در پی قتل مهسا امینی به دست عوامل سرکوب گشت ارشاد، موجی از همبستگی ملی و جهانی در محکومیت این قتل، شگفتی خارق العاده ای خلق کرده است. مظلومیت مهسا انفجار خشم را در سراسر کشور تکثیر کرد و موجب شد در اکثر نقاط کشور، تجمعات اعتراضی در محکومیت قتل مهسا امینی شکل بگیرد که متاسفانه سرکوب گران با هجوم به این تجمعات، برخی از فرزندان ایران را به ویژه در برخی از شهرهای کردستان به شهادت رسانده اند. شورای هماهنگی ضمن حمایت و همراهی با اعتراضات مردمی در روزهای اخیر به کشته شدن مهسا امینی، به حاکمیت هشدار داده است دست از تقابل با مردم و سرکوب هم وطنان بردارد و این نصیحت کارساز و راهبرد معلمانه را برای کاهش بحران های حداکثری خود در دستور کار قرار دهد. طوفان خشم لایه های مختلف جامعه را در هم نوردیده است سرکوب معترضان، نادیده گرفتنشان و وارونه نمایی و تحریف وقایع تنها بر عمیق شدن این خشم می افزاید چه که سرکوب هرگز نمی تواند و نتوانسته مشکلات عدیده حاکمیت را حتی به صورت میلی متری حل و فصل نماید:

معلمان آزاده و ملت شریف ایران:

در پی قتل مهسا امینی به دست عوامل سرکوب گشت ارشاد، موجی از همبستگی ملی و جهانی در محکومیت این قتل، شگفتی خارق العاده ای خلق کرد. ماشین سرکوب که به دفعات در ادوار گذشته، تعدی به حقوق شهروندان را به اجانب و بیگانه نسبت می داد،

این بار با این موج عظیم همبستگی عاطفی بی نظیر، ناچار شد از یک سو به طور رسمی با خانواده زنده یاد مهسا امینی ابراز همدردی کند و از سوی دیگر در تناقض آشکار با این همدردی، بار دیگر با توسل به اخبار دروغ در رسانه میلی، مدعی شود که مهسا خود فوت کرده است.در حالی که پدر مهسا با صدای بلند اعلام کرد: دخترش هیچ بیماری زمینه ای نداشته و بدن او به هنگام مرگ کبود بوده و او به قتل رسیده است.

مظلومیت قتل مهسا انفجار خشم را در سراسر کشور تکثیر کرد و موجب شد در اکثر نقاط کشور،تجمعات اعتراضی خود جوشی در محکومیت قتل مهسا امینی شکل بگیرد که متاسفانه سرکوب گران با هجوم به این تجمعات، برخی از فرزندان ایران را به ویژه در برخی از شهرهای کردستان به شهادت رسانده اند.

در حالی که تصاویر منتشر شده حضور پر رنگ نیروهای امنیتی را با ماشین آپ پاش و باتون و اسلحه در برخی خیابان های مختلف کشور نشان می دهد، باز بخش های مختلف حاکمیت از طریق اخبار دروغ و نخ نما می خواهند اذهان را منحرف کنند. گرچه هرگز این دروغ ها دیگر با این حجم از مدارک و شواهد آشکار، حتی نمی تواند طرفداران آنها را هم قانع کند که چنین به جان مردم افتادن،برای آنها پذیرفتنی باشد.پرسش مهم اینجاست اگر مهسا امینی به طور تصادفی و غیر سیستماتیک به مرگ طبیعی مرده است، چرا از یک سو چرخه چنین مرگ های تصادفی هیچ گاه در کشور ما قطع نشده است و از دیگر سو چرا حاکمیت برای سوگواران این جوان ۲۲ ساله درگذشته نیروهای سرکوبگر را به خیابان ها گسیل می کند؟

آیا حضور نظامیان در خیابان برای سرکوب اعتراض مسالمت آمیز و یا همدردی عاطفی با مرگ دختری بی گناه هم تصادفی است یا دشمنان قسم خورده برای بد نام کردن نظام ،چنین به جان جوانان وطن افتاده اند؟ در طی این دو سه روز از سراسر کشور صدها ویدئو از حضور گسترده مردم در اقصی نقاط کشور از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور با حضور همه اقشار جامعه از دانشجو تا بازاری و مردم کوچه و بازار را به معرض دید عموم نهاده است اما آیا با دیدن این تصاویر می توان شاهد همدلی و همراهی حاکمیت بود تا با ادعایش در چگونگی مرگ مهسا امینی در تعارض بنیادی نباشد؟ یا این تصاویر حکایت از نفاق و دو چهرگی حضرات در مواجهه با مرگی است که از درونش حیات جوشیده و معترضان در سراسر ایران شعار «زن زندگی آزادی» را به دفعات طنین انداز نموده اند.

شورای هماهنگی ضمن حمایت و همراهی با اعتراضات مردمی در روزهای اخیر به کشته شدن مهسا امینی، عمیقأ به حاکمیت هشدار می دهد دست از تقابل با مردم و سرکوب هم وطنانش بردارد و این نصیحت کارساز و راهبرد معلمانه را برای کاهش بحران های حداکثری خود در دستور کار قرار دهد.

شورای هماهنگی هشدار می دهد که طوفان خشم لایه های مختلف جامعه را در هم نوردیده است سرکوب معترضان، نادیده گرفتنشان و وارونه نمایی و تحریف وقایع تنها بر عمیق شدن این خشم می افزاید چه که سرکوب هرگز نمی تواند و نتوانسته مشکلات عدیده حاکمیت را حتی به صورت میلی متری حل و فصل نماید.تنها راه ممکن برای کاهش خشم فزاینده جامعه،بازگشت به قانون،پایان دادن به خودکامگی،شفاف سازی سیاسی و اقتصادی،انهدام گعده های مافیایی در اقتصاد، پایان غارت سرمایه ملی،مشارکت همه گروه های سیاسی و عقیدتی در ساختار کلان تصمیم سازی،رفع تبعیض ها و آزادی های سیاسی و اجتماعی و احترام به حقوق شهروندی و برپایی کامل عدالت در حیطه های سیاسی،اقتصادی و معرفتی است.

مطبوعات آزاد،احزاب و اصناف آزاد و در یک کلام حاکم شدن ملت بر سرنوشت خویش، م‍ُهر پایان همه ی نارضایتی های جمعی و عمومی است. هیچ راهی و راه حلی غیر از نکات یاد شده فوق، نمی تواند ملت معترض را خاموش کند. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران عمیقأ انتظار دارد راه حل ملی و معلمانه این شورا هرچه زودتر در تصمیم گیری کلان لایه های فوقانی قدرت برای حل معضلات کشور و پایان دادن به نارضایتی های عمیق و شکاف عمیق ملت_دولت در دستور کار قرار گیرد.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

۳۰ شهریور ۱۴۰۱