنامه‌ی قرائت نشده دولت ترامپ را نشنیده و نگفته گمانه زنی کرد. البته نوع گمانه زنی جمهوری اسلامی نسبت بدان مطرود و پوسیده است. چونکه گفتمان رژیم جمهوری اسلامی تک محور و از نوع گشتاوری صفر یا صد می‌باشد.
تنها راه ممکن گذار از دوران ترامپ که جمهوری اسلامی در مخیله دارد و درصدد پرورش دادن آنست، گزینه‌ی جایگزینی خامنه‌ای است!
گزینه‌های جانشینی خامنه‌ای سه تن عنوان و یک تن از آنان پسر خامنه‌ایمجبتی در میان آنان وجود دارد. پسر خامنەایی از سوی رسانه‌های جمهوری اسلامی و لابیهای سپاه پاسداران بیشتر دو گزینەی دیگر برجسته‌تر می‌شود. این گزینه‌ی جانشینی خامنه‌ای در حال حاضراگر حادثه‌ای یا خیزشی روی ندهد عمق استراتژی تقابل جمهوری اسلامی برای تنفس کشیدن بیشتر با رویکردهای دولت جدید آمریکا یا همان نوعی از تسلیمیت در برابر خواستی سیاسی/ بین‌المللی خواهد بود. اما این نوع استراتژی نمی‌تواند موجبات شفافیت سیستم و حتی نوع نگرشهای جمهوری اسلامی نسبت به جامعه‌ای تحت کنترلش را تغییر دهد. بحرانهای گسترده‌ی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تا به انواع فساد رایج سران حکومتی، بالاخره روزی خواهد رسید که خیزشی سراسری مردمی بر آن نقطه‌ی پایان می‌نهد.