مذاکرات احیای برجام همچنان ادامه دارد. گفته می‌شود دو موضوع عمده بر پیشبرد مذاکرات سایه افکنده است. نگاه‌ها از سوی دیگر متوجه انتخابات ریاست جمهوری ایران بوده است. آیا رئیسی در کسب توافق موفق‌تر عمل خواهد کرد؟

اهمیت پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری تنها محدود به تحولات سیاسی داخل ایران نمی‌شود. نقش رئیس‌‌جمهور آینده ایران در دیپلماسی بین‌المللی چیست و به‌ویژه سرنوشت و فرجام برجام در سایه به قدرت رسیدن دولتی تندرو و محافظه‌کار در ایران کدام است؟

دیوید سانگر و فرناز فصیحی در مقاله‌ای که برای نیویورک‌تایمز نوشته‌اند، در جست‌وجوی پاسخ‌هایی برای این پرسش‌ها بوده‌اند.

حدود شش هفته تا شروع رسمی کار دولت جدید ایران فرصت باقی است. دور ششم کمیسیون مشترک برجام در وین ادامه دارد. قرار است که نمایندگان سیاسی کشورهای ذیربط در توافق هسته‌ای پس از آن برای رایزنی به کشورهای خود باز گردند.

عباس عراقچی، سرپرست هیات مذاکره‌کننده ایران در گفت‌وگوهای برجام، ابراز امیدواری کرده تا پیش از پایان دوره زمامداری دولت دوازدهم به توافق با آمریکا بر سر مناقشه هسته‌ای دست یابد.

این در حالی است که به‌رغم آماده شدن متن توافق پس از دور چهارم گفت‌وگوهای برجام در وین، مسائلی جدی مانع از به فرجام رسیدن گفت‌وگوها شده است.

مانع نخست: درخواست ایران

نویسندگان مقاله نیویورک تایمز به دو مانع اصلی که بر کسب توافق هسته‌ای با ایران سایه افکنده‌اند، اشاره کرد‌ه‌اند. یکی از این موانع درخواست ایران برای دریافت ضمانت‌نامه‌ای از سوی آمریکا است.

موضوع تقاضای ایران برای دریافت ضمانت‌نامه پیش از این نیز از سوی برخی از محافل دیپلماتیک حاضر در نشست‌های وین مطرح شده بود.

جمهوری اسلامی نگران آن است که حتی در صورت وصول توافق با آمریکا، دولت بعدی آن کشور همان راهکاری را در پیش گیرد که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ انجام داد.

ایران از آمریکا خواسته است که به طور کتبی چنین تضمینی را در اختیار آن کشور قرار دهد. درخواستی که به قول نیویورک‌تایمز گرچه منطقی به نظر می‌رسد، اما اجرای آن برای دولت بایدن ناممکن است.

یکی می‌رود، دیگری می‌آید: دولت ایران و چالشی به نام توافق هسته‌ای

بدیهی است که در صورت احتمال تغییر دولت در آمریکا در سال ۲۰۲۵ و به عنوان نمونه، در صورت پیروزی سیاستمدارانی همچون مایک پمپئو یا نیکی هیلی، احتمال خروج مجدد آمریکا از توافق دولت بایدن با ایران به هیچ روی منتفی نیست.

احتمال چنین موضوعی برای رهبران دو کشور ایران و آمریکا پنهان نیست و از این رو، ایران خواستار دریافت ضمانت‌نامه‌ای در این زمینه شده است.

اما مشکل اینجا است که دولت بایدن قادر به برآورده ساختن چنین درخواستی نیست. دموکراسی آمریکا به دولت بایدن چنین امکانی را نمی‌دهد.

توافق دولت بایدن با ایران بر سر مناقشه هسته‌ای، همچون توافقی است که دولت اوباما موفق به کسب آن شده بود. چنین توافقی حالت اجرایی دارد و از این منظر هر زمان می‌تواند توسط دولت کنونی یا دولت پس از آن از اعتبار تهی شود.

بایدن برای کسب توافقی بدون زمان‌بندی اجرایی، همچون توافق بر سر یک پیمان، نیاز به دوسوم آرای مجلس سنا را دارد و او از چنین پشتیبانی برخوردار نیست.

مانع دوم: مضمون توافق

دولت بایدن نیز به مذاکرات وین به‌مثابه مرحله‌ای از یک مذاکرات جامع‌تر می‌نگرد. بایدن می‌داند که بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ با توجه به چند مشکل جدی دشوار است.

نخست اینکه تاریخ مصرف محدودیت‌های پیش‌‌بینی شده در آن توافق حداکثر نه سال دیگر به پایان می‌رسد. بر اساس آن توافق، جمهوری اسلامی از سال ۲۰۳۰ در موقعیتی خواهد بود که فارغ از محدودیت‌ها، برنامه هسته‌ای خود را دنبال کند.

بدیهی است که چنین چیزی موضوعی نیست که آمریکا یا متحدان منطقه‌ای آن کشور همچون اسرائیل و عربستان حاضر یا قادر به پذیرش آن باشند.

مذاکرات برجام اینجا دنبال می‌شود: گراند هتل وین

از این رو، تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا، و به‌ویژه رابرت مالی، مذاکرات کنونی را مقدمه مذاکره مستقیم با ایران می‌دانند. مذاکراتی که می‌بایست ادامه آن با دولت جدید ایران دنبال شود.

نیویورک‌تایمز در گزارش خود به گفته‌ای از مایکل ماندل‌بام، پژوهشگر و مورخ درباره توافق هسته‌ای اشاره کرده است.

ماندل‌بام در ماه مارس، پیش از آغاز مذاکرات کمیسیون برجام به دولت بایدن توصیه کرده بود که از متن توافق قدیمی هسته‌ای با ایران به عنوان پله‌ای برای شروع مذاکراتی جدید و همه‌جانبه‌تر بهره گیرد.

نویسندگان گزارش نیویورک‌تایمز در ادامه نوشته‌اند که جو بایدن به وضوح می‌داند که قادر نیست با متن کمابیش مشابه توافق سال ۲۰۱۵ رضایت مردم و به‌ویژه منتقدان توافق هسته‌ای در حزب جمهوریخواه را جلب کند.

هم اکنون، پیش از حتی کسب توافق با ایران، شماری از سناتورهای جمهوریخواه با لغو تحریم‌ها مخالفت ورزیده‌اند. افزون بر آن، افزودن فعالیت‌های موشکی ایران و همچنین نقش این کشور در منطقه نیز به محورهای مذاکرات از جمله موانعی است که می‌تواند مانع از کسب توافق گردد.

همه کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ایران و از جمله شخص ابراهیم رئیسی گرچه بر آمادگی خود برای کسب توافق با آمریکا بر سر مناقشه هسته‌ای تاکید ورزیده‌اند، اما به صراحت گفته‌اند که حاضر نیستند بر سر برنامه موشکی خود با آمریکا به مذاکره کنند.

دونالد ترامپ، به هنگام خروج از توافق هسته‌ای آشکارا بر افزودن دو محور دیگر، یعنی فعالیت‌های بی‌ثبات کننده ایران در منطقه و همچنین فعالیت‌های موشکی این کشور در مذاکرات همه‌جانبه با ایران جانبداری کرده بود. موضوعی که تنها به ترامپ محدود نمی‌شود و در بین سیاستمداران آمریکا و دیگر کشورهای غربی نیز طرفدارانی جدی دارد.

رئیسی و توافق هسته‌ای

گفته می‌شود که انتخاب یک چهره تندرو و محافظه‌کار به عنوان رئیس‌جمهور ایران می‌تواند تلاش دولت آمریکا در عرصه کسب توافق با آن کشور را تسریع کند.

دولت آمریکا می‌داند که برای کسب توافق در حال حاضر حدود شش هفته فرصت دارد. همین موضوع ممکن است بر تصمیم آن‌ها در مورد توافق موثر واقع شود.

گفته می‌شود که آمریکا باید از کریدور زمانی باقی‌مانده تا ادای سوگند رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور آینده ایران نهایت استفاده را بکند.

از سوی دیگر، شاید رئیسی نیز از کسب توافق پیش از شروع دوره زمامداری خود ناخشنود نباشد. به‌هر روی، هرگاه این توافق نتواند منجر به لغو همه تحریم‌ها گردد، آنگاه سرزنش ناشی از سازش با آمریکا در کارنامه دولت دوازدهم ثبت خواهد شد.

حال آنکه، رسیدن به توافق پیش از شروع زمامداری رئیسی می‌تواند در دوره زمامداری او به ثمر بنشیند و لغو تحریم‌ها منجر به بهبود وضعیت اقتصادی کشور گردد و رئیسی از مزایای این لغو تحریم‌ها از منظر سیاسی به سود خود بهره‌برداری کند.

  • با این امضای دونالد ترامپ، دولت آمریکا نه‌ تنها از توافقنامه اتمی برجام خارج شده، بلکه می‌خواهد تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی را نیز بار دیگر از سر ‌گیرد. بدین ترتیب هر شرکتی که با آمریکا و با دلار در سطح جهانی معامله می‌کند در صورتی که با ایران معامله کند، می‌تواند مشمول جریمه سنگینی بشود.