شوالیههای انتخابات این روزها خود را حلال همه مشکلات معرفی میکنند، یکی از یارانه ۴۵۰ هزار تومانی میگوید و یکی دیگر میخواهد به جوانان تازه ازدواج کرده ۵۰۰ میلیون تومان وام بدهد. همه آنها خود را در هواپیمایی پر از پول تصور میکنند که کافی است پنجره باز شود و از آسمان بر سر مردم اسکناس بریزند. اما این وعدهها چقدر قابل تحقق است و چقدر هنوز برای مردم جذابیت دارد تا جایی که بخواهند نام کاندیدا را روی برگه رای خود بنویسند؟
مرضیه امیری خبرنگار رویداد ۲۴ در این روزنامه نوشت: در یک ستاد انتخاباتی و یک محله؛ ظهر و شب با ناهار و شام از افرادی که در محل ستاد حاضر میشوند پذیرایی میکنند و مابقی غذا را میان خانههای محله پخش میکنند. این تصویر آشنای روزهای انتخابات شورای شهر و مجلس است تا نامزدها با پذیرایی نقدی رای آشناها و همشهریهای خود را بخرند. اما ماجرا به انتخابات ریاست جمهوری که میرسد جایزه نقدی کاندیداها برای خریدن رای هم بزرگتر میشود.
طی حدقل ۶ دوره اخیر انتخابات رییس دولت، اینکه کاندیداها کسب رای خود را با وعده یارانه نقدی حساب کنند، سنت هر دوره انتخابات بوده است. سال ۸۸، مهدی کروبی نامزد ریاست جمهوری وعده پرداخت یارانه نقدی ۵۰ هزار تومانی داد و بعد محمود احمدی نژاد رییس جمهور شد و این وعده را اجرایی کرد.
در دورههای بعدی هم وعده پرداخت یارانه نقدی جزو لاینفک برنامه تبلیغاتی نامزدها بود. این دوره هم بازار نقد کردن رای با وعده پرداخت یارانه نقدی داغ است، اما هیچکدام از نامزدها به این فکر نکردهاند که این وعدهها از سویی تا چه حد عملی است و از سوی دیگر چقدر میتواند برگ برنده کاندیداها باشد، آیا هنوز هم این وعدهها آن هم بعد از تجربههای قبلی که مردم به چشم خود دیدند، جذابیت دارد؟
وعده انتخاباتی محسن رضایی
اولین کاندیدایی که در این دور انتخابات مشعل وعده یارانهای را برافروخت، محسن رضایی بود. او با وعده فریبنده چند برابر کردن یارانه نقدی پا به صحنه گذاشت. محسن رضایی نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در صفحه اینستاگرام خود خطاب به مردم نوشت: «با رأی قاطع شما و تشکیل دولت اقدام و تحول، یارانه به مبلغ چهارصد و پنجاه هزار تومان ماهانه برای هر فرد، به چهل میلیون ایرانی – که درآمد کمتری دارند – واریز خواهیم کرد.»
او در توضیح این شعار خود گفته: «منظور من این است که کل یارانههای هر فرد که شامل یارانههای قدیم و جدید است، به ۴۵۰ هزار تومان افزایش یابد. در این صورت قیمتها تغییری پیدا نمیکند و هزینه جدیدی نیز به دولت اضافه نمیشود.»
نکته جالب اینجاست که محسن رضایی از ابتدای سال ۸۹ و آغاز طرح هدفمندی یارانهها مخالف پرداخت نقدی یارانهها بود و آن را تورمزا میدانست. اما در انتخابات ۹۲ وعده رساندن یارانه نقدی به ۱۱۰ هزار تومان را داد و حالا در سال ۱۴۰۰ وعدهاش را فربهتر کرده و گفته میخواهد یارانه نقدی را ۱۰ برابر کند.
رضایی گفته «قدرت خرید ۱۰۰۰ تومان امروز به ۱۵۰ تومان سال ۹۲ افول کرده و پول بیجان شده است. طی این سالها همه چیز جز یارانه، ۱۰ برابر شد.»
رضایی در توضیح اینکه منابع تامین پرداخت یارانه ۴۵۰ هزارتومانی از کجاست به گفتن اینکه «وقتی میگویم یارانه ۴۵۰ هزار تومانی مبانی دارد یعنی منابع آن مشخص است.» اکتفا کرده و محل تامین منابع پرداخت یارانه نقدی را همچون رازی در سینه خود حفظ کرده و هیچکس نمیداند رضایی از کجا میخواهد پول چندبرابر کردن یارانه را تامین کند.
ساماندهی یارانهها وعده انتخاباتی رئیسی
ابراهیم رئیسی کاندیدای دیگر این دور انتخابات تاکنون از ایده انتخاباتی خود برای یارانهها پردهبرداری نکرده است، اما او پیش از این در خصوص پرداخت یارانه نقدی موضعگیری شفافی داشته است. رئیسی در دوران ریاستش بر قوه قضاییه گفته بود: «باید وضعیت یارانهها ساماندهی شود و نظام یارانهای باید حل شود، باید به کسانی یارانه داده شود که نیاز دارند و در این موضوع نباید با کسانی که دارا هستند و نیازی به یارانه ندارند، برای قطع یارانهها تعارف شود.» او همچنین در دوره گذشته انتخابات وعده سه برابر کردن یارانه نقدی و رساندن آن به ۱۲۵ هزار تومان در ماه برای هر نفر را داده بود.
مهرعلیزاده و دهکهایی پایین
مهر علیزاده معاون رئیس جمهور در دولت دوم اصلاحات هم جزو نامزدهایی است که تا دیروز منتقد یارانه نقدی بود و حالا جاده رسیدن به پاستور را در پس گرفتن حرفهای گذشته خود میبیند. مهرعلیزاده در خصوص سیاست یارانهای خود گفته «یک زمانی با این روش توزیع یارانههای نقدی مخالف بودم، چون میدانستم همین وضعیت پیش میآید که ۴۵ هزارتومان به حساب مردم واریز میشود، ولی ۴۵۰ هزار تومان از جیب مردم بیرون کشیده میشود. ولی در شرایط کنونی قطع یارانهها اصلا به صلاح نیست و ما تا زمانی که بتوانیم به یک روند مثبت رشد اقتصادی برسیم، پرداخت یارانه را باید ادامه دهیم. حتی در دهکهای پایین این میزان یارانه را سه چهار برابر کنیم تا مردم حداقلی از درآمد را داشته باشند و از گرسنگی نمیرند.»
مهرعلیزاده هم همچون محسن رضایی هیچ توضیح شفافی درباره چگونگی تامین منابع پرداخت یارانه نقدی تاکنون نداده است و فعلا درگیر عطای شعارهای وسوسه انگیز است و لقای این شعارها را به آینده نامعلوم موکول کرده است.
مسئول بزرگترین نهاد بورژوازی با شعار صدای خاموش مردم!
کاندیدای بعدی که در مورد یارانه نقدی حرف زده، عبدالناصر همتی است البته تاکنون سخنان متناقضی از او شنیدهایم. همتی در مستند انتخاباتیش با حمله به سایر کاندیدا گفت: «آقایانی که وعده یارانه ۴۵۰ هزارتومانی میدهید، از کجا پول آن را میخواهید بیاورید. آیا بنزین را قرار است ۱۰ هزارتومان کنید؟»
اما به نظر میرسد همتی با نفس یارانه نقدی مشکلی ندارد و یکی به نعل میزند و یکی به میخ. هم میخواهد حرف سایر کاندیداها را بی اعتبار کند و هم نمیتواند از وسوسه سردادن شعارهایی همچون پرداخت یارانه نقدی بگذرد. او گفته: «باید به رفاه مردم به طور جدی رسیدگی کنیم و مردم از ما و از دولت انتظار دارند. پرداخت نقدی یارانه را باید افزایش دهیم و همچنین قدرت خرید به مردم بدهیم.»
منبع اصلی تامین یارانههای نقدی و اساسا فلسفه وجودیِ پرداخت این یارانهها به عموم شهروندانِ ایرانی، «درآمدهای نفتی» بوده است. استدلال این بوده و هست که منابع نفتی متعلق به همه شهروندان کشور است و دولت ایران، مشابه دولتهایی مانند عربستانسعودی، کویت یا قطر، باید پول نفت را بین همه شهروندان تقسیم کند. اما در واقعیت اتفاق دیگری افتاده که نشان میدهد کج راههترین مسیر بردن پول نفت بر سر سفره مردم، پرداخت یارانه نقدی است.
شکست چند باره طرح یارانه نقدی
واریز یارانه نقدی به حساب عموم مردم اولین بار در سال ۸۹ با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها انجام شد. هدف از این طرح این بود که یارانه پنهان حاملهای انرژی حذف شود؛ یعنی سوخت گران شود و در مقابل منابع حاصل از آن صرف پرداخت یارانه نقدی و غیرنقدی به مردم و بخش تولید شود. اما نه مبلغ ۴۵ هزارتومان در عمل گرهای از مردم در برابر تورم فزاینده و سقوط قدرت خرید باز کرد و نه چیزی عاید بخش تولید شد.
حسن روحانی رییس جمهور دولت دوازدهم در سال ۹۸ همان طرح را دوباره به اجرا درآورد. روحانی تا پیش از این منقد سفت و سخت سیاست احمدینژاد در پرداخت یارانه بود، اما در آبان ۹۸ تصمیم به افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین گرفت و اعلام کرد منابع حاصل از آن را صرف پرداخت یارانههای معیشتی به مردم خواهد کرد. اما دولت تدبیر و امید حتی کاری که احمدی نژاد کرد را هم نکرد.
روحانی بنزین را گران کرد، اما پولی به عنوان یارانه معیشتی به مردم پرداخت نکرد و یارانه نقدی مردم همان ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی باقی ماند که محمود احمدی نژاد تعیین و اجرا کرده بود. به این ترتیب ارزش دلاری یارانه که در سال ۸۹ حدود ۴۰ دلار بود، حالا در دولت روحانی به ۲ دلار رسیده است.
نخ این کلاف سردرگم را حالا کاندیداهای این دوره هرکدام به دست گرفته و بدون اینکه تلاشی برای بازکردن آن بکنند، همچنان وعده پرداخت یارانه نقدی سر داده اند. ۱۶ روز دیگر تا ماراتن سیاسی ۱۴۰۰ باقی مانده و نامزدهای انتخابات تلاش دارند خود را شوالیهای معرفی کنند که برای نجات کشور از بحرانهای اقتصادی و وضع موجود پا به عرصه رقابت گذاشته اند. اما در این میان از دهان هیچکدام از کاندیداها حرفهایی که نیاز اقتصاد ایران است، نشنیدهایم.
چرا کاندیداها به جای وعده یارانه نقدی از افزایش دستمزد نمیگویند؟
همچنان که همه کاندیداها از یارانه نقدی گفتهاند، اما هیچ کدامشان حرفی راجع به اینکه چه برنامهای برای کاهش شکاف دخل و خرج مزدبگیران دارند. چرا همه کاندیداها از یارانه نقدی میگویند، اما از راههای افزایش درآمد مردم به واسطه شغل و حرفه شان حرفی نمیزنند.
بسیاری از فعالان کارگری و صنفی با انتقاد از جو انتخاباتی کاندیداها میگویند، سردادن وعدههای یارانه نقدی فارغ از ناممکن بودن تحقق آن، پروراندن عادت اعانه بگیری در میان مردم است؛ چرا جمعیت شاغل کشور نباید مزد به میزان ارزش کاری که انجام میدهند دریافت کنند که حالا محتاج یارانه نقدی شوند.
فعالان صنفی میگویند: «کاندیداها اگر صداقت دارند بگویند چه برنامهای برای قطع ید سودجویان و پیمانکاران و واسطهها از بخش تولید و خدمات دارند؟ بگویند چطور میخواهند میلیونها کارگر را از بحران معیشت و ناامنی شغلی نجات دهند؛ با سه برابر شدن یارانه یا وعدههای این چنینی مشکلات ما حل نمیشود. هر خانوادهای باید از امکان و فرصت داشتن شغل و برخورداری از حقوق و دستمزد مکفی و متناسب با هزینههای زندگی بهرهمند باشد نه اینکه با اندک یارانه نقدی هر دولتی بخواهد شوی تبلیغاتی برای خود راه بیندازد بدون اینکه واقعا این یارانهها گرهای از معیشت پرمشکل مردم باز کند.»
تعیین حداقل دستمزد مطابق با هزینه سبد معیشت، برخورداری از حق آموزش و بهداشت رایگان و داشتن سرپناه انسانی از جمله مواردی است که برای هر خانوادهای و جامعهای جزو ارزشهای کرامت انسانی است و دولتها در ایران نیز مطابق با متن قانون موظف به تمکین از آن هستند، اما طی دورههای اخیر با سلب مسئولیت دولت از خود و جاخالی دادن از انجام این وظایف و سپردن تمامی آنها به دست بازار و بخش خصوصی، تامین معیشت و سلامت ذهنی و جسمی برای عموم مردم هر روز بیشتر در معرض تهدید قرار گرفته و در مقابل کاندیدا ها فکر میکنند با یارانه نقدی این مشکلات حل خواهد شد و مردم به آرامش میرسند. اما به نظر میرسد این وعدهها حتی برای عموم مردم هم دیگر جذابیتی ندارد و زخمهای وعدههای قبلی و شکست آنها هنوز بر تن سفرهها و خانههایشان باقی است.