مالک بیگی، فعال رسانەای کورد: در بحبوحەی انتخابات یکی از نقاط تحریک‌پذیر ایرانیان برای شرکت مسایل قومیتی است. مسالەای کە در نظام تمامیت‌خواە مذهبی جمهوری اسلامی حتی در مورد قوم فارس نیز تابو شمردە شدە و سرکوبگری پانفارس‌ها و پان‌ایرانیست‌ها و ممنوعیت برگزاری مراسم بر سر قبر کوروش کبیر و حذف اساتید ملی‌گرا آغاز شد و با حکم خمینی مبنی بر اینکە (ملی‌گرایی اساس بدبختی مسلمین است) و گنجاندن اصولی معطوف بە (امت‌سازی) و (امت واحدە اسلامی) کە در قانون اساسی اولی‌تر از (ملت‌سازی) کە آرمان رژیم شاهنشاهی بود برشمردە شدە تحکیم یافت.
کاندیداها و ستادهای انتخاباتی در ایام انتخابات معمولا در یک تابوشکنی آشکار و با تشکیل کمیتەهای اقوام و اجرای موسیقی و رقص‌های محلی و نوشتن بە زبانهای غیرفارسی و زندەباد قومیت و … بە تهییج قوموندان می‌پردازند. اگر چە گهگاە برخی چهرەها از این بابت نیز پس از انتخابات تذکر و کارت زرد از مراجع رسمی و غیررسمی دریافت می‌کنند اما این سواستفادە برای افزایش مشارکت کماکان ادامە دارد و خواهد داشت.

تغییر مدل مشارکت مردمی

بررسی روندهای مشارکت مردم در انتخابات نشان می‌دهد کە مردم بە دو گروە عمدە تحریم‌کنندگان انتخابات و کنشگران انتخاباتی تقسیم شدەاند و کنشگران نیز بەدو گروە رانتخواران و حکومتیان و در برابر آنان افراد دارای مطالبات عمومی غیرحکومتی تقسیم شدەاند.
دستە اخیر بە دلیل اتخاذ رفتاری جدا از القائات پوزسیون و اپوزسیون و گروهی فعال کە تاثیراتی خاص در شکل‌گیری فضای آتی جامعە برجای خواهند گذاشت می‌بایست مورد توجە ویژە قرار بگیرند.
در این دورە، کنشگران مذهبی سنتی و نیز دوستداران سنتی و اصل نظام جمهوری اسلامی نیز از عمدەی مواضع انتخاباتی خود در ادوار گذشتە عدول کردە و از مدل‌های حکومتی بە سمت مدل‌های مردمی تغییر موضع دادەاند.
کلان‌مدل قبلی انتخابات کە توسط حاکمیت و عوامل آن طراحی و اجرا می‌شد بر اساس دو اصل ایجاد تعارض منافع بین مردم و نیز اصل فریبکاری و ایجاد هیجان بەجای شناسایی و پاسخگویی بە مطالبات جدی جامعە پایەگذاری شدە بود.
تعارض منافع کە بر اساس اصل (تفرقە بیانداز و حکومت‌کن) طرح‌ریزی شدە و کارکردی پایدار و وحشتناک در جهت دیگری‌سازی از همدیگر توسط خود مردم و بە عنوان بازخوردی از رفتارهای انتخاباتی آنان پیدا کردە بود کە حتی منجر بە دیگری‌سازی برادر از برادر و از هم‌گسیختگی جامعە نیز شدە بود.
مدل هندسی این الگو خطی با دو سر (اصلاح‌طلب/ چپ) و (اصولگرا/ راست) بودە کە مبنای آن بر تشتت افکار و تغییر بی‌رویە قواعد و بی‌قاعدگی استوار بودە بەنحوی کە در برخی امور سیاسی یک گروە بر اساس مدلهای جهانی چپ رفتار می‌نمودە ولی در برخی امور اقتصادی، همان گروە بەرویە مدلهای جهانی راست عمل می‌نمودە و بەنظر نمی‌رسد کە این موضوع بەدلیل بیسوادی و غیرعمد سازمان یافتە باشد.
این الگو احتمال بر مبنای همان الگوی رسانەای جایگزینی (بمباران خبری) و (انفجار اطلاعات) راست و دروغ بەجای (سانسور) طراحی شدە تا شهروندان سردرگم و تهییج شوند و نتوانند درست و نادرست را از همدیگر تشخیص بدهند ولیکن همیشە بین دو جناح سرگردان بمانند و البتە همیشە در صحنە.
از دیگر روشهای کنترل بر اساس روش تضاد گروهی و تعارض منافع ایجاد کمیتەی اقوام و مذاهب در ستادهای انتخاباتی نامزدان با چشم‌پوشی از بیان برخی مطالبات قومی و مذهبی بودە است.
پرواضح است کە فضای ذهنی، جنس مطالبات و گفتمان گروههای مذهبی و گروههای ناسیونالیست عمدتا در تقابل با هم و یا در خوشبینانەترین حالت در تضاد با همدیگر است و بەشکل طبیعی و خودجوش یک گروە بە نام کمیتەی اقوام و مذاهب نەتنها باعث ایجاد وحدت و انسجام بین این دو گروە از کنشگران اقلیتی نمی‌شود بلکە تجربە نشان دادە آنان در ستادهای انتخاباتی و پس از آن از همدیگر فاصلەی بیشتری پیدا کردە و اغلب دچار تنش و دعوای ادامەدار نیز شدەاند کە این روش در ادامە همان سیاست (تفرقە بیانداز و حکومت‌کن) و دیگری‌سازی از همدیگر و البتە در قالب سپردن آزادیهای ظاهری و اجازە فعالیت کانالیزە شدە و کنترل نامحسوس آنان است بەنحوی کە بەجای مقصر برشمردن حاکنیت در نقض حقوق اقلیتی خود ،خودشان راسا در نقض حقوق مدنی دیگری کوشا باشند و بە همین دلیل پساز انتخابات دچار یاس شدە و از دایرە کنشگری و بدون تحمیل هزینە بر حکومت ، سرخوردەتر از همیشە و برای همیشە خادج می‌شوند کە بە سود حاکمیت است.

آگاهی عمومی

در این دورە و پس از آگاهی عمومی ایجاد شدە کە بە برکت جنبش (مهسا/ ژینا) یا همان خیزش عمومی (زن، زندگی ، آزادی/ ژن، ژیان، ئازادی) رخ داد
در پی این آگاهی‌بخشی عمومی کە از پی نیم قرن ممارست سیاسی و دادن هزینەهای اجتماعی و سیاسی و مالی فراوان از سوی مردم حادث شد می‌توان گفت کە فضای انتخاباتی این دورە حایز ویژگیهای زیر می‌باشد:

یک-بە حاشیە رفتن فرهنگ روی و ریا و تظاهر و توانمندی جامعە در (نە گفتن) بە همەی دلالان رای و کسانی کە از هر دری برای تهییج مردم استفادە و سواستفادە می‌کردند حتی کنشگران قومیتی
دو- از بین رفتن مدل خطی کە حکومتی و دوقطبی می‌باشد و جایگزین شدن مدل هندسی مثلثی بە همت مردم و با راس‌های موثر غیرحکومتی بە شرح زیر می‌باشند:
الف- کنشگران مجازی در تقابل با سیاست‌های سانسور و یا بمباران خبری
ب-کنشگران قومی برای عبور از مطالبات حکومتی‌ساختە و البتە معطل‌ماندە قومیتی و محلی پیش‌بینی شدە در قانون اساسی و بەجای تفکرات سنتی همانند حذف سایر اقوام و کسب منافع از این طریق و در همدستی با حاکمیت و یا پانیست‌ها، و یا سر دادن شعارهایی نخ‌نماشدە برای حفظ ایران همانند (اتحاد ملی) و (انسجام ملی) کە بە سود حاکمیت ختم می‌شوند در پی تعریف بازی (برد-برد) در تعامل یا سایر اقوام و ملل ایرانی هستند و نیز در پی سازگار کردن مدلهای ایالتی و خودمختاری و یا کنفدراسیونهای مشترک‌المنافع برای آیندەی ایرانند
ج-کنشگران مذهبی کە برای اولین‌بار در تاریخ بەجای تلاش برای حکومتی کردن دین و یا تکفیر دیگران و با احترام بە دیگران در پی فردی‌سازی دین و مذهب هستند و بە درستی مشی روشنفکرانە و لاییک‌گونەای را در پیش گرفتەاند
جامعەی ایرانی در طول تاریخ و تا بدین‌حد بە خردورزی جمعی و آگاهی عمومی برای شناخت و درک مسایل و تلاش برای حل ریشەای آنان، بەدور از هرگونە تعصب، جوگیری و جوسازی و بدون تکیە بە ابزارهای حکومتی دست نیافتە و این موضوع بە عنوان زیرساخت فرهنگی و بەعبارتی مهمترین زیرساخت عمومی در جامعە می‌تواند بە عنوان قویترین نیروی (محرک توسعە) مورد توجە و حمایت قرار گیرد.

عبور مردم از موانع ذهنی

مهمترین کلان‌شاخص برای پایش این دورە از انتخابات عبور مردم از موانع ذهنی‌ای است کە در برابر شکل‌گیری فرهنگ صحیح انتخابات پیش و پس از انتخابات شکل گرفتە بودند.
این ویژگی را باید معادل توسعە فردی تک تک ایرانیان و ارتقاء سطح فرهنگ عمومی آنان در مورد مشارکت سیاسی دانست موضوعی کە بە عنوان دستاوردی عمومی نە در انقلاب مشروطیت بە وقوع پیوست نە در انقلاب سفید شاە و ملت و نە در انقلاب بهمن پنجاە و هفت. این آگاهیسازی بسیار فراگیر بودە و تمانی اقشار مذهبی و غیرمذهبی و پیر و جوان و زن و مرد را شامل شدە است.
جاماندن اپوزسیون (و قدرتهای بین‌المللی و رسانەهای خارج از کشور) و پوزسیون (و حاکمیت) از عامەی مردم و فریز شدن فضای ذهنی آنان در دهەهای چهل و پنجاە و شصت و هفتاد و هشتاد شمسی باعت شدە کە آنان نتوانند روشهای کارآمدی برای تاثیرگذاری بر مردم بیابند و در حال حاضر مردم بدون رهبر و بدون سازمان‌پذیری و تحت قاعدەی بی‌نظمی در عین نظم در حال اتخاذ تصمیمات محلی و محلەای در مواجهە با کلیە جریانات سیاسی و اجتماعی از جملە نهاد انتخابات هستند و البتە این هوشمندی خودجوش در نهایت بەنحوی سازمان می‌بابد کە در قالب استراتژی لکە‌جوهری کلیەی این جریانات و تصمیمات محلەای بە تصمیمات محلی تبدیل و در قالب تصمیمات کلان ملی تجمیع می‌شوند دقیقا همانند لکەهای جوهر کە بی‌هدف بر سراسر صفحە پراکندە می‌شوند و در نهایت در کاغذ نفوذ پیدا می‌کنند و رنگ جوهر کل صفحە را می‌پوشاند.

رفتار همسان حاکمیت و اپوزسیون در مواجهە با انتخابات

در حدود چهار دهە است کە حاکمیت با استراتژی حضور حداکثری مردم و گرم نگاە داشتن تنور انتخابات در ایام انتخابات حکم حکومتی صادر می‌کند و نیز تحت روال نظارت استصوابی شورای نگهبان بە رد صلاحیت و عدم احراز صلاحیت افراد و حتی کارگزاران خود نیز مبادرت می‌ورزد. بازخورد این رفتار بە تعبیر حکومتی آن (پیادە شدن فعالان از قطار انقلاب) بودە و همچنین بە قول شیخ کروبی کە خود بارها در این زمینە نقش‌آفرینی کردە رفتەرفتە اغلب فعالین دایرە انقلاب نمی‌خواهند کە (هیزم تنور انقلاب) باشند و جایگاە نهاد انتخابات را روز بە روز تقلیل دادە است.
از سویی دیگر اپوزسیون نیز هموارە با ادبیات تحریم انقلاب و در بازتولید خشونت کلامی بە نهاد انتخابات حملەور شدە است.
نتیجەی این دو رفتار متقابل یکی بودە است ؛ تخریب نهاد انتخابات.
کاهش حضور مردم در انتخابات فرمایشی و تحریب نهاد انتخابات در کنار آسیب‌های متعددی کە دارد یک مزیت نیز داشتە است: دور کردن جامعە از سیاست‌زدگی و تفکیک امر اجتماعی از امر سیاسی.
از همان دهەهای سی تاکنون یکی از اشتباهات اپوزسیون متاثر از ادبیات حذفی چپ انقلابی (چە در همسویی و چە در تقابل با آن) و بەویژە حزب تودە (سیاسی کردن فضای جامعە) و ارائەی تحلیل‌هایی غلط‌انداز بودە کە (امر سیاسی) و (امر اجتماعی) را در هم ادغام می‌نمودە است و متاسفانە یکی از موانع توسعەی فکری مردم و نیز از گسترش ادبیات ضدتوسعە در جامعە بودە است بەنحوی کە اغلب متخصصین در تمامی رشتەهای فنی و مهندسی، پزشکی و علوم انسانی بە جای نقش‌آفرینی و خدمت در حوزەی تخصصی خود، بسیار غیرمتخصصانە وارد فضای سیاسی شدەاند. اپوزسیون ایرانی و کوردی برای برونرفت از وضع موجود می‌بایست از (تجارب شکست) بە عنوان نسل‌های قبلی بە عنوان (ذخیرەی داتشی) جمعی خود برای بازتعریف حوزەهای کنشگری اقدام نماید.
شاید یکی از دلایل عقب‌افتادگی‌های ایران تشکیل دارالفنون بە عنوان یک دانشگاە صرفا صنعتی و پیش از آن نیز اعزام جوانان ایرانی بە اروپا برای تحصیل در رشتەهای طب و مهندسی بود در حالی کە پیش و بیش از این گونە رشتەها هر کشوری نیاز بە رشتەهای علوم انسانی و اقتصاد و مدیریت و فلسفە و امثال آن داشتە و دارد بەویژە اینکە می‌بایست روند مدرنیزاسیون ایران بە جای ورود ظواهر مدرنیتە و تکنولوژی وارد ایران می‌شد و برای همین است کە می‌بینیم پزشکان و مهندسین دهەهای سی و چهل و پنجاە و شصت بە جای صنعتی کردن ایران تحت القای انقلابیون و بەنوعی مطامع بەقول خودشان امپریالیسم شرق و غرب و یا هژمونی شاە و یا بە قول شاە تحت جو متصاعد شدە از ارتجاع سیاە (مرتجعان مذهبی) و ارتجاع سرخ (تندروان متاثر از حزب تودە و اتحاد جماهیر شوروی) همە کاری کردند بجز کمک بە روند مدرن کردن ایران و روند توسعە ایران و تلخ‌تر آن کە جمهوری اسلامی نیز عناد با علوم انسانی را با جایگزین کردن (علوم انسانی اسلامی) بازتولید کرد.
در همین رابطە و بە عنوان نمونە می‌توانید بە دهها مثال بارز از تجربەهای شکست عبرت‌آموز بسیاری از شخصیت‌های موثر در چند دهە فضای سیاسی ایران رجوع کنید کە دکتر شریعتی بەعنوان یکی از دانش‌آموختەگان علوم انسانی می‌باشد کە تحت جو مذهبیون، علوم اجتماعی و جامعەشناسی را در ایران مردە متولد کرد و با اینکە دست بە اسلحە نبرد اما از زیر کت و شلوار و کراوات او هزاران جوان متدین و ایدئولوژی‌زدە و دست بە اسلحە شدند. در دیگرسو نیز یکی دیگر از غیرمسلحانەتربن چهرەها مهندس بازرگان قرار دارد کە می‌تواند بە عنوان عبرت نسل جوان مورد توجە قرار گیرد یعنی کسی کە هم حزب‌سازی و هم نهادسازی و هم قانون‌سازی‌هایی کرد کە خود در آخر عمر از کردەی خود پشیمان شد و چوب آنها را خورد و البتە تاکنون ملت ایران نیم قرن است کە عذاب الیم آن اقدامات امثال ایشان را بەعنوان جادەصاف‌کن بە قهقرا رفتن ایران می‌کشند و شاید تا آخر دنیا امکان جبران عقب‌ماندگی ایران از کشورهای عربی و کشورهای شرق آسیا نیز کە زادە تفکرات و اقدامات آنان است فراهم نشود. (در پی‌نوشت بە این نمونە پرداختە شدە است)
هرچند کە قصد نگارندە از نوشتن این جستار تکفیر مهندس بازرگان و امثال ایشان نمی‌باشد اما هدف ان است کە نتیجەگیری شود نسل کنونی ایران علیرغم عقب‌ماندگیهای حاکمیت و ادوزسیون بە چنان سطحی از آگاهی رسیدە کە از زندگی و تجارب شکست افراد موثر در شکل‌گیری وضع موجود عبرت گیرد و بە این نتیجە برسد کە از سیاست‌زدگی بەدور بماند و در تمامی امور بر اساس تخصص عمل نماید و نیز در امور تخصصی همانند امور سیاسی بە دنبال افراد غیرمتخصص نرود چرا کە تجربە نشان دادە است چنانچە مهندس بازرگان در زمینەی تخصصی خود می‌تواتست در ایران پایەریز انقلاب صنعتی شود تا نسل امروز بە دلیل روی‌ دادن انقلاب اسلامی و تدوین قانونی اساسی کە افرادی غیرسیاسی و غیرمتخصص در سیاست همانند مهندس بازرگان تدوینگر آن و پایەگذار آن بودەاند حسرت عقب‌افتادن از ژاپن و کرەجنوبی کە در تدوین برنامەهای توسعە از ایران الگوبرداری نمودند را نخورد و بدتر از آن حسرت عقب‌ماندن از عربستان و امارات و قطر و عمان را و نیز بیم عقب‌افتادن تدریجی از عراق و افغانستان را نداشتە باشد.
نمود خردمندتر شدن عامەی مردم ایران و بەویژە نسل جوان را در گریز از سیاست‌زدگی و شکل دادن بە جنبش‌های مدنی همانند (زن، زندگی، آزادی) و نیز متقاعد کردن تمامی نسل‌های قبلی بە دست‌کشیدن از دور تسلسل باطل گذشتەی خود و تغییر رویکرد در توانمند شدن برای تفکیک (امر اجتماعی) از (امر سیاسی) و نیز تفکیک (امر ملی) از ( امر محلی) باید دید رخدادهایی کە اگر دهەی سی اتفاق افتادە بودند ایران هم‌اکنون کشوری دموکراتیک، صنعتی و پیشرو در تمامی امور و با سرمایەهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بالا بود و نسل امروز بە این تعقل رسیدە کە از نسل مهندس بازرگان‌‌ها بپرسد کە آیا اگر شما بەجای انقلاب اسلامی تدوینگر سندهای توسعەای برای بروز انقلاب صنعتی و تکنولوژیک در ایران بودید و بەجای تفسیر قرآن و اصرار بر جدا نبودن دین از سیاست کە در اواخر عمر خود بە دلیل دیدن نتایج فاجعەآمیز آن، اگر بە در زمینەهای تخصصی خود همانند مهندسی اقلیم مبادرت می‌ورزیدید و اکنون ایران ما اکنون دچار این همە بحران زیست‌بومی نمی‌شد آیا تاثیرگذاری شما برای ایران بیشتر و بهتر نبود؟ و اگر بە دنبال انقلاب بودید آیا بهتر نبود کە بە دنبال ایجاد تحول و مقاومت در برابر سیاست‌زدگی و دین‌زدگی می‌شدید تا هم‌اکنون جوانان ایران نە تنها از دینی کە شما مبلغ آن شدید بلکە از اخلاق و اصول اولیەی آن نیز گریزان نباشند؟
نسل کنونی بە این ردە از خردمندی رسیدە کە ایران کنونی را ماحصل اشتباهات و عملکرد غیردموکراتیک رژیم شاهنشاهی و رژیم جمهوری اسلامی و نیز اپوزسیون و احزاب کلاسیک می‌داند و همانگونە کە خود، خویش را از اسیر ماندن در گذشتە رهانیدە از همە طرفداران سلطنت، جمهوری اسلامی، جمهوری‌خواهان و اپوزسیون می‌خواهد کە بە این حد از تعقل برسند بەقول کنشگران خیزش عمومی (زن ، زندگی، آزادی) صرفا (برای ایران).

*پی‌نوشت
تحصیلات مهندس مهدی بازرگان بە این شرح می‌باشد (تحصیلات ابتدایی را در مدرسه سلطانیه تهران و متوسطه را در دارالمعلمین مرکزی به پایان رساند. در سال ۱۳۰۷ در میان نخستین گروه محصلان ممتاز اعزامی دولت پهلوی قرار گرفت و با بورس شاهنشاهی راهی فرانسه شد. در دبیرستان ژرژ کلمانسو در نانت تحصیل کرد جایی که با عبدالله ریاضی همکلاس بود. سپس ترمودینامیک و مهندسی را در Ecole Centrale des Arts et Manufactures دانشکده مرکزی هنر و تولید پاریس خواند. در ۱۳۱۳ به ایران بازگشت) در تحصیلات ایشان هیچ سرفصلی از دروس علوم سیاسی مشاهدە نمی‌شود ولی در عوض فعالیتهای وی عبارتند از (حزب سیاسی نهضت آزادی ایران (۱۳۷۳–۱۳۴۰)دیگر عضویت‌های سیاسیجمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران (۱۳۶۹–۱۳۶۴) گروه همنام (۱۳۵۹–۱۳۵۸) جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر (۱۳۶۰–۱۳۵۶) انجمن اسلامی مهندسین (۱۳۷۳–۱۳۳۶) نهضت مقاومت ملی (۱۳۳۹–۱۳۳۲) جبهه ملی ایران (۱۳۴۰–۱۳۲۸) حزب ایران (۱۳۲۵–۱۳۲۰)) و مناصب تاثیرگذار ایشان عبارتند از (نخست‌وزیر دولت موقت، عضو تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی، نامزد رد صلاحیت شدە انتخابات ریاست‌جمهوری طبق همان اصول قانون اساسی کە خود نیز در تدوین آن نقش داشتە، نمایندگی مجلس) و تشکلهایی کە مهندس بازرگان در تاسیس آنها نقش داشتە عبارت بودەاند از ( مکتب متاع (۱۳۳۵) انجمن اسلامی مهندسین (۱۳۳۶) انجمن اسلامی پزشکان (۱۳۳۷) انجمن اسلامی معلمان(۱۳۳۸) انجمن اسلامی بانوان(۱۳۳۸) شرکت انتشار (۱۳۳۸) شرکت انتشارات قلم(۱۳۳۹) مجتمع فرهنگی و مسجد جامع نارمک(۱۳۳۹) هنرستان کارآموز (۱۳۴۱)) کە در این میان صرفا تاسیس یک هنرستان کە کاری خیلی تخصصی هم نبودە غیرمرتبط با مسایل سیاسی و دینی و تاحدودی مرتبط با تخصص وی بودە است. در زمینەهای تخصصی باید گفت با اینکە نخستین داتشیار دانشکدە فنی و رییس دانشکدە فنی و‌ مهندسی در زمان شاە بودە اما فعالیتی موثر و تخصصی نداشتە و بنا بر تاکید صادق زیباکلام وی را مومن‌ترین دانشجو و استاد رشتەهای مهندسی می‌دانستەاند و ماحصل برداشت وی از سالها تحصیل مفت و مجانی تامین‌شدە از بودجەی عمومی این بودە کە وی متاثر از فضای سیاست‌زدەی ایران پیش و پس از انقلاب و با همان عینک مشترک کمونیستهای انقلابی و‌ مذهبیون انقلابی، در مورد پیشرفتهای کشور مدرن فرانسە و پس از سالها زندگی و تحصیل در آنجا چنین بودە است؛ بازرگان در کتاب دین و تمدن دربارهٔ پیشرفت غرب می‌نویسد: «محرک اصلی این تمدن چیزی جز خدا و دین نمی‌توانست باشد»

تالیفات مهندس مهدی بازرگان

تالیفات مهندس مهدی بازرگان بیانگر آن است کە آن آتار اغلب بی‌ارتباط با تحصیلات وی بودە و عمدتا سیاسی و دینی بودەاند و حتی ایشان در اندک آثاری کە در رابطە با تخصص وی بودەاند عمدتا در پی اثبات وجود خدا و کارآمدی دین و در راستای همان فعالیت‌های سیاسی خود کە تخصصی آکادمیک در آن نداشتە بودە نە تخصص خود.
بسیاری از این آثار کم‌حجم هستند و در دوران پیش از انقلاب در قالب کتاب‌های ارزان‌قیمت جیبی انتشار یافته‌اند.آثار «راه طی شده»، «ذره بی‌انتها»، «عشق و پرستش» و مجموعه سیر تحول قرآن از مهم‌ترین آثار بازرگان دانسته شده است.

تألیفات پیش از انقلاب اسلامی ایران (براساس تاریخ انتشار)؛
اندیشه‌ها، سال ۱۳۰۶ش- آیا نظام عالم بدون مذهب پیش می‌رود؟، سال ۱۳۱۰ش- در وصف صنعت، سال ۱۳۱۱ش-ارمغان فرنگ، سال۱۳۱۳ش-خاطراتی از دوران جوانی، سال ۱۳۳۲ – ۱۳۱۹ش- نماز، سال ۱۳۲۰ش- مذهب در اروپا، سال ۱۳۲۱ش- مطهرات در اسلام، سال ۱۳۲۲ش- ضریب تبادل مادیات و معنویات، سال ۱۳۲۲ش- زندان هارون‌الرشید یا آتشکده ساسانی، سال ۱۳۲۳ش- گزارش فنی از بنای ساختمان بانک ملی- اصفهان، سال ۱۳۲۳ش- زمستان تهران و دود بخاری‌ها، سال ۱۳۲۳ش- مهندس خلیل ارجمند ، مرد ایمان و عامل به عمل صالح، سال ۱۳۲۳ش- سازمان مسافربری شهرستان تهران، سال ۱۳۲۳ش.
صفحه محاسبه یا آباک به‌جای خط‌کش محاسبه، سال ۱۳۲۳ش- دیاگرام عمومی برای گازها و برای هوای مرطوب، سال ۱۳۲۳ش- روضه‌خوانی، سال ۱۳۲۳ش- کار در اسلام، سال ۱۳۲۵ش- راه طی شده، سال ۱۳۲۶ش- رضایت از خانه، سال ۱۳۲۶ش- چیزی که به فکر آن نیستیم، سال ۱۳۲۶ش- دل و دماغ، سال ۱۳۲۶ش- تعیین شرایط هوای مطبوع در ارتفاع تهران، سال ۱۳۲۶ش- فحش و تعارف در کشور ما، سال ۱۳۲۶ش- سرچشمه استقلال، سال ۱۳۲۷ش- آتیه صنعت در ایران، سال ۱۳۲۸ش- آتیه صنعت ایران، سال ۱۳۲۸ش- پراگمانیسم در اسلام، سال ۱۳۲۸ش- اختیار، سال ۱۳۲۸ش- بی‌ینهایت کوچک‌ها،
سال ۱۳۲۸ش- خشک کردن هوا و تقطیر بخاری‌ها به طریقه ترمودینامیک، سال ۱۳۲۸ش- چگونه باشیم، سال ۱۳۲۹ش.
نقشه شهرها و طرز تشکیل دِماغ‌ها، سال ۱۳۲۹ش- آثار عظیم اجتماع، سال ۱۳۲۹ش.
خنک کردن هوا بدون ماشین مبرّد، سال ۱۳۲۹ش- مرگ زنگنه یا انتحار ملی، سال ۱۳۳۰ش- دومین ناهار اهواز، سال ۱۳۳۰ش- اول به فکر ایران ! دوم به فکر ایران !! سوم هم به فکر ایران !!! سال ۱۳۳۰ش- قیمتی‌تر از نفت، سال ۱۳۳۰ش- شروع بهره‌برداری از پالایشگاه نفت آبادان، سال ۱۳۳۰ش- آتیه شرکت ملی نفت ایران، سال ۱۳۳۰ش- سیری کوتاه در تاریخچه مبارزاتی تشیع، سال ۱۳۳۰ش- اشک‌های خوزستان، سال ۱۳۳۰ش- تأثیر ملی شدن صنعت نفت در وضع اقتصادی ایران، سال ۱۳۳۱ش- بازی جوانان با سیاست، سال ۱۳۳۱ش.
از خداپرستی تا خودپرستی، سال ۱۳۳۱ش- مقدمه‌ای برای «چگونه تشویش و نگرانی را از خود دورکنیم»، سال ۱۳۳۲ش- ترمودینامیک در زندگی ، سال ۱۳۳۴ش- مهندس خارجی، سال ۱۳۳۴ش- جنگ میان دیروز و فردا ، سال ۱۳۳۴ش- ما معلمیم یا مربی، سال ۱۳۳۵ش- مقدمه‌ای برای کتاب «آئین خوشبختی»، سال ۱۳۳۵ش- بسازیم یا برایمان بسازند، سال ۱۳۳۵ش- رمضان، عزیزترین ماه نزد خدا، سال ۱۳۳۵ش- از روی قرآن، تنها قرآن، سال ۱۳۳۵ش.- تعریف حکومت از پائین، سال ۱۳۳۵ش-مقدمه‌ای برای ترجمه‌ی کتاب «بیداری در آسیا»، سال ۱۳۳۵ش-مقدمه‌ای برای کتاب «پژوهشی در باره انجیل و مسیح»، سال ۱۳۳۵ش-عشق و پرستش یا ترمودینامیک انسان، سال ۱۳۳۶ش-احتیاج روز، سال ۱۳۳۶ش-رمضان، ماه اجتماع و التیام، سال ۱۳۳۶ش- خداپرستی و افکار روز، سال۱۳۳۷ش.- مسلمانان اجتماعی و جهانی، سال ۱۳۳۸ش- چند کلمه دیگر در زمینه تغییر خط، سال ۱۳۳۸ش- طرح یک پیشنهاد برای حل عبور و مرور خیابان‌های تهران، سال ۱۳۳۸ش-آموزش قرآن، کتاب اول ، سال ۱۳۳۸ش- آموزش قرآن، کتاب دوم، سال ۱۳۳۸ش- آموزش قرآن، راهنمای کتاب اول، سال ۱۳۳۸ش- آموزش قرآن، راهنمای کتاب دوم، سال ۱۳۳۸ش- سر عقب‌افتادگی ملل مسلمان، سال ۱۳۳۸ش- آموزش تعالیم دینی، سال ۱۳۳۸ش – تربیت و تعلیم دینی، سال ۱۳۳۸ش- خانه مردم، سال ۱۳۳۸ش- چرا ملل مسلمان عقب افتاده و در چنگال اجانب‌اند؟، سال ۱۳۳۸ش- مقدمه‌ای برای کتاب «حس مذهبی یا بُعد چهارم روح انسانی»، سال ۱۳۳۸ش- یادداشتی از سفر حج، سال ۱۳۳۹ش.
علی و اسلام، سال ۱۳۳۹ش- پیروزی حتمی، سال ۱۳۳۹ش- مزایا و مضار دین، سال ۱۳۳۹ش-انسان و خدا ، سال ۱۳۳۹ ش- خاطرات سفر حج، سال ۱۳۳۹ش- خودجوشی، سال ۱۳۴۰ش- اسلام مکتب مبارز و مولد، سال ۱۳۴۰ش- درس دینداری، سال ۱۳۴۰ش- آئین زنده‌ها، سال ۱۳۴۰ش – مسأله وحی، سال ۱۳۴۱ش- اسلام جوان، سال ۱۳۴۱ش- مرز میان دین و سیاست، سال ۱۳۴۱ش- انتظارات مردم از مراجع، سال ۱۳۴۱ش- دعا، سال ۱۳۴۱ش.- رنگ‌ها و نقش‌ها در عاشورا، سال ۱۳۴۱ش- مبارزات سیاسی، مبارزات مذهبی، سال ۱۳۴۱ش -حکومت جهانی واحد، سال ۱۳۴۱ش- لزوم طرح‌های درازمدت برای اصلاحات شهری، سال ۱۳۴۱ش- امام و زمان، سال ۱۳۴۱ش- مسئله‌ی وحی، سال ۱۳۴۱ش- انقلاب کوبا، سال ۱۳۴۲ش- مدافعات در دادگاه ویژه نظامی دادرسی ارتش، سال ۱۳۴۲ش- تبلیغ پیامبر، سال ۱۳۴۲ش.
خاطرات زندان، سال ۴۶- ۱۳۴۲ش- رمضان، ماه عبادت، تربیت و رحمت، سال ۱۳۴۲ش- بعثت و ایدئولوژی، سال ۱۳۴۳ش- چشم هم‌چشمی، سال ۱۳۴۳ش- مقدمه‌ای بر ترجمه کتاب «روح ملت‌ها»، سال ۱۳۴۳ش- سازگاری ایرانی، سال ۱۳۴۳ش- آموزش قرآن، کتاب سوم، سال ۱۳۴۳ش- مدافعات در دادگاه غیرصالح تجدیدنظر نظامی، سال ۱۳۴۳ش- چرا ما مخالف استبداد هستیم، سال ۱۳۴۳ش- چرا دچار استبداد شده‌ایم، سال ۱۳۴۳ش- باد و باران در قرآن، سال ۱۳۴۳ش- پدیده‌های جوی، سال ۱۳۴۳ش- نهضت آزادی هندوستان، سال ۱۳۴۳ش- ذره بی‌انتها، سال ۱۳۴۴ش- خدا در اجتماع، سال ۱۳۴۴ش- سیر تحول لفظ‍ی قرآن، سال ۱۳۴۴ش- سیر تحول موضوعی قرآن، سال ۱۳۴۴ش- پیش‌گفتار برای کتاب «اسلام و تبعیضات نژادی»، سال ۱۳۴۴ش- بعثت و تکامل، سال ۱۳۴۶ش- نیک‌نیازی، سال ۱۳۴۶ش- اهمیت تبلیغ، سال ۱۳۴۶ش- مسجد و اجتماع، سال ۱۳۴۷ش – انگیزه و انگیزنده، سال ۱۳۴۸ش.
مقدمه‌ای برای کتاب منابع فقه، سال ۱۳۴۹ش- دین و تمدن، سال ۱۳۵۰ش- جهان‌بینی پیغمبران، سال ۱۳۵۰ش- چپ زدگی، سال ۱۳۵۰ش- دنیای ما، دنیای خودمان، دنیای هرکس، سال ۱۳۵۱ش- دنیای ما، سال ۱۳۵۱ش- در اسلام، میان دین و سیاست جدایی وجود ندارد، سال ۱۳۵۱ش- جهات منفی در بعثت پیامبران، سال ۱۳۵۲ش- انسان و زمان، سال ۱۳۵۳ش- علمی بودن مارکسیسم، سال ۱۳۵۴ش- تلاش و توکل، سال ۱۳۵۴ش- ضرورت‌های وجود بانک و انواع وام، سال ۱۳۵۴ش- نظر اسلام نسبت به زنان در مقایسه با مردان، سال ۱۳۵۴ش- زن و مرد از نظر اسلام، سال ۱۳۵۴ش- بررسی نظریه اریک فروم، سال ۱۳۵۵ش-صدقات و موضوعات مالی، سال ۱۳۵۵ش-فرشته وحی و شیطان، سال ۱۳۵۵ش.
لهو و لعب، سال ۱۳۵۵ش-ملکوت، ملک، ملائکه ، سال ۱۳۵۵ش-انسان‌مسلکی یا انسان‌خواهی، سال ۱۳۵۵ش-حق تمتع از نعمات، سال ۱۳۵۵ش.
نامه ساده‌زیستان، سال ۱۳۵۵ش-تاریخ تکرار می‌شود (از موسی تا مارکس)، سال ۱۳۵۵ش- توحید، طبیعت، تکامل، سال ۱۳۵۶ش-آفات توحید، سال ۱۳۵۶ش-جمله‌شناسی قرآن، سال ۱۳۵۶ش-ملت ایران چه باید بکند، سال ۱۳۵۶ش

تألیفات پس از انقلاب اسلامی ایران (براساس تاریخ انتشار)

دنیا به کجا می‌رود، سال ۱۳۵۷ش-رشد و رکود مسلمانان، سال ۱۳۵۷ش-چگونگی حکومت اسلامی، قانون اساسی، مشروطه سلطنتی، سال ۱۳۵۷ش- گلوی استبداد در دست کارکنان نفت است، سال ۱۳۵۷ش- دشمن سعی می‌کند در داخل کشور ستون پنجم ایجاد کند، سال ۱۳۵۷ش- در ایران، استبداد حافظ منافع استعمار بود، سال ۱۳۵۷ش- سخنرانی در اجتماع ۲۰۰ هزار نفری مردم شیراز، سال ۱۳۵۷ش- لزوم رعایت سلسله مراتب در ارتش جمهوری اسلامی ایران، سال ۱۳۵۸ش- مصاحبه حامد الگار با مهندس بازرگان، سال ۱۳۵۸ش- جوشش‌های انقلاب، سال ۱۳۵۸ش-انقلاب ما به کجا می‌رود، سال ۱۳۵۸ش-انقلاب و ارتباطات سیاسی، سال ۱۳۵۸ش-سنگر به سنگر، نه گام به گام، سال ۱۳۵۸ش-شعارهای ما، سال ۱۳۵۸ش- حکومت الهی و انقلاب اسلامی، سال ۱۳۵۸ش-خدمات و خیرات در جمهوری اسلامی ایران، سال ۱۳۵۹ش-مرز میان دین و سیاست، سال ۱۳۵۹ش-فلسفه غیبت و قیام یا سیاست خدایی گام به گام، سال ۱۳۵۹ش-اسلام و آزادی، سال ۱۳۵۹ش-بعثت و دولت، سال ۱۳۵۹ش-سیمای اسلام، سال ۱۳۵۹ش-نهضت ضد ایران، سال ۱۳۵۹ش-سلام بر سومین سال انقلاب، سال ۱۳۵۹ش-مصاحبه درباره‌ی مصاحبه‌ی حامد الگار با مهندس بازرگان، سال ۱۳۵۹ش-وکیل سوم تهران درباره‌ی اولین مجلس اسلامی سخن می‌گوید، سال ۱۳۵۹ش-آقای بازرگان، انتخاب خود را چگونه تعبیر می‌کنید؟، سال ۱۳۵۹ش-مطهری شهید شد ولی زنده است، سال ۱۳۵۹ش-مصاحبه درباره‌ی آقای نزیه، سال ۱۳۵۹ش-آشنایی نمایندگان با مسائل مملکتی، سال ۱۳۵۹ش-نقش آیت‌الله طالقانی در انقلاب اسلامی، سال ۱۳۵۹ش.-خصال و صفات انقلابی طالقانی، سال ۱۳۵۹ش-پیام به: دانش‌آموزان، معلمان و خانواده‌ها، سال ۱۳۵۹ش-اعتراض قانونی به اهانت نماینده تبریز، سال ۱۳۵۹ش-سلام و پیام به: ارتشیان دلاور، سپاهیان فداکار و هموطنان قهرمان، سال ۱۳۵۹ش-دلاوری‌های خوزستان، «گزارشی از بازدید جبهه‌های جنوب»، سال ۱۳۵۹ش-چرا سکوت؟، سال ۱۳۵۹ش-اختناق شاخ و دُم ندارد، سال ۱۳۵۹ش -اعلام نظر برای اداره‌ی رادیو و تلویزیون، سال ۱۳۵۹ش-اندر بلای سخت – – – ! ، سال ۱۳۵۹ش-اعتراض به جریان دستگیری قطب‌زاده، سال ۱۳۵۹ش-کانال‌های اطلاعاتیِ امام، سال ۱۳۵۹ش-چند تذکر دوستانه به فرستندگان نامه‌های تظلم، سال ۱۳۵۹ش-در عیادت از مجروحان جنگی، سال ۱۳۵۹ش-عاشورا، قیام برای آزادی، سال ۱۳۵۹ش-دیدار با امام، سال ۱۳۵۹ش.- دکتر محمد قریب، پدر طب اطفال در ایران، سال ۱۳۵۹ش-دکتر قریب خوب درس خواند و به کشورش خوب ادای دِین کرد، سال ۱۳۵۹ش-تکذیب فروش جنگنده‌های اف۱۴ و عدمِ ارتباط استعفا با اشغال سفارت آمریکا، سال ۱۳۵۹ش-دریابید – – -! ، چه کسی و چه چیز را دریابیم؟، سال ۱۳۵۹ش -ملّت ایران تشنه امنیّت قضایی و عدالت است، سال ۱۳۵۹ش-ما از دولت موقت استعفا دادیم، ولی کنار نرفتیم، سال ۱۳۵۹ش-دعوت از مردم برای شرکت در مراسم بزرگداشت دکترمصدق، سال ۱۳۵۹ش-کدام ضرورت؟، سال ۱۳۵۹ش-اعتراض به سخنان رئیس مجلس درباره‌ی وقایع ۱۴ اسفند دانشگاه تهران، سال ۱۳۵۹ش-اعتراض به طرح سرپرستی نخست وزیر در وزارتخانه‌های بی‌سرپرست، سال ۱۳۵۹ش-شهادت در دادگاه امیرانتظام، سال ۱۳۵۹ش-مصاحبه درباره‌ی ملی شدن صنعت نفت، سال ۱۳۵۹ش-انقلاب اسلامی، آموزشی و اداری دانشگاه‌ها، سال ۱۳۵۹ش-انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی، سال ۱۳۵۹ش-عرض مختصر با جوانان انقلابی و مکتبی خودمان، سال ۱۳۵۹ش- عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد، سال ۱۳۵۹ش- گرز پهلوان و حیای گربه، سال ۱۳۵۹ش.
پیوستگی جبهه‌های جنگ حق علیه باطل، سال ۱۳۵۹ش- تعطیل دانشگاه‌ها، سال ۱۳۵۹- نظریات و نکاتی اجمالی برای دانشگاه‌های ما، سال ۱۳۵۹ش-وحدت و مکتب، سال ۱۳۵۹ش-شیوه انتظامی و شیوه انقلابی، سال ۱۳۵۹ش-گزارش به مردم در امجدیه، سال ۱۳۵۹ش-نهضت ملی شدن نفت و دکتر مصدق، سال ۱۳۵۹ش-جداول توزیع آیات و منحنی‌های مشخصه سوره‌ها، سال ۱۳۶۰ش-شناخت اجمالی قرآن، سال ۱۳۶۰ش-التقاط، سال ۱۳۶۰ش-بیگانه‌پرستی، سال ۱۳۶۰ش-دین و آزادی، سال ۱۳۶۰ش.
انقلاب و انقلابی، سال ۱۳۶۰ش-انقلاب اسلامی و انقلاب مارکسیستی، سال ۱۳۶۰ش-بعثت و راه‌های ایمان، سال ۱۳۶۰ش-ترمز و تفضل، سال ۱۳۶۰ش-ایران و اسلام، سال ۱۳۶۰ش-تلافی ۲۵۰۰ ساله، سال ۱۳۶۰ش-انقلاب و انتظار، سال ۱۳۶۰ش-استقلال، آزادی، حکومت اسلامی، سال ۱۳۶۰ش-آنچه خواهید شنید، – – – درد دلی است از قلب‌های سوخته، سال ۱۳۶۰ش-شورای انقلاب و دولت موقت، سال ۱۳۶۰ش-درخواست پخش محاکمات امیرانتظام از صدا و سیما، سال ۱۳۶۰-درگذشت یک مبارز صالح، الهیار صالح، سال ۱۳۶۰-اعتراض به بازداشت دکتر رضا صدر، سال ۱۳۶۰ش-تشکر از مردم در همدردی با میزان، سال ۱۳۶۰ش -مبارزه قانونی و مبارزه مسلحانه، سال ۱۳۶۰ش-ماجرای خروج مستشاران خارجی، سال ۱۳۶۰ش-فرزندان مجاهد و مکتبیِ عزیزم، سال ۱۳۶۰ش-پیام به رئیس دادگاه امیرانتظام، سال ۱۳۶۰ش-دندان‌ساز و دولت، سال ۱۳۶۰ش-بر مزار شهدای انقلاب اسلامی ایران و آیت‌الله طالقانی، سال ۱۳۶۰ش-متانت و قضا، سال ۱۳۶۰ش-در مراسم ترحیم دکتر شایگان، سال ۱۳۶۰ش-پاسخ به سخن‌گوی هیأت سه نفری حل اختلاف، سال ۱۳۶۰ش-آفرینش انسان، سال ۱۳۶۱ش-رسالت انبیاء و انقلاب ملت‌ها، سال ۱۳۶۱ش-ابراهیم، امام و امت، سال ۱۳۶۱ش-مصاحبه در رابطه با هیأت اعزامی به تأسیسات نفت جنوب، سال ۱۳۶۱ش-ارزیابی دست‌آوردهای چهار ساله‌ی انقلاب اسلامی ایران، سال ۱۳۶۱ش-سیر تحول محتوایی قرآن، سال ۱۳۶۲ش-بعثت و حکمت، سال ۱۳۶۲ش.
گزینش آدمیزاد، سال ۱۳۶۲ش-آزادی خواسته‌ی ابدی، سال ۱۳۶۲ش-چهارایسم، سال ۱۳۶۲ش-دروغ و نقش آن در دین و دنیای ما، سال ۱۳۶۲ش- درباره‌ی آزادی انتخابات مجلس شورای اسلامی، سال ۱۳۶۲ش-تداوم و تحول انقلاب، سال ۱۳۶۲ش-انقلاب ایران در دو حرکت، سال ۱۳۶۲ش-کالبدشکافی چهار انقلاب، سال ۱۳۶۲ش-گمراهـان، سال ۱۳۶۲ش-مذهب و ملیت، سال ۱۳۶۳ش-انسان‌بینی قرآن، سال ۱۳۶۳ش-انسان‌شناسی قرآن، سال ۱۳۶۳ش.-گمراهی آشکار، سال ۱۳۶۳ش-توهین و تعظیم در اسلام و در ایران، سال ۱۳۶۳ش- عاشقی خدا، سال ۱۳۶۳ش-ابراهیم پیغمبر خودساخته و خودآغاز، سال ۱۳۶۳ش-میوه‌ها و ریشه‌های عاشورا، سال ۱۳۶۳ش-خداحافظی، وصیت و تودیع با مجلس شورای اسلامی، سال ۱۳۶۳ش-تحول انقلاب و آینده‌ی آن، سال ۱۳۶۳ش-تجلیل و تحلیل انقلاب اسلامی ایران، سال ۱۳۶۳ش-چرا آزادی موهبت الهی است؟، سال ۱۳۶۳ش-دیانت و حکومت، سال ۱۳۶۳ش-همکاری خدا و انسان، سال ۱۳۶۴ش-بعثت و ابراهیم، سال ۱۳۶۴ ش-ناگفته‌های بعثت، سال ۱۳۶۴ش-سرگذشت و سرنوشت ایدئولوژی انقلاب اسلامی، سال ۱۳۶۴ش- انقلاب و ابتلاء، سال ۱۳۶۴ش-تفکیک دین و سیاست، سال ۱۳۶۵ش-قرآن چگونه کتابی است؟، سال ۱۳۶۵ش-بعثت و معجزات، سال ۱۳۶۵ش-بعثت و مردم، سال ۱۳۶۶ ش-کفرورزی از آغاز بعثت تا هجرت، سال ۱۳۶۶ش-کفرزدایی از آغاز بعثت تا هجرت، سال ۱۳۶۶ش-ولادت تا نبوت، سال ۱۳۶۶ش-پادشاهی خدا، سال ۱۳۶۷ش-تجربه ده ساله انقلاب اسلامی ایران، سال ۱۳۶۷ش-دعای عید فطر، سال ۱۳۶۸ش-برآورده نشدن دعاها، سال ۱۳۶۸ش-تداوم عاشورا، سال ۱۳۶۸ش-بعثت و آفات رسالت، سال ۱۳۶۸ش-بعثت و فضل خدا، سال ۱۳۶۹ش-مسلمین و حکومت اسلامی، سال ۱۳۶۹ش- به‌سوی خدا، سال ۱۳۷۱ش- آخرت و خدا، هدف بعثت انبیاء، سال ۱۳۷۱ش- بعثت و نبوت، سال ۱۳۷۲ش-آشنایی با زنت و زتکا، سال ۱۳۷۳ش-بعثت و آزادی، سال ۱۳۷۳ش- پا به پای وحی، آیات نازل شده در سال اول بعثت، سال ۱۳۷۳ش- پا به پای وحی، آیات نازل شده در سال دوم بعثت، سال ۱۳۷۳ش.