یکی از بزرگترین چالشها در مسیر زندگی پناهجویان یافتن مسکن است. بسیاری در این مسیر ناکام مانده و یا حتی همه پسانداز خود را از دست دادهاند.
در حال حاضر”مسکن اجارهای” مشکلی بزرگ در آلمان محسوب میشود و این مساله برای پناهندگان و مهاجران دو چندان سخت است. کسانی که در کمپهای پناهندگی زندگی میکنند بهدلیل شرایط سخت ترجیح میدهند تا خانه مستقل داشته باشند اما این مساله به این آسانیها هم نیست.
یکی از مشکلات، وضعیت اقامت پناهندگان است. در مواردی درخواست پناهندگی رد شده است و پناهنده به اصطلاح در شرایط “تحمل” به سر میبرد و مجوز اقامت او گاهی ماه به ماه تمدید میشود.
در این شرایط صاحبخانه ترجیح میدهد به این افراد خانه ندهد، زیرا قرارداد خانه برای حداقل یکسال است. صاحبخانه همچنین باید مطمئن باشد که کرایه خانه پرداخت میشود.
وضعیت برای کسانی که هنوز درخواست پناهندگیشان مورد موافقت قرار نگرفته نیز چندان بهتر نیست. اقامت آنها نیز ششماه یکبار یا یکسال یکبار تمدید میشود که در این صورت نیز صاحبخانهها مایل به اجاره خانه به این افراد نیستند.
در مواردی که پناهندگی مورد موافقت قرار گرفته و اقامت یکساله و یا سهساله با پاسپورت معتبر در اختیار پناهندگان است نیز شرایط آسان نیست زیرا معمولا پناهندگان در شرایط آغاز یادگیری زبان قرار داشته و کار رسمی و حقوق کافی ندارند و در اینصورت نیز صاحبخانهها مایل به اجاره خانه به افراد بیکار یا افراد با دستمزد کم نیستند.
بازار سیاه اجاره مسکن
بر اساس قانونی که در سال ٢٠١٥ در آلمان تصویب شد حق کمیسیون برای دلالان آپارتمانهای اجارهای “مشتری محور” تعیین شده است. یعنی طرفی که دلال را استخدام کرده کمسیون را میپردازد. در نتیجه مستاجران از حق پرداخت کمسیون برای اجاره خانه معاف میشوند.
اما این مساله نه تنها مشکلات مستاجران را برطرف نکرده بلکه بازار سیاهی نیز بهوجود آورده است.
برخی افراد سودجو از این شرایط بهره برده و با دریافت پولهای هنگفت از جویندگان خانه در بازار سیاه، برای آنها خانه اجاره میکنند.
از پنجاه یورو تا شش هزار یورو حق دلالی
یکی از پناهندگان که نمیخواهد نامش فاش شود، میگوید: «من دو هزار یورو برای گرفتن یک خانه در برلین پرداخت کردم. دلیل آن هم این بود که تازه پناهندگیام مورد تایید قرار گرفته بود و هنوز کار رسمی نمیکردم و کسی حاضر نبود به من خانه بدهد. تصمیم گرفتم پولی که دولت برای اثاث خانه درنظر گرفته است را به دلال خانه بدهم و وسایل خانه را بصورت قسطی تهیه کنم یا از افرادی که در اینترنت هدیه میدهند، بگیرم.»
او در ادامه میگوید: «از طریق چند پناهنده متوجه شدم شرکتی وجود دارد که پول میگیرد و خانه پیدا میکند. این شرکت بابت پولی که از من گرفت رسیدی نداد و میدانم اینکار قانونی نیست، با این وجود خوشحالم که از کمپ پناهندگان نجات پیدا کردم و خانه شخصی خودم را دارم.»
امین، که مدت چهارسال دنبال خانه میگشت، میگوید که یک زن آلمانی از یک انجمن غیردولتی به او برای خانه پیدا کردن کمک کرده و او بسیار قدردان است.
او کسانی را میشناسد که از پنجاه یورو تا چهار هزار یورو پول به دلال دادهاند و خانهای نصیبشان نشده است.
دلالهای کلاهبردار
صادق، پناهندهای دیگر میگوید: «سر من دو بار کلاه رفته و دیگر قید خانه پیدا کردن را هم زدهام.»
صادق میگوید که شخصی گفته میتواند او را به عنوان مستاجر به صاحبخانهاش معرفی کند و برای اینکار تقاضای چهارهزار یورو کرده است و گفته که باید نیمی از این مبلغ را اول بدهد و نیمی دیگر را وقتی که خانه آماده تحویل شد. اما این شخص بعد گفته که صاحبخانه قبول نکرده است. این شخص پول صادق را برنگردانده و چون رسید هم وجود نداشته، صادق نتوانست شکایت کند.
او میگوید: «شخص کلاهبردار از آن خانه رفت و بعدها فهمیدم که همین کار را همزمان با چند نفر دیگر هم کرده است.»
مشکلات مجوز مسکن یارانهای
حمید نوذری، مسوول کانون پناهندگان ایرانی در برلین به خبرنگار دویچهوله، میگوید: «پیدا کردن آپارتمان با قیمت مناسب برای همه سخت و برای پناهندگان به مراتب مشکلتراست زیرا قشر کم درآمد جامعه هستند. دلیل دیگر این است که پناهندگان اسم خارجی دارند و برخی صاحبخانهها دوست ندارند به کسانی که اسم خارجی دارند خانه بدهند. اصولا وقتی صاحبخانهها میبینند که کسی زیر پوشش ادارهای (اداره کار و اداره خدمات اجتماعی) برای معاش است با نظر خوبی نگاه نمیکنند.»
او خاطر نشان میشود: «البته یک شرایط خاصی هم برای اقشار کم درآمد جامعه در نظر گرفته شده است. مثلا برگه ای بنام “مجوز مسکن یارانهای” از طرف دولت داده میشود. با این برگه میتوان از خانههایی که در اختیار دولت است یا خانههایی که زیر نظر دولت اداره میشود، استفاده کرد. اما این مجوز به متقاضیان پناهندگی و پناهندگانی که درخواست پناهندگی آنها رد شده و به اصطلاح “تحمل می شوند” تعلق نمیگیرد.»
او میگوید: «گاهی دوران پناهندگی ممکن است چند سال طول بکشد. برخی شهرها اجازه میدهند که پناهندگان بعد از ششماه درخواست پناهندگی خانه اجاره کنند ولی کسی که مجوز مسکن یارانهای ندارد مشکل خانه پیدا میکند. البته استثناهایی نیز نظیر بیماری و وضعیتهای ویژه وجود دارد.»
نوذری ادامه میدهد: «درباره پناهندگانی که درخواست پناهندگی آنها مورد پذیرش قرار گرفته است و اقامت دارند هم باید گفت بنا به قوانین موجود، مجوز مسکن یارانه ای به کسانی داده میشود که حداقل یازده ماه اقامت داشته باشند. مثلا درخواست کسی که اقامت یکساله یا سهساله دارد و زمان تقاضای مجوز برای مسکن یارانهای شش یا هشتماه از اقامت او مانده است، تایید نمیشود و به همین دلیل اگر خانهای پیدا شود و اقامت کمتر از یازدهماه باشد متقاضی باید اول اقامت خود را تمدید کند و بعد درخواست مجوز بدهد. معمولا وقتی شخص دو یا سه ماه از اقامتش مانده باشد میتواند درخواست اقامت مجدد دهد و بالاتر از این مدت اقامتش تمدید نخواهد شد واین مساله روند گرفتن مجوز را طولانی میکند.»
وی یادآور میشود: «مجوز مسکن یارانهای در مورد خانوادهها سختتر است زیرا همه اعضای خانواده باید مدت اقامت بیش از یازده ماه داشته باشند تا بتوانند برای گرفتن مجوز یک خانه مشترک اقدام کنند. خانوادههایی هستند که به تعدادی از آنها مجوز داده شده و به بخشی تعلق نگرفته است و به همین دلیل اجازه اجاره مسکن یارانهای ندارند.»
اقامتگاههای موقت برای پناهجویان
لزوم ایجاد مرکز مشاوره مسکن توسط دولت
نوذری با تاکید بر اینکه نهادهای پناهندگی به جدیت خواهان رفع این مشکلات هستند، ادامه میدهد: «ما نهادهای پناهندگی در سازمان شورای پناهندگی درخواستی برای دولت جدید دادهایم. یکی از خواسته های اصلی ما صادر کردن مجوز مسکن یارانه ای بدون توجه به موقعیت اقامتی است. خواسته دیگر ما این است که یک مرکز مشاوره برای پیدا کردن خانه مخصوص پناهندگان در دولت به وجود آید. بخاطر اینکه اصولا پیدا کردن خانه و نوع جوابهایی که صاحبخانهها به پناهندگان میدهند، حتی به خارجیهایی که پناهنده نیستند و اینجا اقامت دارند، به مراتب مشکلتر و گاهی قابل سرزنشتر است. البته دولت قولهایی داده است که خانههای سوسیال را برای قشر کمدرآمد جامعه بیشتر کند.»
او درباره اینکه وضعیت مسکن پناهندگان تا زمانی که خانه اجاره نکردهاند چه خواهد شد، میگوید: «چنانچه پناهندهای متقاضی پناهندگی باشد و یا اینکه قبول شده باشد، در کمپهای پناهندگی اسکان داده خواهد شد. باید در نظر داشت هزینه کسانی که در کمپهای پناهندگی هستند به مراتب برای دولت سنگین تر از زمانی است که برای پناهجویان خانه پیدا کند. هزینه یکنفر یا یکخانواده در یک کمپ حدود چند برابر کرایه خانهای است که به یک نفر یا یک خانوار تعلق میگیرد.»
وی با یادآوری اینکه زندگی در کمپ بصورت دستجمعی کار سادهای نیست، میگوید: «متاسفانه خیلیها را دیدهایم که دلالهای خانهیابی سرشان را کلاه گذاشتهاند و اینها همه عواقب جانبی کمبود خانه است.»