حشمت‌الله طبرزدی : با احیای برجام مشکلات ساختاری جمهوری اسلامی قابل رفع نیستند. بحران ناشی از قطع برق می‌تواند خطرناکتر از بحران افزایش قیمت بنزین باشد. هم جنس اعتراض‌ها تغییر کرده هم رژیم قدرت سرکوب اعتراض‌ها را از دست داده است. رژیم نه توانایی تأمین خواسته‌های مردم را دارد نه قدرت سرکوب آنان را.

اوضاع ایران آشفته است. به این می‌توان از خلال قطعی‌های برق در سراسر کشور، نبود آب در برخی مناطق، افزایش بی وقفۀ مرگ و میر در نتیجۀ کرونا، ناتوانی حکومت در ادارۀ پیش‌پاافتاده‌ترین امور جامعه، پیشروی فقر و سرخوردگی… پی برد. به قول حسن روحانی زیرساخت‌ها در نبود پول و سرمایه‌گذاری خارجی فرسوده‌اند و این یعنی ادامۀ وضعیت کنونی، مگر آن که به گفتۀ وی حالا که قدرت با آمدن ابراهیم رئیسی یکدست شده زمینۀ حل این مشکلات در تعامل با آمریکا برای رفع تحریم‌ها فراهم شود.

اما، آیا چنین استعداد و احتمالی در حکومت قابل تشخیص است؟ و آیا سازش با آمریکا مشکلات کلیدی جمهوری اسلامی را حل می‌کند و مثلاً مانع از گسترش اعتراض‌های اجتماعی می‌شود؟

در پاسخ به این سئوال‌ها و سئوال‌های دیگر، حشمت‌الله طبرزدی، تحلیلگر و فعال سیاسی در ایران از جمله گفته است :

“اظهارات حسن روحانی یک آبروریزی برای نظام اسلامی است وقتی که او به شکست اقتصادی و ناتوانی قدرت اعتراف و تصریح می‌کند که بدون تعامل با آمریکا برای رفع تحریم‌ها – آنهم از سوی رئیسی و قدرت یکدست شده حول او و رهبر – این شکست و ناتوانی قابل حل نیست.

با این حال، من تردید دارم، برخلاف تصور روحانی یا سایر رهبران حکومت اسلامی، که حتی با احیای برجام مشکلات کلیدی و ساختاری جمهوری اسلامی قابل رفع باشند، به ویژه وقتی که خود آنان از جمله علی خامنه‌ای اعتراف می‌کنند که ریشۀ هشتاد درصد مشکلات و نابسامانی‌های کشور داخلی است، یعنی فساد و ناکارآمدی خود قدرت است.

افزون بر این، اوضاع هم تغییر کرده است. ما دیگر در شرایط امضای برجام نیستیم – حتی اگر فرض کنیم که با معجزۀ احیای برجام مشکلات امروز ایران قابل رفع باشند : ابربحرانی که بر اساس پیش بینی برخی کارشناسان قرار بود از شهریور ماه آغاز شود، به دلیل ناکارآمدی و فساد جمهوری اسلامی هم اکنون و از تیرماه آغاز شده است. بحران ناشی از قطع برق می‌تواند خطرناکتر از بحران افزایش قیمت بنزین باشد چون مستقیماً با اعصاب و روان و مرگ و زندگی افراد هر لحظه بازی می‌کند. در بسیاری از مناطق به ویژه مناطق فقیرنشین قطع برق به قطع آب هم منجر می‌شود.

بحران ناشی از قطع برق حتی ماهیت اعتراض‌ها را تغییر داده است. اکنون اعتراض‌ها در تک‌تک خانه‌ها، محلات، مناطق و شهرها و استان‌های کشور آشیانه کرده و گسترش یافته‌اند. ادامۀ این وضع برای رژیم امکانپذیر نیست به ویژه این که این اعتراض‌ها با اعتصاب‌های کارگری هم همزمان شده‌اند.

بنابراین، هم جنس اعتراض‌ها تغییر کرده هم رژیم قدرت سرکوب اعتراض‌ها را از دست داده است. اعتراض‌ها در واقع مدت‌هاست شروع شده، گیرم به دلایل مشخص به ویژه به دلیل ناتوانی مخالفان در تعریف و جاانداختن بدیل و رهبری سیاسی هنوز نتوانسته‌اند به خود شکل دلخواه، یعنی شکل یک جنبش سیاسی همگانی هدفمند را بگیرند. اگر این مشکل نبود، مسائل از همان دی ماه ٩٦ سویه و سرانجام دیگری می‌یافت. با این حال، ویژگی وضع حاضر این است که رژیم نه توانایی تأمین خواسته‌های مردم را دارد نه قدرت سرکوب آنان را.”