رئیس سازمان زندان‌ها بستن پاهای شاعر و فیلمساز زندانی به تخت بیمارستان را به گردن “عوامل خاطی” انداخته و از برخورد با آنها خبر داده است. انتشار عکس بکتاش آبتین در بیمارستان تجریش موجی از اعتراض و همدلی برانگیخت.

تصویر بکتاش آبتین، عضو کانون نویسندگان ایران روی تخت بیمارستان با لباس راه‌ راه زندان و پاهایی که با زنجیر بسته شده‌اند، واکنش‌های خشم‌آلود، اعتراضی و ناباورانه‌ برانگیخت. این عکس که نخست در توییتر محمد رسول‌اف، فیلمساز ایرانی منتشر شد، در روزهای گذشته در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌چرخید.

رسول‌اف روز ۲۸ تیر در توضیح این عکس نوشته بود: «شاعر را با پابند زمخت فلزی به تخت بیمارستان بسته‌اند.»

عکس به روز ۲۷ تیرماه  و بیمارستان تجریش تهران تعلق دارد. بکتاش آبتین به علت حال نامناسب جسمی و احساس درد در ناحیه بیضه از زندان اوین به بیمارستان اعزام شده بود.

روز پنجشنبه ۳۱ تیر، محمدمهدی حاج محمدی، رئیس سازمان زندان‌های ایران با انتشار یک توییت نوشت: «در خصوص کیفیت اعزام آقای بکتاش آبتین به بیمارستان، با عوامل خاطی برخورد شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.»

اعزام زندانی با دستبند یا پابند به بیرون از بازداشتگاه به بهانه پیشگیری از فرار صورت می‌گیرد.

طبق ماده ۲۵۱ آیین‌نامه سازمان زندان‌ها، استفاده از پابند در حین اعزام یا انتقال زندانی به بیرون از زندان ممنوع و تنها در موارد ضروری یا برای متهمان جرایم خشن مجاز است. مصطفی دانشجو، وکیل دادگستری پیش‌تر نوشته بود که این کار در قبال بکتاش آبتین صرفا با قصد تحقیر او انجام شده است.

بکتاش آبتین، سه ماه قبل نیز به دلیل ابتلا به کرونا به بهداری زندان اوین منتقل شده بود. او به همراه رضا خندان مهابادی و کیوان باژن، دو عضو دیگر کانون نویسندگان ایران، به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “انتشار نشریه غیرقانونی” محاکمه شده و شش سال حکم گرفته است.

شاکی این سه نفر، وزارت اطلاعات است. بکتاش آبتین در اردیبهشت ۱۳۹۹ در یک ویدئو احکام دستگاه قضایی را نتیجه “پرونده‌سازی” ماموران امنیتی خواند.

 آبتین در سال ۹۷ نیز به سه ماه کار اجباری در بهزیستی و پنج میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده بود. علت امر، انتشار عکس از چهره زخمی مزدک زرافشان پس از حمله پلیس به مراسم یادبود قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای بود.

شماری از کاربران توییتر در واکنش به صحنه به تخت بسته شدن عضو کانون نویسندگان نوشته‌اند: «این شاعر را در کشوری با پابند فلزی به تخت بستند که سر چهارراه‌های آن شعر می‌فروشند.»

  • ۴۲ ماه حبس برای نویسندگی... باژن در مقاله‌ای می‌‌‌نویسد: «تا زمانی که فقط خودمان را ببینیم و اصلی­‌ترین دغدغه­‌مان این باشد که کتاب­‌مان چاپ بشود و مهم نباشد کجا و چطور، با سانسور یا بدون آن؛ و تا زمانی که برای عرضه خود از سرو کول هم بالا برویم و مهم‌­ترین بحث­مان این باشد که چرا کتاب سانسور شده­ من در فلان نشریه معرفی نشده، انتظار هر تحول در ادبیات داستانی بی­هوده است.»