حسن روحانی مدعی شده که هر دو دولت تحت زمامداری او، دولت یازدهم و دوازدهم «به حق دولت سلامت و محیط زیست بوده است.» روحانی در شرایطی چنین ادعایی میکند که سویه دلتای کرونا نفس جامعه را بریده و خوزستان دستخوش بیآبی است.
روحانی مدعی شده که در دوران ریاست جمهوری او، در هر دو دولت یازدهم و دوازدهم بسیاری از مشکلات زیست محیطی حل شده است. میگوید دولت او در هر دو عرصه سلامت و محیط زیست “کارهای عظیمی” انجام داده است.
این سخنان را روحانی در شرایطی بر زبان میراند که بحران بیآبی ادامه زندگی در خوزستان را دشوار ساخته، سخن از خشک شدن بستر زاینده رود میرود و خود مسئولان جمهوری اسلامی از بحران ناشی از خیز پنجم کرونا میگویند.
پوپولیسم و ادعاهای گزاف برخاسته از آن در جمهوری اسلامی نه با حسن روحانی آغاز شده و احتمالا نه با او به پایان میرسد. اما میتوان گفت که پوپولیسم در دوران زمامداری حسن روحانی جلوههای تازهای یافته است.
روحانی از این منظر نه تنها گوی سبقت را از احمدینژاد ربوده، بلکه حتی اقدام به “غنیسازی” پوپولیسم رایج و جاری در حکومت اسلامی نموده است. نمونه آشکار آن را میتوان در سخنرانی روز دوشنبه چهارم مرداد (۲۶ ژوئیه) او در “آیین بهرهبرداری از طرحهای ملی سازمان محیط زیست” مشاهده کرد.
تا پایان دوره زمامداری حسن روحانی حدود ۱۰ روز باقی است. کلیدی که او مدعی بود با آن میتواند درهای بسته را بگشاید کارگر نیافتاد و نه تنها گره چندانی از بحرانهای هفتتوی حاکم بر ایران نگشود، بلکه اکنون او باید همین کلید زنگزده را در اختیار دولت آینده قرار دهد.
دولت سلامت و دولت محیط زیست
روحانی در واپسین هفتههای زمامداری خود بارها در ستایش عملکرد دولتهای تحت مدیریت و هدایت خود، یعنی دولتهای یازدهم و دوازدهم سخن گفته است. مدعی انجام کارهای بس بزرگی در دوره زمامداری خود است.
این در حالی است که دولت تدبیر و امید، در فرجامین نگاه دولتی بس ناکارآمد در عرصه مدیریت بحرانها از کار در آمد. خیزش و اعتراضات در واپسین روزهای این دولت گواه یاس و سرخوردگی شدید مردمی است که میگویند از “گفتاردرمانی” حاکمان جانشان به لبشان رسیده است.
روحانی در سخنرانی یاد شده میگوید: «دولت یازدهم و دوازدهم به حق دولت سلامت و محیط زیست بوده است.» نکته حائز اهمیت در این ادعا تاکید او بر واژه “به حق” است. آنچه او نمیگوید این است که این حق را وامدار چه کسی و چه اقدامی است.
خشکسالی در ایران
او بازگشت آب به دریاچه ارومیه را “نماد توسعه” زیست محیطی در کارنامه خود میداند. میگوید: «هرکس امروز را با هشت سال پیش مقایسه کند، منصفانه متوجه خواهد شد که چه تغییراتی ایجاد شده است.»
از افزایش روزهای پاک در منطقهای از کشور میگوید، بی آنکه آدرس این منطقه را در اختیار مخاطب قرار دهد. میگوید: «روزهای پاک در منطقهای از کشور از ۲۰ روز به ۸۰ روز رسیده و این موضوع را در کلانشهرها هم شاهد هستیم.»
عموما این گونه است که پوپولیستها نگران راستیآزمایی اظهارات و ادعاهای خود نیستند. میپندارند یک ادعای کذب تا بخواهد رد آن اثبات شود، تاثیر خود را بر اذهان عمومی مینهد. اما آنها از یک موضوع غافلند و آن اینکه هرگاه دیوار باور و اعتماد فرو بریزد، ادعای کذب نه تنها کمتر کسی را میفریبد، بلکه بر خشم و ناخشنودی بسیاری از مردم نیز میافزاید.
از پایتخت ایران شروع کنیم. کلان شهری که نفساش در بسیاری از روزهای سال به شماره میافتد. خبر را به نقل از رسانههای “غیرمعاند” نقل کنیم. خبرگزاری فارس در بهمنماه سال پیش نوشته بود:
«تهران از ابتدای سال همزمان با شیوع کرونا ۱۵ روز هوای پاک، ۱۸۲ روز هوای قابل قبول، ۸۷ روز هوای ناسالم برای گروههای حساس جامعه و ۸ روز هوای ناسالم برای همه افراد داشته است.»
همان منبع خبری گفته که در مدت مشابه سال پیش از آن، “پایتخت ۲۵ روز هوای پاک” داشته و تعداد روزهایی که هوای تهران ناسالم بوده ۶۱ روز و شمار روزهای هوای ناسالم برای پیر و جوان پنج روز بوده است. بنابراین روند بیانگر کاهش ۴۰ درصدی تعداد روزهای پاک در تهران است.
وضعیت در دیگر کلانشهرها نیز کمابیش همین موضوع را حکایت میکند. خبرگزاری ایسنا هم نوشته بود که سهم اصفهان از هوای پاک از ابتدای سال گذشته تا پایان دیماه همان سال تنها چهار روز بوده است.
از استفاده کلان مازوت و گازوئیل و بوی بد تهران و گردوغبار در برخی از استانهای کشور نیز اگر صرفنظر کنیم، بحران بیآبی خوزستان و اعتراضات مردم این استان آن چنان در شرایط کنونی موضوعیت دارد که نادیده گرفتن آن تنها نمیتواند ریشه در ضعف هوش و حواس کلیددار دولت تدبیر و امید داشته باشد.
روحانی مدعی است که در دولتهای یازدهم و دوازدهم در زمینه محیط زیست کار بسیار عظیمی انجام شده است. میگوید: «بخش بزرگی از خوزستان به منظور جلوگیری از گرد و غبار نهالکاری و کارهای بزرگی در دولت یازدهم و دوازدهم در این استان انجام شد که همه برای محیط زیست است.»
خشکسالی در ایران
این در حالی است که بسیاری از مسئولان خود جمهوری اسلامی علت بحران کمآبی در خوزستان را در مدیریت غلط مقامات دولتی میدانند. حتی مهمتر اینکه بنا بر ارزیابی همین مسئولان بحران بیآبی حاکم بر خوزستان تا زمستان سال جاری نیز میتواند ادامه یابد.
انگشت سرگردان اتهام
روحانی بخشی از مشکل کمآبی ایران را ناشی از تصرف ناعادلانه همسایگان ایران میداند. میگوید: «اینکه دو رودخانه بزرگ و مهم دجله و فرات را فقط یک کشور استفاده کند و کشور پاییندستی خشک شود، آثار آن به کشورهای همسایه که ما هستیم بر میگردد.»
از غرب ایران به شرق کشور میرود و میگوید در مناطق شرقی ایران “کشوری” سدها ساخته و از این طریق باعث شده آب وارد دریاچه هامون نشود و این موضوع برای ایران مشکلساز شده است.
در مورد دریاچه ارومیه میگوید برنامهای برای ورود سالانه یک میلیارد متر مکعب آب به این دریاچه طراحی شده ولی نمیگوید که این طرح تا چه حد اجرا شده است.
از تونلی ۳۶ کیلومتری میگوید که قرار بوده آب را به این دریاچه منتقل کند، اما اعتراف میکند که این «تونل به دلیل زمین شناسی با مشکلاتی روبهرو شده» که کار را به تاخیر انداخته است.
روحانی از “اقدامات ماندگار دولت یازدهم و دوازدهم” در ارتباط با دریاچه ارومیه میگوید، اما درباره بازداشت فعالان محیط زیست در دوران زمامداری خود سکوت میکند.
از “خودکشی” کاووس سید امامی در زندان در سال ۹۶ چیزی نمیگوید و به این موضوع اشاره نمیکند که در دوران زمامداری او فعالان محیط زیست و از آن جمله امیرحسین خالقی، هومن جوکار، طاهر قدیریان، سپیده کاشانی، سام رجبی و نیلوفر بیانی با “پروندههای امنیتی” به زندان افتادهاند.
روحانی در سخنرانی روز دوشنبه خود ادعای بس عجیبتری را نیز مطرح میکند و آن اینکه دولت یازدهم و دوازدهم، “دولت سلامت” بوده است.
گزارشهایی که همه روزه از شیوع گسترده کرونا، از روند کند و لاکپشتی واکسیناسیون در ایران و از ابعاد بحران ناشی از مدیریت غلط این همهگیری حکایت میکنند، کار را به جایی رساندهاند که حتی خوشبینترین اقشار مردم نیز به جای باور آوردن به “دولت سلامت” نسبت به “سلامت دولت” دچار تردید میشوند.