ئالان توفیقی : بهرام عین‌الهی، وزیر بهداشت دولت رئیسی، به تازگی در جریان بازدید از استان قزوین گفته است: «شنیده بودیم که می‌گویند به ایران واکسن نمی‌دهند. زمانی که دولت را تحویل گرفتیم اصلا واکسن نداشتیم و واکسن‌های ذخیره هفته صفر شده بود؛ اما با پیگیری رئیس‌جمهور و وزرا از راه‌های مختلف توانستیم واکسن وارد کنیم. در حالی‌ که ما به دنبال بارانی از واکسن بودیم، به لطف خدا سیلی از واکسن به‌ کشور سرازیر شد.» براساس اعلام معاون فنی گمرک ایران، از نیمه بهمن ۱۳۹۹ تا ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۰، بیشترین سهم واردات واکسن کرونا به شهریورماه ۱۴۰۰ با حدود ۲۳ میلیون دوز اختصاص دارد که ۴۷ درصد واردات واکسن از ابتدا تاکنون را تشکیل می‌دهد.

سرازیر شدن سیل واکسن به کشور با توجه به اثبات اثربخشی واکسن‌ها در کاهش میزان مرگ‌ومیر ناشی از کرونا، جای خوشحالی دارد و باید امیدوار بود که این روند همچنان ادامه داشته باشد زیرا جمهوری اسلامی ایران در این زمینه تاخیر جدی داشته و یکی از عوامل اصلی مرگ صدها هزار تن از مردم این کشور پایین بودن درصد افرادی است که به طور کامل واکسینه شده‌اند.

به راه افتادن این «سیل واکسن» پرسش‌هایی جدی هم در افکارعمومی ایجاد کرده است؛ اینکه چه اتفاقی باعث شد ورق این چنین سریع برگردد؟ زیرا تا همین یک ماه قبل، مسئولان دولت قبلی مدعی بودند که واردات گسترده واکسن به کشور امکان ندارد و در این زمینه بهانه‌هایی مانند تحریم‌ها، نپیوستن به معاهده اف‌ای‌تی‌اف یا حتی بدعهدی تولیدکنندگان واکسن را مطرح می‌کردند. اینک چه اتفاقی افتاده است که علی‌رغم پابرجا بودن تحریم‌ها و سایر موانع، ناگهان در ۲۰ روز به اندازه هفت ماه قبل از آن واکسن به کشور وارد شده است؟ اگر این امکان وجود داشت، چرا تا حالا و قبل از افزایش وحشتناک آمار مرگ‌ومیر ناشی از کرونا از آن استفاده نشد؟ اعمال تحریم خودخواسته در واردات واکسن برای حمایت از تولید داخلی تا چه اندازه صحت دارد؟ افکار عمومی، مخصوصا کسانی که عزیزان خود را از دست داده‌اند، حق دارند به دنبال پاسخ این پرسش‌ها باشند و بدانند که چه کسانی مسئول این تاخیر مرگبار در واردات واکسن بوده‌اند؟

برای یافتن پاسخ‌ها و تاباندن نور به این تاریکخانه باید کمی به عقب‌تر بازگشت. در ۱۹ دی ماه سال ۱۳۹۹، زمانی که برنامه واکسیناسیون علیه کووید-۱۹ در بیشتر کشورها به اولویت رهبران دنیا تبدیل شد، رهبر جمهوری اسلامی ایران بر صفحه تلویزیون صداوسیما ظاهر شد و بدون ارائه هیچ دلیل و مدرکی، به صراحت نه تنها اثربخشی واکسن‌های ساخت آمریکا و انگلیس (که در آن زمان تنها واکسن‌های آماده تزریق بودند) را زیر سوال برد، که از نبود اطمینان به آن‌ها سخن گفت و ورود این واکسن‌ها به کشور را اکیدا ممنوع کرد.

به دنبال این تصمیم غیرکارشناسانه و اشتباه، رئیس‌جمهور و وزیر بهداشت وقت نه تنها با آن مخالفتی نکردند بلکه در کمال ناباوری آن را توجیه کردند؛ البته نباید این نکته را هم ناگفته گذاشت که در همان زمان، این تصمیم فاجعه‌بار با استقبال سایر بخش‌های نظام نیز مواجه شد؛ به عنوان مثال، ابراهیم رئیسی که آن زمان رئیس قوه قضاییه بود، بر این ممنوعیت مهر تایید زد. نام دکتر بهرام عین‌الهی، وزیر بهداشت فعلی، هم در نامه مشهور دو هزار و ۵۰۰ پزشک در تایید ممنوعیت واردات واکسن که بر منع واردات این نوع واکسن‌ها حتی از کشورهای ثالث تاکید می کردند، به چشم می‌خورد.

هم‌زمان با این تصمیم سرنوشت‌ساز، موضوع تولید داخلی واکسن کرونا در دستور کار قرار گرفت و مسئولان وعده تولید و تحویل میلیون‌ها دوز واکسن را به‌ صورت شبانه‌روزی در فضای رسانه‌ای کشور پمپاژ کردند؛ قول‌هایی که علی‌رغم تاخیر چند ماهه هنوز هم عملی نشده‌اند. بنابراین می‌بینیم تا همین یک ماه قبل عملا خواست و اراده سیاسی موثری برای ثبت سفارش و واردات واکسن کرونا وجود نداشت و نه تنها کسی در پی واردات واکسن کرونا نبود، بلکه میان مسئولان نظام مبنی بر ممنوعیت ورود آن اجماع کامل وجود داشته است.

با این حال، متاسفانه همه‌گیری کرونا بی‌توجه به فرمان‌های رهبر جمهوری اسلامی و پروپاگاندای این نظام همچنان می‌تازد و جان عزیز ایرانیان را بی‌امان می‌ستاند؛ به گونه‌ای که تاکنون براساس براوردهای سازمان بهداشت جهانی، بیش از ۲۶۲ هزار نفر از ایرانیان را به کام مرگ فرستاده است. این در حالی است که براساس گزارش بهداشت عمومی بریتانیا که اوایل سپتامبر۲۰۲۱ منتشر شد، برنامه واکسیناسیون موثر این کشور با همان واکسن‌هایی که آقای خامنه‌ای ورود آن‌ها را به ایران ممنوع کرد، تنها تا ۲۰ ماه اوت از مرگ بیش از ۱۰۵ هزار نفر در انگلستان پیشگیری کرده است. دستاوردی که در ایران هم می‌توانست وجود داشته باشد اما از یک طرف به دلیل ممنوعیتی که رهبر جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرد و برگرفته از دشمنی ایدئولوژیک او با غرب بود و از سوی دیگر، به دلیل پشتیبانی از تولید داخل که توان علمی و ظرفیت‌های صنعتی آن هم وجود نداشت، حاصل نشد.

این موضوع زمینه‌ساز بروز نارضایتی بسیار گسترده، مخصوصا از عملکرد رهبر جمهوری اسلامی در داخل ایران شد که نمونه‌های زیادی از آن در شبکه‌های مجازی به صورت ضجه و شیون و نفرین خانواده‌های قربانیان کرونا که مستقیما رهبر جمهوری اسلامی را مسبب این شرایط معرفی می‌کنند، در گردش است و قطعا از نگاه دستگاه‌های امنیتی و سامانه‌های ارزیابی و سنجش دیدگاه مردم درباره نظام و رهبر آن پنهان نمانده است.

یکی از وظایف اصلی دستگاه تبلیغات جمهوری اسلامی تقدیس جایگاه رهبر و تطهیر عملکرد او محسوب می‌شود و برای این کار از تحریف واقعیت‌ها یا تولید دروغ هم فروگذار نمی‌کند. این وضعیت مختص به رهبر فعلی نیست و در زمان خمینی هم به سابقه دارد؛ به عنوان مثال، با اینکه یکی از علل اصلی تداوم هشت سال جنگ بی‌حاصل با عراق، اصرار شخص او محسوب می‌شد، بلافاصله پس از پذیرش قطعنامه پایان جنگ چنین وانمود شد که او در طولانی شدن آن نقشی نداشته است و مسئولان دیگر ادامه جنگ و کشته شدن صدها هزار انسان بیگناه از دو طرف مخاصمه را سبب شده‌اند. به همین دلیل هم در اولین قدم، پاک کردن دیوار شهرها از شعارهای خمینی را آغاز کردند! شعارهایی مبنی بر ضرورت ادامه جنگ تا ۲۰ سال دیگر!

اینک در نحوه مواجهه رهبر جمهوری اسلامی با مدیریت همه‌گیری کووید-۱۹ و مخصوصا ممنوعیت واردات واکسن‌های موثر توسط او هم همان روند در جریان است و همان دستگاه تحریف واقعیت به کار افتاده است و با وقاحت تمام در برخی روزنامه‌ها تیتر می‌زند که علت اصلی وضعیت مرگبار کنونی بی‌توجهی به توصیه‌های رهبر انقلاب برای واردات واکسن است! در حالی که سیاست اصلی نظام که شخص علی خامنه‌ای تعیین می‌کند، از همان ابتدا بر ممنوعیت واردات واکسن استوار شده بود.

البته به نظر می‌رسد که به‌راه انداختن تبلیغات درباره سیل واردات واکسن اهداف مهم‌تری را نیز نشانه گرفته است. واقعیت این است که رهبر جمهوری اسلامی در آستانه ۸۳ سالگی و پس از ۳۲ سال حضور مستمر در جایگاه فرد اول کشور، نتوانسته است در اداره مطلوب جامعه عملکرد مناسب و رضایت‌بخشی داشته باشد. نگاهی به کارنامه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی او در تمام این سال‌ها نمره قابل قبولی را نشان نمی‌دهد. نارضایتی گسترده و عمومی مردم از ناکارامدی نظام فقهی که از یک سو خود را به صورت اعتراض‌های خونین مردمی در دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸ یا اعتراض‌های صنفی مداوم و از سوی دیگر مشارکت نکردن در انتخابات مجلس و سپس ریاست‌جمهوری نشان داده است، نگرانی‌هایی جدی برای برنامه‌ریزان و اتاق فکرهای نظام ایجاد کرده است. به همین دلیل آن‌ها تلاش می‌کنند تا از ابراهیم رئیسی که به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور محبوب خامنه‌ای است (و شاید هم جانشین او) چهره موجهی نشان دهند و او را به عنوان یک منجی و کسی که قدرت ایجاد تغییرات اساسی در وضعیت معیشتی مردم را دارد، به افکار عمومی غالب کنند.

بنابراین می‌توان گفت سیل واردات واکسن در عمل برای «منجی‌سازی» از ابراهیم رئیسی به راه افتاده است، نه نجات جان ایرانیان؛ زیرا مجموعه دولت از وزیر بهداشت که حامی ممنوعیت واردات واکسن بود تا معاون اول که در مقام ریاست ستاد اجرایی فرمان امام، تحویل ۵۰ میلیون واکسن برکت تا شهریور را وعده می داد، همگی به خوبی می‌دانند که اگر از همان ابتدا اراده سیاسی نظام و شخص علی خامنه‌ای بر واردات واکسن و نه رقابت بیهوده ایدئولوژیک برای تولید واکسن قرار می‌گرفت، اینک در ایران هم مانند بیشتر کشورهای دنیا و منطقه، با واردات به‌موقع واکسن‌های موثر درصد بالایی از مردم واکسینه شده بودند و اینگونه یک ملت عزادار کشتار کرونا نمی‌شد.

ئالان توفیقی / ایندیپندنت فارسی