مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری سیستان و بلوچستان می‌گوید ۹۳ هزار زن سرپرست خانوار در این استان وجود دارد. رتبه چهارم در کودک‌همسری این استان، باعث کاهش سن زنان سرپرست خانوار به زیر ۲۰ سال می‌‌شود.

طبق آمارهای دولتی ایران، در سیستان‌وبلوچستان ۹۳ هزار زن سرپرست خانوار هستند که در شرایط وخیم اقتصادی قرار گرفته‌اند.

زهرا ابراهیمی، مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری سیستان و بلوچستان روز شنبه ۱۱ دی ( ۱ ژانویه) جمعیت زنان سرپرست خانوار در این استان را ۹۳ هزار نفر اعلام کرده است.

به گفته‌ او، تعداد زنان سرپرست خانوار در ایران رشد ۲۶.۷ درصدی داشته که سیستان‌وبلوچستان با ۲۰.۱ درصدی، بیشترین سهم را دارد.

با این میزان افزایش ولی جمعیت «فعال» این گروه، تنها ۲۳.۶ درصد رشد کرده و همچنین ۲۳.۱ درصد رشد در زمینه «اشتغال» داشته‌اند.

سیستان و بلوچستان، تهران، خراسان رضوی و خوزستان بنا به آمار معاونت زنان ریاست‌جمهوری، بالاترین میزان زنان سرپرست خانوار را دارند.

آمار دقیقی از اینکه چه تعداد از زنان ایران، سرپرست خانواده هستند، وجود ندارد، چون همگی تحت پوشش بهزیستی یا کمیته امداد نیستند. ولی ارقام رسمی فرض را بر وجود ۳.۵ میلیون نفر و آمار غیررسمی بر ۵ میلیون نفر گذاشته است.

این افراد که عمدتا از طبقه سنتی جامعه و کم سواد و بی‌سواد هستند، در بهترین حالت به عنوان کارگران ارزان‌قیمت تولیدی‌ها، کارگاه‌های فرش‌بافی و بسته‌بندی میوه کار می‌کنند.

کارشناسان معتقدند خانواده‌های دارای سرپرست زن، از فقیرترین اقشار جامعه به شمار می‌روند و در دهک‌های پایین جای گرفته‌اند.

این زنان برای تأمین معیشت خانواده با مشکل مواجهند که مهم‌ترین‌شان به گفته‌ی زهرا ابراهیمی، «محدودیت منابع مالی» است و ریشه‌ در توسعه‌نیافتگی فراگیر استان سیستان و بلوچستان دارد.

شاخص محرومیت پس از کرونا در سیستان‌وبلوچستان به ۶۲ درصد رسیده که سطح فاجعه‌باری از بحران کمبود سهم خوراک، شغل و بیمه را نشان می‌دهد. این استان صدرنشین فقدان زیربنایی‌ترین حقوق شهروندی مانند حق برخورداری از آب، برق، مدرسه و سرپناه برای زندگی است.

«تبعیضات فرهنگی، ضعف دسترسی به فرصت‌ شغلی، بی‌سوادی و کم سوادی، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحی و روانی» آنگونه که مدیرکل دفتر بانوان می‌گوید، شاخص‌ترین معضلات زنان در این استان است.

بسیاری از آنها بخصوص ساکنان روستاها و سکونت‌گاه‌های غیررسمی، «فاقد امنیت مالی» بوده و در نتیجه برای تأمین اصلی‌ترین مایحتاج زندگی خود به شوهرشان «وابستگی شدید» دارند.

قوانین هم از این زنان حمایت‌ نمی‌کند و با اینکه وظیفه حل مشکلات این گروه بر عهده معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری است اما این نهاد همواره به انفعال در این رابطه متهم است.

طرح توانمندسازی زنان سرپرست خانوار نیز در مجلس یازدهم از سوی کمیسیون اقتصادی پذیرفته نشده و عملا آنها تحت فشار و در معرض مخاطرات جدی اجتماعی به حال خود رها شده‌اند.

سیستان و بلوچستان همچنین با بحران‌های متعدد اجتماعی چون کودک‌همسری، ازدواج‌‌های ثبت‌نشده و کودکان بی‌شناسنامه هم درگیر است. این منطقه محروم ایران، جزو چهار استان نخست در تعداد ازدواج دختران در سنین پایین است که ریشه در فقر اقتصادی و فرهنگی داشته است.
به گفته ابراهیمی، پدیده کودک‌همسری «در صورت ترک شوهر، سن زنان سرپرست خانوار را به زیر ۲۰ سال می‌رساند.»

در مناطق مرزی ایران نیز پدیده زنان «خودسرپرست» وجود دارد که عمدتا با مرگ شوهر، زندانی یا متواری شدن‌اش بروز پیدا می‌کند و این گروه به طور خاموش به زنان سرپرست خانوار افزوده می‌شوند.

در این بخش زنانی که با مردان غیرایرانی ازدواج می‌کنند نیز جای می‌گیرند که بحران کودکان بی‌شناسنامه را نیز ایجاد می‌کند. چرا که در ایران، ازدواج غیررسمی به ویژه با مردان غیرایرانی، غیرقانونی محسوب می‌شود و زنان و فرزندان حاصل از این ازدواج‌ها فاقد هرگونه اعتبار و حقوق شهروندی هستند.

  • میلیارد‌ها دلار درآمد‌های نفتی و غیرنفتی در بیش از ۴۰ سال گذشته خرج دغدغه‌های برون‌مرزی انقلابیون و سیاستمداران شد و آرزوهای کودکان ایرانی به آرزوهایی از جنس محرومیت تبدیل گشت. نظیر ۱۲ ساله اهل بندر کنارک در استان سیستان و بلوچستان آرزو دارد که روزی نوازنده گیتار شود. ولی نزدیکترین آموزشگاه موسیقی با او ۷۰۰ کیلومتر فاصله دارد.