جمیل باییک ریاست مشترک ک.ج.ک اظهار داشت که ارتش ترک به گونه ای نشان میدهد که گویا از لیبی تا ارمنستان قابل توقف نبوده است، اما کاملا عیان است که در مناطق حفاظتی میدیا ارتش ترک متوقف شده است، این مسئله نتایج سیاسی مهمی را به دنبال خواهد داشت.
جمیل باییک ریاست مشترک کنفدرالیسم جوامع کوردستان همچنین اعلام کرد که پ.ک.ک هیچگاه دست از کوردستان برنداشته است و بر نمیدارد، تا کنون با یک نیروی استعماری دشمن کورد، علیه کوردستان و یک سازمان کوردستانی عملی یا حرکتی انجام نداده است. خواست دمکراتیک شدن کشورهای منطقهای و خاورمیانه، استراتژی تامین حیات دمکراتیک و آزاد خلق کورد است. آزادی کورد و کوردستان با این استراتژی پیوند تنگاتنگ دارند. هر کدام از این ویژگی برخوردار است که با هم مرتبط باشد. برادری خلقها، ملت دمکراتیک، زندگی مشترک خلقهای منطقه بر چه اساسی به معنای دست برداشتن از کورد و کوردستان است؟ بر عکس؛ این مسئله به معنای صیانت از تمامیت کورد و کوردستان است. برای اعمال حاکمیت بر چند شهر، بخشی بزرگی از کوردستان و اکثریت کوردها را به استعمارگران نابودگر تقدیم میکنند، این پ.ک.ک نبوده است، پ.ک.ک در کجا دست از کورد و کوردستان برداشته است؟ پ.ک.ک تفکر، سیاست و فعالیتهای خود را در مقابل کسانی که میخواهند که کورد و کوردستان را با محدودیت و مانع مواجه کنند، شکل میدهد و از کورد و کوردستان در همه جا دفاع میکند.
بخش سوم دیدار با جمیل باییک ریاست مشترک کنفدرالیسم جوامع کوردستان به مناسبت سالگرد تاسیس حزب کارگران کوردستان.
خبرگزاری فرات: شما چرا خواستهاید که تغییر و تحولی پاردایمیک را انجام بدهید؟ به دلیل کدام الزامات شما دست به این تجدید سازمان زدهاید؟
جمیل باییک: گروه آپویی از ابتدا همیشه از پیگیری رئال سوسیالیسم شوروی، چین و بالکان پرهیز کرد. انتقاداتی نسبت به این خط مشی داشت. از طرف دیگر در مبارزهای که با رهبری پ.ک.ک شکل گرفته بود، نواقص و کمبودهایی روی داده بود. این کمبودها با نیروی رهبری و از طریق انتقاد حل شدند. بعد از فروپاشی رئال سوسیالیسم رهبر آپو انتقادات خود را شدیدتر کرد. درک شد که مسائل و مشکلات موجود در پ.ک.ک، نواقص مبارزه به دلیل کمبودهایی در رویکرد و پارادایم آن بودهاند. در واقع برخورد خشک و دگماتیک سوسیالیستی تا آن زمان، طرفهای مسئول و انتقادات رهبر آپو تا سطح مشخصی را محدود کرده بودند. فروپاشی رئال سوسیالیسم از یک طرف به معنای از میان برداشتن فاکتورهایی بود که در مقابل انتقادات و مسئولیتهای رهبر آپو به مانع تبدیل شده بودند. رهبر آپو هر چه بیشتر بر تئوری و پراکتیس سوسیالیسم تمرکز پیدا کرد. در چهارمین کنگره پ.ک.ک در سال ۱۹۹۰، تحلیلهایی را در این باره بعمل آورد. از طرف دیگر با تاکید بر اصرار بر سوسیالیسم اصرار بر انسانیت است، تلاش کرد تا تئوری و پراکتیس سوسیالیسم را تقویت کند.
رهبر آپو کنگره پنجم را در ابعاد ایدئولوژیک، تئوریک، سازماندهی و سیاسی و فعالیتهای مرتبط به آن به کنگره احیا و تغییر پ.ک.ک تبدیل کرد. گزارش سیاسی که به پنجمین کنگره ارائه کرد، سند این مسئله است. این گزارش مانند گزارشی به افکار عمومی ارائه شد. در اینجا بسیاری از موضوعات مهم در رابطه با تغییر وجود دارند. رهبر آپو دریافت که در صورتیکه تغییری ایجاد نشود، پ.ک.ک هم مانند احزاب دیگر سوسیالیست خاتمه پیدا میکند. همچنین مشخص کرد که کسانی که خود را در ذات سوسیالیسم تغییر ندادهاند چگونه وارد سیستم شدهاند. به همین دلیل در کنگره پنجم تغییرات اساسی را ایجاد کرد. تغیر کادرها، تغییر سازمانها، الزام این مسئله را تعیین میکرد که مشارکت خلق در میان صفوف مبارزه باید بر اساس ذهنیت جدیدی شکل بگیرد. میدید که بیماری قدرت و تبهکاری در ابتدای سالهای ۱۹۹۰ در میان کادرها شیوع پیدا کرده است، این هم به دلیل ذهنیت سازماندهی و ذهنیت سوسیالیستی کلاسیک روی داده بود و به همین علت لازم دید که سازمان باید بیش از پیش دمکراتیک شود. همچنین خاطرنشان ساخت که تبدیل شدن زنان به ارتش و آزادی زنان باید در تغییر و دگرگونی دمکراتیک و سازماندهی اجتماعی باید از نقش اساسی برخوردار باشد. تبدیل زنان به ارتش ار سالهای ابتدای ۱۹۹۰ آغاز شده بود، در سال ۱۹۹۵ به شیوهای سازماندهی شده شروع و قرارگاه مرکزی زنان هم ایجاد شد. تصمیم برای تغییر در کنگره پنجم گامی بلند و مهم به شمار میرفت.
رهبر آپو برآورد کرده بود که در مقابله با پ.ک.ک توطئهای بینالمللی طراحی شده است، بالاخره به پ.ک.ک خواهد شد. مشاهده کرده بود که این ذهنیت، نحوه سازماندهی و ذهنیت موجود مبارزه، پ.ک.ک نمیتواند در مقابله با چنین حملهای مقاومت کند. با تغییر در میان پ.ک.ک خواست که سازمان را سریعا نوسازی کند، آن را مجددا تاسیس کند و در چنین شرایطی به مقابله با توطئه دست بزند. توطئه را خنثی کند. اما دو فاکتور اساسی اجازه دادند که این تغییرات در زمان مشخص روی ندهد. نخست؛ آن بود که کادرها و کادر رهبری حزب دیالکتیک جوهری این تغییر را عمیقا درک نکرده بودند و همین مسئله هم باعث شده بود که تغییر و دگرگونیها ضعیف باشند. این نواقص با تلاشهای رهبر آپو و تمرکز رهبری میتوانست از میان برداشته شود. اما عامل دوم برخاسته از تلاشهای نابودگرانه در داخل حزب برمیخاست. اقدامات شمدین ساکیک باعث شد تا سازمان بر اقدامات نابودگرانه از داخل تمرکز پیدا کند. در جایی که توطئه و نابودگری داخلی وجود داشته باشد، ایجاد تغییرات اساسی کاملا در خطر میافتد. زیرا میتوانند مانع از روند تغییرات بشوند، میتوانند همان تغییرات را به زمینهای برای نابودی تبدیل کنند. در واقع تصفیهکاران در سال ۲۰۰۳ تلاش کردند تا اقدامات رهبر آپو برای تغییر را منحرف کرده و از آن زمینه برای اقدامات خود بهرهگیری کنند.
بعد از آنکه توطئه بینالمللی روی داد، رهبر آپو این تغییرات را ناگزیر دانست. امرالی این مسئله را بر وی تحمیل کرد و هم از طرف دیگر، برای مبارزهای سودمند در مقابل توطئه، این تغییرات را ایجاد کرد. برخلاف برآوردهای بسیاری از افراد و نیروها که میگفتند که این اقدامات را برای تطبیق خود با جهانی که بر اساس حاکمیت مدرنیته سرمایهداری انجام میدهد، مشاهده شد که خیر، این برای پیگیری مبارزه در ابعاد شدیدتر بوده است. اگر این اقدامات صورت نمیگرفتند، حزب نمیتوانست تاثیرگذار باشد، مبارزه تاثیر نمیکرد، این مسئله حزب را به درون تهدیدات بزرگی سوق میداد. میتوان عوامل لازم دیگر را هم به دلایل بیفزاید. در واقع رهبر آپو عوامل لازم برای پارادایم جدید را خاطرنشان ساخته بود، در تحلیلهای خود در امرالی به آنها اشاره کرده است.
خبرگزاری فرات: پ.ک.ک چگونه به جنبش آزادیی تبدیل شد، یعنی چگونه از یک جنبش رهاییبخش وارد این مرحله شد که برای انسانیت و تمام خلقها بتواند پروژه حل مسائل و مشکلات را داشته باشد؟ که بتواند در مقابل مدرنیته سرمایهداری، مدرنیته دمکراتیک و مدل ملت دمکراتیک را خلق کرده و ایدئولوژی آزادیخواهانه زنان را در کوردستان و خاورمیانه ترویج کند؟
جمیل باییک: اعلام چنین پاردایمی، حرکت از کوردستان و رسیدن به کل منطقه و جهان، با شخصیت رهبر آپو ویژگیهای انقلاب کوردستان ارتباط دارد. رهبر آپو برای گسترش افکار خود به تمام جهان و ارائه پارادایم نوین میگوید: همراه با نقش گسترش نیروی تئوریک شخصی و اجتماعی، مهمترین عامل این است من منابع غنای سازوکارهای جامعه تاریخ را به طور کامل درک کردم. این درک از اساس بر مبنای این عامل قرار دارد که از مسئولیت و ویژگیهای مبارزه برخوردار هستم. کوردستان در درون خاورمیانه به چهار بخش تقسیم شده است. حاکمان فارس، عرب و ترک که در تاریخ خاورمیانه دولتهای مهمی را تاسیس کردهاند، قتلعام را بر این خلق تحمیل کردهاند. از طرف دیگر از موازنه سیاسی جهانی در خاورمیانه کنار گذاشته شدهاند. چون وضعیت اینگونه است، مبارزه آزادی کوردستان، مبارزهای منطقهای و بینالمللی به شمار میرود. به همین دلیل تنها تحلیل در رابطه به باکور کوردستان و ترکیه کافی نیست، بلکه تحلیل و ارزیابی درست و واقعی در رابطه با خاورمیانه و جهان لازم به نظر میرسد. همین مسئله باعث شده است که رهبر آپو هر چه بیشتر بر این مسائل تمرکز پیدا کند. بدون این اقدام، مبارزه آزادیخواهانه خلق کورد نمیتواند به شیوهای پیروزمندانه پیگیری شود. به همین دلیل نباید حزبی که برای آزادی خلق کورد مبارزه میکند تنها یک جنبش رهایی ملی باشد. تا زمانیکه برای انسانیت و برای خاورمیانه پروژهای درست برای راه حل تعیین نمیشد، چنین مسئلهای امکان پذیر نبود، برای مبارزه سیاسی خلق کورد، برنامه، استراتژی و تاکتیکهای درست لازم بود که انتخاب شوند. در واقع، ویژگیهای رهبر آپو و انقلاب کوردستان اجازه دادند که پارادایم اجتماعی دمکراتیک-اکولوژیک و آزادی زن طراحی و ایجاد شوند. در مقابله با مدرنیته سرمایهداری، مدرنیته دمکراتیک و ذهنیت و عقلانیت ملت دمکراتیک بخش مهمی از ابعاد ان را تشکیل میدهند. بدینگونه بود که به واقعیت کنفدرالبسم دمکراتیک دست پیدا کرد و برای تمام بشریت راهکاری را خارج از دولت معین کرد که بر اساس ذهنیت دمکراتیک، اکولوژیک و آزادی زن شکل گرفته است. این خط به شیوهای طبیعی ابتدا از کوردستان و خاورمیانه وارد عمل شده است.
خبرگزاری فرات: برخی از نیروهای و گروهها اعلام میکنند که علیرغم اینکه هر روز هزینه میدهید، در مبارزه خود برای کورد و کوردستان، دست از مبارزه ملی، یعنی دست از رهایی کوردستان کشیدهاید. پاسخ شما برای کسانی که اینگونه فکر میکنند چیست؟ از طرف دیگر اکثریت جامعه کوردی از پ.ک.ک حمایت میکند. واقعیت در این میان چگونه است؟
جمیل باییک: کسانی که اینگونه فکر میکنند؛ در پاسخی عادی، میتوانم بگویم ناشی از بیاطلاعی است. واقعیت کورد و کوردستان و دشمن را نشناختهاند، همچنین محصول مبارزهای را که پ.ک.ک در طول نیم سده ایجاد کرده است، نمیبینند. برای کسانی که اینگونه به مسئله نگاه میکنند این مثل کوردی کاربرد پیدا میکند که با چشم بند اسب به رویدادها نگاه میکنند. به طور خلاصه نحوه رهایی کورد و کوردستان و کسب حیات آزاد و دمکراتیک را نمیتوانند درک کنند. این افراد و نیروها زمانیکه حاکمیت ۲-۳ شهر در کوردستان به آنها تفویض میشود، همزمان میتوانند حاکمیت ۸۰ درصد کوردستان را به نیروهای استعمارگر بدهند. این ذهنیت همان عقلانیتی است که کورد و کوردستان را ترک میکند. رهایی کورد و کوردستان فکر و اندیشه آنان نیست. کسانی که در ۲-۳ شهر حاکمیت را در دست دارند و سیستم فشار و ظلم را بر خلق کورد برقرار کردهاند، از این طریق سخنان مفت را بر زبان میآورند. کسانی که از تاریخ، مبارزه آزادی خلق کورد اطلاع ندارند اینگونه سخن میگویند. اینان زمانی که با اندک فشاری روبرو شوند دست از تمام ارزشهای خود بر میدارند، یا فرار را بر قرار ترجیح میدهند. در رابطه با چنین انسانهایی میتوان از این موارد زیاد سخن گفت.
در میان کوردها، پ.ک.ک قدرتمندترین و تاثرگذارترین حزب کوردی است. تاثیرگذارترین رهبر، رهبر آپو است. در هر صورت خلق کورد از این درایت برخوردار است. در تمام جهان، خلق کورد خلقی بوده است که در جریان مبارزه بیش از هر خلق دیگری سیاسی شده است. به همین دلیل خلق کورد به خوبی میداند که چه حزب و گروهی از کورد و کوردستان صیانت میکند. خواست دمکراتیک شدن کشورهای منطقه خاورمیانه، استراتژی تامین حیات دمکراتیک و آزاد برای خلق کورد است. آزادی کورد و کوردستان با این مسئله ارتباط تنگاتنگ دارد. یکدیگر را تکمیل میکنند. برادری خلقها، ملت دمکراتیک، حیات مشترک با خلقهای منطقه بر چه اساسی به معنای دست برداشتن از کورد و کوردستان است؟ برعکس، این مسئله به معنای صیانت از تمامیت کورد و کوردستان است. کسانی که برای حاکمیت بر چند شهر بخش بزرگی از کوردستان و کورد را به استعمارگران قاتل تقدیم میکنند پ.ک.ک نیست؛ پ.ک.ک در کجا دست از کورد و کوردستان برداشته است؟ پ.ک.ک با فکر، سیاست و فعالیتهای خود در مقابل کسانی ایستاده است که میخواهند برای کوردستان و کورد محدودیت ایجاد کنند، پ.ک.ک در همه جا از کورد و کوردستان دفاع میکند.
زمانیکه داعش دست به حمله زد، چه کسانی از دروازههای هولیر دفاع کردند؟ چه کسی بود که کرکوک رفت و همراه با نیروهای پیشمرگه علیه داعش دست به مبارزه زد؟ در شنگال زمانیکه تلاش شد تا کوردهای ایزدی را به تمامی از میان بردارند، چه کسی بود که فداییانه دست به مبارزه زد؟ در مقابل داعش ایستاد، اجازه نداد که این نابودی عملی شود، مگر پ.ک.ک نبود؟ زمانیکه داعش تلاش کرد تا کوبانی را اشغال کند و تمام روژآوا را به اشغال خود در بیاورد، هزاران فدایی که به شهادت رسیدند چه کسانی بودند؟ کدام جنبش بود که در خاورمیانه، واقعیت کورد و کوردستان را برجسته کرد؟ کورد را در خاورمیانه و جهان به ملتی مورد احترام تبدیل کرد؟ پ.ک.ک تا کنون با هیچ نیروی نابودگر و دشمن کوردی، علیه هیچ نیروی کورد ارتباط برقرار نکرده است. همیشه مبارزه کرده است تا کورد و کوردستان را در همه جا مورد صیانت قرار دهد. کورد را قدرتمند کند و سازماندهی کند. هیچ کس نمیتواند واقعیت پ.ک.ک را بر عکس نشان بدهد. پیش از هر چیز خلق کورد، دوستان و نیروهای دمکراتیک میتوانند تصمیم بگیرند که پ.ک.ک چیست. برعکس نشان دادن واقعیت پ.ک.ک، حمله به پ.ک.ک، غیر از خدمت به دشمنان کورد به هیچ معنای دیگری نیست. کسانی که دست به چنین تبلیغاتی میزنند در واقع سخنان و گفتههای میت را تکرار میکنند یا نیروهایی هستند که با میت ترک ارتباط دارند. برخی از افراد که از واقعیت کورد و کوردستان، از تاریخ مبارزه پ.ک.ک اطلاعی ندارند، به ابزاری برای چنین گفتههایی تبدیل میشوند. در واقع چنین سخنانی شایان پاسخ دادن هم نیستند. حیات عملی و واقعیات خود بهتر از هر چیز دیگری مسئله را بازگو میکند.
خبرگزاری فرات: فرایندی را که از ۱۱ ژون ۲۰۱۰ آغاز شد، به عنوان چهارمین مقطع استراتژیک نام میبرید. از آن زمان به بعد شما وارد مرحله جنگ خلق انقلابی شدهاید. بر این اساس در کوردستان مقاومت خودمدیریتی (هر نوع برساخت خودمدیریتی از جمله در حوزه خوددفاعی) ادامه دارد. شما نتایج این استراتژی را خصوصا در چارچوب مقاومت نیروهای گریلا در مناطق حفاظتی میدیا- خاکورک، هفتانین، گاره، زاپ، متینا و آواشین- در مقابله با اشغالگری چگونه تحلیل میکنید؟
جمیل باییک: رهبر آپو چندین سال شانس حل مسئله کورد را به حاکمیت آ.ک.پ داد. برای آنکه مسئله کورد به نحوی معقول حل شود، به هر نحو ممکن این فرصت را ایجاد کرد، آن را تسهیل کرد. برای حل مسئله کورد نقشه راه گستردهای را به دولت ارائه کرد. اما حاکمیت آ.ک.پ با مشغول کرد، با فشار بر سیاستهای دمکراتیک و افزایش دستگیریها به این رویکرد رهبر آپو پاسخ داد. در پاسخ به این رویکرد، جنگ خلق انقلابی با مشارکت فعالانه خلق، برای حیات دمکراتیک و آزاد و خلق کورد به مسئلهای ناگزیر تبدیل شد. در مقابل مبارزه خلق کورد که وارد چنین مرحلهای شده بود، آ.ک.پ بار دیگر از رهبر آپو درخواست کرد که موضع آتش بس را حفظ کند. همراه با برخورد مثبت رهبر آپو به این مسئله، بعد از انتخابات ۱۲ ژوئن ۲۰۱۱، برای حل دمکراتیک مسئله، آ.ک.پ به جای انکه قدم بردارد، در ژولای و ماههای بعد از آن، بر اساس مدل سریلانکا، حملات خود را علیه گریلا و جنبش آزادی آغاز کرد. چون نبرد خلق انقلابی فشارهای فراوانی را بر آ.ک.پ تحمیل کرده بود، آ.ک.پ بار دیگر به امرالی توجه کرد. رهبر آپو در مقابل این مسئله در نوروز مانیفست راه حل دمکراتیک مسئله کورد و دمکراتیک شدن ترکیه را به افکار عمومی ارائه کرد. درخواست نمود که نیروهای گریلا از مرزهای سرزمینی ترکیه خارج شوند. اما حاکمیت آ.ک.پ این تلاشها و این اقدامات را بدون پاسخ گذاشت و سال ۲۰۱۴ در همه جا از داعش حمایت کرد. از طرف دیگر داعش دست به حمله میزد و دولت هم طرح نابودی جنبش آزادی خلق کورد را اساس قرار داده بود.
رهبر آپو برای جلوگیری از سیاستهای جنگی، برای آنکه نیروهای دمکراسی در ترکیه قدرتمند شوند و برای هموار کردن مسیر دمکراتیک شد در ترکیه، در ۲۸ فوریه ۲۰۱۵ تفاهمنامه دولما باخچا را از طریق اعضای حزب دمکراتیک خلقها به افکار عمومی ارائه کرد. این مسئله در ترکیه و کوردستان امیدها برای بهبود اوضاع را افزایش داد. در چنین وضعیتی بود که اردوغان این تفاهمنامه را رد کرد و تلاشها برای دستیابی به راه حل دمکراتیک را نقض کرد. بعد از ان هم سیستم انزوا در امرالی را اجرایی کرده و این به معنای اعلام وضعیت جنگی علیه خلق کورد و نیروهای دمکراسی بود. جنگ گستردهای که بعد از ۷ ژوئن گسترش پیدا کرد، در ۵ آپریل آغاز شده بود. این جنگ به همراهی داعش آغاز شده بود. در ۵ ژوئن در آمد، در ۲۵ ژوئن در کوبانی، در ۲۰ ژولای در پرسوس، در ۱۰ اکتبر در آنکارا حملاتی از سوی داعش روی دادند، حملاتی که ائتلاف آ.ک.پ/م.ه.پ علیه سازمانهای خودمدیریتی انجام داد، نتایج تصمیم به جنگ بودند. مقاومت خلق کورد علیه این جنگ، مقاومت دمکراسی خلق کورد علیه فاشیسم استعمارگر ترکیه بود. بر این اساس پذیرش خودمدیریتی خلق، به معنای تلاش برای دمکراتیک کردن ترکیه بود. به همین دلیل علیه فاشیسمی که میخواست مبارزه آزادیخواهانه خلق کورد را سرکوب کند، مقاومتی تاریخی شکل گرفت. مقاومت شهدایی مانند چیاگرها، آخینها، زریانها در تاریخ مبارزاتی خلقمان خط فدایی بودن را وارد مرحلهای دیگر کرد. مانند مقاومت زندانها در ۱۴ ژولای و مقاومت زیلان در ۳۰ ژوئن، همچنین بسیاری از مقاومتهایی فدایی که سطح مبارزه آزادی خلق کورد را اعتلا بخشیدند، مقاومت خودمدیریتیهای هم در خلق سطح جدیدی از مبارزه نقش تاریخی مهمی را داشت. اینگونه بود که علیه فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ که میخواست جنبش آزادی را نابود کند، با مقاومت خود بار دیگر نشان داده شد که جنبش آزادی را نمیتوان از میان برداشت. مبارزه با مقاومت هزاران بار بهتر از سرکوبی است که در آن مقاومتی شکل نگیرد. سرکوب بدون مقاومت، دست کشیدن از مبارزه و تسلیم، پیروزی آسان برای دشمن است.
اگر امروزه در مناطق حفاظتی میدیا، در گاره، متینا، زاپ و آواشین و هفتانین و خاکورک مشاهده میشود که به شیوهای فدایی مبارزه ادامه پیدا کرده است، این مسئله به این دلیل است که چیاگرها، زریانها و آخینها فدایی بودن را وارد مرحله دیگری کردهاند. مقاومت اکنون نیروهای گریلا در مناطق حفاظتی میدیا مقاومت برای شکوه و سربلندی کورد است، برای خلق کورد مایه افتخار است.
این مقاومت در مناطق حفاظتی میدیا نتایج تاریخی بزرگی را خلق کرده است. درهم شکستن حملات اشغالگرانه بر گاره در ماه فوریه، ضربه سنگینی به فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ وارد کرد. ائتلاف فاشیستی آ.ک.پ/م.ه.پ برآورد کرده بود که در این حمله اشغالگرانه به پیروی دست پیدا میکند و میتواند ۵ سال دیگر ترکیه را اداره کند، دولت را به سازماندهی فاشیستی دیگری تبدیل کرده و دهها سال دیگر هم حاکمیت خود را ادامه بدهد. شکست در گاره برآوردهای حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ را نقش بر آب کرد، همزمان به نیروهای دمکراسی در ترکیه و خلق کورد که علیه حملات اشغالگرانه مبارزه میکنند روحیه و امید بخشید. آ.ک.پ/م.ه.پ برای آنکه خود را از آسیب روانی شکست حفظ کنند، برای تبدیل شکست خود در گاره به پیروی، از ۲۳ آپریل دست به حملات گستردهای زدند. هدف آن بود که مناطق استراتژیک منطقه حفاظتی میدیا را کنترل کنند، و با کسب پیروزی انتخابات را برگزار کنند. در مناطقی که حضور داشتند در طول ۱۵ روز توانستند مناطقی را اشغال کنند، اما ۷ ماه است متوقف شده و مرتبا ضربه میخورند. در صورتیکه حمایتهای پارت دمکرات کوردستان نبود، همانگونه که در سال ۲۰۰۸ در زاپ فرار کردند، بدون آنکه به عقب هم نگاه کنند، اکنون هم به این سرنوشت دچار میشدند. به دهها هزار نفر نیروی نظامی و تکنولوژی پیشرفته نتوانستهاند در مقابل چند صد گریلای ما به پیروزی برسند. بعد از آنکه حملات بدون نتیجه باقی ماند، به استفاده از سلاحهای شیمیایی دست زدند که به عنوان جنایت علیه بشریت شناخته شده است. اما نیروهای گریلا در مقابل تمام این نوع سلاحها و سلاحهای شیمیایی به شیوهای تاریخی مقاومت کردهاند و میکنند.
ارتش ترک سالیان درازی است مانند نیرویی قدرتمند و بلارقیب نشان داده میشود. نیرویی بود که در روژاوا مناطقی را اشغال کرده بود، در لیبی با مداخله نظامی خود معادلات سیاسی و نظامی را تغییر داده بود، در آذربایجان و قرهباخ به پیروزی دست پیدا کرده بود. به همین دلیل ترکیه وارد چنین وضعیتی شده بود که در خاورمیانه میتواند به تمام خواستههای خود دست پیدا کند. چنین ارتشی در مناطق حفاظتی میدیا متوقف شده است. این مسئله در سیاستهای خاورمیانه نتایج سیاسی مهمی را به دنبال داشته است. تمام نیروهای سیاسی مشاهده کردهاند که میتوانند در مقابل دولت ایستادگی کنند. نیروهای دمکراسی در ترکیه و خلق کورد از این مقاومت امید و روحیه گرفتهاند. مقاومت علیه فاشیسم نابودگر روز بروز قدرتمند میشود. مبارزه خلق روژاوا در مقابل اشغالگری تقویت میشود. خلق کورد در هر منطقهای این اعتماد را پیدا کردهاند که مبارزه علیه دولت فاشیست ا.ک.پ میتواند ادامه پیدا کند. برای مبارزه آزادیخواهانه، خلق کورد وظایف تاریخی را تعریف کرده است. مبارزه ما برای آزادی در دشوارترین لحظات به امیدی بزرگ مبدل شده است. در مقابل این حملات مقاومتی بینظیر و عظیم ایجاد شد. در ابعاد نظامی، در ترکیه و کوردستان میتواند نتایج سیاسی مهمی و تاریخی را به دنبال داشته باشد.
خبرگزاری فرات: میتوانید از روحیه نیروهای گریلا در فرایند مقاومت برایمان بگویید؟ در این فرایند نیروهای گریلا در چه سطحی از روحیه بودند؟ وضعیت فکری و ایدئولوژیک نیروهای گریلا چگونه بوده است؟
جمیل باییک: مقاومتی که اکنون گریلاهای زن و مرد جوان در آواشین، زاپ، متینا از خود نشان میدهند بسیار ارزشمند و گرانقدر است که نمیتوان در مورد آن چیزی بیشتر گفت. این هوالان جوان ما نیرو و روحیه عظیمی را به ما بخشیدهاند. اگر اینگونه نگوییم در آنصورت است که ارزش این مقاومت را به خوبی بازگو نکردهایم. عملیات فدایی ۱۴ ژولای و عملیات فدایی زیلان در تاریخ حزبمان بالاترین سطح فدایی بودن را خلق کرده است. شهدای ۱۴ ژولای هم از شهید زیلان و از این مقاومت کنندگان درس آموختهاند، و بالاترین احترام را به شهدای این مقاومت دادهاند. در رابطه با شهدای زن و مرد جوانمان هر چه بگوییم کم گفتهایم. اطلاع دارید که مقاومت ۱۴ ژولای در بالاترین سطح روحیه رقم خورد. این گریلاهای جوان هم گویا در رقص و سماع بودند، با همان جوش و خروش و روحیهای بزرگ این مقاومت را انجام دادند. با این موضع ترس شدیدی را در دل دشمن کاشتند. با این روحیه، با روح فدایی ۱۴ ژولای و ۲۰ ژوئن در بالاترین سطح، این مقاومت را با جوش و خروش و حماسه برخاسته از مبارزه نیم سده انجام دادند. مشاهده کردیم که خط مشی رهبر آپو، خط شهدا، ایدئولوژیی که این خط مشی را ایجاد کرده است، در تک تک سلولهای میلیتانها جا گرفته است. شهدایمان، مبارزانمان اینگونه در بارزترین شکل خود نشان دادند که این ایدئولوژی چگونه میتواند تحقق پیدا کند.
ما میتوانیم این مسئله را به آسانی بازگو کنیم. از هم اکنون به بعد، گریلاهای ما، خلقمان، میهندوستانمان، دلسوزی و عشق به خلق و میهن، به هوالان به حزب و رهبری را به معیار اساسی برای فدایی بودن تبدیل کنیم. به کمتر از مقاومتهای ۱۴ ژولای و ۳۰ ژوئن راضی نمیشویم. کمتر از این مقاومت، نمیتواند دولت اشغالگر و نابودگر ترک را از پا دربیاورد.
این مبارزان، فدایی بودن را از خود به نمایش گذاشتند. مانند مبارزان ۱۴ ژولای به خوبی میدانستند که این مقاومت به چه معنایی است. از اهداف پلید دشمن اطلاع داشتند، همزمان از اعماق قلب میدانستند که مبارزه آزادی، موجودیت خلق کورد و آزادی با کدام نیروی میتواند کسب شود. با مسئولیتی تاریخی به مبارزه دست زدند و به پیروزی رسیدند. شهدای این مقاومت به پیروزی رسیدند. در همه عرصهها وظیفه داریم که دست به مبارزه و مقاومت بزنیم. این وظیفه خلقمان است. وظیفه زنان و جوانان کورد است. آنها با روح مقاومت دست به مبارزه میزنند، فاشیسم را درهم شکسته و اهداف و آرمانهای مبارزان و شهدای این مقاومت را تحقق میبخشند.