دو ماه بعد از گزارش “اویل پرایس” از توافق ایران برای گرفتن اجازه از روسیه برای توسعه میادین گازی در دریای خزر، رئیس انجمن صنفی گاز فشرده ایران (سیانجی) گفته است روسیه اجازه برداشت از ۸ چاه گازی خزر را به ایران نمیدهد.
به گفته اردشیر دادرس، رئیس انجمن صنفی گاز فشرده ایران، طبق توافق قبلی با روسیه ایران حق برداشت از هشت حلقه چاه بزرگ گازی در دریای خزر که در محدوده آبی ایران است را ندارد و تا زمانی که تراز گاز ایران مثبت است و تولید نسبت به مصرف داخلی جوابگو است جمهوری اسلامی حق استخراج منابع گازی دریای خزر را ندارد.
نشریه “اویل پرایس” که حدود دو ماه پیش خبری مشابه منتشر کرده بود نیز اشاره نکرده بود که دقیقا کدام سند، قرارداد یا توافق ایران را ملزم کرده است که برای صادرات گاز از میادین دریای خزر از مسکو اجازه بگیرد، اما در گزارش خود به میدان گازی «تازه کشف شده» چالوس اشاره کرده بود که «توان رقابت با روسیه در بازار اروپا را دارد».
با توجه به اینکه تنها کشتی لرزهنگاری ایران در دریای خزر با نام “پژواک” اسفند ۱۳۸۴ دچار حریق شد و کلا از بین رفت و از طرفی تنها سکوی حفاری ایران در دریای خزر با نام “امیرکبیر” پنج سال پیش برای تعمیر به سواحل ایران در خزر منتقل شد و هنوز هم در فاصله چند کیلومتری از نوار ساحلی آبهای خزر غیرفعال است، اصولا امکان کشف یک میدان گازی جدید برای ایران در آبهای خزر وجود ندارد.
برای کشف یک میدان بایستی اول عملیات لرزهنگاری انجام شود و پس از تحلیل نتایج، باید چاههای اکتشافی حفر شود و دوباره بعد از تحلیل نتایج به دست آمده، میتوان اولا از وجود منابع هیدروکربوری در مخزن احتمالی مطمئن شد و ثانیا حجم آن را تخمین زد. این تازه اول کار است و باید چاههای تولیدی حفر شده و سکوی تولید گاز راهاندازی شود و عملیات لولهگذاری، انتقال گاز به ساحل، فرآوری و جدا کردن گاز طبیعی (متان) از دیگر محصولات هیدروکربوری انجام شود.
بعد از گزارش اویل پرایس، وزارت نفت ایران اعلام کرد که اصولا چنین میدان گازی در خزر کشف نشده و سفارت ایران در روسیه نیز وجود هرگونه توافق با روسیه برای توسعه و صادرات گاز را تکذیب کرد.
راستیآزمایی اظهارات دادرس
درباره احتمال توافقات پشت پرده ایران و روسیه که دادرس به آن اشاره کرده، نمیتوان با اطمینان سخنی گفت، اما اظهارت دیگر او با واقعیت همخوانی ندارد.
برای نمونه او گفته است که روسیه اجازه تولید گاز از هشت حلقه چاه یک میدان گازی را به ایران نمیدهد. دادرس نام این میدان را ذکر نکرده، اما ایران حدود یک دهه قبل با حفر هشت چاه در بلوک شش دریای خزر، اعلام کرد که موفق به کشف میدان “سردار جنگل” شده است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که هفت چاه اول، به نفت و گاز نرسیده بودند و تنها چاه هشتم بنا بر ادعای رستم قاسمی، وزیر وقت نفت در دولت محمود احمدینژاد به “نفت” رسید. بعد از چند ماه ایران اعلام کرد که ذخایر این میدان نفت نیست و گاز است. طی سالهای گذشته برخی مقامات ایران مدعی شدهاند که این میدان «دو میلیارد بشکه نفت» و حدود «۵/ ۱ تریلیون متر مکعب» گاز دارد.
هیچ نهاد بینالمللی وجود چنین میدانی را تایید نکرده است. از طرفی، چاه هشتم که بنا بر گفته مقامهای ایران به ذخایر هیدروکربوری رسیده، در واقع چاه اکتشافی است، یعنی نمیتواند برای استخراج گاز کارآیی داشته باشد.
ایران همچنین برای تعیین میزان دقیق ذخایر این میدان نیاز به حفاریهای بیشتر نیاز دارد که طی یک دهه گذشته انجام نشده است.
بدین ترتیب اظهارات اردشیر دادرس درباره ممانعت روسیه برای تولید از هشت چاه میدان گازی ایران نادرست است.
رئیس انجمن صنفی سیانجی ایران درباره علت این موضوع توضیح داده است که در حال حاضر روسیه ۱/ ۱۸ درصد از ذخایر گاز دنیا را داراست و این رقم در مورد ایران ۹/ ۱۷ درصد است. اگر ایران از خزر هم گاز استخراج کند این رقم به ۲/ ۱۸ درصد رسیده و در مقام بالاتری از روسیه قرار میگیرد. به گفته دادرس، طبق توافقهایی که قبلا با روسیه صورت گرفته، نباید چنین شود و روسیه همچنان باید در صدر باشد.
این گفته نیز به دو علت درست نیست. اولا استخراج گاز پیششرط محاسبه ذخایر گازی یک کشور نیست؛ کما اینکه ایران ۳۲ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی دارد و بخش عمدهای از این ذخایر به مرحله تولید نرسیدهاند.
نکته دوم اینکه برخلاف گفتههای اردشیر دادرس، سهم ایران از ذخایر گازی جهان ۱/ ۱۷ درصد و سهم روسیه ۹/ ۱۹ درصد است و اختلاف ذخایر گازی دو کشور بسیار بیشتر از آن است که میدان “سردار جنگل” بتواند ایران را صدرنشین ذخایر گازی جهان کند.
روسیه ۷/ ۳۴ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی تثبیت شده دارد.
نکته دیگر اینکه ایران تا قبل از تحریمهای آمریکا مذاکرات گستردهای با شرکتهایی از برزیل، نروژ، دانمارک، چین و حتی شرکت لوکاویل روسیه برای اکتشاف نفت و گاز در دریای خزر داشت که به نتیجهای نرسیدند. اما این مذاکرات نشان میدهند که حداقل تا سال ۱۳۹۷ توافقی میان روسیه و ایران برای تعیین سرنوشت ذخایر گازی خزر انجام نشده بود.
آیا توسعه میادین خزر غیر اقتصادی است؟
نکته دیگری که اردشیر دادرس مطرح کرده، «غیر اقتصادی» بودن ذخایر گاز ایران در دریای خزر است که این ادعا بسیار تعجبآور است.
ایران تنها کشور ساحلی دریای خزر است که از ذخایر آن بهرهبرداری نمیکند و شاید تولید نفت و گاز از دریای خزر هزینه بیشتری داشته باشد، اما هرگز غیر اقتصادی نیست.
روسیه نیز چندین میدان کوچک نفت و گاز در بخش شمالی خزر دارد، اما هم گاز و هم نفت از این میادین تولید میکند. قزاقستان بزرگترین میدان نفتی خزر، کاشاغان، را با ۴۰ میلیارد دلار سرمایه شرکتهای خارجی توسعه داده است. جمهوری آذربایجان هم برای میادین نفتی دریایی آذری-چراغ-گونشلی بیش از ۴۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده و چند سال پیش برای حفظ تولید این میادین دوباره قرارداد ۴۰ میلیارد دلاری با خارجیها امضا کرد.
آذربایجان همچنین بیش از دو دهه است که از فاز اول میدان گازی شاهدنیز، بزرگترین مخزن گازی خزر، گاز و میعانات گازی برداشت میکند و همین سال گذشته سرمایهگذاری ۴۰ میلیارد دلاری در فاز دوم آن به همراه خط لوله ۳ هزار و ۵۰۰ کیلومتری کامل شد و آذربایجان به صادرکننده گاز به اروپا تبدیل شد. اکنون جمهوری آذربایجان برای توسعه سومین فاز این میدان آماده میشود و چندین میدان گازی دیگر این کشور در دریای خزر مانند میدان آبشرون به کمک شرکتهای بینالمللی در حال توسعه و راهاندازی است.
مطالب منتشر شده در صفحه “دیدگاه” الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.