حکومت اسلامی توانائی شگرفی در عوامفریبی با سوء استفاده از مظاهر دموکراسی از خود نشان داده است. انتخابات ریاست جمهوری و راه اندازی مجلس شورای اسلامی نمونه ای از این خیانت درامانت و اقتباس عوامفریبانه است.
انتخابات در یک نظام و جامعه دموکراتیک از مهم ترین راه های مشارکت سیاسی مردم برای تاثیر گذاری در سرنوشت خود و کشور است. در میهن ما به دلیل حاکمیت حکومتی تمامیت خواه و مستبد دینی، و در نتیجه فقدان سازوکارهای دموکراتیک و عادلانه در امر انتخابات، فقدان یک نظام حزبی مستقل و دموکراتیک، و نیز نبود و کمبود روحیه دموکراتیک و شهروندی در میان انتخاب شوندگان و بخشی از انتخاب کنندگان، انتخابات به معرکه های نمایشی و سیرک سیاسی بَدَل شده اند. بدیهی ست در حاکمیت الله و نظام فقیهانه ای که “شارع مقدس اسلام یگانه قدرت مقننه” است و در نهایت “هیچ قانونی جز حکم خدا را نمی توان به اجرا گذاشت” و ملت “امت ِ صغار و سفها” محسوب می شوند، انتخابات سالم و عادلانه ریاست جمهوری و دموکراسی پارلمانی بی معنا خواهد بود.
مردم میهنمان و جهان در این ۴ دهه بارها تماشاگر معرکه های سیاسی مشروعه خواهان، فرزندان شیخ فضل الله نوری ها و اراذل و اوباشی همچون خسروخان مقتدر نظام ها و سید محمدخان صنیع حضرت ها، تا ریز و درشتِ فدائیان اسلام، به نام انتخابات بوده اند.
خرداد سال ۱۴۰۰ مشروعه خواهان باردیگر بساط انحصارطلبی و انتصابات و خدعه برپا خواهند کرد تا در اوج شتابنده “مشروعیت زدائی” مردم آگاه از حکومتی ضددموکراتیک، با مهندسی کردن معرکه حکومتی وانمود کنند که این حکومت و رهبر آن:
۱- مشروع و مورد پذیرش مردم ایران اند، دارای حقانیت سیاسی اند و از اعتماد و پذیرش جمعی مردم برخوردارند.
۲- سازو کارهای دموکرتیک را رعایت می کنند و آرای مردم را محترم می شمارند.
۳- برحضور ترس و ترور حکومتی حاکم بر جامعه سرپوش بگذارند و پایوران و مزدوران حکومتی را دلگرم کنند.
۴- برسر تقسیم قدرت و ثروت های ربوده شده از مردم به توافق نزدیک شوند و زیاده خواهان را حذف کنند.
و به این ترتیب ریاست جمهوری ای آلت دستِ ولی فقیه، بی مایه و تدارکاتچی منتصب کنند، و زمینه تدارک انتصابات شوراها و مجالسی آبروریز نیز فراهم سازند، مجالسی که اگر اشکانیان می پنداشتند روزگاری در سرزمین شان جای مجلس مهستان را مجلس ارتجاعی ترین افکار و ناهنجارترین رفتار خواهد گرفت قید بر پا کردن چنین روش و منشی می زدند و عطای اش به لقای اش می بخشیدند. حتی “مصلحت خانه” یا “مجلس مشورت” و “مجلس وکلای تجار” ناصر الدین شاهی نیز با مجلس اسلامی تفاوت کیفی داشته اند چه رسد به مجلسی که فرمان تشکیل اش حدود صد سال قبل در انقلاب مشروطه صادر کردند. تصور نمی شد روزگاری مجلس مشروطه تجمع نوعی اراذل و اوباش اسلامی، همان “استرداران و شترداران نتراشیده دژآگاه و اوباشان سنگلج و چاله میدان و…که با چاقو و قمه به مجلس و مجلسیان حمله می کردند… همان کلاه نمدی های محلات و اشراری” که شعار ضد مجلس مشروطه می دادند، از آب در آید و شباهت تاریخی ناگزیری را رقم بزنند.
۲
۲۸ خرداد ماه سال ۱۴۰۰ سیزدهمین دور “انتخابات” ریاست جمهوریِ حکومت اسلامی و هشتمین رئیس جمهور این حکومت برگزار خواهد شد. بساط همان بساط معرکه شناخته شده است. باز بر صحنه آورده می شوند بازیگران فریبکار و با چراغ آمدگانِ این معرکه، که اصلاح طلبان حکومتی در داخل و خارج اند و در این میانه از جمع یاران و اربابان شان یکی را لولو می کنند یکی را “آقاخوبه” تا به همفکران و بخش ناآگاه مردم بقبولانند که به میدان بیایند و نگذارند این لولو خورخوره انتخاب شود که اگر انتخاب شود همه را خواهد خورد. این نوع نمایش ها و فرمایش های تکراری را سال هاست مردم میهنمان و جهان شاهدند. لولوی این دوره “سپاهیان” هستند، که اکثر آنان حسن روحانی ها و آخوندهای نظامی شده اند. اصلاح طلبان کاری ندارند که با توجه به ماهیت، و عقاید و افکار و کردار حکومت اسلامی انتخابات آزاد و دموکراتیک معنا ندارد ، کاری ندارند که حداقل:
۱- انتخابات می بایست “آزاد” باشد، یعنی همه حزب ها و سازمان ها و گرایش های مختلف سیاسی، و افراد با گرایش های مختلف سیاسی و فکری بتوانند کاندید شوند و هر فرد بتواند آزادانه به کاندید مورد نظرش رای دهد.
۲- همه کاندیداها از امکان های برابر و عادلانه برای تبلیغ و رقابت بهره مند شوند.
۳- انتخابات سالم باشد، یعنی تقلب نشود و آرای ریخته شده در صندوق در نظر گرفته شوند.
۴- دَم و دستگاه های حذف کاندیداها به دلائل سیاسی، مذهبی و ایدئولوژیک برچیده شوند.
اصلاح طلبان را با مواردِ مورد اشاره کاری نیست، تنور انتخابات گرم شود، انتخابات رونق داشته باشد تا مشروعیت حکومت و رهبرش جلوه کند، کافی ست. اینان در خوشبینانه ترین حالت به دنبال اصلاح حکومت اسلامی و تغییر رفتار رهبرشان بوده اند. بخشی از “اپوزیسیون”نماهای حکومت اسلامی در خارج کشور نیز به دلایل گوناگون، از جمله آلودگی به سیاست بازی به جای سیاست ورزی، خودشیفتگی بدخیم، فرصت طلبی های جاه طلبانه، پادویی هر نوع قدرت سیاسی و… به همیاری و همکاری با این نوع از اصلاح طلبان، به حامیان رژیم ارتجاعی در خارج و داخل کشور – به ویژه در خارج کشور – بدل شده اند.
۳
یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین دوران فعالیت و مبارزه سیاسی علیه حکومت اسلامی فصل معرکه و سیرک انتخاباتی این حکومت است. کارزار و بسیج سیاسی و اجتماعی اپوزیسیون واقعی حکومت اسلامی در چنین فصلی می باید گسترش و تعمیق یابد. برای جلوگیری و کاهش تباهی و آسیب هایِ ناشی از این معرکه گیری های عوامفریبانه و فرو کاهیدنِ مظاهر دموکراسی به ویژه انتخاب ریاست جمهوری و مجلس به عنوان قلب و مهمترین نهاد دموکراسی، برای نشان دادن “نامشروع” بودن این حکومت و رهبرش، تحریم فعال معرکه انتخابات نمایشی – فرمایشی ریاست جمهوری و کاهش میزان مشارکت عملی ترین و مناسب ترین گزینه است.
تحریم و بایکوت فعال این معرکه سیاسی – ایدئولوژیک (دینی) یعنی:
۱- عدم حضور در پای صندوق های رای و تشویق خانواده، اطرافیان و مردم به عدم شرکت در این معرکه.
۲- طرح خواست لغو نظام ولایت فقیه، انحلال قانون اساسی جمهوری اسلامی و تلاش و مبارزه برای گذر از حکومت اسلامی و جایگزینی یک حکومت دموکرات و مردمی، به هر شکل و وسیلۀ ممکن در داخل و خارج از کشور( اعتراض های مدنیِ خیابانی، روشنگری در سطح ملی و بین المللی، تبلیغ و ترویج های رسانه ای و….)
۳- طرح خواست آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو حکم اعدام
۴- بهره وری ازاین فرصت مناسب برای همکاری و همگرائی اپوزیسیون داخل و خارج حول محورهای مورد توافق و مشترک. فرصت و اقدامی که به تجدید حیات و توانائی اعتمادسازی میان اپوزیسیون، و مردم و اپوزیسیون داخل و خارج از کشور یاری خواهد رساند.
…
باید نشان داده شود که اکثریت مردم میهنمان به اسارت خود رای نخواهند داد.