شصت و ششمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام های تابستان ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت کرج روز بیست و ششم بهمن ۱۴۰۰ با شهادت جلال سعیدی برگزار شد.

به گزارش صدای آمریکا، جلال سعیدی در جلسه دادگاه توضیح داد که خود و خانواده‌اش از زمان شاه فعالیت سیاسی می کردند. شاهد چهارم اسفند سال ۱۳۶۲ دستگیر شد. او یکسال بعد به اتهام عضویت در سازمان راه کارگر و مخالفت با جمهوری اسلامی، نخست به اعدام و در نهایت به پانزده سال زندان محکوم شد.

جلال سعیدی شهادت داد که سال ۱۳۶۵ به زندان گوهردشت منتقل شد. شاهد در زمان وقوع اعدام ها در مرداد و شهریور ۱۳۶۷ با یکصد زندانی چپ در بند پنچ زندان گوهردشت در حال گذراندن دوران محکومیت خود بود؛ همان بندی که هیچ زندانی از آن در شهریور ۱۳۶۷ اعدام نشد. شاهد گفت زندانیان بند هفت، هشت، ملی‌کش ها، اوینی‌ها و توده‌ای‌های بند فرعی را برای اعدام برده بودند و زندانیان بند پنج و شش کاملا از شرایط آگاه شده بودند.

جلال سعیدی ارتباط زندانیان را از طریق مورس تایید کرد. او گفت در مقطع اعدام ها فاصله میان بندها زیاد بود و زندانیان برای برقراری ارتباط و انتشار اخبار اعدام ها، به جای مورس زدن روی دیوارها از نور و سایه‌روشن استفاده می کردند.

جلال سعیدی شهادت داد که هرگز در برابر هیئت مرگ قرار نگرفت. او به همراه ۱۰۰ زندانی دیگر در فرم هایی که توسط ماموران زندان در اختیارشان قرار گرفته بود نوشت مسلمان است، اما نماز نمی خواند. شاهد بعد از تحمل شلاق قبول کرد که نماز هم بخواند.

جلال سعیدی شهادت داد که «عباسی» را یکبار در حال انتقال سه زندانی برای مصاحبه در بهمن ۱۳۶۷ دید. شاهد گفت ماموران آنها را برای دیدن آن مصاحبه با دمپایی از روی برف ها رد کردند.

شاهد تجربه یکبار ملاقات نزدیک با متهم را پس از اعدام ها دارد. شاهد در توضیح آن ملاقات یکسال به عقب برگشت و گفت لشکری در سال ۶۶ فرم هایی را شامل چندین سوال به او داد. شاهد در آن فرم ها در پاسخ به اینکه آیا جمهوری اسلامی را قبول دارد یا نه و آیا مسلمان است و نماز می خواند یا نه، جواب منفی داده بود.

جلال سعیدی گفت او را یکسال بعد و پس از پایان اعدام ها در مهر۱۳۶۷ در ارتباط با اعتراض گروهی ده نفره از زندانیان چپ به عدم انتقال به بند چپ ها، به دادیاری بردند. حمید نوری در حالیکه فرم های پرشده در دستش بود به او گفت: «این فرم از زیر دست من در رفت. اگه یکماه پیش این را نگاه کرده بودم یا زیر دستم بود، تو زنده نبودی که بخوای الان تقاضایی بدی. البته تموم نشده.»

جلال سعیدی گفت نوری آرزو می کرد من آنجا نباشم و احتمالا الان هم آرزو می کند. او گفت نوری را آن روز چهره به چهره و بدون چشم بند از فاصله نیم متری یا کمتر دید و با او حرف زد. شاهد گفت پنجاه سال است که پرتره می کشد و سابقه تدریس آناتومی هنر دارد و مطمئن است که حمید نوری، متهم دادگاه صد در صد خود [حمید عباسی] است.

وکیل مدافع نوری از شاهد در مورد شایعه ای پیرامون «دادیار عرب» در داخل زندان پرسید. شاهد گفت شنیده که «دادیار عرب» بخشی از لیست اسامی برخی از اعدام شدگان را که مقامات زندان می خواستند مخفی نگه دارند، به بیرون زندان درز داده بود. شاهد گفت درست و غلط بودن این شایعه به عهده او نیست.

جلال سعیدی همچنین شهادت داد که بعد از اعدام ها به زندان اوین منتقل و باخبر شد که حسین حاج محسن، زندانی هم سازمانی او و یک زندانی دیگر را حتی پیش از شروع اعدام چپ ها و شاید با زندانیان مجاهد نزد هیئت مرگ برده و اعدام کرده بودند. شاهد درباره دلیل اعدام زودهنگام حسین حاج محسن گفت که شخصا نمی داند، اما شاید یکی از دلایل عشق این زندانی به گل بود. شاهد گفت حسین حاج محسن حتی برای آب دادن به گل ها هم تنبیه شده بود.

سیدجلال الدین سعیدی، شاهد شصت و ششمین جلسه – بدون درنظر گرفتن جلسات فوق العاده- دادگاه حمید نوری گفت در چهارم اسفند ۱۳۶۷ با گروهی از زندانیان در زندان اوین به خیابان منتقل و آزاد شد. او آزاد کردن زندانیان جان بدربرده را اقدامی «نمایشی و تبلیغاتی» در سطح داخلی و بین المللی از سوی مقامات جمهوری اسلامی خواند. او رهایی خود را از اعدام یک شانس دانست و گفت حکم در زندان جمهوری اسلامی خیلی ارزشی ندارد. کسانی بودند که یکسال حکم داشتند اما هفت سال در زندان ماندند و یا حتی سال ۱۳۶۷ اعدام شدند.

حمید نوری، متهم در بخشی از دادگاه امروز به استفاده شاهد از کلمه «جلاد» در مورد ماموران اعدام اعتراض کرد و با فریاد گفت «جلاد، پدر و مادرش هستن و اجازه نداره توهین کنه به کسی.» شاهد در پاسخ خواست که به متهم دادگاه اجازه توهین به او را ندهند.

توماس ساندر، قاضی دادگاه توضیح داد که بخاطر ترجمه همزمان، فهمیدن سخنان افراد برای او طول می کشد و نوری نمی تواند پیش از شنیدن ترجمه سخنان شاهد توسط قاضی، اعتراض کند. قاضی گفت او نمی تواند اجازه بدهد که نوری در دادگاه بنشیند و فریاد بزند. قاضی در نهایت پانزده دقیقه تنفس اعلام کرد. او در آغاز جلسه بعد از تنفس از شاهد عذرخواهی کرد و از او خواست که به سوالات، دقیق و به دور از حاشیه پاسخ بدهد.

حمید نوری، متهم دادگاه همچنین در پایان جلسه از قاضی دادگاه خواست به شاهد اجازه ندهد که از تریبون به گفته او «مقدس» دادگاه سوء استفاده کرده و علیه جمهوری اسلامی حرف بزند. نوری گفت از شما استدعا می کنم اجازه ندهید از این تریبون علیه جمهوری اسلامی صحبت بشود.

طبق اعلام قبلی، قرار بود جلسه بعدی دادگاه حمید نوری روز پنجشنبه بیست و هشتم بهمن به شهادت پیوند منوچهر اختصاص داشته باشد که این شاهد به علت مریضی قادر به شرکت در جلسه نخواهد بود. قاضی اعلام کرد که جلسه شهادت پیوند منوچهر برای روز دوم فروردین ۱۴۰۱ برنامه ریزی شده است.

جلسه بعدی دادگاه روز جمعه بیست و نهم بهمن ۱۴۰۰، هجدهم فوریه ۲۰۲۲ با شهادت محمدرضا ایزدجو در استکهلم برگزار خواهد شد.